فیلمهای برتر کریستوفر نولان

کریستوفر نولان از آن دست فیلمسازانی است که تماشاگر را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد. او جوری فیلم میسازد و برایشان زحمت میکشد که گویی فرزندانش هستند و کمال آنها را میخواهد. او از فیلمهای کوتاه کارش را آغاز کرده و به نقطه کنونی رسیده است. او را نمیتوان یک افسانه نامید اما برای افسانه شدن در سالهای آتی چیزی کم ندارد. بنابراین در اینجا میخواهیم به فیلمهای او بپردازیم و از ضعیفترین تا قویترین آنها را طبقهبندی کنیم:
10. شوالیه تاریکی برمیخیزد – THE DARK KNIGHT RISES – 2012
نام بتمن یکی از نامهایی است که با خود طرفدارانی را به یدک میکشد و بنابراین با ساخت اولین سری این فیلم همه منتظر نسخههای دیگر آن بودند و به این دلیل سهگانه آن با استقبال مواجه شد. کریستوفر نولان بتمنی را در اختیارمان گذاشت که به آن نیاز داشتیم، نه بتمنی که میخواستیم. یک شوالیه جدید که انسانها را نجات میدهد.
معمولاً در فیلمهای قهرمانانه تمام بار فیلم بر دوش قهرمان اصلی است. بنابراین با شروع فیلم سریع ماجراجوییهای او آغاز میشود. اما در این فیلم کمی طول میکشد تا بروس وین به بتمن تبدیل شود. اگرچه تمام نسخههای بتمن مشابه هستند اما نولان توانست نسخهای از بتمن را ارائه دهد که در نوع خودش خاص باشد.
9. بیخوابی – INSOMNIA – 2002
این فیلم بر اساس یک فیلم سوئدی به همین نام ساخته شده است. این فیلم یک فیلم جنایی است که در میانه فیلم حقیقت آشکار میشود اما موضوع اصلی فضای داستان است نه طرح داستان. این فیلم در آلاسکا رخ میدهد، جایی که خورشید هرگز طلوع نمیکند و تاریکی همچنان ادامه دارد.
دو کارآگاه به منطقهای در آلاسکا فرستاده میشوند تا راز یک قتل را فاش کنند. ویل دورمر (آل پاچینو) زمانی که در مه جنگل به دنبال یکی از مظنونین است بهاشتباه به همکارش تیر میزند. عذاب وجدان و حس گناه او را به بیخوابی دچار میکند. در این فیلم رابین ویلیامز یکی از بهترین اجراهای خود را نشان داد. هیلاری سوانک هم اجرای خوبی داشت. بیخوابی بهترین بازسازی نولان است.
8. میان ستارهای – INTERSTELLAR – 2014
این فیلم از نولان یک فیلم ماجراجویانه، فلسفی، ماورایی، و خیلی از ویژگیهای دیگر است. این فیلم تنها فیلم نولان است که نظر منتقدین و طرفداران را به یک اندازه جلب کرده است. نهتنها تماشای این فیلم یک تجربه بسیار عالی بود، بلکه موسیقی هانس زیمر در این فیلم نیز یکی از نقاط قوت آن محسوب میشد. البته این فیلم نقاط ضعفی هم دارد اما در این فیلم آنقدر نقاط پررنگ وجود دارد که میتوان این نقاط کمرنگ را نادیده گرفت. این فیلم هیجانانگیز و ماجراجویانه، برخلاف فیلمهای دیگر، از افزودن صحنههای غمانگیز، دلخراش و مرگ، نمیترسد.
7. بتمن آغاز میکند – BATMAN BEGINS – 2005
این فیلم اولین فیلم از سهگانه کریستوفر نولان بود. پیش از آن فیلمهای موفقی درباره بتمن ساخته نشده بود و نولان با ساخت این فیلم توانست به این ژانر روح جدیدی ببخشد. فیلم نولان یک فیلم تیره با شخصیتهای چندلایه و روایت غیرخطی است که برخلاف فیلمهای مشابه گذشته تأثیر بسیار خوبی ایجاد میکند. پیش از آن هیچکدام از فیلمهای بتمن اینچنین شخصیت بروس وین را تحلیل نکرده بودند.
همانند فیلمهای دیگر نولان که شخصیت اصلی ازنظر احساسی در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، کریستوفر نولان قهرمانی را به ما نشان میدهد که همانند انسانها آسیبپذیر است. او بهخوبی توانست میان بروس وین و خاطرات غمانگیز کودکیاش و قهرمانی که همه شهر روی آن حساب میکنند، تعادل ایجاد کند. این تعادل باعث میشود که این فیلم یک فیلم اکشن و درعینحال درام باشد. به همین دلیل است که بسیاری از طرفداران این فیلم را برترین فیلم بتمن میدانند، اگرچه “شوالیه تاریکی” را فیلم بهترین میدانند.
6. دانکرک – DUNKIRK – 2017
در حین تماشای این فیلم به طور ناخودآگاه یاد فیلمهای دیگر نولان میافتید. حتی در لحظاتی یادتان میرود که یک فیلم از نولان را تماشا میکنید. در این فیلم خبری از روایتهای معماگونه نیست، نولان به رفتار و احساسات شخصیتها توجه میکند و ایدئالیسم را دنبال میکند.
دانکرک درباره زمان و امید است و نولان فراموش نمیکند که آن را به شما نشان دهد. معمولاً انسان گاهی اوقات امیدوار میشود اما شرایط آن امید را از فرد سلب میکند. بنابراین امید زمانی فرامیرسد که کمتر منتظرش هستید. این فیلم به ما نشان میدهد که ترس همیشه وجود دارد، اما بااینحال هنوز انسانها میتوانند یکدیگر را دوست داشته باشند.
همراه با هر جنگ داستانی هم وجود دارد، این فیلم هم چنین است. یک پسر جوان که پیش از رسیدن کشتیاش به دانکرک از دنیا میرود در روزنامه قهرمان خوانده میشد. زمانی که چندین نفر از آنها به خشکی میرسند، واکنش دیگران این است “کارتان عالی بود”، تامی میگوید “اما فقط ما زنده ماندیم”، مرد میگوید “کافی است”. و ازآنجاییکه این مرد به آنها نگاهی نکرد بعدها میفهمیم که او نابیناست. سربازان از این میترسند که با عصبانیت و تحقیر ملت مواجه شوند اما بهجای آن با خوشامد آنها مواجه میشوند.
5. تلقین – INCEPTION – 2010
با دیدن این فیلم دائم به این فکر میکنید که رؤیای چه کسای را دنبال میکنید. نولان از داستان کوتاه “رویاها” در فیلم “یادگاری” الهام گرفته و پس از 10 سال کار کردن روی آن فیلمی ساخته که هنوز پس از 7 سال بحثبرانگیز است. در یکی از صحنهها دام کاب (دی کاپریو) از آدریان میخواهد که مارپیچی ایجاد کند که زیر یک دقیقه حل نشود. این دقیقاً کاری است که نولان در کل فیلم با تماشاچیاش انجام میدهد. او مارپیچی ایجاد میکند که مرز رؤیا و واقعیت را درهمتنیده، مرزهای تخیل انسان را تحت تأثیر قرار داده و نوآوری را به اوج خود میرساند. طرح داستان این فیلم چندان ساده نیست. اگرچه طرح داستان تنها یک هذیان است اما ذهن شما را به چالش میکشاند.
این فیلم از آن دست فیلمهایی است که در ذهنتان میماند و فکرتان را به خود مشغول میکند. این فیلم یک فیلم سرقتی است که در آن دی کاپریو یک ایده را در ذهن یک میلیونر قرار میدهد. اما این فیلم یک فیلم رمانتیک هم است که در آن دی کاپریو به فکر همسرش است و میخواهد در رؤیاهایش بماند و با او زندگی کند. اگر این فیلم یک فیلم ماورا طبیعی است یک فیلم استعاری هم محسوب میشود. بهسختی میتوان میان رؤیابافی کاب و فیلمسازی نولان ارتباط ایجاد نکرد زیرا نولان هم واقعیت خود را به وجود آورده و آن را به خورد ما میدهد.
4. شوالیه تاریکی – THE DARK KNIGHT – 2008
“بسیاری از مردان دنبال چیزهای منطقی مانند پول نیستند. با آنها نمیتوان بحث یا صحبت کرد. برخی از آنها تنها میخواهند سوخته شدن جهان را ببینند.”
آلفرد به بروس وین توضیح میدهد که چرا بحث کردن با جوکر دشوار است. به همین دلیل است که جوکر به یکی از شخصیتهای بهیادماندنی تاریخ سینما و یکی از محبوبترین شخصیتها تبدیلشده است. شخصیت جوکر هیچ انگیزه یا حرص و آزی ندارد. او نهتنها یادآور کابوس و آشوب است. یک روانپریش که نهتنها میخواهد با روح و روان شخصیتهای دیگر، بلکه تماشاچی نیز، بازی کند.
جوکر فریاد میزند، “آیا من شبیه کسی هستم که نقشهای دارد؟ میدانی من که هستم؟ من سگی هستم که ماشینها را دنبال میکند. من نمیدانم اگر گرفتار شوم باید چکار کنم. من فقط کارهایی را انجام میدهم”، قطعاً مزخرف است. جوکر یک نقشهکش ماهر است. او از قبل نقشه چیده بود که گرفتار شود، و سپس سلول و بیمارستان را منفجر کند. جوکر از تمام لحاظ دشمن تمامعیاری است که بتمن سزاوار داشتن آن است. چرا که نه، جوکر میداند که بتمن هم مانند او هفتخط است. کریستوفر نولان با چنین شخصیتهای قوی، داستان زیبا و فیلمنامه چندلایه، یک فیلم موفق ساخته است. این فیلم یک فیلم قهرمانانه نیست، بلکه یک درام جنایی است که در دنیای واقعی شکل گرفته، از مشکلات دنیای واقعی الهام گرفته و از فلسفههای نظم و آشوب، اتصال کیهانی خیر و شر و عدالت در یک سیستم فاسد، پیروی میکند.
3. تعقیب – FOLLOWING – 1998
یک فیلم نئو نوآر که باوجوداینکه این اولین همکاری کارگردان با یک بازیگر بود اما یک کار خوب از آب درآمد. این فیلم با بودجه ناچیز 6000 دلار آمریکا و بازیگرانی که بیشترشان دوستان نولان بودند آغاز شد و اولین فیلم او بود که از روایت غیرخطی استفاده میکرد. نویسندهای برای پیداکردن شخصیتهای داستانش شروع به تعقیب افراد در خیابانها میکند. تعقیب کردن برای او یک عادت شده بهطوریکه هرروز بهطور تصادفی فرد خود را انتخاب میکند و به دنبال او میرود. این تعقیب ادامه دارد تا روزی که متوجه میشود هدف او هم دیگران را تعقیب میکند اما برخلاف او یک سارق است. این فیلم 69 دقیقه است و فیلمنامهاش آنقدر سریع پیش میرود که گویی از تماشاگر میخواهد که در آن شرکت داشته باشد. این فیلم یکی از سادهترین و بهترین فیلمهای نولان است. نولان نویسندگی، کارگردانی و تصویربرداری این فیلم را خودش انجام داد. بنابراین این فیلم مثال بارز فیلمی است که با بودجه کم انجام گرفته و با فیلمهای بزرگ رقابت میکند.
2. پرستیژ – THE PRESTIGE – 2006
این فیلم یکی از آن فیلمهایی است که دائماً توجه مخاطب را میطلبد. مردم برای چه نمایش اجرا میکنند؟ پول؟ شهرت؟ یا رقابت؟
پرستیژ داستان دو شعبدهباز است که هرکدام از آنها میخواهد بهترین باشد. این فیلم باوجود فلاشبکها گویی میخواهد یک معما را حل کند. معمولاً افراد به فیلمهای شاد تمایل دارند اما این فیلم اصلاً یک فیلم شاد نیست و از شما میخواهد که شخصیتهای آن را جدی بگیرید، حتی اگر آنها با شعبده و جادو به سراغتان بیایند. این شخصیتها آنقدر پیچیده هستند که دائماً باهم درگیر هستند و یکی از آنها میخواهد بر دیگری غلبه کند.
1. یادگاری – MEMENTO – 2000
این فیلم از آخر به اول روایت میشود. نماهای سیاهوسفید و رنگی چالش فیلم را افزایش میدهد. داستان فیلم درباره یک بازرس بیمه است که ابتدا در یک صحنه تجاوز همسرش را از دست داده و سپس حافظهاش را. اما بااینحال میخواهد انتقام بگیرد. او به کمک تصاویر، یادداشتها و تتوها میخواهد همهچیز را به یاد بیاورد. این فیلم یک معمای پیچیده است و روایت غیرخطی که یکی از مشخصههای نولان است نقطه قوت این فیلم میباشد. داستان کوتاه برادر نولان الهامبخش این فیلم بود.
آیا خاطرات تنها حقیقت زندگی ما نیستند؟ تنها دلیل زندگی ما در حافظهمان نقش بسته است. این فیلم داستان مردی است که بدون حافظه خود را تنها و ناتوان میبیند.
دیدگاهها (3)
دی 5, 1398
منم موافقم رتبه بندی خوبی نیست…
1. اینتراستلار 2. اینسپشن 3. دارک نایت
پاسخ
تیر 14, 1398
با رتبه بندی شما مخالف هستم
پاسخ
تیر 14, 1398
منم!
پاسخ