10 مانگای “عاشقانه فانتزی” برتر که نباید خواندن آنها را از دست بدهید!

از طلسم‌ها تا شنل‌ها، از قلعه‌ها تا موجودات ناشناخته، از جادوگران تا پادشاهان، همهٔ ما در مورد اینکه بخشی از این دنیاهای دست‌نیافتنی باشیم، خیال‌پردازی می‌کنیم. پس چطور به خواسته‌هامون برسیم؟ با خواندن!

بدون شک، خواندن مانگا بهترین راه برای فرار از این دنیای واقعیات خشن است. در نتیجه، ما فهرستی از 10 مورد از بهترین مانگاهای عاشقانه فانتزی را با مشتی داستان عاشقانه در آن‌ها جمع‌آوری کرده‌ایم تا اعصابتان را به هم بزنیم و قلبتان را از هیجان به لرزه در آوریم. پس بریم معرفی “بهترین مانگاهای فانتزی عاشقانه” را شروع کنیم. با پروشات همراه باشید.

10. عاشقان شیطانی (Diabolik Lovers)

یوری، مانند هم‌سن‌وسال‌هایش زندگی عادی دارد؛ تا اینکه یک روز، اتفاقی باعث می‌شود زندگی‌اش تغییر کند و آشفته شود. پدر یوری یک کشیش بود. وقتی او برای کاری به خارج از کشور رفت، یوری را به یکی از بستگان دور سپرد تا از او مراقبت کنند. اما یوری تصور نمی‌کرد که برادران ساکامی، (Sakami) خون‌آشام‌های واقعی هستند و یوری برای آنها فقط یک طعمه است.

این داستان زندگی مشترک یوری با برادران خونخوارش است که بدون آنکه خواسته‌های یوری را در نظر بگیرند، از هیچ فرصتی برای فرونشاندن عطششان، نمی‌گذرند. اکنون، یوری نه‌تنها باید زنده بماند؛ بلکه باید جلوی خودش را بگیرد که عاشق این خون‌آشام‌های جذاب نشود.

9. طلوع آرکانا (Dawn of Arcana)

  “طلوع آرکانا”، (Dawn of Arcana) اولین مانگای رِی توما (Rei Toma) است که به دو زبان انگلیسی و ژاپنی، منتشر شد. یک مانگای فانتزی شوجو (Shojo) که در 13 جلد انتشار یافته است.

به‌منظور برقراری صلح بین دو کشور، پرنسس سنان، (Senan) پرنسس ناباکا (Nabaka) و پرنس بلکوات (Belquat) مجبور به ازدواج می‌شوند. حالا، ناباکا و ندیمه‌ی مورد اعتمادش لوکی (Loki) در قلمرو بلکوات فرود آمده‌اند. اما با آنها به‌گونه‌ای رفتار می‌شود که انگار گروگان هستند. اکنون ناباکا نه‌تنها باید با رفتارهای خصمانهٔ اطرافیانش دست‌وپنجه نرم کند؛ بلکه باید با سزاری سلطه‌جو و انحصارطلب هم مبارزه کند. “طلوع آرکانا” داستان رابطهٔ زیبای میان ناباکا و سزار را روایت می‌کند که روزبه‌روز بهتر می‌شود و از یک رابطهٔ جعلی به یک رابطهٔ واقعی تبدیل می‌شود. علاوه بر این، ناباکا به ماهیت واقعی قدرت‌های خود نیز پی می‌برد.

8. سفیدبرفی با موهای قرمز (Snow White with Red Hair)

“سفیدبرفی با موهای قرمز”، یک سری مانگای ژاپنی شوجو (Shojo) متشکل از 25 جلد است که خوانندگانش را به دنیای رؤیایی سفیدبرفی همراه با پیچیدگی‌هایی خاص می‌برد. شیرایوکی (Shirayuki) یک گیاه‌شناس مهربان و ماهر از پادشاهی تانبارون (Tanbarun) است. او بسیار زیباست و  به‌نوعی با تفاوت دارد.

موهای قرمز جذابش او را از بقیهٔ افراد، متمایز می‌کند و به دلیل همین ویژگی است که او بیشتر از آنچه قصدش را دارد، توجه دیگران را به خودش جلب می‌کند. یک روز، موهای قرمز سیبی رنگ شیرایوکی، موردتوجه شاهزاده راج (Raj) حیله‌گر قرار می‌گیرد و به شیرایوکی پیشنهاد می‌دهد که صیغه‌اش بشود. حالا او فقط دو راه دارد: عروسک او بشود یا برای همیشه تانبارون را ترک کند. شیرایوکی با غرور و اعتماد به نفس، به سمت پادشاهی همسایه “کلرینز” (Clariens) رفت و پیشروی‌های شاهزاده را منعکس کرد. او که زندگی‌اش در خطر است، با شاهزادهٔ جوانی به نام ذِن (Zen) فرار می‌کند.

شیرایوکی مصمم است سرنوشتش را با تبدیل‌شدن به “پزشک گیاهی” دربار، تغییر دهد؛ ولی او از شر اربابان حیله‌گر، آزمایش‌ها و حتی موهای قرمز در امان نخواهد بود. داستان در قرون‌وسطی اتفاق می‌افتد و در هر فصل شیرایوکی و ذِن، به هم نزدیک‌تر می‌شوند. سفر آنها با بخشندگی و صبوری آغاز می‌شود و آنها را به سمت راه عشق هدایت می‌کند.

7. عروس ساحر باستانی (The Ancient Magus’ Bride)

او می‌تواند دستش را دراز کند و از کسی کمک بخواهد در غیر این صورت، بیشتر در رودخانهٔ فراموشی غرق شود. چِیس هیتوری، (Chise Hitori) دانش‌آموز ژاپنی دبیرستانی است که چون یتیم است توسط جامعه طرد می‌شود. او تصمیم می‌گیرد که به روزهای تنهایی‌اش پایان دهد. او حاضر است خود را در یک حراجی بفروشد. با امیدِ ناامیدکننده‌ای راه می‌افتد تا جایی را پیدا کند که بتواند آن را خانه صدا بزند و نیز کسی هم نامش را به زبان بیاورد. چِیس در لندن در یک حراجی، خود را به مبلغ پنج میلیون پوند به یک انسان‌نمای غیرمتعارف و ترسناک که یک جمجمهٔ حیوانی بر روی سرش داشت، فروخت. متأسفانه، ظاهر می‌تواند فریبنده باشد. او چِیس را به خانه‌اش می‌برد و او را به‌عنوان فرزندش می‌پذیرد و به او احساس همدردی و دوست‌داشتنی بودن می‌دهد. “عروس ساحر باستانی”، ما را به دنیای حیوانات ناطق، پریان و شیاطین می‌برد. این داستان عاشقانه ای بی عیب و نقص بین یک انسان و یک جادوگر باستانی است که در عین ارائه ی بهترین روایت در ژانر خود، خواننده را دیوانه می کند.

6. زندگی بعدی من به عنوان نقش منفی داستان (My Next Life as a Villainess)

تصور کنید که به عنوان یک شخصیت بازی اوتوم (Otome) که در زندگی گذشته خود بوده‌اید، تناسخ یافته‌اید. اتفاقی واقعاً عجیب برای قهرمان مانگای “زندگی بعدی من به عنوان نقش منفی داستان” رخ داد. کاتارینا کلاوس (Catarina Claes) دختر یک خانوادهٔ اشرافی و ثروتمند است.

در یک روز شوم، کاتارینا وقتی از خواب بیدار می‌شود، متوجه می‌شود که تمام زندگی او در این دنیا دروغ بوده است و او به یک جهان دیگر، تناسخ یافته است! حالا یک غافلگیری بزرگ پیش می‌آید. بزرگ‌ترین شوک زندگی‌اش آنجایی است که کاتارینا متوجه می‌شود که او همیشه یک شرور بوده و محکوم به تبعید یا مهاجرت است. این مانگا، داستان زندگی پرحادثه و پرمشقت کاتارینا را به تصویر می‌کشد که با خود عهد می‌بندد تمام سختی‌های زندگی‌اش را پاک کند و به آرامش برسد. کاتارینا در هر فصل، بیشتر و بیشتر به شخصیت اصلی مرد، نزدیک می‌شود. ازاین‌رو، حرکتش را به سمت عشق با وجود تمام عذاب‌هایی که در زندگی‌اش وجود داشت، آغاز کرد.

5. اینویاشا (Inuyasha)

کاگومه هیگوراشی، (Kagome Higurashi) در پانزدهمین سالگرد تولدش، در حالی که دنبال یک گربه‌ی گمشده می‌گردد، توسط یک شیطان از معبد قبیله شینتو (Shinto) به درون چاه کشیده می‌شود اما در کمال تعجب، کاگومه خود را در یک محیط غیر عادی با لباس‌‌های عجیب و غریب و شیاطین غیر منتظره می‌بیند. او که به ژاپن فئودال بازگردانده شده است، چیزی دارد که این موجودات وحشتناک، آرزو دارند: جواهر شیکون (Shikon). کاگومه که سعی می‌کند زندگی خود را نجات دهد، با اینویاشا (Inuyasha) که یک نمیه‌شیطان است، آشنا می‌شود. کاگومه به کیوکو (Kiyoko)، دوشیزه‌ی معبد که اکنون مرده است، شبیه است. از این رو، اینویاشا در ابتدا با او محتاطانه رفتار می‌کند اما آنها باید برای پیدا کردن خرده‌های جواهر شیکون با هم همکاری کنند؛ قبل از آنکه به دست شیاطین بیافتد. داستان رابطه‌ی یک دختر امروزی و یک شیطان، چه ترکیب بی‌عیب و نقصی از فانتزی و عاشقانه است. داستان عاشقانه‌ی کاگومه و اینویاشا، در هر فصل جلوتر می‌رود و خوانندگان را با پایانش شگفت‌زده می‌کند.

4. عزیزم در فرانکس (Darling in Franxx)

داستان این مانگا، در آینده‌‌ای پسا آخرالزمانی دیستوپیایی (یک تئوری یا یک ژانر ویران‌شهری که ممکن است در آینده رخ دهد) می‌گذرد. داستان بشریت در حال انقراض را روایت می‌کند که به دلیل موجوداتی به نام کلاکسوسارها (Klaxosaurs) به دردسر افتاده‌اند.

انسان‌ها برای زنده ماندن به شهرهایی با تکنولوژی پیشرفته در داخل مزارع، پناه می‌برند. جایی که کودکان را برای خلبانی فرانکس (Franxx) آماده می‌کنند و به آنها آموزش می‌دهند. این کودکان، فاقد شخصیت مستقل هستند و از دنیای بیرون هم آگاهی چندانی ندارند. خلاصه داستان، حول محور یک خلبان فرانکس به نام زیرو تو (Zero Two) و یک خلبان فرانکس که نام او هیرو (Hiro) است، روایت می‌شود. هیرو پس از رد شدن در آزمون استعداد در مراسم فارغ‌التحصیلی، انگیزه‌اش را از دست داده است. اما پس از آشنایی با دختری عجیب به نام زیرو تو، خلبان فرانکس، بجنگد.

یک نگاه سرنوشت‌ساز، تمام چیزی است که سبب می‌شود قهرمانان ما آنقدر عاشق یکدیگر بشوند که نه تنها می‌خواهند با هم زندگی کنند؛ بلکه در آغوش هم می‌میرند.

3. یونا دختر سپیده‌دم (Yona of the Dawn) – (Akatsuki no Yona)

“یونا دختر سپیده‌دم”، (Yona of the Dawn) یک مانگای 38 جلدی از داستان انتقام و عشق است که در یک پادشاهی تخیلی باستانی به نام (Kouko) اتفاق می‌افتد. یونا، (Yona) تنها شاهزاده‌ی کوکا، موهای قرمز زرشکی دارد و همه دوستش دارند و در پناه او خوشحال هستند در حالی که یونا از خطراتی که در بیرون دیوارهای قلعه‌اش پنهان شده، غافل است.

داستان با شادی و همبستگی شروع می‌شود اما هر چه داستان جلوتر می‌رود، یونا با سرنوشتی وحشتناک روبه‌رو می‌شود. دنیایش زیر و رو می‌شود وقتی می‌فهمد که پدرش توسط پسر عموی مورد علاقه‌اش سو وون (Soo-won) به قتل رسیده است. یونا اکنون مجبور به فرار از قلعه‌ی باشکوهش می‌شود؛ اما او تنها نیست. یونا با همراهی هاک (Hak) ژنرال قبیله‌ی باد و مورد اعتمادترین جنگجویش، مصمم است تا تاج و تختش را از دستان سو وون پس بگیرد. یونا دیگر بی‌تجربه نیست. حالا او و هاک، باید چهار جنگجوی اژدها را پیدا کنند و برای قلمرویی که یونا آن را ترک کرد، جبران کنند زوجی که دائم با هم دعوا می‌کنند و با یکدیگر دست و پنجه نرم می‌کنند، در نهایت متوجه می‌شوند که قلبشان به چه کسی تعلق دارد.

2. سبد میوه (Fruits Basket)

زندگی توهرو هوندا (Tohru Honda) پس از مرگ ناگهانی و غیرمنتظره‌ی مادرش رو به افول رفت. او دختر بسیار مستقلی است و می‌خواهد بدون آنکه برای کسی مشکل ایجاد کند، زندگی کند. وقتی چادر توهرو می‌سوزد او چاره ای ندارد جز آنکه با خانواده مهربان و مرموز سوما (Shoma) زندگی کند که دو نفر از اعضای آن خانواده یعنی یوکی (Yuki) و کیو (Kyo) همکلاسیهایش هستند. هرچقدر که داستان مانگا جلوتر میرود، توهرو اسرار تاریک اطراف خانه‌ی خانواده سوما را کشف می‌کند. هر یک از اعضای خانه، تحت تاثیر ارواح دوازده زودیاک چینی، هربار که ضعیف، مضطرب یا توسط فردی از جنس مخالف در آغوش گرفته شوند، به یک حیوان زودیاک (Zodiac) تبدیل می‌شوند. این داستان در مورد یک عاشقانه خارق‌العاده با کمی طنز و محوریت توهرو و پسران خانواده سوما است. اگر به دنبال مانگای فانتزی عاشقانه با لمس‌های احساسی و مسحورکننده هستید، این یکی برای شماست.

1. بوسه ایزدی (Kamisama Kiss)

نانامی، (Nanami) دختری پرجنب‌وجوش اما بدبخت است که با به اصطلاح پدرش در خانه‌ای مخروبه زندگی ‌می‌کند که هیچ کاری جز قماربازی ندارد. نانامی کمی قبل از روز حادثه متوجه می‌شود که پدرش فرار کرده و او را تنها رها کرده است. اما همه چیز زیر و رو می‌شود وقتی که نانامی با مردی مرموز آشنا می شود. آن مرد به او پیشنهاد می‌دهد که در ازای خانه مناسب و غذا، نانامی نقش الهه حرم را بازی کند. اما نانامی نمی‌داند که در معبد، روباهی اهلی به نام توموئه (Tomoe) وجود دارد که مایل نیست او الهه حرم باشد. این جفت ناهماهنگ که دائماً در حال دعوا هستند، به طور غیرقابل کنترلی به حضور یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند و  بنابراین داستان عشقی ناگفته، بین یک فانی و یک باقی آغاز می‌شود.

سخن پایانی!

بسیارخوب، این لیست بهترین “مانگاهای فانتزی عاشقانه” بود.اگر این عاشق این ژانر هستید، به‌هیچ‌وجه نمی توانید از خواندن مانگاهای توصیه شده در بالا، صرف نظر کنید.امیدواریم عطش شما را برای مانگاهای فانتزی عاشقانه رفع کرده باشیم. اگر لیست ما برای خوانندگان جذاب است، نظرات خود را با ما در میان بگذارید.