انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی که می‌توانید تماشا کنید

با وجود تعداد زیاد انیمه ها طبیعی است که عناصر مشابه بین آنها دیده شود. تمام انیمه ها نمی‌توانند کاملاً بدیع باشند، اما برخی کلیشه‌های زیادی را دنبال می‌کنند و به همین دلیل پایان قابل پیشبینی دارند. البته نمی‌توان گفت این کلیشه‌ها بد هستند، بلکه بعضی از این انیمه ها می‌توانند تماشایی هم باشند. در اینجا انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی را به شما معرفی می‌کنیم. با پروشات همراه باشید.


10. مائیو – Maoyu – 2013

داستان ای انیمه درباره مشکلات میان انسان‌ها و اهریمن است. قهرمان داستان باید شاه اهریمن را سلاخی کند، اما متوجه می‌شود او یک ملکه است. بنابراین صلح را انتخاب می‌کند و بینشان عشق ایجاد می‌شود. این سریال به مشکلات و چالش‌های این دو جهان و سیستم‌های سیاسی و اقتصادی می‌پردازد و از این نظر به سریال‌هایی مثل Spice and Wolf شباهت دارد.

همچنین بخوانید: بدترین فیلم‌های کمپانی مارول بر اساس امتیاز متاکریتیک


9. دکتر برای دختران هیولا – Monster Girl Doctor – 2020

یکی از بهترین انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی درباره دکتری که هیولاها را درمان می‌کند. شاید موضوع اول جالب باشد اما با دیدن انیمه می‌بینیم که داستان‌های مشابه آن را در انیمه‌های حارم یا اچی دیده‌ایم. در اینجا هم بیشتر بیماران دکتر و حتی پرستارهایش عاشق او می‌شوند. در پایان دکتر باید رهبر خطرناک شهر را درمان کند. دکتر موفق می‌شود و دختر هیولا هم به حرم او می‌آید. پایان سریال هم به انیمه‌های حارم شباهت دارد.


8. مرد آهنی – Iron Man – 2010

شاید ساخت انیمه‌های درباره مرد آهنی تکراری باشد اما در اینجا تونی باید سازمان زودیاک را نابود کند. در اینجا هم کلیشه‌هایی دیده می‌شود، مثل یک شخصیت شرور، یک عاشق با رازی تاریک و دوستی که به دنبال انتقام است. بنابراین با اینتم و درونمایه تکراری طبیعی است که داستان آن قابل پیشبینی باشد.


7. سورت آرت آنلاین – Sword Art Online – 2012

یک انیمه ایسکای که به دلیل داشتن عناصر تکراری بحث برانگیز شده است. این عناصر عبارتند از قهرمانی که همیشه پیروز می‌شود، در یک بازی ویدیویی گیر افتاده و مسائل تکراری انیمه‌های حارم. چنین عناصری آنقدر در انیمه ها و داستان‌های دیگر دیده شده که دیگر همه با آن آشنا هستیم.


6. فری تیل – Fairy Tail – 2009

“فری تیل” طرفداران زیادی دارد. گرچه این موضوع بد نیست، اما به دلیل داشتن کلیشه‌ها کمی عجیب است. این انیمه هم به عنوان یکی از انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی به قدرت دوستی می‌پردازد. این کلیشه و عناصر تکراری بیش از هرچیز در پایان این انیمه دیده می‌شود که به موضوع ایمان پرداخته می‌شود.

همچنین بخوانید: 10 فیلم جنایی تنش‌زا و تماشایی که نباید از دست بدهید


5. اوریمو – Oreimo – 2010

تمام انیمه‌های عاشقانه موفق نیستند چون به راحتی مسیر اشتباه را پیش گرفته و به بن بست می‌خورند. به همین دلیل در ژانر عاشقانه انیمه‌های تکراری و ناموفق زیادی می‌بینیم. “اوریمو” هم یکی از انیمه‌های عاشقانه تکراری است. تنها تفاوت موجود در این انیمه این است که در اینجا دو شخصیت اصلی عاشق برادر و خواهر هستند. اما با وجود این تفاوت هم می‌توان گفت با داستان عاشقانه قابل پیشبینی روبرو هستیم.


4. استراتوس بی نهایت – Infinite Stratos – 2011

این انیمه نبردهای علمی تخیلی مکا را با طنز حارم ترکیب می‌کند، اما متاسفانه کلیشه‌های هردو را داراست. شخصیت قهرمان انیمه توجه همه دخترها را جلب می‌کند، همیشه درگیر نبردهاست و دخترهایی که با آنها روبروست شخصیت‌های تک بعدی هستند نه شخصیت‌های واقعی. هردو فصل این انیمه به یک شکل به پایان می‌رسد و شخصیت‌های قهرمان بقیه را شکست می‌دهند.


3. جنگجویان باکوگان – Bakugan Battle Brawlers – 2007

انیمه‌های بسیاری از با موضوع بازی‌ها ساخته شده‌اند که برخی محبوب شده و برخی دیگر هم فراموش شده‌اند. “جنگجویان باکوگان” یکی از انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی است. عناصر کلیشه آن عبارتند از یک بازیکن ماهر، بازی واقعی و شخصیت‌های شروری که می‌خواهند با بازی دنیای واقعی را کنترل کنند. اما هیچکدام از این کلیشه‌ها به موفقیت این انیمه کمک نکردند. فصل اول انیمه به Digimon شباهت‌هایی دارد، و در آن به دو جهان پرداخته می‌شود.


2. هفت گناه کبیره – The Seven Deadly Sins – 2014

داستان درباره شوالیه‌های سرکشی است که برای نجات یک سرزمین از دست نیروهای شر با هم متحد می‌شوند. رفته رفته عناصر کلیشه دیگری اضافه می‌شوند و ظاهراً به جذابیت انیمه هم کمک نمی‌کنند. داستان‌های تراژیک، قدرت‌های پنهان قهرمان‌ها و تکنیک‌های عجیب کمی جذاب هستند اما خب کلیشه‌های خسته کننده فایده‌ای نداد. مثلاً جنگ قدرت، شخصیت‌های شرور تکراری و قدرت دوستی از کلیشه‌های بی معنا هستند.

همچنین بخوانید: 10 فیلم جنایی تنش‌زا و تماشایی که نباید از دست بدهید


1. The Master Of Ragnarok & Blesser Of Einherjar – 2018

در سال‌های اخیر انیمه‌های ایسکای زیادی ساخته شده‌اند و درحالی که برخی تازه و نو بودند، برخی دیگر فقط کلیشه‌های تکراری و نخ نما را به کار بردند. حالا این انیمه هم یکی از همان انیمه‌های کلیشه با پایان قابل پیشبینی است. یک قهرمان قوی، عاشق‌های دلخسته او، شخصیت‌های شرور تک بعدی، و ویژگی‌های دیگر این انیمه را تکراری کرده است. به همین دلیل پایان قابل پیشبینی هم دارد.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (10)

بستن فرم

  1. یناشناس

    بهمن 1, 1401

    بچه ها میشه بگید اون انیمه اول اسم کامل چیه maoyu هر چی میزنم یک انیمه دیگه(پادشاه شیطان دوباره به عنوان یک ادم عادی تناسخ پیدا میکنه) همش اینو میاره لطف میکنید رهنمایی کنم ۱ اسم کاملش چیست ۲ ار کجا پیداش کنم.

    پاسخ

  2. نیما

    مرداد 8, 1400

    با فری تیل مخالف پایان بدی نداشت(البته انیمه)
    و کلیشه نبود
    بعدشم مگه مانگا ادامه نداره؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ

    • امیر در پاسخ به نیما

      شهریور 9, 1400

      از کجا دیدی

      پاسخ

    • امیر در پاسخ به نیما

      شهریور 9, 1400

      میشه بگی از کجا دیدی

      پاسخ

    • امیر در پاسخ به نیما

      شهریور 9, 1400

      میشه بگی از چه سایتی دیدی

      پاسخ

    • امیر در پاسخ به نیما

      شهریور 9, 1400

      از کجا دیدی میشه بگی

      پاسخ

  3. ایران

    مرداد 7, 1400

    جالب بود 😄😄😄

    پاسخ

  4. یک نفر

    مرداد 7, 1400

    من طرفدار مجموعه SAO نیستم، اما به خوبی این رو میدونم که این انیمه نه ژانر حارم هستش، نه اینکه کلیشه ای و تکراریه. در ضمن هفت گناه کبیره دقیقا کجاش تکراری و کلیشه ای هست ؟ من روزانه شاید ۱۰۰ قسمت انیمه میبینم. انیمه های مشابه بهش زیاد هست، ولی وجه اشتراک های کمی با این انیمه دارند. فایری تال هم در سبک خودش بی نظیر و عالیه. میشه بگید کجاش تکراریه؟ خدایا. اصلا از لیست خوشم نیومد. فکر نمیکنم هیچ شخص دیگری هم به جز نویسنده مقاله از این خوشش بیاد. از سایت پروشات خواهش میکنم همچین مقاله هایی رو ترجمه نکنه. آخه کلیشه ای و قابل پیش بینی ؟ انیمه هفت گناه کبیره، با کشتن ملیوداس فکر میکنم در فصل دوم، هیچ کس فکرش رو نمیکرد چی میشه. شاید سورد ارت از آخر فصل یک، و البته سون ددلی سینز، ار فصل ۴ به بعد مسخره شده باشند، و داستانی رو بد روایت میکنند، اما این به این معنا نیست که کلیشه ای هستند.خداااااااااااااا.

    پاسخ

    • تنهای تنها در پاسخ به یک نفر

      مرداد 8, 1400

      100 قسمت در روز؟با یه حساب سرانگشتی هر قسمت یه ربع باشه میشه ۲۵ ساعت.لطفا یه تجدید نظر کنید

      پاسخ