شرورهای انیمه که فقط از سر بی حوصلگی به شرارت دست میزنند
معمولاً شخصیتهای شرور انیمه یا به خاطر گذشته سخت و تراژیک خود به کارهای شرورانه دست میزنند، یا این که یک شخصیت شیطانی به سراغشان آمده و آنها را به این کار دعوت میکند. با این وجود در کنار این شخصیتها یک سری شخصیتهای منفی دیگر هم هستند. این شرورهای انیمه فقط چون کار دیگری بلند نیستند و حوصلهشان سر رفته به کارهای شیطانی دست میزنند. گرچه این دلیل و بهانه احمقانه و مسخره است، اما در حقیقت نبود انگیزههای واقعی باعث شرارت این شخصیتها شده است. همه شرورهای انیمه که در اینجا معرفی میکنیم آنقدر وقت خالی دارند که از سر بی حوصلگی و بیکاری به کارهای ناشایست دست میزنند. در اینجا این شخصیتها را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
10. “گابلین کش” (Goblin Slayer): گابلینها به جز دست زدن به کارهای شیطانی هیچ کار دیگری از دستشان برنمی آید

وقتی که گابلین کش به صحنه وارد شد، عنوان کرد که تمام گابلین ها باید کشته شوند و لایق زندگی نیستند. چون این گابلین ها جلوه واقعی شیطان هستند و کار بهتری از دستشان برنمی آید. این موجودات اگر یک لحظه هم مشغول کشتن و سلاخی کردن نباشند، حتماً مشغول فریب دادن بقیه هستند تا خود را خوب نشان دهند و آنها را به دام بیندازند. با این که همه بینندگان و شخصیتهای مثبت این انیمه امیدوار بودند گابلین کش اشتباه کرده باشد، اما او ثابت کرد که مثل همیشه درست فکر کرد.
گابلینهای انیمه “گابلین کش” از معدود شرورهای انیمه هستند که اصلاً ویژگی مثبت خوبی ندارد. آنها علاوه بر این که با ذات خشن متولد شدهاند، برای رضایت خاطر خود هر کاری میکنند. به این معنا که حتی ممکن است برای بهتر کردن حال خودشان خشونت و ظلم بیشتری هم به خرج دهند. بعضی از گابلین های باهوشتر کمی احساسات هم نشان میدهند. اما همه این کارها به خاطر فریب بقیه و رسیدن به هدفهایشان است.
همچنین بخوانید: انیمه هفت گناه کبیره (The Seven Deadly Sins) و انیمههای مشابه
9. “کیمیاگر تمامفلزی: برادری” (Fullmetal Alchemist: Brotherhood): بری ساطورکش از ساطور کشیدن روی دامها خسته شد

مدت زمانی قبل از شروع انیمه “کیمیاگر تمامفلزی: برادری”، بری ساطورکش به عنوان یک افسانه شهری به آمستریس حمله کرده بود. بنابراین قبل از این که در این انیمه او را به عنوان یک قاتل سریالی ترسناک بشناسیم، از طریق شایعات درباره او چیزهایی شنیده بودیم. یک روز او دیگر از کشت و کشتار حیوانات و دامها خسته شد. بنابراین تصمیم گرفت روی آدمها ساطور بکشد و بی حوصلگیاش برطرف شود.
با این وجود دستگیری و اعدام پایان این شخصیت نبودند. چون در حقیقت بری نمرده بود و همین اینها دروغین بود. هدف اصلی این بود که از او برای آزمایشهای نظامی استفاده کنند و مثلاً روح او را به یک زره تبدیل کنند. او که به عنوان یک تانک متحرک تناسخ پیدا کرد، حالا دیگر میتوانست بیشتر و بیشتر به کشت و کشتار دست بزند. در این صورت عواقب کمتری هم گریبان او را میگرفت.
8. “بلک لاگون” (Black Lagoon): چاکا از هفت تیرکشی خوشش میآمد و لذت میبرد

در دنیای مجرمانه انیمه “بلک لاگون” بین شخصیتهای حرفهای و آماتور مرز مشخصی وجود دارد. چاکا از یاکوزاهای واشیمین یکی از بدترین نمونههای شخصیتهای آماتور محسوب میشود. چاکا برخلاف رئیس خودش یا گانگسترهای باتجربهتر، عاشق هفت تیرکشی است. بدتر این که این علاقه او با سادیسم روانیاش ترکیب شده و او را به یکی از بدترین شرورهای انیمه تبدیل کرده است.
انگیزه چاکا برای این کارها سرگرم شدن است. پس برای سرگرمی و لذت خودش هرکسی که سر راهش میآید را اذیت میکند. یوکیو، رئیس فعلی واشیمین هم جز طعمههای اوست. او ربوده شد، شکنجه شد و مورد تحقیر قرار گرفت. همه اینها به خاطر لذت چاکا بود. اگر چاکا به این حد هیولا و شرور نبود شاید میتوانستیم با او کمی همدردی کنیم.
7. “باکانو” (Baccano): لد روسو با کارهای شرورانه آرام میشود

وقتی صحبت از قتل میشود، شخصیت لد روسو در “باکانو” نمیخواهد راحت زندگی کسی را بگیرد. به طور کلی قت یکی از کارهای همیشگی اوست. چون لد مزدور شخصی خانواده روسو است. او دوست دارد تا جایی که میتواند مردم را به بدترین شکل ممکن به قتل برساند. بنابراین برای خودش یک فضای شکنجه ایجاد کرده و طعمههای خودش را در آنجا سلاخی میکند.
حضور دار و دسته گانگستری لد در هر فضایی میتواند بدبختی و فلاکت به بار بیاورد. مخصوصاً وقتی در مقابل دشمنان خود قرار میگیرند و بلوا به پا میکنند. گرچه ماجراهای لد همیشه برای همه بدبختی به بار میآورد، اما لد همیشه به دنبال طعمههای جدید است و از شکنجه کردن بقیه بی نهایت لذت میبرد. به همین دلیل او را یکی از شرورهای انیمه می دانیم.
6. “آکادمی قهرمان من” (My Hero Academia): هیمیکو توگا برای لذت بردن و قتل بقیه به لیگ خون ملحق شد

تقریباً همه در “لیگ شرورها” در انیمه “آکادمی قهرمان من” برای کارهای شرورانه انگیزه زیادی دارند. حالا این کارهای شرورانه میخواهد ادامه میراث شیطان باشد یا انتقام گرفتن از مردم جامعه. هیمیکو توگا از یک دانش آموز به یک قاتل سریالی تبدیل شد. او میخواست جهان را به جای بهتر و راحتتری تبدیل کند. از طرف دیگر، قصد داشت تا جایی که میتواند عاشقها را بکشد تا جامعه موردنظر خودش را خلق کند.
توگا به عنوان یک نوجوان منزوی و فراری هیچ هدفی در سر ندارد. فقط دوست دارد تا جایی که میتواند لذت ببرد. برای این منظور نسبت به هرکس که کوچکترین علاقهای در او به وجود آورد، فوری توجهش جلب میشود. بعد تصمیم میگیرد فوری او را بکشد و خونش را بنوشد. “لیگ شرورها” این قدرت را به او داد. حتی توگا سرانجام توانست دوستانی پیدا کند که او را همینطور قبول کنند و حتی او را بیشتر تشویق کنند تا به هدفهای مرگبارش دست پیدا کند.
همچنین بخوانید: انیمههای 2022 که باید منتظر دیدنشان باشیم و حتماً از آنها خوشتان میآید
5. “ظهور قهرمان سپر” (The Rising Of The Shield Hero): پرنسس مالتی اس. ملرومارک یکی از شرورهای انیمه است که میتواند خیلی خطرناک باشد

مالتی یکی از مرگبارترین شرورهای انیمه در دنیای ایسکای “ظهور قهرمان سپر” است. او یک شرور باستانی یا مخوف نیست، فقط این که گمراه شده است. آنچه که پرنسس مالتی را عمیقاً خطرناک میکند راه و روش شرورانه یا فریبکارانهاش نیست، این است که او دختر یک پادشاه است. بنابراین هیچکس نمیتواند او را شکنجه و تنبیه کند و در مقابل هر تنبیهی ایمن است.
پرنسس مالتی به لطف تربیت غلط و گمراه کندهاش هر کاری میکند و به هر جنایتی دست می زند تا فقط کمی بی حوصلگیاش جبران شود و حالش بهتر شود. البته وقتی او سابقه نائوفومی ایواتانی را نابود کرد همه این شرایط به ضرر مالتی تمام شد. اوا ناخواسته به یک قهرمان ایسکای انگیزه کافی داد تا به بدترین دشمن او تبدیل شود.
4. “دورارا” (Durarara): ایزایا اوریهارا از بدتر کردن شرایط خوشش میآید

ایزایا یک شخصیت شرور و دغلباز بود که همه را اذیت میکرد. با این وجود او در نبردهای گانگستری در “دورارا” هرگز نمیتوانست یک شرور تمام عیار باشد. بدترین کاری که ایزایا انجام داد این بود که اطلاعات و اخبار را در لحظات خاصی به شخصیتهای مهم مخابره میکرد تا هرج و مرج به راه بیندازد. البته همه این کارها را زمانی انجام داد که از دردسرها و مشکلات به وجود آمده باخبر شد. در حقیقت ایزایا همه این کارها را برای هیجان خودش انجام داد.
ایزایا از تماشای مبارزه و رنج کشیدن بقیه لذت میبرد. به همین دلیل از جایگاه خودش به عنوان یکی از اعضای ایکهبوکورو استفاده کرد تا اطلاعات را به این طرف و آن طرف ببرد و آشوب به راه بیندازد. بنابراین هر بار که ایکهبوکورو آرام میشد و همه در آرامش بودند، ایزایا آشوبی به راه میاندازد و بعد منتظر میشد تا همه را به دردسر بیندازد. آنوقت خودش میایستاد و تماشا میکرد.
3. “ماجراجویی عجیب و غریب جوجو” (JoJo’s Bizarre Adventure): دیو برای کارهای شرورانه خودش عذر و بهانه نمیخواهد

دیو براندو در دوران حضور در “ماجراجویی عجیب و غریب جوجو” تصمیم گرفت زندگی برادر ناتنیاش جاناتان جواستار را خراب کند. چون برادرش از او نفرت داشت و میخواست به جای او وارث خانواده باشد. با این وجود، دیو همیشه شرور بود و دشمنیاش نسبت به جاناتان نمونه بارزشی از سرشت شرورانه اوست که او را به یکی از شرورهای انیمه تبدیل میکند.
ماهیت شرورانه دیو زمانی فاش شد که او در JoJo’s Bizarre Adventure: Stardust Crusaders به عنوان خون آشام دیو زنده شد. دیو به جای این که فوری جوتارو کوجو و دوستانش را شکست دهد، در عمارت خودش ماند و از سادیسم گری خودش لذت برد. او آدمها را به زامبی تبدیل کرد، آنها را شکنجه داد و با بدترین ابزارهای ممکن مردم را آزار و اذیت کرد تا فقط وقت گذرانی کند و لذت ببرد.
2. “هاروهی سوزومیا” (The Melancholy Of Haruhi Suzumiya): بی حوصلگیهای ریوکو آساکورا او را به یک قاتل تبدیل کرد

ریوکو درست مثل یوکی ناگاتو یک اندروید بود که توسط یک مجموعه تحقیقاتی به زمین فرستاده شد. او باید رفتارهای خداگونه هاروهی سوزومیا را بررسی کند. تفاوقت اصلی بین این دو این بود که ریوکو میتوانست احساسات انسانی را حس کرده و بیان کند. در نتیجه، از انتظار بیش از حد برای این که هاروهی دست به کار شود خسته میشد و خودش مسئولیت کارها را به عهده میگرفت.
البته این مسائل به این معنا بود که کیون را بکشد تا ببینند هاروهی چه واکنشی نشان خواهد داد. یوکی توانست فوری هاروهی را متوقف کد، اما این موضوع هم توانست هیچکدام از آنها را متوقف کند. چند ماه بعد، در “ناپدید شدن هاروهی سوزومیا” (The Disappearance Of Haruhi Suzumiya) ریوکو توانت در اوج داستان به کیون ضربه بزند و به خواستهاش برسد.
همچنین بخوانید: لیست بهترین انیمهها که میتوانید بارها و بارها آنها را تماشا کنید
1. “سورت آرت آنلاین” (Sword Art Online): آکیهیکو کایابا با موج همراه شد

درباره کایابا، خالق “سورت آرت آنلاین” چیز زیادی نمیدانیم. حتی درباره شخصیت هیثکلیف هم اطلاعات زیادی در دسترسمان نیست. اما واضح است که او قصر فانتزی آینکارد را ساخت. چون حقیقت آنقدر ناامیدش کرده بود که او تصمیم گرفت دنیای بهتری بسازد. هر چیزی غیر از این دیگر برایش مهم نبود.
آکیهیکو کایابا فراموش میکند هدف اصلیاش چه بود. تنها چیزی که به خاطر دارد این است که باید قصری را که همیشه آرزویش را داشت به دست آورد. او بعد از مدتها زندگی کردن در دنیای “سورت آرت آنلاین”، که برایش به اندازه یک عمر طول کشیده، دیگر دلایل اولیهاش را فراموش میکند. بنابراین خودش را وقف کارهای شرورانه کرده و به یکی از شرورهای انیمه تبدیل میشود.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (3)
اسفند 20, 1400
درباره توگا یکم شک دارم
توگا بیشتر دلش میخواد خودش باشه و بقیه هم خودش رو قبول داشته باشن که به جز لیگ شرور ها هیچکس این کار رو نکرد.
توگا به خاطر کوسه اش شیطانی خطاب شده بود و پدر و مادرشم اینقدر خوی واقعیش رو کوبیدن تا پنهانش کنن که آخرش توکا منفجر شد.
توگا خیلی قابل درک تره
پاسخ
اسفند 1, 1400
سلام بخش سورد آرت آنلاین «آهیکیو کایابا» اشتباه تایپ کردین. درستش «آکیهیکو کایابا» نوشته نمی شه
پاسخ
اسفند 1, 1400
ممنون دوست عزیز. اصلاح شد.
پاسخ