10 دلیل جذابیت فیلم ترسناک “درخشش” (The Shining)
در لیست فیلمهای کلاسیک ترسناک “درخشش” ساخته “استنلی کوبریک” از همه برتر است. فیلمی عمیق و دیدنی با اقتباس از رمان محبوب “استیون کینگ”. گرچه خود کینگ طرفدار فیلم نیست و به نظر اقتباس خوبی محسوب نمیشود، اما فیلم اثر خوبی از آب درآمد. شاید فیلم اقتباس وفاداری نباشد، اما به عنوان یک فیلم ترسناک بسیار زیباست و در اینجا میخواهیم 10 دلیل جذابیت این فیلم را معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.
10. استفاده از حالتهای چهره برای بیان ترس و وحشت
چیزهای ترسناک در فیلم یا موجودات تخیلی مانند گرگینه و زامبی هستند یا چیزهای واقعی مانند مرگ و خشونت. “درخشش” برای نشان دادن وحشت واقعی مانند قتل و آزار کودکان از عناصر تخیلی استفاده میکند و آن را به خورد داستان میدهند. جک درباره کتک زدن دنی برای کارمند بار که فقط به چشم او میآید داستان سرایی میکند، و دنی هم تصاویر عجیب میبیند. این عناصر معنای عمیقترین به فیلم بخشیده و آن را ترسناک میکنند.
همچنین بخوانید: 10 حقیقت جذاب و شنیدنی درباره پشت صحنه فیلم درخشش (The Shining)
9. هر صحنه فیلم بهجاست
هر صحنه فیلم کاملاً به جاست و هر لحظه این فیلم دو ساعت و نیمه به خوبی استفاده شده است. حتی فیلمهای موفقی مانند “هالووین” (Halloween) و “بچه رزماری” (Rosemary’s Baby) هم صحنههای اضافی دارند، اما این فیلم نه. چون استودیو در تلاش بود تا فیلم را پرفروشتر کند، و نتیجه آن یک شاهکار ترسناک است.
8. سبک بصری زیبا
اغلب کارگردانهای فیلمهای ترسناک نما یا رنگ نماها را درنظر نمیگیرند، اما سبک “استنلی کوبریک” اینگونه نیست. تمام تصاویر فراموش نشدنی او، مانند باز شدن در آسانسور و ریختن خون دیدنی هستند. چون کوبریک میخواست “درخشش” را یک فیلم واقعی کند نه یک اثر ترسناک معمولی. چون با کم شدن انتظارات سازنده از فیلمش یک اثر ضعیف تولید میشود. اما کوبریک “درخشش” را طوری طراحی کرد که نتیجه آن شاهکار بود.
7. موسیقی متن خاص
یک فیلم ترسناک بدون موسیقی متن خوب ارزشی ندارد. چون تصاویر به تنهایی نمیتوانند مخاطب را میخکوب کنند. این دقیقاً کاری بود که “وندی کارلوس” (Wendy Carlos) و “ریچل الکیند” (Rachel Elkind) در موسیقی متن فیلم انجام دادند. موسیقی ساخته شده توسط آنها بلندتر بود و تنظیمات ایجاد شده باعث شد که نسخه پایانی موسیقی شنیدنی باشد. بنابراین یک موسیقی متن مدرن با سبک کلاسیک ساخته شد.
6. ریتم مناسب
ریتم فیلم کند است و شاید برخی از تماشاگران را خسته کند اما بهترین راه برای بیان داستان است. فیلم درباره جنون تدریجی یک مرد است و به همین دلیل ریتم تند نمیتوانست برای آن مناسب باشد. شاید یک فیلمساز نه چندان توانا با انتخاب ریتم تند فیلم را شکست خورده میکرد. اما کوبریک مانند “ریدلی اسکات” (Ridley Scott) در “بیگانه” (Alien)، متوجه شد که با ریتم کند بهتر میتواند داستان را روایت کند. با این کار تماشاگر تحت تأثیر قرار گرفته و اوج داستان تاثیرگذارتر میشود.
همچنین بخوانید: معرفی 10 فیلم جذاب و دیدنی شبیه درخشش (The Shining)
5. توجه دقیق به جزئیات
این فیلم را میتوان دقیقترین اثر حرفه کوبریک دانست و به همین دلیل هیچ چیز اضافی نیست. تمام جزئیات ریز صحنه و طراحی لباس، حرکات صورت شخصیتها و حرکات دوربین با دقت انتخاب شد. شاید “درخشش” یک فیلم ترسناک بزرگ باشد اما همین دقت کوبریک در “بری لیندون” (Barry Lyndon) هم دیده میشود. همین جزئیات فیلم را تماشایی میکند.
4. تأثیر بر بسیاری از فیلمسازهای آثار ترسناک
بدون شک “درخشش” یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای ترسناک تاریخ است که بر بسیاری از فیلمها دیگر تأثیر گذاشت. بسیاری از تکنیکهای این فیلم در “برو بیرون” (Get Out) و “ما” (Us) ساخته “جردن پیل” (Jordan Peele) دیده میشود.
“تیم برتون” (Tim Burton) فیلم را یک تأثیر بصری دانسته و در “آلیس در سرزمین عجایب” (Alice in Wonderland) به آن اشاره میکند. همچنین “پل توماس اندرسن” (Paul Thomas Anderson)، “دیوید لینچ” (David Lynch) و “بن ویتلی” (Ben Wheatley) از آن الهام گرفتهاند. حتی “مارتین اسکورسیزی” (Martin Scorsese) هم آن را جز لیست فیلمهای ترسناک محبوب خود میداند.
3. اجرای شگفت انگیز “جک نیکلسون” (Jack Nicholson)
تمام بازیگران این فیلم از اجرای “شلی دووال” (Shelley Duvall) در نقش یک مادر و همسر وحشت زده تا اجرای “اسکتمن کراترز” (Scatman Crother) در نقش دیک هالوران دیدنی هستند. حتی “دنی لوید” (Danny Lloyd) هشت ساله هم در نقش خود دیدنی است. اما اجرای “جک نیکلسون” در نقش جک تورانس و نمایش جنون تدریجی او فیلم را خیره کننده میکند. این شخصیت اصلاً یک زامبی یا قاتل سریالی نیست فقط یک مرد معمولی است که به تدریج به جنون میرسد و این شرایط را در حالتهای چهره نشان میدهد. آن هم بدون هیچ طراحی گریم و لباس خاص.
2. آماده برای تفسیرهای مختلف
این فیلم نه به شکلهای مختلف تفسیر شده بلکه علناً این تقاضا را بیننده دارد. آنچنان که هنوز پس از طی سالها نمیدانیم آخر داستان چه میشود و با وجود کتابها و مقالات بیشماری که به معنا و پایان داستان پرداختهاند، هنوز دقیقاً نمیدانیم معنای فیلم چیست. به همین دلیل با هر بار دیدن فیلم روی صندلی خود میخکوب میشویم، انگار که اولین بار است آن را میبینیم.
همچنین بخوانید: طبقه بندی فیلمهای استنلی کوبریک از درخشش گرفته تا ادیسه فضایی: 2001
1. پایان مبهم
نسخه اصلی “درخشش” شامل صحنه بیمارستان ات که در آن به دنی و وندی می گویند جسد جک پیدا نشده. چنین پایانی برای یک فیلم ترسناک زیاد دیده میشود چون انتظارات مخاطب را نقش برآب میکند. به همین دلیل کوبریک این صحنه را از نسخه نهایی برداشت و به همین دلیل نتیجه فیلم رضایتبخش است. آیا جک برای همیشه در هتل ماند؟ آیا پس از مرگ روحش بازگشت؟ آیا همه چیز در ذهن دنی و وندی رخ داده؟ این پایان خاص نسبت به پایانی که امکان بازگشت قاتل وجود دارد، تأثیر بیشتری ایجاد میکند. با این کار تماشاگر تا مدتها درباره پایان فیلم صحبت میکند.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (1)
دی 3, 1399
وقتی به امنیت فکر میکنیم دو واژه پدر و خانه به یادمان می اید.
در درخشش این دو واژه منشا ترس هستند.
پاسخ