چگونگی غلبه بر ترس

آیا تابه‌حال شنیده‌اید فردی بگوید که “من در ریاضی فاجعه‌ام” یا “هرگز نمی‌توانم گرامر یاد بگیرم”؟ این جملات و ذهنیت‌ها می‌توانند مانع رسیدن ما به هدف باشند. بنابراین بسیاری از ما ذهن خود را با افکار نامناسب پر می‌کنیم و مغز ما هم دقیقاً همان را به ما تحویل می‌دهد. در حقیقت نمی‌فهمیم که خواسته‌های اشتباه داشته‌ایم.

مغز انسان بسیار باهوش است و به هر چیزی که فکر کنید همان را مهیا می‌کند. به همین دلیل است زمانی که به لیموترش فکر می‌کنید بزاق دهانتان افزایش می‌یابد، زیرا مغز شما به لیموترش و ترشی آن فکر می‌کند. بنابراین باید در انتخاب کلماتمان درست فکر کنیم. ازآنجایی‌که مغز تمام خواسته‌های ما را برآورده می‌کند بنابراین باید در انتخاب کلمات دقت کنید. همان‌طور که می‌بینید اگر کلمات بتوانند بر بدن ما تأثیر بگذارند می‌توانند بر نتایج به‌دست‌آمده و عملکرد شما هم تأثیر بگذارند.

ترس چگونه می‌تواند به شما آسیب بزند؟

چگونه ممکن است یک نفر در مقابل 5000 فرد اجرای بسیار خوبی داشته باشد و دیگری از استرس تا زمانی که نوبتش شود ناخن‌هایش را بجود؟ اگر فرد به افکار ترسناک و استرس‌آور اجازه دهد که ذهنش را به خود مشغول کند، چگونه می‌تواند عملکرد خوبی داشته باشد؟

بیایید فعلاً درباره ترس سخنرانی در جمع صحبت کنیم که یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های جهان است. معمولاً ترس از سخنرانی در جمع از ترس از مرگ بیشتر است. معمولاً برای موفقیت‌های شغلی لازم است که در جمع صحبت کنید، اما اگر این ترس عملکرد شما را زیر سؤال ببرد، به‌جای موفقیت شکست می‌خورید.

در این شرایط ممکن است این‌گونه فکر کنید:

“این بزرگ‌ترین فرصت زندگی‌ام است و آن را خراب می‌کنم.”

حالا تصور کنید مغز شما می‌خواهد رضایت شما را جلب کند اما این جملات را از شما می‌شنود، به نظرتان چه اتفاقی می‌افتد؟ مغز شما همان چیزی را باور می‌کند که از شما می‌شنود، بنابراین باید در انتخاب جملات خود دقت کنید. برای موفقیت باید افکار خود را زیر سؤال ببرید. همه ترس‌ها آشکار نیستند. برخی از ترس‌ها می‌توانند سال‌ها در ناخودآگاهتان پنهان شوند و تنها زمانی که روی خود کار کنید متوجه می‌شوید که آن ترس بر موفقیتتان تأثیر گذاشته است.

همه انسان‌ها دچار ترس هستند، حتی آن‌هایی که قوی به نظر می‌رسند

فرض کنید می‌خواهید با فردی تماس بگیرید اما می‌ترسید که مبدأ آن فرد به شما پاسخ درستی ندهد، اگر این‌گونه فکر کنید عملکردتان تضعیف می‌شود و با ترس و ضعف تماس می‌گیرید. درنتیجه عملکرد ضعیف شما باعث واکنش منفی فرد خواهد شد. اما از سوی دیگر با خودتان فکر کنید که شما اطلاعات ارزشمندی دارید که می‌خواهید با آن فرد به اشتراک بگذارید، بنابراین با اعتمادبه‌نفس بیشتری صحبت خواهید کرد و احتمال واکنش مثبت آن فرد نیز افزایش می‌یابد.

4 دستورالعمل برای غلبه بر ترس

باورهای خود را تغییر دهید

چه باورهایی دارید؟ آیا این باورها برایتان خوب هستند یا بد؟ برای مثال، اگر باور کنید که اشتباه فرصتی برای یادگیری است آن‌وقت با اشتیاق بیشتری ادامه می‌دهید. در آن صورت می‌دانید که حتی در صورت اشتباه چیزی یاد گرفته‌اید، بنابراین تمام انرژی خود را به کار می‌برید. از سوی دیگر اگر تصور کنید شکست خطرناک است و موفقیت و اعتبارتان را به خطر می‌اندازد، در آن صورت از فرصت‌هایی که در آن‌ها احتمال شکست وجود دارد کناره‌گیری می‌کنید. حتی در صورت ترس نیز باید ادامه دهید، باید به خودتان اعتماد کنید.

به یاد داشته باشید که بقیه به چیزی اهمیت نمی‌دهند

یکی از بزرگ‌ترین دلایل تأثیر ترس در عملکرد ما این است که دائم تصور می‌کنیم که دیگران درباره ما چه فکر می‌کنند. اما این درست نیست، ما تصور می‌کنیم دیگران درباره ما فکر می‌کنند، درحالی‌که هرکس به فکر خودش است. در حقیقت اگر دائم به فکر تصورات دیگران باشید نمی‌توانید در زندگی به جلو بروید، اما اگر باور کنید که هرکس مشغله‌های خودش را دارد و زندگی شما فقط به خودتان مربوط است در آن صورت می‌توانید پیشرفت کنید.

تمرکزتان را تغییر دهید

ترس باعث می‌شود که در زندگی درجا بزنید. اگر تصور کنید “من در این کار موفق نمی‌شوم” یا “از نتایج این کار می‌ترسم” در آن صورت مغز شما به شما ثابت می‌کند که درست فکر کرده‌اید. در این صورت اگر مسیر جدیدی انتخاب کنید و بر آن تمرکز کنید ممکن است ترس‌هایتان کاهش پیدا کند. برای مثال، دوباره به ترس از سخنرانی در جمع فکر کنید. اگر از حرف زدن در جمع بترسید و فقط به آن فکر کنید در آن صورت به همان هم دست پیدا می‌کنید. اما اگر هدف مثبتی داشته باشید و به آن فکر کنید نیز برایتان محقق می‌شود. بنابراین باید برای رسیدن به خواسته‌تان تلاش کنید. شما چه می‌خواهید؟ هدفتان چیست؟ می‌خواهید به چه دست پیدا کنید؟ با پاسخ به این سؤالات و انتخاب خواسته و هدف مناسب می‌توانید مسیر مناسبی را انتخاب نموده و به خواسته خود برسید.

از این که احمقانه به نظر برسید نترسید

یکی از دلایل ترس این است که نمی‌خواهید یک احمق به نظر برسید. اگر تصور کنید که در کاری موفق نمی‌شوید و دیگران شما را یک احمق در نظر می‌گیرند همان اتفاق نیز رخ می‌دهد. آیا یادتان هست چه زمانی احمق به نظر رسیدید؟ بعدازآن چه اتفاقی رخ داد؟ چه احساسی پیدا کردید؟ آیا آن احساسات باعث وقوع اتفاق خاصی شد؟ سپس چه اتفاقی رخ داد؟ در این صورت می‌توانید مشخص کنید که این اتفاق می‌تواند چه پیامدی داشته باشد و آیا ارزشش را دارد یا خیر. در این صورت می‌توانید طرز فکر قدیمی که باعث توقف شما بود را کنار بزنید و ذهنیت جدیدی را انتخاب کنید. با این تصویرسازی از عواقب ترس‌ها و تصورات خود آگاه می‌شوید. برای مثال، آیا اگر در محل کار بلند شوید و نظرتان را بگویید و سپس احساس حقارت کنید، آیا این حس تحقیر باعث می‌شود پروژه‌ای که به شما پیشنهاد شد را از ترس شکست قبول نکنید؟ باور کردن قدرت افکار باعث می‌شود افکار مثبت‌تری را انتخاب نموده و نتایج جدیدی به دست آورید. اما برای این کار باید هدف بهتری انتخاب کنید.

ترس بر عملکرد ما تأثیر می‌گذارد زیرا یاد گرفته‌ایم که به ترس‌های خود اعتماد کنیم. ترس ازاین‌جهت مفید است که باعث امینت مان می‌شود، اما اگر بیش‌ازحد باشد مانع موفقیتمان می‌شود. پس خود را به چالش بکشید و از فرض و گمان دست بکشید. مهم‌تر از آن اگر باور کنید که موفق خواهید شد به موفقیت می‌رسید. علاوه بر این، چرا تصور می‌کنید اگر در کاری بهترین باشید دیگران نیز می‌توانند بهترین باشند؟ از سوی دیگر، چرا تصور می‌کنید چون بقیه می‌توانند کاری را انجام دهند و شما نمی‌توانید پس احمق هستید؟

ترس مانع موفقیتتان می‌شود پس وقت آن رسیده که ترس خود را به چالش بکشید.

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم