25 نظریه درباره بازی تاجوتخت که ممکن است درست باشد
بسیاری سریال بازی تاجوتخت را برترین سریال تلویزیونی میدانند که داستان جذاب، شخصیتهای خیرهکننده و فضای بسیار خاصی دارد. این سریال پر از نماهای بسیار زیبا است. تنها یک فصل به پایان این سریال مانده اما بااینحال درباره این سریال سؤالات بسیار زیادی وجود دارد. طرفداران این سریال به امید یافتن پاسخ سؤالات خود کتابهای جرج آر آر مارتین را جستجو میکنند. در اینجا میخواهیم 25 نظریه درباره این سریال را به شما معرفی کنیم. پس ما با همراه باشید.
- شمشیر جان اسنو، لانگ کلاو، زنده است.
دریکی از صحنههای بالای دیوار زمانی که میان جان اسنو و ولف نبردی به وجود میآید. در یک صحنه زمانی که جان شمشیر خود را برمیدارد اینطور به نظر میرسد که آن شمشیر زنده است و به همین دلیل طرفداران را به شک و تردید فرومیبرد.
- لرد واریز یک جن است؟
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چرا لرد واریز بهسرعت از یک مکان به مکان دیگر میرود؟ بسیاری معتقدند که او یک جن است. در کتاب، مارتین کلمه موجودات دریایی یا پریان را به کار میبرد. همچنین او یک خواجه است و هیچکس نمیداند از کجا آمده است. در فصل دو تیریان او را تهدید میکند، “یک بار دیگر من را تهدید کنی تو را به دریا میاندازم.” او نیز در پاسخ میگوید، “شما از این کار ناامید خواهید شد. زیرا امواج یکی پس از دیگری میآیند. ماهیان بزرگ ماهیان کوچکتر را از بین میبرند. من شناکنان به راهم ادامه میدهم.”
- میرا و جان دوقلو هستند.
اگرچه شاید احمقانه به نظر برسد اما برخی معتقدند این دو دوقلو هستند. غیر از شباهت خیرهکننده و موهای فر، در صحنهای که ند استارک میخواهد خواهرش لیانا را ببیند، هولاند رید هم در صحنه حضور دارد. اگرچه ما در آنجا کودک دیگری نمیبینیم اما شاید اگر کودک دیگری به دنیا میآمد (برای مثال، میرا) ند از هولاند میخواست که آن کودک را با خود ببرد، همانطور که خودش جان را برداشت.
- جیمی سرسی را به قتل میرساند.
اگرچه سرسی غیرقابلکنترل است اما روزهای اوجش به سر آمده است. همانطور که میدانیم یک فالگیر زندگی او را پیشبینی کرده و تا این نقطه همهچیز اتفاق افتاده است. تنها چیزی که رخ نداده مرگ اوست که به دست برادر کوچکتر انجام میشود. برخی برادر کوچکتر را تیریان میدانند اما برخی معتقدند که منظورش جیمی بوده است زیرا از او کوچکتر است. جیمی از هرکسی به سرسی نزدیکتر است و شاید بیش از همه صدمه دیده باشد. احتمالاً صبر جیمی به سر رسیده و سرسی را به قتل میرساند.
- تمام اتفاقات رخداده به دلیل وجود واریز بوده است.
همه اتفاقاتی که تا حالا رخ داده به دلیل وجود واریز است. او در ازدواج دنیریس با خال دروگو و استفاده از جئراح بهعنوان جاسوس نقش داشت. تنها دلیل او برای شهادت علیه تیریان این بود که از سرزمین پادشاه عزل شده و به سرزمین دنیریس فرستاده شود. همچنین او برای پیشبرد اهداف خود شایعاتی را رواج میداد. اگرچه به نظر میرسد که او به دنبال قدرت نیست اما برای رسیدن به خواستههای خود دیگران را بازی میدهد.
- ارون گریوجی اژدهای دنیریس را میدزدد.
ارون قرار است شخصیت بد دیگر داستان باشد اما بسیاری نگران این موضوع هستند که اگر او اژدهای دنیریس را بدزدد چه اتفاقی رخ میدهد؟ در کتاب مارتین ارون دارای یک شاخ است که در انجام فعالیتهای منفی به او کمک میکند. ازآنجاییکه ارون تلاش میکند کنار سرسی باشد بعید نیست که بخواهد اژدهای دنیریس را بزدد.
- کالیگان بول باعث مرگ سرسی میشود.
کالیگان بول نبر پایانی گریگور و ساندرو کلیگان است. برخی معتقدند که سرسی برای جرائم اش مجازات شده و از سمت خودش گریگور را میفرستد. ساندرو برای نبرد علیه گریگور جلو آمده، در این جنگ پیروز شده و سرسی کشته میشود و آن پیشبینی را به واقعیت تبدیل میکند زیرا ساندرو برادر کوچکتر گریگور است.
- تیریان یک تارگاریان است.
این نظریه تاریخچه پیچیدهای دارد که سعی میکنیم آن را خلاصه کنیم. گفته میشود پیش از به سلطنت رسیدن آریس تارگاریان، او باکرگی جوانا لنیستر را از بین برد و در شب عروسی او به دروغ او را باکره معرفی کرد. پس از به دنیا آمدن سرسی و جیمی، جوانا و توین به مناسبت یک مسابقه در سال 272 پس از میلاد او را ملاقات کردند و سپس در سال 273 پس از میلاد تیریان به دنیا آمد. آیا این یک تصادف بود؟ بسیاری معتقدند که آریس دوباره با جوانا رابطه برقرار نمود و تیریان حاصلان رابطه بود. به همین دلیل توین از تیریان متنفر بود.
- شاهزاده پیشبینیشده جان اسنو یا دنیریس است.
طبق پیشبینی ارباب روشنایی شاهزادهای خواهد آمد که با شمشیر جادوییاش با تاریکیها مبارزه میکند. در ابتدا ملیساندر تصور میکرد این شاهزاده استانیس است اما پس از زنده شدن جان اسنو از مرگ او را انتخاب نمود. اما این شاهزاده میتواند دنیریس هم باشد زیرا او هم از مرگ دوباره بازگشت و زنده شد. بنابراین این شاهزاده دنیریس یا جان اسنو است.
- دیوار خراب خواهد شد
برای اینکه پادشاه تاریکی و ارتش مردهاش به غرب حمله کند باید دیوار تخریب شود. ساندور در یک رؤیا دید که ارتش مردهها به سمت قلعهای در نزدیکی دیوار در حرکت هستند. ممکن است یک اژدهای یخی با یک نعره این دیوار را فروبریزد.
- تخت آهنی برچیده میشود.
در این سریال همه برای به دست آوردن تخت آهنی تلاش میکنند. برخی معتقدند کسی که درنهایت پیروز میشود تخت آهنی را از بین میبرد و دیگر این تخت وجود نخواهد داشت.
- سه رهبر اصلی اژدها تیریان، جان و دنیریس هستند.
در خانه نامیرا دنیریس رؤیایی از برادرش ریگار میبیند که به او میگوید، “اژدها سه رهبر دارد.” برخی معتقدند این سه رهبر جان، تیریان و دنیریس هستند زیرا هرسه آنها تارگاریان هستند. برخی معتقدند که درنهایت آنها پیروز میشوند و بر قسمتهای مختلف آن سرزمین سلطنت میکنند.
- سامول تارلی داستان کامل را میگوید.
زمانی که سا به شهر قدیمی میرود و ارباب آنجا میشود، طرفداران به این نتیجه میرسند که احتمالاً او نویسنده کل داستان است و کتاب را در کتابخانه قرار میدهد. در این صورت همهچیز و همه شخصیتها از دید سام تحلیل میشوند.
- دنیریس به شخصیت منفی داستان تبدیل میشود.
یکی از نظریههای قوی این است که دنیریس درنهایت به دلیل داشتن قدرت و سلطه فاسد شده و استارک ها و دیگران مجبور میشوند علیه او مبارزه کنند. شواهدی مبنی بر این قضیه از صحنههای که دنیریس با بیرحمی تایلر و پسرش را زندهزنده میسوزاند مشخص است. ازآنجاییکه او دختر “شاه دیوانه” است بنابراین او میتواند شبیه پدرش شود و به دلیل داشتن قدرت اژدهایش حتی از پدرش هم بدتر شود.
- جان و دنیریس باهم ازدواج میکنند و یکی از آنها باید دیگری را به قتل برساند.
در افسانهها ناجی است که تاریکیها را با روشنی از بین ببرد. اما تنها راه برای این کار این است که همسرش را به قتل برساند. فصل 7 نشان میدهد که جان و دنیریس به هم نزدیکتر شدهاند و صحنه رابطه آنها در قایق نیز گواه همین مسئله است. طبق افسانهها یکی از آنها باید دیگری را به قتل برساند تا ارباب تاریکی را از بین ببرد و روشنایی را به سرزمین اش بازگرداند.
- آریا لیتل فینگر را به قتل میرساند.
دوره لیتل فینگر دیگر به سر آمده است. طبق این نظریه آریا نقشه لیتل فینگر را برهم میزند، خود را بهعنوان کاتلین جا زده و سپس او را به قتل میرساند. البته این اتفاق بهسرعت رخ نمیدهد اما درنهایت آریا و سا نسا با همدستی هم او را به قتل میرسانند.
- ارباب روشنایی خدای جنگ است.
در آن سرزمین مذاهب مختلفی وجود دارد. در سرزمین شاه هفتگانه ها را میپرستند، در شمال خدایان باستانی را میپرستند، در جزایر آهنی هم خدای غرقشده را میپرستند. بااینحال ملیساندر، کشیش سرخ و برادر مقدس خدای روشنایی را میپرستند. در میان این خدایان گویا تنها خدای روشنایی حقیقت دارد و از طریق جادو و رؤیا خود را نشان میدهد. تصور میشد که خدای روشنایی هم میخواهد ارتش مردگان از بین بروند اما با قسمتی که آنها به دیوار حمله میکنند این نظریه از بین میرود. اما با به صدا درآمدن تپلهای جنگی به نظر میرسد که خدای روشنایی خواهان جنگ است و میخواهد افراد را به جان یکدیگر بیندازد.
- ایرون بنک هم به سرسی خیانت میکند.
تا به اینجا سرسی همیشه دوست داشته با افراد قویتر از خود معامله کند. او تا به اینجا با های سپتون و های اسپراو معامله کرده و از قدرت آنها استفاده نموده و حالا میخواهد ایرون بنک معامله کند. او در هر بار مورد خیانت قرار گرفت بهجز این بار. زیرا او نمیتواند بر سر قولهایش بماند درنتیجه طرف مقابل هم در مقابل او میایستد.
- بران شاه تاریکی است.
رفتهرفته این نظریه قویتر میشود. طبق این نظریه بران هر بار در زمان به عقب میرود تا ارباب تاریکیها را متوقف کند و با این کار بیشتر و بیشتر در میان آنها گیر میکند. حتی به او اخطار داده شده که اگر بیشازحد بر روی کسی تمرکز کند در او گیر میافتد. گفته میشود که بران به سرزمین تاریکی زیاد سفر کرده و ارباب تاریکی را کنترل میکند، بنابراین ممکن است نتواند از ارباب تاریکی خارج شود.
- بران به یک اژدها تبدیل میشود.
حالا که بران کلاغ سه چشم است و میتواند به ذهن افراد دیگر وارد شده و آنها را کنترل کند. طرفداران معتقدند که او به ذهن یکی از اژدهاهای دنیریس وارد میشود. درنتیجه اگر ارون کنترل اژدهای خود را به دست بگیرد بازهم بران این قدرت را از او میدزدد.
- پادشاه تاریکی یکی از اولین مردان استارک است.
طرفداران معتقدند که برملا شدن هویت شاه تاریکی بسیاری را شوکه میکند. ما میدانیم که او یک انسان بود که فرزندان جنگل او را اسیر کرده و به ارتش مردگان تبدیل نمودند، اما هویت او را نمیدانیم. برخی معتقدند او یکی از اولین مردان استارک بود که میتوانست ذهن دیگران را کنترل کرده و مردگان را زنده کند.
- در پایان لیتل فینگر پیروز میشود.
طبق این نظریه لیتل فینگر بازی تاجوتخت را پیروز میشود. او تا به اینجا بهخوبی بازی کرده و همه مهرهها را طبق منفعت خود حرکت داده است. او بهجای اینکه خودش بازی کند دیگران را بازی میدهد. او میتواند همه افراد را به جان هم بیندازد و خودش تخت را تصاحب کند.
3. در پایان شاه تاریکی پیروز میشود.
طبق این نظریه در پایان شاه تاریکی بر همهچیز سلطنت میکند. ازآنجاییکه جرج آر آر مارتین از جادو و داستانهایی با پایان خوش خوشش نمیآید و دوست دارد خوانندگان را به چالش بکشد بنابراین داستان در حالی تمام میشود که شاه تاریکی پیروز شده و زمستان همهجا را گرفته است. احتمالاً برخی از شخصیتها به براووس فرار میکنند اما طبق این نظریه تمامشان کشته میشوند.
2. جان اسنو پیروز میشود.
از هر طرف که نگاه کنیم پیروز شدن شاه تاریکی نباید رخ دهد. در حقیقت و به دلایل مختلف به نظر میرسد که همهچیز به نفع جان اسنو تمام میشود. اولاً، او بهعنوان فرزند قانونی ریگار بیش از هرکس دیگری حق سلطنت دارد. او محبوبترین شخصیت داستان است. او در حال حاضر شاه شمال نامیده میشود. او شجاع، قوی و یک رهبر خوب است. اگر در پایان داستان او بر تخت سلطنت بنشیند همگان خوشحال میشوند.
- بران ارباب روشنایی است.
همانطور که گفتیم بران بهعنوان کلاغ سه چشم قدرت زیادی دارد که میتواند به گذشته بازگشته و آینده را ببیند. طبق این نظریه این توانایی بران باعث میشود که بتواند به دیگران هشدار دهد و بهعنوان خدای روشنایی شناخته شده و مذهب خود را به وجود آورد.
دیدگاهها