بیوگرافی جک نیکلسون از کودکی تا به امروز + تصاویر
جک نیکلسون (Jack Nicholson) یک هنرپیشه آمریکایی است که با دو جایزهٔ اسکار در نقش اول و یک جایزهٔ اسکار در نقش مکمل و شش جایزهٔ گلدن گلوب در کارنامهٔ حرفهایِ خود، عموماً به آفریدن شخصیتهای عصبی مزاج و بعضاً شریر شهرت دارد. نیکلسون، در کنار اینگرید برگمن، مریل استریپ، والتر برنان و دانیل دی-لوئیس (هر کدام با سه جایزهٔ اسکار) پس از کاترین هپبورن (برندهٔ چهار جایزهٔ اسکار)، جزو رکورددارانِ بردن اسکار بازیگری است. در این مطلب بیوگرافی این بازیگر بزرگ را مرور میکنیم. با پروشات همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام | جان جوزف نیکلسون (John Joseph Nicholson) |
متولد | 22 آوریل، 1937 (2 اردیبهشت 1316) |
سن | 81 سال |
محل تولد | نپتون سی تی، نیوجرسی، ایالات متحده آمریکا |
قد | 177 |
شغل | بازیگر، کارگردان، تولیدکننده و فیلمنامهنویس سینما |
وضعیت تأهل | مطلقه |
بیوگرافی جک نیکلسون
جک نیکسلون یک بازیگر، کارگردان، تولیدکننده و فیلم نامه نویس سینماست که تا به حال 12 بار نامزد اسکار شده و در نوع خودش یک رکورد محسوب میشود.
جک نیکلسون در نیویورک به دنیا آمد. جو فرنسس نیکلسون رقاص و خواننده مادر این ستاره بود. دونالد فورچیلو موزیسین پدر احتمالی اوست البته دراین باره هیچ مدرکی وجود ندارد.
او توسط پدربزرگ و مادربزرگش ایتل می نیکلسون و جان جوزف نیکلسون بزرگ شد. به خاطر پدربزرگش نام او را هم جک جوزف نهادند. این ستاره هالیوودی تا مدتها تصور میکرد که آنها والدین اش هستند. او در سن 37 سالگی فهمید کسی که تصور میکرد خواهر بزرگترش است در واقع مادرش بود.
او کودکی خود را در شهر نپتون در نیوجرسی گذراند. جک به مدرسه ابتدایی تئودور روزولت میرفت و در در آنجا برای اولین بار به طور آماتور موسیقی اجرا کرد. او موسیقی جاز Managua, Nicaragua را نواخت. این ستاره در نوجوانی کمی اضافه وزن داشت و با نام مستعار جک چاق خطاب میشد. این پسر به ورزش روی آورد و به بسکتبال، بیسبال و فوتبال علاقه داشت. او همچنین در روزنامه مدرسه و اجرای تئاتر فعالیت داشت. یکی از این نمایشها به عنوان The Curious Savage باعث شد به عنوان بهترین بازیگر دبیرستان انتخاب شود.
جک در سن 18 سالگی سرانجام تصمیم گرفت حرفه بازیگری را انتخاب کند. او برای نزدیک شدن به دنیای سینما به نیویورک رفت و در دپارتمان کارتون شرکت MGM به عنوان دستیار شروع به کار نمود. جک در سال 1956 برای اولین بار تست داد. حضار لبخند و میمیک او را دوست داشتند اما لهجه او آنها را شوکه کرد. نیکسلون به کلاسهای بازیگری رفت. در نتیجه در سریال Matinee Theater نقش کوتاهی را برعهده گرفت و در نمایش Tea and Sympathy نیز شرکت کرد.
فیلمهای او
اولین نقش جک جیمی والاس در تریلر “قاتل نق نقو” (The Cry Baby Killer) بود که با شکست مواجه شد. کارهای ناموفق دیگر او عبارت بودند از: رانندگی جنون (Drive Angry)، برای عشق ورزیدن زود است (Too Soon to Love)، مغازه کوچک وحشت (The Little Shop of Horrors). فیلم آخر در دو روز و با بودجه 27 هزار دلاری ساخته شد. با این حال بازی در نقش ویلبر فورس باعث شد که مورد توجه قرار بگیرد. سپس بازی در فیلم “کلاغ” (The Raven) براساس شعر ادگار پو و فیلم ترسناک “ترور” (The Terror) حضور یافت. جالب است که این بازیگر در دو نقش لباسهای مشابه داشته و دکورها هم مشابه بودند.
او این بار با بازی در فیلم “ایزی رایدر” (Easy Rider) توجه اذعان را به خود جلب کرد و فیلم “پنج قطعه آسان” (Five Easy Pieces) نیز باعث شد برای اولین بار نامزد اسکار شود. سپس بازی در فیلمهایی نظیر “آخرین مأموریت” (The Last Detail) و “محله چینیها” (Chinatown) نیز باعث شد مجدداً نامزد اسکار شود.
مخاطبین از فیلم “محله چینیها” که در سال 1974 اکران شد استقبال کردند. این فیلم از رومن پولانسکی به سالهای 1930 لس آنجلس میپردازد. جیک گیتس یک کارآگاه خصوصی است که به جستجو درباره سرنخ جنایات این شهر میپردازد. فی داناوی که به خاطر بازی در فیلم “بونی و کلاید” (Bonnie and Clyde) نامزد اسکار شده بود نقش مقابل او را ایفا میکندد. نیکلسون در فیلم موزیکال “تامی” (Tommy) و درام فلسفی “مسافر” (The Passenger) هم حضور یافت.
در سال 1975 فیلم اقتباسی از رمان آمریکایی برتر نسل جدید یعنی “پرواز بر آشیانه فاخته” (One Flew Over a Cuckoo’s Nest) اکران شد. جک نیکلسون نقش اصلی رندل پاتریک مک مورفی را برعهده داشت. این فیلم در رزومه حرفهای این بازیگر یک موفقیت بزرگ است. بازی در این نقش باعث شد او اولین جایزه اسکار خود را دریافت کند. پس از این نقش پیشنهادهای خوبی به او ارائه شد از جمله بازی در نقش مایکل کورلئونه در فیلم موفق “پدرخوانده” (The Godfather)، اما جک آنها را رد کرد. او اظهار کرد که در آن مرحله نمیخواهد فیلمنامه هایی را انتخاب کند که به نظر موفق میرسند. برعکس برای به چالش کشیدن خودش نقشهای نه چندان جذاب را انتخاب کرد که از لحاظ فروش هم امیدوارکننده نباشند. برای مثال او در “آخرین سرمایه دار بزرگ” (The Last Tycoon) نقش یک کمونیست، در وسترن “آب بندهای میسوری” (The Missouri Breaks) نقش یک دزد اسب و در کمدی “رهسپار جنوب” (Goin’ South) نقش یک مجرم بازنده را ایفا کرد.
فیلم موفق بعدی جک نیکلسون فیلم “درخشش” (The Shining) از رمان اقتباسی استیون کینگ بود که استنلی کوبریک معروف کارگردانی آن را برعهده داشت. اگرچه جک برای بازی در نقش تورانس هیچ جایزهای دریافت نکرد اما این فیلم هم یکی از بهترین آثار او محسوب میشود. او سپس برای بازی در ملودرام “شرایط مهرورزی” (Terms of Endearment) دومین جایزه اسکار خود را دریافت کرد – جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل.
فیلمهای موفق بعدی او عبارتاند از: پستچی همیشه دوبار زنگ میزند (The Postman Always Rings Twice)، جادوگران ایستویک (The Witches of Eastwick)، شرافت پریتزی (Prizzi’s Honor)، سرخها (Reds) و آیرن وید (Ironweed). این بازیگر برای سه فیلم آخر نامزد اسکار شد.
جک نیکلسون در سال 1989 در اقتباس کمدی “بتمن” (Batman) حضور یافت و مجدداً نامش بر سر زبانها قرار گرفت. شخصیت جوکر او کلاسیک و خاص بود. درام کارآگاهی “چند مرد خوب” (A Few Good Men) در سال 1992 به دلیل اصطلاح خاص نیکسلون “نمی تونی واقعیت را نادیده بگیری” معروف شد. این بازیگر در سال 1997 و برای بازی در فیلم “بهتر از این نمیشه” (As Good as It Gets) به عنوان بهترین بازیگر مرد سومین اسکار خود را دریافت کرد و هلن هانت بازیگر مقابل او بود. این بازیگر هم جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت نمود.
فیلمهای برتر هزاره جدید این بازیگر عبارتاند از: فیلم کارآگاهی قول (The Pledge)، درام روان شناسانه درباره اشمیت (About Schmidt)، کمدی مدیریت خشم (Anger Management)، ملودرام رمانتیک یکی باید کوتاه بیاد (Something’s Gotta Give)، تریلر رفتگان (The Departed) و فیلم فلسفی فهرست باکت (The Bucket List). در فیلم آخر مورگان فریمن هم حضور داشت.
آخرین حضور او در سال 2010 در کمدی “از کجا می دانی” (How Do You Know) بود که نقش چارلز را ایفا کرد و با شکست مواجه شد.
تمام نقشهای نیکلسون با استقبال منتقدین و مخاطبین مواجه نشدند. این بازیگر برای فیلمهای “دردسر مردانه” (Man Trouble) و “هوفا” (Hoffa) در سال 1992 دو بار نامزد جایزه تمشک طلایی بدترین بازیگر شد. با این حال تعداد فیلمهای برتر او بسیار زیاد هستند.
فیلم “گرگ” (Wolf) که در سال 1994 اکران شد شرایط را بهتر نمود. در این فیلم میشل فایفر در مقابل او قرار دارد.
جک نیکلسون تا به حال 12 بار نامزد اسکار شده و سه بار این جایزه را دریافت نموده و از این لحاظ رکورددار است. او همچنین 3 جایزه بافتا، 7 جایزه گلدن گلوب، 6 جایزه انجمن منتقدین آمریکا، و 6 جایزهٔ انجمن بازیگران فیلم، را دریافت کرده است. این بازیگر در سال 1994 جایزه یک عمر فعالیت سینمایی انجمن فیلم آمریکا را دریافت نمود.
در سال 2013 تام کروز و داگ لیمان کارگردان شخصاً با جک نیکلسون تماس گرفته و بازی در کمدی “رئیس جمهور” (President) را به وی پیشنهاد کردند. کروز و لیمان برای دیدن او به خانهاش در لس انجلس رفتند. کروز اظهار کرد که در صورت رد کردن نیکلسون او تمایل ندارد در این فیلم بازی کند. اما خالقان این فیلم نتوانستند با این بازیگر به توافق برسند.
گفته میشود که تام کروز با این فیلم میخواست موفقیت فیلم “چند مرد خوب” که در سال 1992 نامزد چهار اسکار شد را زنده کرده و همکاری دیگری را رقم بزند. منتقدین دلیل موفقیت آن فیلم را بازیگری خوب دو بازیگر میدانستند. تصاویر جک نیکلسون از آن فیلم در فضای اینترنت بسیار محبوب است و کاربران از تصاویر این دو بازیگرمیم های مختلف ساختهاند، به طوری که هر کدام از این بازیگران هزاران میم دارند.
زندگی شخصی
جک نیکلسون دو بار بار ازدواج کرد. او از ازدواجش با ساندرا نایت دختری به نام جنیفر نیکلسون دارد. جک و ساندرا در سال 1962 ازدواج کردند اما شش سال بعد از هم جدا شدند.
نیکلسون یکی از محبوبترین ستارههای مرد است که با زنان زیادی رابطه داشت. او در سال 1969 با سوزان آنسپاک بازیگر رابطه کوتاه مدت داشت و از او پسری به نام کلب گدارد دارد که البته هرگز رسماً حضانت آن را برعهده نگرفت. او از وینی هالمن مدل دختری به نام هانی هالمن دارد.
او به مدت 17 سال با بازیگر و کارگردان آمریکایی آنجلیکا هیوستون زندگی میکرد و با هم ازدواج کرده بودند اما با باردار شدن عشق جدید نیکلسون یعنی ربکا براسارد از هم جدا شدند. ربکا دو فرزند به دنیا آورد، دختری به نام لورین و پسری به نام ریموند. نام فامیل آنها نیکلسون است.
این بازیگر از کودکی به ورزش علاقه داشت. او بازی تیمهای بیسبال نیویورک یانکی و بسکتبال لس آنجلس لیکرز را دنبال میکند. و به مدت 25 سال است که حتی یک بازی تیم بسکتبال را از دست نداده است. کارگردانها و تولیدکنندهها باید برنامه فیلم برداری را با زمان مسابقات این تیم تطبیق دهند زیرا او باید حتماً در این مسابقات شرکت کرده و آن را تماشا کند.
او همچنین یک کلکسیون دار قهار است و آثار نقاشی هنرمندان قرن بیستم، به خصوص آثار هنرمند اسکاتلندی جک وتریانو را جمع آوری میکند.
او در یکی از مصاحبههای اخیرش گفت که تنهاست و ممکن است در تنهایی بمیرد زیرا تمام روابط اش به گذشته تعلق دارند. گفته میشود این ستاره در عمارت اش در جاده مالهالند زنده کرده، گلف بازی میکند و فیلم میبیند.
نیکلسون درباره تنهایی میگوید: “مدتها از تنهایی میترسیدم. باید تنها بودن را یاد بگیرم. گاهی اوقات فکر میکنم دیگر وقتش است با کسی حرف بزنم وگرنه دیوانه میشوم! اما دوست دارم تنها باشم. در حال حاضر واقعاً دوست دارم. تنهایی غنیمت بزرگی است.”
جک نیکلسون در امروز
در اوایل 2013 گفته شد که نیکلسون پایان عمر بازیگری خود را اعلام کرده است. دلیل این کار از دست دادن حافظه بود زیرا او نمیتوانست دیالوگهای شخصیتها را خوب به حافظه بسپارد. اما این اخبار تکذیب شد. او در حرفه سینما فعالیتش را ادامه داد و به دنبال فیلم نامههای خوب بود.
اما در نهایت از این فعالیت خسته شد. در ژانویه 2017 گفته شد که جک نیکلسون از عرصه سینما خداحافظی کرده است. همکار این ستاره پتر فاندا در این باره با روزنامه نگاران بریتانیایی صحبت کرد.
فاندا اظهار کرد که نمیدانست این بازیگر چنین تصمیمی گرفته است. طبق گفته پتر نیکلسون “واقعاً بازنشسته است.” درباره خداحافظی احتمالی این بازیگر اخبار دیگری وجود نداشت تا اینکه در فوریه 2017 اعلام شد که جک نیکلسون در بازسازی انگلیسی فیلم “تونی اردمان” (Toni Erdmann) حضور خواهد داشت.
نیکلسون طرفدار این فیلم ساخته کارگردان آلمانی ماردن اد بود. در رسانههای آمریکا گفته میشود که نیکلسون شخصاً به استودیو پارامونت مراجعه کرده و پیشنهاد ساخت نسخه هالیوودی آن را ارائه داده است. بازیگر آمریکایی کریستن ویگ قرار است در این فیلم بازی کند و خود مارن اد، کارگردان نسخه اصلی، یکی از تولیدکنندگان این فیلم خواهد بود. ویل فرل و آدم مک کی تولیدکنندگان این فیلم خواهند بود.
منتقدین معتقدند که تصمیم نیکلسون مبنی بر ترک سینما بر تصویر، نام یا فیلم شناسی او تاثیری نخواهد گذاشت زیرا او اسطوره هالیوود است.
فیلم شناسی
- پنج قطعه آسان (Five Easy Pieces – 1970)
- آخرین مأموریت (The Last Detail – 1974)
- محله چینیها (Chinatown – 1974)
- پرواز بر آشیانه فاخته (One Flew Over a Cuckoo’s Nest – 1975)
- مسافر (The Passenger – 1975)
- درخشش (The Shining – 1980)
- شرایط مهرورزی (Terms of Endearment – 1983)
- شرافت پریزی (Prizzi’s honor – 1985)
- بتمن (Batman – 1989)
- چند مرد خوب (A Few Good Men – 1992)
- گرگ (Wolf – 1994)
- قول (The Pledge – 2001)
- فهرست باکت (The Bucket List – 2006)
- رفتگان (The Departed – 2006)
- از کجا می دانی (How Do You Know – 2010)
دیدگاهها