بهترین فیلم‌های اقتباسی که به کتاب اصلی وفادار نبودند

هیچ کسی نگفته که بهترین فیلم‌های اقتباسی باید دقیقاً مثل کتاب‌هایی باشند که از آنها اقتباس شده‌اند. اما همیشه این سوال همراه فیلم‌های اقتباسی هست «که یک فیلم تا چه اندازه باید به داستان اصلی وفادار باشد؟». شاید این حرف دل طرفداران رمان‌ها یا داستان‌های اصلی باشد که دوست دارند آنها را به شیوه‌ای متفاوت ببینند. ناگفته نماند، گاهی نویسندگان بهتر می‌دانند. زیرا برخی اوقات تغییراتی که کارگردانان بر روی داستان‌ها اعمال می‌کنند، بیشتر از این که کمک‌کننده باشد، آسیب‌زا است. اما گاهی اوقات برخی از فیلم‌ها به کاری دست می‌زنند که به نظر غیرممکن می‌آید.

گاه و بیگاه فیلم‌های اقتباسی از راه می‌رسند که به شدت با داستان اصلی که از آن اقتباس شده‌اند متفاوت هستند. اما می‌توانند هویتی مطمئن برای خود رقم بزنند که نه تنها معقول، بلکه از نظر کیفی نیز شگفت ‌انگیز است. 10 فیلم این لیست جزء آن‌هایی هستند که هنجارها را زیر پا گذاشته‌اند. بهترین فیلم‌های اقتباسی که احتمالاً جرمی نابخشودنی مرتکب شده‌اند، اما در واقع یک تجربه سینمایی بی‌نظیر را رقم زده‌اند. با پروشات همراه باشید تا با بهترین فیلم‌های اقتباسی آشنا شوید.


10. “دکتر استرنجلاو” (Dr. Strangelove) 1964 با اقتباس از کتاب “هشدار قرمز” (Red Alert)

“استنلی کوبریک” (Stanley Kubrick) به خاطر ساختن یکی از بی‌وفاترین و در عین حال بهترین فیلم‌های اقتباسی تاریخ سینما، بدنام شده است. اما شاید فیلم “درخشش” (Shining) او معروف‌ترین فیلم این لیست باشد. فیلمی که آنقدر از صفحه کتاب تا صفحه نمایش دستخوش تغییر شد که حتی” استیون کینگ” (Stephen King) و تلاش او برای زنده ماندن داستان اصلی را زیر سوال برد. با این حال بقیه آن را تحسین کردند. اما شاید بتوان گفت فیلم “دکتر استرنجلاو” که یکی از بهترین اقتباس‌های “کوبریک” است، یک مطالعه موردی عالی به شمار می‌آید. کتاب “هشدار قرمز” که فیلم بر اساس آن ساخته شده است، نگاهی سرد، جدی و رویه‌ای به پارانویای جنگ سرد دارد که هیچ جنبه خنده‌داری ندارد؛ اما فیلم “دکتر استرنجلاو” دقیقاً برعکس آن است.

میراث فیلم “دکتر استرنجلاو” که ضمن حفظ طرح داستان، کاملاً نسبت به جدیت داستان بی‌احترام بوده است در خنده‌دار بودن آن نهفته است. در این که چگونه ویژگی‌های جنگ سرد را به تمسخر می‌گیرد. شخصیت اصلی فیلم یعنی “دکتر استرنجلاو” اصلاً در کتاب وجود خارجی ندارد. او شخصیتی است که برای پرده سینما ساخته شده است. یک شخصیت کمدی که با بقایای نازیسم دست و پنجه نرم می‌کند و ابداً شباهتی به شخصیت‌های رمان ندارد. شخصیت‌هایی که از کتاب الهام گرفته شده‌اند، نه تنها نامشان به منظور تلفیق جلوه‌های کمدی به فیلم تغییر کرده است، بلکه حتی ذات آنها دستخوش تغییر شده است؛ که از آن جمله می‌توان به رئیس جمهور فیلم که “مرکین مافلی” (Merkin Muffley) نامیده شده است، اشاره کرد.

“جک قاتل” (Jack Ripper) ممکن است هنوز هم به این نتیجه برسد که روسیه منتظر زمان مناسب برای حمله به آمریکا است. اما او همچنان معتقد است که روس‌ها سعی دارند با استفاده از مایعات بدن، آمریکایی‌ها را به کمونیست تبدیل کنند. رئیس جمهور شایسته تبدیل به یک رهبر مردد می‌شود که حتی نمی‌تواند یک گفتگوی جدی با رئیس‌جمهور شوروی داشته باشد. اما فیلم با وجود تغییرات فراوان، فیلم موفقی به شمار نمی‌آید. حماقت، اغراق و بی‌توجهی کامل به جدیت داستان، باعث شده که فیلم جایگاه یکی از بزرگترین هزلیات تاریخ سینما را به خود اختصاص دهد. هر چند که ما آن را یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی می‌دانیم.

همچنین بخوانید: 15 فیلم اقتباسی که از کتاب‌های منبعشان بهتر بودند


9. “جنگاوران اخترناو” (Starship Troopers) 1997 با اقتباس از کتاب “جنگاوران اخترناو” (Starship Troopers)

فیلم “جنگاوران اخترناو” به طرز شگفت ‌انگیزی اقتباسی از رمانی با همین نام است که به تنش‌های جنگ سرد می‌پردازد، اما از یک دیدگاه مضحک و خنده‌دار. داستان این کتاب مانند کتاب “هشدار قرمز” دست‌مایه شوخی نیست و این تا حد زیادی به آنچه می‌خواهد بگوید، برمی‌گردد. “جنگاوران اخترناو” به عنوان یک رمان در تلاش است، دیدگاه متفاوتی در مورد جنگ و خشونت ارائه دهد. به نظر می‌رسد این امر آمادگی آمریکا علیه شوروی را تحریک می‌کند، زیرا در نهایت هدفش این است که نشان دهد یک جامعه کارآمد و شایسته، باید شجاعت انجام آنچه را که درست می‌پندارد داشته باشد. حتی اگر منجر به قتل و خونریزی شود.

اما فیلم “جنگاوران اخترناو” برعکس آن است. این فیلم در هر مرحله ضد جنگ است، در هر مرحله وطن‌پرستی و ناسیونالیسم را به تمسخر می‌گیرد و شجاعت و دلاوری را در حد یک نفاق بی ‌معنی، تقلیل می‌دهد. با وجود اینکه کتاب به عشق نمی‌پردازد، فیلم از دید “دنیس ریچاردز” (Denise Richards) و نگاه او به فیلم‌های جنگی به این ماجرا نگاه می‌کند. “ریکو” (Rico) این کار را برای کشورش انجام نمی‌دهد، دقیقاً مانند کتاب؛ که در آنجا هم به خاطر یک دختر این کار را انجام می‌دهد. بخش بزرگی از جذابیت فیلم “جنگاوران اخترناو” مدیون عناصر دبیرستانی است، که در رمان “هان‌لاین” (Heinlein) به سختی می‌توان یافت. اما به نظر خیلی‌ها فیلم “جنگاوران اخترناو” یک فیلم موفق است. این فیلم از اینکه در رده B قرار بگیرد هیچ نگرانی ندارد، صحنه‌های اکشن آن ترسناک و سرگرم‌کننده هستند، طنز زبانی فیلم فوق‌العاده است و فیلم را به یک کلاسیک کالت تبدیل کرده‌ است. فیلم در یک چرخش کنایه‌آمیز، پیامی را انتقال می‌دهد که هیچ سنخیتی با داستان اصلی ندارد، اما هرگز ریشه‌های زیبا و چشم ‌نواز اواخر دهه 90 را فراموش نمی‌کند.


8. “اقتباس” (Adaptation) 2002 با اقتباس از کتاب “دزد ارکیده” (The Orchid Thief)

آیا فیلم “اقتباس” واقعاً یک اقتباس است؟ این فیلم بیشتر از تمام فیلم‌های این لیست، این سوال را مطرح می‌کند که تا چه اندازه می‌توان یک منبع را تغییر داد. این سوال چیزی نیست که جزء فرعیات داستان فیلم باشد، بلکه سوالی است که توسط شخصیت اصلی فیلم مطرح می‌شود. “چارلی کافمن” (Charlie Kaufman) در مقام نویسنده فیلم در نهایت تصمیم به جایگزینی خط اصلی داستان “دزد ارکیده” به عنوان رمانی که از آن اقتباس شده است، می‌گیرد. داستان فیلم “اقتباس” نه تنها حول درد ناشی از اقتباس سرگردان است، بلکه سعی دارد به تنهایی به یک اثر برتر تبدیل شود. اما از آنجایی که “چارلی کافمن” مغز متفکری دارد، به راحتی می‌تواند این مورد را در بخشی از فیلم که مربوط به کتاب است، مشاهده کرد.

“دزد ارکیده” یک کتاب غیرداستانی درباره گل‌ها است، اما در ضمن کتابی است که به وسواس و از دست دادن بینایی از نگاه داستانی و حسی در قالب یک جذابیت خاص می‌پردازد. این چیزی است که طبیعتاً “چارلی کافمن” در مقام نویسنده و شخصیت فیلم با آن دست و پنجه نرم می‌کند. او به طور ریشه‌ای رویدادها و تمرکز کتاب را تغییر می‌دهد، اما برخی از عناصر را دست نخورده باقی می‌گذارد. “کریس کوپر” (Chris Cooper) کلکسیونر غیرعادی ارکیده به همراه خود “اورلئان” (Orlean) با بازی “مریل استریپ” (Meryl Streep) باعث ارتقای فیلم شده‌اند، در ضمن سرهم ‌بندی او نیز فیلم را بسیار عالی کرده است.

خط داستانی اصلی، یک قطعه خودارجاعی درباره تلاش در زمینه فیلمنامه‌نویسی است و کلاً به بازنویسی کتاب می‌پردازد و همان طور که “کافمن” اذعان می‌کند فقط به نوعی درباره گل‌ها است. اما “کافمن” در داستان، رمان و خود “اورلئان” را بالا می‌برد و فیلمی می‌سازد که با تلاش خود برای ساختن چیزی منحصر به فرد و جذاب برای مردم، انطباق دارد. به گونه‌ای که شاید بتوان گفت اثر او بدون این تغییرات قابل توجه، چندان موفق نمی‌شد و یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی نبود.


7. “ای برادر کجایی؟” (O Brother Where Art Thou?) 2000 با اقتباس از کتاب “ادیسه” (The Odyssey)

اگر چه برادران “کوئن” (Coens) به شکل عجیبی خواندن کتاب “ادیسه” را انکار کردند؛ اما فیلم “ای برادر کجایی؟” اقتباسی آزاد و شاد از این شعر حماسی “هومر” (Homer) است. از نظر داستانی، بازخوانی‌های متعدد این فیلم به اثر اصلی اشاره دارند، به عنوان مثال می‌توان به ایستادن “جان گودمن” (John Goodman) در کنار “سیکلاپ” (cyclops) اسطوره یونان اشاره کرد یا حضور زنان اغواکننده‌ای که نمودی از اساطیر یونانی هستند را در نظر گرفت. اما کسانی که با “هومر” آشنا نیستند، ممکن است کاملاً از منبع فیلم بی‌اطلاع باشند. اما فیلم “ای برادر کجایی؟” دی‌ان‌ایی یونانی خود را با یک ماجراجویی سریع و شاد که در دوران افسردگی آمریکا اتفاق می‌افتد، پوشش می‌دهد. فیلم از مسیر ناامیدکننده “ادیسه” دور می‌شود و ما را با داستان فرار “اولیس” و باند احمق و شگفت‌انگیزش همراه می‌کند.

در این فیلم، شخصیت‌های فرعی جدید در یک فضای جدید، در کنار شخصیت‌های اصلی داستان شکل می‌گیرند. در واقع می‌توان گفت که برادران “کوئن” مجموعه‌ای سرزنده از شخصیت‌ها و تفکرات دهه 1930 را در اینجا بازیچه قرار می‌دهند. خواه به سارقان مشهور بانک بپردازیم و خواه KKK یا تولیدکنندگان فرصت ‌طلب موسیقی را در نظر بگیریم، باید پذیرفت که فیلم “ای برادر کجایی؟” مجموعه جدیدی از داستان‌های فرعی را ارائه می‌دهد که بیشتر شبیه مجموعه‌ای از المان‌های آمریکای در حال مبارزه هستند، تا برداشتی حتی دور از متن “هومر”. دیالوگ‌های تند و تیز برادران “کوئن” باعث شده که فیلم شوخ و رنگارنگ باشد و کاملاً با مبادلات و توصیفات شاعرانه و خوراکی که فیلم براساس آن ساخته شده است، تفاوت دارد. در حالی که به نظر بسیاری، فیلم “ای برادر کجایی؟” مدیون “ادیسه” است، اما تفاوت‌های چشمگیر، آن را به چیزی کاملاً اصیل تبدیل می‌کند. یک سفر موزیکال در جنوب غرب آمریکا با هویت خاص خود.


6. “چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟” (Who Framed Roger Rabbit?) 1988 با اقتباس از کتاب “چه کسی راجر رابیت را سانسور می‌کند؟” (Who Censored Roger Rabbit?)

فیلم “چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟” یکی از معدود فیلم‌های این لیست و یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی است که خالق اثر واقعاً از تغییرات ایجاد شده در این فیلم اقتباسی، لذت برده است. که البته باید این گونه هم باشد. ادغام شخصیت “لونی تونز” (Looney Tunes) و دنیای “دیزنی” (Disney) فرصتی بود که هیچ کس نباید از دست می‌داد؛ اما سوال این است که در ساخت فیلمی با ویژگی‌های مذکور، چه تغییراتی باید اعمال می‌شد؟ می‌توان گفت که فیلم “چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟” با توجه به اضافه شدن این شخصیت‌های کارتونی، تبدیل به یک ماجراجویی شگفت‌انگیز و خانوادگی شده است. به نظر می‌رسد که کارآگاه خصوصی “ادی والیانت” (Eddie Valiant) تنها کسی است که می‌خواهد هر چیزی را جدی بگیرد. به گونه‌ای که حتی جاه‌طلبی‌های او توسط شخصیت عجیب و غریب قهرمان فیلم که حتی بازیگر اصلی رمان نیز به شمار نمی‌آید، خنثی می‌شود.

“راجر رابیت” رمان خیلی زود کشته می‌شود. کتاب به این می‌پردازد که چه کسی او را کشته است و ساکت کردن او به نفع چه کسی بوده است. قتل زودهنگام او حال و هوای رمان را خلق می‌کند که به شدت از حال و هوای نوآر فیلم‌های دهه 1940 تاثیر پذیرفته است. در اینجا “جسیکا رابیت” (Jessica Rabbit) به یک زن قاتل سنتی‌تر تبدیل می‌شود، “ادی والیانت” هیچ ایده غیرمعمولی برای مقابله با بدبینی نسبت به او ندارد. تنها چیزی که به چشم می‌خورد، ادغام شخصیت‌های معروف فکاهی‌های مصور و نه کارتونی، با داستان اصلی است؛ که هیچ کدام به اندازه “دفی” (Daffy) و “دونالد داک” (Donald Duck) در دوئل‌های عجیب و غریب سکانس‌های این فیلم نقش ندارند. اما همان طور که “گری کی. ولف” (Gary K. Wolf) به درستی تشخیص داده بود، ادغام انقلابی دنیای کارتونی و واقعی برای اینکه داستان بیشتر در دسترس مخاطبان قرار بگیرد، لازم بود. مهمتر از این، عقیده بر این است که ادغام به طرز ماهرانه‌ای صورت گرفته است؛ که در نهایت منجر به خلق یک تجربه سینمایی تکرارنشدنی شده است که نسبت به بسیاری از فیلم‌های پرجاذبه و موفق آن زمان، هوشمندی و لایه‌های داستانی بیشتری را در خود جای داده است.

همچنین بخوانید: مزیت‌های انیمه‌های اقتباسی که شاید برای طرفداران انیمه جالب باشد


5. “فرزندان انسان” (Children of Men) 2006 با اقتباس از کتاب “فرزندان انسان” (The Children of Men)

فیلم “فرزندان انسان”، یکی از بهترین فیلم‌های علمی تخیلی قرن بیست و یکم محسوب می‌شود. زیرا پادآرمانشهر فوق‌العاده دقیق آن با زمین بازی بی‌نقص و حس قوی حرکتی آن همراه است. فیلم “فرزندان انسان” در قالب یک سفر جاده‌ای روایت می‌شود که در آن شخصیت “کلایو اوون” (Clive Owen) باید تنها زن بارور روی کره زمین را نجات دهد؛ تا هم او و هم فرزندی که به دنیا آورده، در دنیای خشن فیلم تحت محافظت قرار بگیرند. اما فیلم تنها بر بخش کوچکی از کتاب متمرکز می‌شود.

اما کتاب “فرزندان انسان” درباره این سفر غریبانه نیست، زیرا به آخرین نفس‌های ناامیدانه بشریت نمی‌پردازد؛ بلکه درباره اهداف سیاسی متضاد و یک شرارت منحصر به فرد مردانه است. به همین دلیل است که مردان در کتاب نابارور هستند. این رمان حتی قبل از اینکه محبوب شود، به صورت گسترده‌ای به پدرسالاری می‌پردازد و در مجموع با یک مضمون غنی همراه است. مضامین مذهبی در همه جای رمان خودنمایی می‌کنند و به شدت سعی شده دولت سرکوبگر بریتانیا و مبارزان مقاومتی سوال برانگیزی که آن را قبول ندارند، به تصویر کشیده شود.

فیلم “فرزندان انسان” قدرتی انکارناپذیر دارد؛ اما قدرت خود را از منبعی کاملاً متفاوت گرفته است. قدرت آن در داستان تغییر این مرد نهفته است و این که چگونه جهان‌بینی خود را از اساس تغییر می‌دهد تا به بشریت کمک کند در سخت‌ترین دوران زندگی به حیات خود ادامه دهد. در واقع این فیلم یک شاهکار فنی است که با تمایلات دور و دراز و باورنکردنی همراه شده است که احتمالاً بزرگترین کمک “کوارون” (Cuaron) به فیلم است؛ به خصوص با در نظر گرفتن حمله بی‌عیب و نقص ماشین که در ابتدا فیلم شاهد آن هستیم. این فیلم برداشتی آزادانه از داستان دارد و به احتمال زیاد طرفداران پر و پا قرص رمان را نا امید می‌کند. اما کسانی که می‌توانند چشم‌انداز منحصر به فرد آن را ببینند، طنین احساسی و دنیای پرجنب و جوش آن را تائید می‌کنند.


4. “بلید رانر” (Blade Runner) 1982 با اقتباس از رمان “آیا آدم مصنوعی‌ها، خواب گوسفند برقی می‌بینند؟” (Do Androids Dream of Electric Sheep?)

شاید هیچ کس به اندازه “فیلیپ کی. دیک” (Philip K. Dick) در اقتباس مورد بی‌احترامی قرار نگرفته است. این نویسنده افسانه‌ای علمی تخیلی، تقریباً همیشه شاهد تحریف آثارش نه از نظر کیفیت، بلکه از نظر قصد بوده است. رمان “آیا آدم مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینند؟” و فیلم “بلید رانر” هر دو از نظر ذهنی دارای یک مفهوم اصلی هستند، اما از نظر رویکرد کاملاً با هم تفاوت دارند.

فیلم “بلید رانر” از عناصر سنگین مذهبی رمان و تمرکز شدید بر روی حیوانات فاصله گرفته است و بیشتر به ایده آگاهی تجربه انسانی معطوف شده است. این ژرفایی است که برای مدتی طولانی منتقدان را به خود مشغول کرده بود؛ زیرا بدل‌‌های فیلم و نگاه مشترک فیلم و کتاب به خصوصیات انسانی، همواره مورد توجه آنها قرار گرفته است. فیلم “بلید رانر” از بدل‌ها برای طرح سوالات مهمی استفاده می‌کند، این که دقیقاً چه چیزی انسان را از سایر موجودات جدا می‌کند و اینکه آیا ادعاهای گفته شده، اعتبار دارند یا خیر. نطق نمادین “روی باتی” (Roy Batty) این ایده را در یک نطق مسحورکننده ادغام می‌کند؛ اما بدل‌ها در کتاب واقعاً وحشتناک هستند.

بدل‌ها موجودات رقت‌انگیزی هستند که از خودپسندی انسان نشات می‌گیرند و فاقد حس همدلی و دلسوزی انسانی هستند. این باورنکردنی است که فیلم “بلید رانر” به لطف عبور از خطی که “دیک” به وضوح به شکل تصنعی رسم کرده است، در تاریخ ماندگار شد. “دیک” به طور مشخص به تفاوت بین انسان و «اندیشه‌ها» می‌پردازد و توجه مخاطب را به تفاوت بین حیوانات واقعی و مکانیکی جلب می‌کند. به همین دلیل است که “دکارد” (Deckard) در وهله اول باید بکشد تا یک حیوان واقعی را به دست آورد. یکی از باورنکردنی‌ترین جنبه‌های فیلم “بلید رانر”، منظره شهری بسیار تاثیرگذار “سایبرپانک” (cyberpunk) است که در هیچ کجای رمان که تنها شامل یک زمین متروکه است، یافت نمی‌شود. “بیلد رانر” یک نمونه بارز از اقتباس است. برگردانی که به نظر می‌رسد عمدتاً متن اصلی را به چالش می‌کشد و در عین حال به شایستگی کار خود را انجام می‌دهد. در نتیجه به یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی تبدیل شد.


3. “جادوگر شهر از” (The Wizard of Oz) 1939 با اقتباس از کتاب “جادوگر شهر از” (The Wonderful Wizard of Oz)

یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی. نگاه کردن به فیلم “جادوگر شهر از” به عنوان چیزی به جز یک فیلم فانتزی خانوادگی صمیمانه و معصوم، بسیار چالش‌برانگیز است؛ اما رمان به شدت با روح فیلم تناقض دارد. رمان، داستان “دوروتی” (Dorothy) در سرزمین “از” را دنبال می‌کند که تا حدی هولناک و تکان‌دهنده است. تقریباً تمام جنبه‌های کتاب، نمادی از مسائل دوران طلایی سیاست در ایالات متحده هستند، زمانی که فساد احتمالاً در بالاترین سطح خود قرار داشته است. اما در کنار این حاشیه طنز، تقریباً تمام کتاب مملوء از خشونت و مضامین تیره و تاریک است؛ خواه “مرد حلبی” (Tin Man) باشد که سر چهل گرگ را از تنش جدا می‌کند و خواه “جادوگر شرور” (Wicked Witch) که میمون‌هایی را به خدمت می‌گیرد، تا از آنها به عنوان سلاح علیه “دوروتی” استفاده کند.

با نگاهی به فیلم، به سختی می‌توان متوجه شد که چگونه چنین عناصری توانسته‌اند یک اقتباس موفق در دهه 1930 به حساب بیایند. در واقع در وهله اول این سوال مطرح می‌شود که آیا این عناصر ارزش جایگزینی دارند یا خیر. فیلم “جادوگر شهر از” یکی از جاودانه‌ترین فیلم‌های ژانر فانتزی است، یک فیلم موزیکال که با تمام آنچه مخاطبان قبل از آن تجربه کرده بودند، متفاوت است. حال که تقریباً یک قرن از زمان اکران این فیلم می‌گذرد، به نظر می‌رسد جذابیت، گرما، سرعت بی‌عیب و نقص و شخصیت‌های دوست‌داشتنی این فیلم، حقیقتاً همانی بودند که باید می‎بودند؛ حتی اگر به شکل قابل ملاحظه‌ای اهداف نویسنده را دوباره به تصویر کشیدند.


2. “ویلی وانکا و کارخانه شکلات‌سازی” (Willy Wonka and the Chocolate Factory) 1971 با اقتباس از کتاب “چارلی و کارخانه شکلات‌سازی” (Charlie and the Chocolate Factory)

بار دیگر به یک فیلم کلاسیک دوران کودکی با حال و هوای تیره‌ای می‌رسیم که در قالب یک فیلم ارائه شد. تفاوت‌های کوچک و بسیار زیادی بین رمان “رولد دال” (Roald Dahl) و فیلم “جین وایلدر” (Gene Wilder) به چشم می‌خورد؛ که از آن جمله می‌توان به حذف پدر “چارلی” (Charlie) و قرار گرفتن خانواده در وضعیتی بغرنج اشاره کرد. اما چیزی که همیشه توجه “دال” را به خود جلب کرد این بود که چگونه “جین وایلدر” و “مل استوارت” (Mel Stuart) توانستند ماهیت “ویلی وانکا” (Willy Wonka) را تغییر دهند. “ویلی وانکا” در کتاب، یک نیروی مرموز و شرور است که هر کسی با هر سن و سالی نمی‌تواند او را دوست داشته باشد. کمدی سیاه فیلم تا مرگ شخصیت‌هایی مانند “وروکا” (Veruca) و توصیف برخی از مناطق کارخانه مانند رودخانه شکلات، گسترش می‌یابد. بسیاری به معانی عمیق‌تر فیلم و اینکه چگونه “ویلی وانکا” آن گونه که به نظر می‌آید خوب نیست، نگاه می‌کنند؛ اما تمام این موارد در کتاب بسیار سرراست و بی‌پرده هستند.

هر چند اقتباس سال 2005 در نهایت بیشتر به “دال” وفادار است، اما کیفیت ضعیف آن در نهایت منظور این لیست را به اثبات می‌رساند. هر اقتباسی نباید فوق‌العاده وفادار باشد تا بتواند بهترین تجربه فیلم‌سازی را رقم بزند. “جین وایلدر” و شخصیت سرزنده‌‍اش باعث می‌شود که این فیلم فراتر از “چارلی” باشد. در هر حال این فیلم یک اجرای خارق‌العاده است که یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فیلم‌های شگفت‌انگیز دهه 1970 و یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی را خلق می‌کند.

همچنین بخوانید: شخصیت‌های ابرقدرت انیمه که از حیوانات اقتباس شده اند


1. “نخستین خون” (First Blood) 1982 با اقتباس از کتاب “اولین خون” (First Blood)

برخی از فیلم‌های این لیست به این دلیل در اینجا نیامده‌اند که طرح داستان اصلی را تغییر داده‌اند، بلکه برخی تنها حال و هوا و فضای کلی داستان را تغییر داده‌اند. عمدتاً به این دلیل که تغییر لحن و جهت موضوعی داستان، باعث می‌شود که مقایسه نسبت به اقتباس‌هایی که بر داستان‌های فرعی مختلف متمرکز می‌شوند، سخت‌تر باشد. این مورد کاملاً در مورد فیلم به یاد ماندنی “نخستین خون” صدق می‌کند. “اولین خون” در قالب یک کتاب، نگاهی تکان‌دهنده به آسیب‌های روحی و روانی وارده بر سربازان، پس از جنگ ویتنام دارد. “رامبو” (Rambo) به عنوان یک شخصیت اساساً در نقطه‌ای بی‌بازگشت ایستاده است و افسران پلیس را با اعتقاد و درایت می‌کشد. به همین دلیل “سرهنگ” (Colonel) در کتاب، نهایتاً چاره‌ای جز کشتن او ندارد. در واقع “رامبو” هنوز جنگل را ترک نکرده است. او هنوز آنجاست و گناهانی که در خانه مرتکب شده است، قابل جبران نیستند.

به پایان رساندن یک فیلم پرفروش دهه 80 با ستاره بزرگی چون “سیلوستر استالونه” (Sylvester Stallone) به این صورت چندان منطقی نیست، به همین دلیل فیلم “نخستین خون” تلاش می‌کند تا “رامبو” را در قالبی مثبت به تصویر بکشد. او مستقیماً مسئول مرگ هیچ افسر پلیسی نیست، به همین دلیل بیننده به راحتی می‌تواند زنده ماندن او در پایان فیلم را قبول کند. احساسات خام شخصیت اصلی و طرح داستان اصلی، هنوز هم جای خود را در فیلم دارند؛ اما با خنده و سرگرمی تلفیق شده‌اند. جنبه اکشن فیلم بسیار کم اهمیت‌تر از سایر فیلم‌های منتشر شده در آن زمان است. اما به هر حال باید قبول کرد که در نهایت این یک فیلم اکشن است که کش و قوس‌های تعلیمی و بسیار سیاسی رمان را به تصویر نمی‌کشد. اما در تلاش برای تبدیل شدن به یک فیلم اکشن، بخشی از ماهیت کتاب را حفظ می‌کند. به هر حال این فیلم در یک دسته خاص از فیلم‌های اکشن قرار دارد که با هوشمندی، مضمون خود را در قابل دو ساعت سرگرمی و هیجان به بیننده القاء می‌کند. بنابراین یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی است که باید تماشا کنید.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم