جزئیات جذاب و خواندنی درباره فیلم “هری پاتر و تالار اسرار” (Harry Potter and the Chamber of Secrets)

“هری پاتر: تالار اسرار” یکی از قسمت‌های محبوب این مجوعه است. این فیلم فوق العاده زیبا چیزهایی در خود مخفی داشت که حتی بزرگترین طرفداران متوجه آن نشدند.

“هر پاتر” دنیایی جادویی است که پر از سحر و جادوهای فوق العاده می‌باشد. در حالی که بسیاری از این رمز و رازها از قصد نشان داده می‌شوند، برخی از آنها عمدی نبوده‌اند. لحظات رازآلودی وجود دارند که حتی علاقمندان سرسخت مجموعه هری پاتر نتوانستند متوجه آنها بشوند.

این فیلم‌ها صحنه‌های نهفته را به طرز هوشمندانه‌ای به فیلم اضافه کردند و برای ساخت آن زحمات زیادی کشیدند، که بیشتر طرفداران از وجود آنها بی خبرند.

اما نگران نباشید، چون ما در این لیست جزئیات ریزی را لیست کرده‌ایم که بسیاری از شما در “هری پاتر: تالار اسرار” متوجه آنها نشدید. با پروشات همراه باشید.


10. ردای رون

در طی این مجموعه متوجه شدیم که خانواده “ویزلی” چندان ثروتمند نیستند. تعداد افراد خانواده زیاد است در نتیجه خرج آنها بالاست. و “رون” فرزند آخر خانواده است، به همین دلیل بیشتر اوقات مجبور می‌شود لباس‌های قدیمی خواهران و برادران خود را بپوشد.

به همین دلیل “دراکو مالفوی” او را مسخره کرده و اذیت می‌کند، و مدام خانواده ثروتمند خود را به رخ می‌کشد. در واقع، خود فیلم نیز چندین بار این موضوع را نشان داده است. اگر به دقت نگاه کنید، ردای رون از ردای دیگر همکلاسی‌هایش رنگ و رو رفته‌تر و قدیمی‌تر است، این موضوع نشان می‌دهد که یونیفرم او جدید نیست.

همچنین بخوانید: 8 وِرد جادویی هری پاتر که دوست داشتیم واقعی باشند


9. کتاب‌ها

مشخصاً، تمامی قسمت‌های هری پاتر کاملاً از کتاب‌های “جی. کی رولینگ” اقتباس شده‌اند. بدون این کتاب‌ها اصلاً دنیای جادویی وجود نداشت، و در حالی که خود فیلم کار شگفتی آفرین این نویسنده را نشان می‌دهد، در “تالار اسرار” شاهد خود کتابها خواهیم بود.

زمانی که هری کاملاً تصادفی از خیابان ناکتورن سر در می‌آورد در نهات “هاگرید” او را نجات می‌دهد. با این حال، وقتی که او در کوچه‌های تاریک سرگردان است، مجموعه‌ای از کتاب را مشاهده می‌کنید که در واقع برخی از آنها کتاب‌های هری پاتر رولینگ می‌باشند.


8. لوسیوس قصد کشتن دارد

همه می‌دانند که “لوسیوس مالفوی” فرد منفوری است. در طول فیلم شخصیت وحشتناک او به تصویر کشیده می‌شود، اما از همه بیشتر در “تالار اسرار” است که چهره واقعی او را می‌بینیم. آن هم زمانی که هری با دادن یک جوراب به “دابی” او را فریب می‌دهد، و اینجاست که لوسیوس کنترل خود را از دست می‌دهد.

او آنقدر عصبانی می‌شود که چوب دستیش را بالا می‌آورد و می‌گوید “آوادا”. با این حال قبل از اینکه بتواند حرفش را به پایان برساند، دابی او را به پرواز در می‌آورد. نفرینی که او می‌خواست به زبان بیاورد “آوادا کداورا” بود، که بعدها پی می‌بریم یکی از نابخشودنی‌ترین نفرین‌هاست و پیاده کردن آن روی یک پسربچه زیاده روی است.

همچنین بخوانید: معرفی 12 فیلم جذاب و دیدنی شبیه مجموعه هری پاتر (Harry Potter)


7. فیلمبردار لو می‌رود

کاری که تمام فیلم‌ها عاجزانه در تلاشند انجام دهند، این است که لوازم یا افراد نامربوط به فیلم را از محدوده فیلمبرداری دور کنند. مثل خود کارگردان، یا نوشیدنی (بله، با خود تو هستم “بازی تاج و تخت”)، و برندهایی که به صحنه فیلمبرداری مربوط نیستند.

این موضوع شامل حال کسانی که در حال فیلمبرداری هستند نیز می‌شود. با این حال، در یکی از سکاس های “تالار اسرار” تصویر یکی از فیلمبردارها توسط دوربینی دیگر ثبت می‌شود. می‌توانیم او را ببینیم که سعی دارد از زاویه‌ای دیگر فیلم بگیرد، و این اشتباهی است که بسیاری از بینندگان متوجه آن نشدند.


6. عنکبوت هراسی

یکی از مشهورترین سکانس‌های “تالار اسرار”، زمانی است که هری پاتر و رون ویزلی در حال رفتن به لایه آرگاگوگ می‌باشند، آنجاست که عنکبوتی بزرگ به همراه بچه‌هایش به آنها نزدیک می‌شود و این صحنه بسیار ترسناک است.

در فیلم، رون از عنکبوت‌ها وحشت دارد، اما بازی در این موقعیت برای “روپرت گرینت” کار سختی نبود. بخاطر اینکه او عنکبوت هراسی دارد، یعنی اینکه “روپرت” در زندگی واقعیش از عنکبوت می‌ترسد. در نتیجه اجرای این صحنه برای روپرت گرینت، تجربه‌ای وحشتناک بوده است.

همچنین بخوانید: اگر طرفدار هری پاتر هستید این 10 کتاب را بخوانید


5. رون قاتل میرتل را می‌شناسد

رون ویزلی در فیلم‌های مختلف این مجموعه، سعی می‌کند بهتر و بهتر شود، و یکی از آن لحظه‌ها را در این قسمت مشاهده می‌کنیم. زمانی که رون درباره “تام ریدل” و جایزه‌ای که در هاگوارتز برنده شد پی می‌برد، با حالتی مسخره می‌گوید حتماً این جازه کشتن مونینگ میرتل بوده.

روح میرتل شخصیتی آزار دهنده بود و به همین دلیل رون این طنز سیاه را به کار می‌برد، اما، بعدها مشخص می‌شود که این موضوع درست بوده. در حالی که ریدل مستقیماً میرتل را نمی‌کشد، اما او کسی است که در تالار اسرار را باز کرده و موجب مرگش می‌شود.


4. آینده نویل

در این مجموعه پیشبینی کاری بسیار معمولی است و “تالار اسرار” از این قاعده مستثنا نیست. یکی از این پیشگویی‌ها به “نویل لانگ باتم” مربوط است. او به گیاه درمانی علاقمند بوده است.

این موضوع در شخصیت او ثابت است. با اینکه او هر دفعه در کلاس گیاه درمانی از هوش می‌رود، در واقع نشان می‌دهد این کلاس در آینده او تاثیرگذار خواهد بود.

همچنین بخوانید: نگاهی به بازیگران هری پاتر پس از 16 سال


3. آبنبات لیمو

رمز عبور در هاگوارتز چیز بسیار مهمی است. هر زمان که دانش آموزی می‌خواهد به اتاق خود وارد شود باید رمز عبور بگوید، اما این تنها جایی نیست که دانش آموزان به رمز عبور نیاز دارند. برای ورد به اتاق “دامبلدور” نیز باید رمز عبور بدهند.

در “تالار اسرار” “آبنبات لیمو” رمز عبور است. ممکن است این رمز تصادفی به نظر برسد، اما در واقع از آبنبات مورد علاقه دامبلدور می‌باشد. در طول فیلم مدام به این موضوع اشاره شده و بارها این آبنبات روی میز دامبلدور وجود داشته است.


2. راز گیلدروی لاکهات

در طول “تالار اسرار” متوجه می‌شویم که “گیلدور لاکهات” دروغگوست و تمام کارهایی را که در کتابهایش ادعا می‌کند انجام داده، در واقع نمی‌تواند انجام دهد. حداقل قبل از اینکه “جینی” پیدا شود، او سعی می‌کند فرار کند و رازی دیگر از او فاش می‌شود.

در حالی که در این صحنه تمرکز بر این است که گیلدروی در حال فرار کردن است و هری و رون تلاش می‌کنند او را متوقف کنند، بینندگان از جزئیات ریز این صحنه غافل می‌شوند. با توجه به میزش، مشخص می‌شود که او کلاه گیس به سر می‌کند، این موضوع دروغ دیگر را به لیست دروغ‌هایش اضافه می‌کند و باعث می‌شود بینندگان فکر کنند او در واقع کچل است.

همچنین بخوانید: 25 تفاوت میان فیلم‌های هری پاتر و کتاب‌های آن


1. گم شدن نقاشی

حالا که صحبت از صحنه‌ای شد که گیلدور لاکهات سعی می‌کند قبل از اینکه به عنوان یک شیاد دستش رو شود، از هاگوارتز فرار کند، به غیر از کچل بودن او، نکته مخفی دیگری در اینجا نهفته است که بینندگان از او غافل شدند.

اگر به پشت زمینه دقت کنید، گیلدروی یک نقاشی از خود بر دیوارش قرار داده، چرا؟ خب معلوم است چون او گیلدروی است و این کار برایش عادیست، اما نکته مورد نظر ما خودپسند بودن او نیست، بلکه این است که درست مانند آن صحنه، او در نقاشی هم در حال فرار کردن در محوطه می‌باشد.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم