10 فیلم وسترنی که “کوئنتین تارانتینو” (Quentin Tarantino) دیدن آن را به همه پیشنهاد میکند
چه “کوئنتین تارانتینو” را دوست داشته باشید چه نه، او یک خوره فیلم به تمام عیار است. یک فروشنده ویدیو کلوپ که به یک کارگردان تمام عیار تبدیل شد، و این موضوع نه تنها در مصاحبهها و لیست فیلمهایش، بلکه در خود فیلمهایش نیز پیداست. او بهترین عناصر را تشخیص داده، و آن را در فیلم برداری، موسیقی، فیلمنامه، و بازیگران منتخبش نشان میدهد. اگر تقلید نوعی تملق باشد، پس او از بسیاری از افراد تملق میکند.
او عاشق ژانر وسترن است، و این ژانر، به خصوص ژانر وسترن اسپاگتی (عبارتی که منتقدین آمریکایی برای توصیف فیلمهای وسترن ایتالیا در سالهای 1960 استفاده کردند، و ظاهراً “آلفونسو سانچز” روزنامه نگار اسپانیایی آن را ثبت کرد) در تمام فیلمهای تارانتینو دیده میشود، از شخصیتهای پیچیده و خشونت فیلمی مانند “سگهای انباری” (Reservoir Dogs) تا تأثیر “داستان عامه پسند” (Pulp Fiction)، و عنوان فیلم “روزی روزگاری در هالیوود” (Once Upon A Time In Hollywood).
استفاده او از موسیقی “انیو موریکونه” در فیلم “بیل را بکش” (Kill Bill)، “حرامزادههای لعنتی” (Inglorious Basterds) و “جانگوی آزاد شده” (Django Unchained)؛ نام جانو (و فرانکو نرو) در “جانگوی آزاد شده”؛ موشهای پوشیده از برف در “هشت نفرت انگیز” (Hateful Eight)؛ عناصر انتقام جویانه در دنیای تارانتینو به وفور دیده میشوند، و در فیلمهای وسترن موردعلاقه او نیز دیده میشوند.
از آنجایی که او در این زمینه متخصص است، در اینجا فهرستی از ده فیلم وسترنی که توسط “کوئنتین تارانتینو” پیشنهاد شده است را به شما معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
1. دوئل بزرگ – The Grand Duel
فیلمی به کارگردانی “جینکارلو سنتی” (دستیار کارگردان در فیلم “خوب، بد، زشت” (The Good, The Bad and The Ugly) و “روزی روزگاری در غرب” (Once Upon A Time in The West)) که آن را با نامهای The Big Showdown و Storm Rider هم میشناسند. داستان درباره یک کلانتر سابق است که حالا به نگهبان شهر تبدیل شده است. کلایتون (با بازی زیبای “لی وان کلیف”) میخواهد از قتل و دستگیری فیلیپ ورمیر جلوگیری کند. ورمیر به دلیل جرم اشتباه قتل خانواده ساکسون به مرگ محکوم شده، و به همین دلیل از زندان گریخته است. کلایتون میداند چه کسی به قتل دست زده، و به همین دلیل برای محافظت از ورمیر بی گناه هرکاری میکند.
عناصر کمدی فیلم، مانند صداپیشگی، صحنههای تعقیب و گریز و شخصیتها، فیلم را از آثار لئونه جالبتر میکنند، اما شاتها، داستان، بازیگران و موسیقی حتماً شما را به یاد سه گانه پولهای لئونه میاندازند. با این حال گرههای داستان و شخصیتهای خاص فیلم را متمایز میکنند.
موسیقی متن فیلم را “لوئیس باکالوف” (خالق موسیقی متن فیلمهای “جانگو”، “گلولهای برای ژنرال” (A Bullet for the General) و بسیاری از فیلمهای دیگر) نوشته است. “کوئنتین تارانتینو” در صحنهای از فیلم “بیل را بکش” که اورن ایشی رئیس یاکوزا که خانوادهاش را به قتل رساند، به یاد میآورد، از موسیقی باکالوف استفاده میکند.
همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلمهای ژانر وسترن در این دهه (2010 تا 2019)
2. جانگو – Django
وسترن اسپاگتی کلاسیک ساخته “سرجو کوربوچی” که بیش از سی سیکوئل غیررسمی دارد، از انیمه “مشت ستاره شمالی” (Fist of the North Star) تا بازی ویدیویی Red Dead Redemption، آهنگ جانگو و ویدیوی Crawl Across Your Killing Floor از دانزیگ.
فیلم درباره یک سرباز اتحادیه پیشین به نام جانگو (اولین نقش مهم “فرانکو نرو”) که میخواهد انتقام قتل همسرش را از جکسون، کارمند اسبق بگیرد. او یک تابوت عجیب با خود دارد (که متوجه میشویم محل جایگری اسلحهاش است)، و هرکس که او را ببیند میترسد، تنها کسی که از او نمیترسد ماریاست، زیرا او ماریا را از شر سربازها نجات داد، و در مقابل دیگران نیز از او محافظت میکند.
جانگو یک مرد مسلح تنهاست که همیشه ویسکی مینوشد، سریع اسلحهاش را بیرون میآورد، در دعواهای توی بار شرکت میکند، و طرف سربازها و انقلابیهای مکزیکی را نمیگیرد. زیرا با آنها سرجنگ دارد. او در باری که آن را منطقه امن خود میداند، علیه ترور جکسون نقشه میکشد، با نقابدارها میجنگد، و علیه انقلابیها نقشه میکشد.
تارانتینو این فیلم را با الهام از اثر کلاسیک کوربوچی ساخته، زیرا فیلم او را دوست دارد. فیلم “جانگوی آزادشده” نام جانگو را از این فیلم گرفته، موسیقی متن این فیلم محصول سال 1966 را در ابتدای فیلم به کار برده، در عنوان از فیلم الهام گرفته، و کمیوی “فرانکو نرو” بازیگر جانگو را نیز در این فیلم استفاده میکند. شخصیت نرو با جانگوی “جیمی فاکس” روبرو شده، و درباره نام جانگو با او حرف می زند. در فیلم “سگهای انباری” خانم بلوند (ویک وگا) مردی را شکنجه داده، و گوش او را میبرد، که از صحنه بریدن گوش برادر جاناتان توسط هوگو و خوردن آن الهام گرفته شده است.
3. مرگ سوار اسب است – Death Rides A Horse
داستان انتقام که بیل (جان فیلیپ لا) در رقابت با رایان (لی وان کلیف) باید مردانی را که خانوادهاش را سلاخی کرد، و بیل در کودکی شاهد آن بود، را به قتل برساند، اما رایان هم پانزده سال از عمر خود را به خاطر آن مردان در زندان بود و حالا میخواهد به روش خود عدالت را اجرا کند. رایان همیشه گردنبند اسکلتی به گردنش داشته، و حالا باید تصمیم بگیرد.
“لوچانو وینچنزونی” (“خوب، بد، زشت”، “به خاطر چند دلار بیشتر” (For a Few Dollars More) و “سرت را بدزد، احمق!” (Duck You Sucker)) فیلمنامه را نوشت و “جولیو پترونی” (Tepepa و A Sky Full of Stars for a Roof) آن را کارگردانی کرد.
تارانتینو این فیلم را یکی از آثار محبوب وسترن خود نامیده، و در “بیل را بکش” از آن الهام میگیرد. او بخشهایی از موسیقی “انیو موریکونه” را به کار برده، جمله معروف “انتقام یک غذای سرد یخ زده است” را به کار میبرد، در صحنه انتقام جویانه فلش بک اورن ایشی (گردنبند اسکلت به حلقه جمجمه بدل میشود) آن را تکرار میکند، و زمانی که عروس برای انتقام از جوخه مرگ آماده است، کلوزآپ چشمهای او و فلش بک نارنجی را میبینیم، درست مانند فیلم “مرگ سوار اسب است”.
همچنین بخوانید: نگاهی به 15 فیلم برتر جان فورد، یک وسترن ساز تمام عیار
4. قاتلین مشین گان – Machine Gun Killers
نام دیگر این فیلم “گتلینگ گان” است که داستان تخیلی ریچارد گتلینگ و اختراع بزرگ او گتلینگ گان است. در بحبوحه جنگ داخلی، گتلینگ یک سلاح اختراع کرده، که عده اندکی از چند و چون این اختراع خبر دارند.
تارپاس (جان ایرلند) گتلینگ را میرباید، و در ازای تحویل او از شمالیها یک میلیون دلار، و در ازای تحویل سلاح او از جنوبیها یک میلیون دلار یگر میخواهد. کریس تنر (رابرت وودز) با هویت مخفی میخواهد گتلینگ و سلاح را پیدا کند و به اتحادیه بدهد، اما تنر به قتلهای مختلف متهم شده، و برای محافظت از اسلحه خود باید موانع مختلف را پشت سر بگذارد.
این فیلم به کارگردانی “پائولو بیانکینی” ساخته شده، و “پیرو پیچونی” موسیقی متن جاز آن را ساخته است (این موسیقی متن در “لبوفسکی بزرگ” (The Big Lebowski) مجدداً استفاده شد و “دی جی خالد” و “سولجا بوی” هم از آن استفاده کردند. تارانتینو در دیتابیس اسپاگتی وسترن این فیلم را یکی از 20 فیلم وسترن اسپاگتی برتر تاریخ نامیده است.
5. سربازهای یک چشم – One-Eyed Jacks
“مارلون براندو” در طول حرفه خود تنها یک فیلم را کارگردانی کرده که آن فیلم “سربازهای یک چشم” است. او در نقش قهرمان فیلم، ریو، حضور دارد، یک سارق بانک که به همراه شریکش پدر لانگورث همکاری میکند. ریو پنج سال در زندان بوده، و پس از آزادی میخواهد انتقام بگیرد.
قرار بود “استنلی کوبریک” کارگردانی آن را برعهده بگیرد، اما به دلیل پارهای از مشکلات با استودیو پروژه را رها کرد. نویسندههای مختلفی در این فیلم فعالیت داشتند، از جمله “راد استرلینگ” (منطقه نیمه روشن (The Twilight Zone))، سام پکینپا، کالدر ویلینگهام (فارغ التحصیل (The Graduate)) و “گای تراسپر”.
تارانتینو در مه 1993 در مصاحبه با “گراهام فولر” فیلم “سربازهای یک چشم” را جز سه فیلم وسترن محبوب خود نامید. همچنین افرادی مانند “دیوید لینچ” (کازینوی فیلم “توئین پیکز” (Twin Peaks) سربازهای یک چشم نام دارد) و “مارتین اسکورسیزی” آن را دوست دارند.
همچنین بخوانید: 35 فیلم برتر ژانر وسترن در تاریخ سینما
6. سکوت بزرگ – The Great Silence
فیلمی به نویسندگی و کارگردانی “سرجو کوربوچی” که به عنوان یک وسترن اسپاگتی در شهر اسنوهیل، یوتا، رخ میدهد. کولاک به شهر زده و برف و بوران شهر را احاطه کرده، درنتیجه سارقان به شهر یورش آورده و مردم برای زنده ماندن هرکاری میکنند. همسر یک زن به خاطر 1000 دلار توسط یک یاغی به نام لوکو (کلاوس کینسکی) کشته میشود.
زن اکنون میخواهد انتقام بگیرد، و بنابراین از یک قاتل لال کمک میگیرد. او فرزترین تیرانداز شهر است که در میدان جنگ دشمنان را شکست میداد. در زمان کودکی والدینش به خاطر مبلغ کمی توسط شکارچیها کشته شدند، و او اکنون از شکارچیان متنفر است. آنها سپس گلوی او را زخمی میکنند تا هرگز نتواند حرف بزند. با این حال به دنبال آنها به سمت غرب میرود تا انتقام بگیرد.
این فیلم در یخبندان و کوههای برفی ایتالیا ضبط شد تا شرایط زندگی مردم اسنوهیل را نشان دهد. خشونت، طمع و فساد در فیلم به چشم آمده، و افراد خوب همیشه برنده نیستند. این فیلم تا قرن 21 در ایالات متحده قابل دسترس شد.
علاقه تارانتینو به این فیلم و کوربوچی با دیدن فیلمهای تارانتینو مشخص میشود. خشونت، شخصیتها و داستان انتقام جویانه در فیلمهای او به وفور دیده میشوند. مخصوصاً “هشت نفرت انگیز” که مناظر برفی را به کار برده، و موسیقی متن “انیو موریکونه” (آهنگساز کوربوچی) را نشان میدهد.
7. ریو براوو – Rio Bravo
اثر کلاسیک “هاوارد هاکس” با ستارههایی نظیر “جان وین”، “دین مارتین”، “ریکی نلسون” و “انجی دیکینسون”. این فیلم اقتباسی از داستان کوتاهی به همین نام نوشته “بی.اچ.مک کمپل”، درباره کلانتری در ریو براووی تگزاس است که به کمک یگ افلیج، یک مست و یک مرد مسلح، میخواهد از زندان فرار کند، و سربازهای مسلح را کنار بزند. کلانتر جان. تی. چانس به جرم قتل مرد غیرمسلح جو را دستگیر کرده، اما برادر جو، ناتان، کنترل روستا را در دست داشته و منابع بیشماری دارد، او نمیگذارد برادرش در زندان بپوسد.
این فیلم به عنوان یکی از آثار موردعلاقه تارانتینو، توسط او یک فیلم دوستانه نامیده میشود، که تارانتینو زمانی که پنج ساله بود به همراه مادربزرگ مادرش آن را تماشا کرد. او در فستیوال کن سال 2007 فیلم دوستانه را فیلمی نامید که با شخصیتها وقت گذرانی کرده، و با آنها دوست میشوید. فیلم آنقدر طولانی است که در پایان تصور میکنید با شخصیتها دوست هستید. اولین فیلم دوستانه تارانتینو “جکی براون” (Jackie Brown) بود. مخاطبین شخصیتها را به مدت طولانی روی صحنه دیده، و به همین دلیل با آنها احساس نزدیکی دارند.
همچنین بخوانید: 10 فیلم جذاب و دیدنی شبیه فیلم هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight) که باید تماشا کنید
8. ناواجو جو – Navajo Joe
یکی دیگر از آثار کلاسیک “سرجو کوربوچی” با حضور “برت رینولدز” در نقش یک بومی آمریکایی که خانوادهاش توسط یاغیها کشته شدهاند، و میخواهد انتقام بگیرد. فیلم از آغاز با سوتفاهم دچار بود، زیرا کوربوچی تصور میکرد “مارلون براندو” ستاره میشود، و “برت رینولدز” هم تصور میکرد “سرجیو لئونه” کارگردانی فیلم را برعهده دارد. رینولدز همیشه درباره نفرتش از این فیلم صحبت کرده، و آن را یک اثر غیرحرفهای میداند.
فارغ از نفرت رینولدز از این فیلم، تارانتینو آن را جز فیلمهای وسترن اسپاگتی برتر خود میداند، و حتی موسیقی متن “انیو موریکونه” را از آن الهام گرفت. او آهنگهای A Silhouette of Doom و The Demise of Barbara/The Return of Joe را در “بیل را بکش” به کار برد.
9. روزی روزگاری در غرب – Once Upon A Time In The West
یک اثر کلاسیک وسنرن اسپاگتی که داستان طمع، انتقام و بقاست، “سرجیو لئونه” کارگردانی آن را برعهده داشته، و داستانی از ” داریو آرجنتو” (سوسپیریا (Suspiria)، ظلمت (Tenebre)، پرندهای با بالهای بلورین (The Bird With The Crystal Plumage)) میباشد. مورتون مأمور راه آهن فرانک مسلح (هنری فوندا در نقش یک ویلن عجیب) را به ملک برت مک بین میفرستد، زیرا او و مردانش در آنجا مک بین و خانوادهاش را کشتند.
این ملک یکی از معدود ملکهایی است که منبع آب دارد، و مورتون به دنبال آن است، اما بیوه مک بین از راه رسیده و با ارث بردن زمین این منبع آب شیرین را از آن خود میداند. هارمونیکا (چارلز برانسون) مسلح نیز با مقاصد خود از راه میرسد. او و یک یاغی به نام چین بیوه مک بین را از فرانک محافظت میکنند.
شات های دیدنی در کنار کلوزآپ های بزرگ، تنشهای ایجاد شده با موسیقی متن “انیو موریکونه” و خشونت شدید (روانی و فیزیکی) فیلم را قدرتمند میکند. فیلم جدید “روزی روزگاری در هالیوود” از این فیلم الهام گرفت.
همچنین بخوانید: 9 فیلم برتر کوئنتین تارانتینو (Quentin Tarantino) به انتخاب مخاطبین
10. خوب، بد، زشت – The Good, The Bad and The Ugly
سری پایانی سه گانه دلار “سرجیو لئونه” درباره سه مرد که برای یافتن گنج در یک قبرستان در مقابل هم قرار میگیرند. “کلینت ایستوود” به نقش خود “مرد بدون نام” یا “خوب” (یا همانطور که توکو آن را بلوند نامید) بازمیگردد، “لی وان کلیف” هم نقش “آنجل آیز” یا “بد” را ایفا کرده، و “ایلای والاک” هم نقش “توکو” یا “زشت” را برعهده دارد. خوب نام قبر را میداند، زشت مکان قبرستان را، و به همین دلیل این شخصیتها در بحبوحه آشوب جنگ داخلی باید باهم کنار بیایند. بد با زور نام قبرستان را از زشت پرسیده، و به دنبال طلاست. فیلم درحالی که هرسه آنها را به نمایش میگذارد، به پایان میرسد.
علاقه تارانتینو به “خوب، بد، زشت” و همکاری “سرجیو لئونه” و “انیو موریکونه” پنهان نیست. او اغلب این فیلم را جز برترین فیلمهای خود نامیده، و آن را در صدر لیست 20 فیلم وسترن اسپاگتی موردعلاقه خود در دیتابیس وسترن اسپاگتی قرار داد.
تارانتینو سرانجام در فیلم “هشت نفرت انگیز” با موریکونه همکاری کرد، اما بسیاری از آهنگهای او را در فیلمهای پیشین خود، مانند “بیل را بکش”، ” حرامزادههای لعنتی” و “جانگوی آزادشده” به کار برد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها