بهترین داستانهای انیمه که شاید برایتان جالب باشد و انیمه آن را دنبال کنید
سالهاست انیمهها ثابت کردهاند که کلیشههای این ژانر ساختگی هستند. به عنوان مثال انیمه “نام تو” (Your Name) که یک درام عاشقانه است، یکی از موفقترین و پربازدیدترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشود. هر چند انیمههای کلیشهای واقعاً سرگم کننده هستند، اما باید توجه داشته باشید که همه آنها با موضوعاتی که مردم را با رسانهها پیوند میدهند، تناسب ندارند. این بدان معنا نیست که اکشن چیز بدی است، زیرا حیات و مرگ بسیاری از سریالهای انیمه به کیفیت صحنههای مبارزه آنها بستگی دارد. اما گاهی اوقات داستان انیمهها چیزی بیش از بزن و بکوب بین دو شخصیت با موی سیخ سیخی است. گاهی اوقات هم چیزی در داستان انیمهها دیده میشود که آنها را به اوج میرساند و باعث میشود آنها فراتر از انتظارشان ظاهر شوند. در اینجا بهترین داستانهای انیمه را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
1. آرک بقای جهانی زمانی درست از کار درآمد که انیمه “سوپر دراگون بال” (Universal Survival Arc) به اصول اولیه خود بازگشت
انیمه “سوپر دراگون بال” در چند فصل اولیه شروعی اشتباه داشت، زیرا در ابتدا و قبل از اینکه هیجان واقعی آن با آرک Universe 6 شروع شود، با انیمههای بسیار بد چپ و راستی و داستانهای طولانی شروع شد. این انیمه با افشای راز وجود جهانهای متعدد، درها را به روی خطوط داستانی منحصر به فردتری باز کرد. که از جمله آنها میتوان به مسابقات فراموش شدهای که از زمان شخصیت “ماجین بو” (Majin Buu) دیده نشده بودند و بازگشت شخصیت “فیچر ترانکس” (Future Trunks) پس از مدتی طولانی، اشاره کرد.
آرک پایانی، یعنی بقای جهانی بیش از هر داستان دیگری در انیمه “دراگون بال” وزن دارد. زیرا نه تنها جهان قهرمانی در معرض نابودی قرار دارد؛ بلکه تمام جهانهای دیگر هم شدت و ناامیدی را به صحنههای جنگی وحشتناکی که سریال به آنها معروف است، اضافه میکنند.
همچنین بخوانید: خودخواهترین قهرمانهای انیمه که علاقهای به کمک به دیگران ندارند
2. سقوط “اسپادا” (Espada) پایانی است که انیمه “بلیچ” (Bleach) سزاوار آن بود
نبرد نهایی بین “سول ریپر” (Soul Reapers) و “آرانکار” (Arrancar) باقیمانده، پر اکشن و در اوج بود و پایان خوبی برای این سریال به شمار میآید. به همین دلیل یکی از بهترین داستانهای انیمه را ساخت. در تمام نبردهایی که در این سریال اتفاق میافتند ما در نهایت مبارزه “ایچیگو” (Ichigo) و “اولیکورا” (Ulquiorra) را میبینیم که به بدترین حالت “ایچیگو” ختم میشوند و با افشای تواناییهای ناشناخته “زانپاکوتو” (zanpakuto) به پایان میرسند.
تنها نقطه ضعف واقعی این آرک این است که به شدت پرکننده به نظر میآید. اما باید بپذیریم که امروزه حداقل سریال در حال حاضر به پایان رسیده است، به همین دلیل ما به آسانی میتوانیم به راحتی از روی قسمتهای مختلف آن رد شویم.
3. فصل اول “توکیو غول” (Tokyo Ghoul) بر پرورش خصیصه پذیرش خود و دیگران تمرکز دارد
هر چند که سایر دنبالههای این سریال از نظر کیفی افت میکنند، اما فصل اول سریال “توکیو غول”، واقعاً یک انیمه تلویزیونی باکیفیت است. تمرکز این اپیزود بر روی “کن کانکی” (Ken Kaneki ) بود که پس از حمله “ریزه” (Rize) به یک نیمه غول تبدیل شد.
هر چند صحنههای اکشن این انیمه لحظاتی عالی را در دل خود جای داده است، اما هسته اصلی داستان بر “کانکی” متمرکز است که کم کم برای پذیرش زندگی جدیدش آماده میشود. به همین دلیل این امر نقش مهمی در پایان فیلم بازی میکند. در ضمن این تنها “کانکی” نیست که در طول سریال رشد میکند، برخی دیگر از شخصیتهای اصلی این سریال نیز در طول داستان رشد میکنند و بالغ میشوند.
4. انیمه “فراموش شده” (Erased) یکی از بهترین انیمههای سفر در زمان است
این انیمه دوازده قسمتی داستان زندگی مردی به نام “ساتورو” (Satoru) است که دارای توانایی عجیبی به نام «احیاء» است. این توانایی باعث میشود که او لحظاتی قبل از وقوع حادثهای خطرناک به سفر زمان برود و به همین دلیل میتواند سرنوشت خود را تغییر دهد.
به عنوان مثال مادرش توسط یک فرد مرموز به قتل میرسد و او 18 سال به گذشته برمیگردد تا نه تنها از مرگ مادرش جلوگیری کند، بلکه میتواند مانع از ربوده شدن دوست دوران کودکیاش شود. اگر چه این داستان نسبتاً کوتاه است، اما انیمه “فراموش شده” یکی از بهترین داستانهای سفر در زمان است که به افشای راز یک قتل هم کمک میکند. به همین دلیل این انیمه به شایستگی در لیست بهترین داستانهای انیمه قرار میگیرد.
5. فصل اول “انیمه موب سایکو 100” (Mob Psycho 100) نشان میدهد که قدرتمند بودن، شما را بهتر از دیگران نمیکند
متاسفانه انیمه “موب سایکو 100 ” پس از انتشار در سال 2016 تحتالشعاع انیمههای دیگر قرار گرفت. اما فصل دوم آن به دلیل سبک انیمیشن جذابش بیشتر مورد توجه قرار گرفت. این سریال بسیار شبیه باقی آثار شرکت “وان” (ONE) است، زیرا دارای یک قهرمان قدرتمند است که تنها در تلاش است زندگی خود را سپری کند.
اما معنای عمیقتر این نمایش این است که تنها قدرتمندتر یا باهوشتر بودن از دیگران، باعث برتری فرد نسبت به دیگران نمیشود. به ندرت در این انیمه دیده میشود که بیشتر شخصیتهای مغلوب، قدرت خود را به رخ دیگران بکشند.
همچنین بخوانید: شخصیتهای فراطبیعی انیمه که براساس داستانهای عامیانه ژاپن خلق شدهاند
6. نیمه اول انیمه “انگل قاعده کلی” (Parasyte The Maxim) یک سفر خونین است که مشخصه آن پیوند بینظیر بین انسان و انگل است
انیمه “انگل قاعده کلی” در یک نگاه مانند یک نمایش ترسناک از بدن انسان به نظر میآید و با وجود اینکه بدنهای زیادی در آن به تصویر کشیده میشوند، اما داستان فیلم چیزی ورای اینها است.
شروع فیلم بسیار خونین است. بسیاری از انسانهای آلوده دگرگونیهای عجیب و غریبی را تجربه میکنند، اما با ادامه سریال “شینچی” (Shinichi) و انگل “او میگی” (Migi) با هم ارتباط برقرار میکنند. در واقع رابطه آنها یکی از جالبترین بخشهای این نمایش است که به چیزی شبیه “ونوم” (Venom) و میزبانش “مارول” (Marvel) اشاره دارد.
7. آرک “بوروس” (Boros) تاکنون بهترین چیزی است در انیمه “مرد تک مشتی” (One Punch Man) اتفاق افتاده و باعث شده “سایتاما” (Saitama) برای یک بار هم که شده عرق کند
به نظر میآید بهترین نبرد در تمام فصول انیمه “مرد تک مشتی” زمانی رخ میدهد که “سایتاما” در مقابل “بوروس” ارباب کهکشانی قرار میگیرد و این اولین باری است که “سایتاما” نمیتواند حریف خود را با یک مشت نابود کند. در ابتدا سفینه “بوروس” با یک مکاشفه مضحک بر پایه این پیشبینی که پایان جهان هر لحظه ممکن است اتفاق بیافتد بر روی زمین فرود میآید و همه قهرمانان به نبرد فرستاده میشوند، به جز “سایتاما” که در راستای اتاقک اصلی قرار میگیرد.
در این مبارزه نیز مانند مبارزات قهرمانی، چندین قهرمان حضور دارند و به راحتی میتوانیم ببینیم که بقیه واقعاً چه تواناییهایی دارند. اگر چه این بار بسیاری از قهرمانان ردههای A و S در خط مقدم هستند و دیگر خبری از سیاهی لشکری که خود را به خطر میاندازند و هرگز مانند ستارگان به موفقیت نمیرسند، نیست.
8. تهاجم “پین” (Pain) کلاً پویایی “شیپودین” (Shippuden) را تغییر داد
در این انیمه آنقدر اتفاق میدهد که پیگیری آنها دشوار است. “کونوهاگاکوره” (Konahamaru) برای اولین بار از “راسنگان” (Rasengan) بر روی صحنه استفاده میکند، “ناروتو” (Naruto) میتواند نتایج تمرینات خود را در “سنجوتو” (senjutusu) نشان دهد و “هیناتا” (Hinata) در نهایت به “ناروتو” میگوید که او را دوست دارد، بدون اینکه تا مدتها بعد چیزی بین آنها اتفاق بیافتد. در ضمن نزدیکترین چیزی که ما شاهد آن بودیم این است که “کوراما” (Kurama) بر “ناروتو” مسلط میشود و تنها “میناتو” (Minato) مانع روند تغییر به شکل کامل موجود 9 دم شود.
در ضمن داستان تهاجم “پین” احتمالاً حاوی وحشتناکترین مبارزهای است که تا آن زمان در کل این مجموعه دیدهایم، زیرا مبارزه بین “پین” و “ناروتو” که به سبک “دراگون بال” است، یکی از بهترین مبارزات آنها در میدان جنگ محسوب میشود. به همین دلیل یکی از بهترین داستانهای انیمه را دارد.
همچنین بخوانید: انیمههای اقتباسی از فرهنگ عامه که باید تماشا کنید و لذت ببرید
9. حماسه قاتل قهرمان زمانی به اوج خود رسید که انیمه “آکادمی قهرمان من” (My Hero Academia) واقعاً گامی به جلو برمیدارد
انیمه “آکادمی قهرمان من” سریالی منسجم با پیش فرضی جالب بود، اما زمانی که “ساتین” (Stain) قاتل قهرمان وارد صحنه شد، به اوج خود رسید. او هم به عنوان یک نیروی قدرتمند و هم از نظر فلسفی، چالش بزرگی برای “دکو” (Deku) و شرکت محسوب میشد.
با وجود اینکه او در یک نگاه مانند یک قاتل روانی به نظر میرسید، اما “ساتین” یکی از عمیقترین شخصیتهای کل این مجموعه است. او انگیزههای جالبی داشت و پویایی را ایجاد میکرد که بینندگان را با این سوال مواجه میکرد که آیا قهرمانان شایسته جایگاه رفیع خود هستند، یا خیر.
10. انیمه” Puella Magi Madoka Magica ” به تنهایی کلیشههای انیمه دخترانه جادویی را به دوش میکشد
تعداد نمایشهای دخترانه جادویی، کم از تعداد انیمهها ندارد و سریالهایی مانند “کاردکپتر ساکورا” (Cardcaptor Sakura) و “سیلور مون” (Sailor Moon) حتی سالها بعد از اکران، همچنان جزء برجستهترین بخشهای این ژانر محسوب میشوند. اما انیمه” Puella Magi Madoka Magica “حتی انیمه “نئون جنسیس اونگلیون” (Neon Genesis Evangelion) را پشت سر میگذارد و با ترکیب آن با کلیشههای استاندارد، یکی از سرگرمکنندهترین داستانها تا به امروز را میسازد.
این اثر که یکی از بهترین داستانهای انیمه را دل خود دارد به آنچه در این ژانر ستایش میشود، نگاهی دقیق و ویژه دارد و به بینندگان نشان میدهد که قدرت فراوان در پی فداکاریهای بزرگ و نتایج آن، به دست میآید. در ضمن حاوی صحنههای مبارزاتی خشن و شگفتانگیزی است که برای افرادی که معمولاً انیمههای دخترانه جادویی را تماشا نمیکنند، جالب است.
11. “آنوهانا گلی که آن روز دیدم” (Anohana: The Flower We Saw That Day) بر غم و اندوه و نحوه برخورد با آن تمرکز دارد
این انیمه داستان گروهی از دوستان از هم جدا شده را به تصویر میکشد که پس از بازگشت اسرارآمیز یکی از اعضای گروه خود به عنوان یک روح، با همدیگر تلاش میکنند تا بفهمند چه چیزی او را به دنیای زندهها بازگردانده است و به او کمک میکنند تا به دنیای خود برگردد.
با وجود اینکه کل این انیمه تنها 11 قسمت است، اما مخاطب را به شدت درگیر داستان دلچسب و دلخراش خود میکند. زیرا هر یک از اعضای این گروه به روشی با مرگ دوست خود کنار میآیند و راهی برای رهایی او پیدا میکنند.
12. انیمه “کیمیاگر تمامفلزی: برادری” (Fullmetal Alchemist: Brotherhood) به یک نتیجه هیجانانگیز مملوء از بازگشتها و ارتباطهای مجدد ختم میشود
همه چیزهایی که برادران “الریک” (Elric) درباره “آمستریس” (Amestris)، پدر و سنگ فیلسوف آموختهاند در آرک پایانی این سریال محبوب به اوج خود میرسد. روز موعود فرا رسیده است و این آخرین فرصت آنها است تا مانع از باز کردن دروازههای زمین توسط پدر شوند و نگذارند او به قدرت خدایی دست پیدا کند.
چیزی که باعث میشود این داستان بسیار خوب باشد این است که تقریباً هر شخصیتی که برادران “الریک” در هنگام جستجو با آنها روبرو شدهاند، نهایتاً در نبرد نهایی به کمک آنها میآیند. در نتیجه شاهد دیدارهایی اشکآلود بین کسانی هستیم که برای نجات جان خود مجبور شدند با معلم کیمیاگریشان یعنی “ایزومی” (Izumi) فرار کنند و حالا میتوانند خود را یک کیمیاگر معرفی کنند، نه یک زن خانهدار.
همچنین بخوانید: بهترین انیمهها درباره غذا و آشپزی که باید بشناسید و تماشا کنید
13. انیمه “هانتر × هانتر” (Hunter X Hunter) در طول آرک ” Chimera Ant” به اوج خود میرسد
برای بسیاری آرک ” Chimera Ant ” ثابت میکند که انیمه “هانتر × هانتر” یکی از بهترین، اگر نگوییم بهترین، “شوننهایی” (Shonen) است که تا به حال منتشر شده است.
دنبال کردن “گون” (Gon) که سعی دارد مانع از ویرانی دنیا توسط هیولاهای افتخاری شود در نهایت به نبرد به اوج رسیده یک “گون” بالغ ختم میشود که حتی افرادی که تنها یک قسمت از این انیمه را دیدهاند احتمالاً درباره آن میدانند.
14. انیمه “اشتاینر؛گیت” (Steins;Gate) به داستانی زیبا در مورد از دست دادن و اثرات سفر زمان میپردازد
وقتی صحبت از سفر در زمان در انیمهها میشود، انیمه “اشتاینر؛گیت” نه تنها در این دهه، بلکه در دهههای قبل هم فرمانروایی میکند. این انیمه داستان سفر در زمان را به گونهای مدیریت میکند که هم سرگرمکننده و هم ناراحتکننده است، امری که یکی از ویژگیهای یک انیمه منسجم است.
برخی از قسمتها میتوانند شما را بخندانند و برخی دیگر اشک را روی صورت شما جاری میکنند. این به خاطر نحوه برخورد انیمه با عشق و از دست دادن است و باعث میشود بیننده به شخصیتها احساس خاصی داشته باشد و اقدامات آنها را بهتر درک کند.
15. بازگشت به “شیگانشینا” (Shiganshina) در انیمه “حمله به تیتان” (Attack On Titan) راهی عالی برای پایان دادن به آرک داستانی و رها کردن طرفداران با انتظارات بیشتر بود
انیمه “حمله به تیتان” داستانی پر از اکشن در قالب انیمهای پر از اکشن است. “آرک” (arc) در تلاش برای بازپس گیری “وال ماریا” (Wall Maria) است که در ابتدای سریال به دست “تیتانها” (Titans) گم شده است و در جستجو برای پیدا کردن سرنخهایی در مورد تاریخچه “تیتان” است که ممکن است در خانه قدیمی “ارن” (Eren) محبوس باشند.
شخصیتها میمیرند، اسرار فاش میشوند و با پایان آرک “تیتانهای” جدید متولد میشوند و همین باعث میشود که طرفداران باز بیشتر بخواهند و این همان چیزی است که بهترین داستانهای انیمه باید در خود داشته باشد، یعنی یک پایان خوب.
همچنین بخوانید: خدایان باهوش دنیای انیمه که طرفداران باید آنها را بشناسند
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها