10 اکتشاف درباره مراسمهای باستانی
مراسمهای تشریفاتی به زمان آغاز حیات بشر بازمیگردد. مراسمهای مدرن بیشتر مذهبی هستند اما درگذشته مردم تصور دیگری داشتند. این مراسمها عبارتاند از ستارهشناسی و پرستش خدایان تا دفع دشمنان و گرامیداشت آدمخواری. یافتههای مراسم و تشریفات باستانی باعث میشود که دانشمندان تحقیقات خود را افزایش دهند. گاهی اوقات این یافتهها عقاید گذشتگان را تأیید میکند. گاهی اوقات نیز آنها را رد میکند.
1 مردم دوران پارینهسنگی صخرهها را “میکشتند”
زمانی که محققان صخرههای کوچک را بررسی کردند صفحه کوچکی در دانش باستانشناسی باز شد. این یافتهها در غاری در ایتالیا یافت شدند. حدود 12000 سال قبل، یک قبیله پارینهسنگی در این مکان 20 نفر را به خاک سپردند. این غار از سالهای 1940 بهعنوان یک مکان باستانشناسی استفادهشده و توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. باستان شناسان اخیراً به این نتیجه رسیدند که 29 عدد از سنگهای موجود در این غار داخل غار نبودند بلکه از ساحل نزدیک غار به آنجا آورده شدهاند. هرکدام از آنها بنا به دلایلی قطعهقطعه شدهاند و قسمتهایی از آن غایب است که در هیچ کجای غار اثری از آنها وجود ندارد.
این یافتهها میتواند شواهدی بر یک رفتار باستانی باشد: کشتن نمادین اشیای غیر جاندار در طول مراسم خاکسپاری. اگر اینگونه باشد این صخرهها در طول تشریفات مذهبی استفادهشده و سپس قسمتهایی از آن برای یادبود فرد متوفی در نزد بازماندگان باقی میماند. کشتن نمادین اشیای غیرزنده اولین بار حدود 8000 سال پیش اتفاق افتاد. اما این کشفیات نشان میدهد که این عمل حدود 5000 سال قبل از آنهم رخ میداد. همچنین این یافتهها نشان میدهد که در مطالعات باستانشناسی حتی صخرهها و سنگهای کوچک هم باید موردمطالعه قرار بگیرند.
2. تمساح رازآلود
در سال 2015 باستان شناسان بر یکی از سازههای بازی یکی از شهرهای باستانی آمریکای میانه تمرکز کردند. خرابههای لامبیتیکو که در سال 1960 کشف شد شامل دو قصر است که ازنظر زیباییشناسی همانند یکی دیگر از شهرهای باستانی همسایه، یعنی مونت آلبون، است. دانشمندان در این یافتههای باستانی به دنبال سازهای بودند که اهمیت تشریفاتی و متمدنانه داشت، بنابراین توجهشان به منطقه بازی جلب شد. در طول حفاریها مسئلهای که توجه آنها را جلب کرد این بود که این قسمت زمانی که 150 ساله بود دوباره بازسازی شد و هنوز هم مورداستفاده قرار میگیرد. این بازسازیها راهی را که به یک تمساح سنگی ختم میشد را مسدود کرد.
این تمساح مستطیل شکل یک سازه تشریفاتی دستدوم بود. در اصل این مکان راهرویی بود که به یک سازه ختم میشد و تصویر معکوس تمساح در آنجا قرار داشت. ذرات زغالسنگ، جمجمههای سوخته انسان و سرامیک، نشان میدهد که در کنار این تمساح مراسمهای مختلف برپا میشد. این تمساح که در سالهای 500 تا 850 پس از میلاد ساخته شد نشانگر استقلال لامبیتیکو از مونت آلبون، است. محققان معتقدند که در حین بازسازیها راهرویی که به هردو شهر اجازه میداد از این مکان استفاده کنند را مسدود کردند اما سپس مردم لامبیتیکو به آن راه یافتند و با برپایی مراسمهای تشریفاتی خود به استقلال رسیدند.
3. خاستگاه قربانیهای یین
سلسله شانگ در چین (قرن 11-16 پیش از میلاد) شاهد قربانی بسیاری از انسانها بود، بهگونهای که در پایتخت یین (Yinxu) حدود 13000 نفر کشته شدند. استخوانها قربانیان نشان میدهد که این افراد در خارج از شهر و درنتیجه جنگ کشته شدهاند. اولین نگارشهای چینی روی این استخوانها انجام گرفت. محققانی که از گورستان سلطنتی سلسله شانگ دیدن کردهاند متوجه شدند که 3000 قربانی در آنجا کشته شده است. بر روی 68 قربانی آزمایشاتی انجام گرفت که رژیم غذایی آنها را نشان میدهد. زمانی که این آزمایشات را با 39 شهروند باستانی یین مقایسه کردند به این نتیجه رسیدند که دو گروه خاستگاه متفاوتی دارند. مواد غذایی موجود در استخوانهای آنها متفاوت بودند. گویا در استخوان هردو ارزن دیده میشد اما تنها شهروندان از مواد غذایی دیگری مانند برنج، گندم یا گوشت، استفاده کرده بودند.
در حقیقت بخشی از این استخوانها کوچک و بخشی بزرگتر بودند. محققان به این نتیجه رسیدند که اسرا در طی چند روز کشته شدند اما مواد موجود در استخوانهای کوچکشان نشان میداد که آنها بومی یین هستند. بنابراین احتمالاً آنها برای چند سال در شهر یین زندگی میکردند. البته متخصصان شانگ اعتقاد ندارند که این اسرا برده بودند، اما این حقیقت که آنها چندین سال در آن شهر زندگی میکردند میتواند نشاندهنده این باشد که آنها برده اجباری بودند.
4. کودوی رقصان
در سالهای 1970، باستانشناسی به نام جان کیناهان در بیابان نامیب تصویر یک کودو را پیدا کرد. این تصویر زیبا بر روی یک صخره صاف و با استفاده از تکنیک صیقل دهی، حکاکی شده بود. این کودو یک کودوی ماده بود که البته کیناهان پس از شناخت هنرمندان باستانی در طول سالها، متوجه آن شد. این تحقیق نشان داد که هنر حکاکی کودوی ماده در جشن بلوغ دختران در جوامع شکارچی انجام میگیرد. این تصویر 3000 ساله نماد رقص دختری است که تازه به سن بلوغ رسیده است.
این دختران جوان باید یاد میگرفتند که مانند یک بزرگسال از خود مراقبت کنند. در نزدیکی این تصویر یک دایره سنگی پیدا شد که نماد این دختران تازه به سن بلوغ رسیده است. یک کودوی باردار نماد آرامش، مساعدت و مادربودن است که ویژگیهای یک زن دلخواه است. البته مراسم دقیق بیاباننشینان نامیب هنوز ناشناخته است. کشف این تصویر اولین گام برای شناخت حقایقی درباره زنان این قبیله است.
5. حکاکیهای ماه
یک سنگ باستانی در کورن وال ثابت میکند که صخرههای سنگی بریتانیا، استون هنج، در طول شب استفاده میشدند. باستان شناسان بر روی تختهسنگی بودند که به شکل تبر حکاکی شده بود و به 2500 سال پیش از میلاد تعلق داشت. البته 13 تختهسنگ آن قبلاً کشفشده بودند اما زمانی که در طول شب موردمطالعه قرار گرفتند علامتهای پنهان آن خود را نشان دادند. با فلش دوربین 100 حکاکی دیگر نیز به نمایش درآمدند. این حکاکیها فقط در زیر نور ماه یا امواج خفیف خورشید که از جنوب شرق میآمد، به نمایش درمیآمدند.
ذرات سنگ کوارتز خردشده نیز نشانه دیگری بود مبنی بر اینکه این مکان در شبهنگام مورداستفاده قرار میگرفت. این خرده کریستالها به دلایل خاصی خردشده و در اطراف این حکاکیها قرار گرفته بودند. سپس در زیر نور ماه یا حضور آتش، برق میزدند، درحالیکه در طول روز اصلاً دیده نمیشدند. با این کار در مراسمهای مذهبی مختلف درخشش خاصی پدید میآمد.
اگرچه بیشتر سازههای نوسنگی این حکاکیها را دارند اما نمیتوان گفت که تمام آنها برای مراسمهای شبانه مورداستفاده قرار میگرفتند. در برخی از این سازهها کریستالهای خردشده نیز دیده میشود. بیشتر سازههای نوسنگی به دلیل قرار گرفتن در خط تابستانی با استون هنج، به خورشید مرتبط هستند. بااینحال بررسی آنها در شبهنگام نیز میتواند ابعاد جدیدی را معرفی کند.
6. مراسمهای آدمخواران
یک الگوی زیگزاگ به محققان کمک میکند تا به یک پرسش نفرتانگیز پاسخ دهند. در سال 1980، در غار گا (Gough) در سامرست استخوانهای انسان یافت شد. این یافتههای 15000 ساله نشانگر آدمخواری بود. چرا باید آنها یکدیگر را بخورند، حتی یک بچه سهساله را؟ برخی معتقدند که این افراد براثر گرسنگی تلف شدهاند یا هدفشان این بود که غارنشینی را گرامی بدارند.
یکی از تحقیقات سال 2017 این استخوانها را از نگاه دیگری بررسی نموده و معتقدند این استخوانها به استعمار بریتانیا پس از آخرین عصر یخبندان ارتباط دارد. این استخوانها کاملاً بررسی شدند و حقایقی را آشکار نمودند. اما در بررسی این استخوانها و بر روی یکی از استخوانهای دست یک الگوی زیگزاگی دیده میشد. آزمایشات نشان داد که این الگو در حین کشتن افراد پدید نیامده بلکه پیش از خوردن افراد ایجادشده است.
همچنین در این غار جمجمههایی یافت شده بود که در ظرف شراب گذاشته میشد. البته مشخص نیست که این جمجمهها به افرادی که خورده شدهاند تعلق دارد، اما این الگوی نامتعارف به همراه جمجمهها میتواند بخشی از مراسم خاکسپاری پیچیده باشد.
7. مردان گرگ نما
این بقایای یک مراسم باستانی در روسیه، نشان میدهد که شاید افسانه مردان گرگ نما حقیقت داشته باشد. افسانه نبرد گرگ نماها به 2000 سال قبل در اوراسیا بازمیگردد. مردان پوست سگ و گرگ میپوشیدند و در مقابل نبرد و مرگ ایستادگی میکردند. در این مراسمها نوجوانان گوشت سگ مصرف میکردند. به همین دلیل در مکاشفات Krasnosamarskoe باقیمانده اسکلتهای سگ و گرگ پیدا شد. 2770 عدد از این استخوانها به سگ تعلق داشتند. برخی از جمجمهها به شکل زاویهدار شکل داده شده بودند که بخشی از مراسمهای تشریفاتی بود. بقایای کباب کردن نشان میدهد که حیوانات خورده شدهاند. وجود نشانههای حیوانات نر نشاندهنده اولین یافتههای باستانی مراسمهای مخصوص پسران است که در افسانهها به آن اشاره شده بود.
برخی دیگر از متخصصان معتقدند که سگها در طول عصر برنز توسط هندواروپاییها خورده میشدند. بااینحال عدم وجود شواهد کافی نمیتواند افسانههای انسان گرگ نما را اثبات کند. بسیاری از این یافتههای در سالهای 1999 تا 2001 یافت شدند. همچنین این یافتهها نشان دادند که در این مکانها احشام هم سلاخی میشدند بنابراین خوردن سگ نمیتواند به دلیل قحطی باشد. اما هیچکدام از جمجمههای احشام کندهکاری نشده بودند.
8. سرگرمیهای آزتک ها
پایتخت باستانی آزتک ها تنوچتیتلان است که در پایین مکزیکوسیتی قرار دارد. پروژه بلندمدت 2017 برای بازیابی سازههای از دست رفته، درباره سرگرمیهای آزتک ها حقایقی را نشان داد. مخصوصاً اینکه چگونه در مراسمهای مذهبی دو فعالیت درهم ادغام شدهاند. در این میان منطقه بزرگی کشف شد که میتواند هفت ساختمان بزرگ مدرن را در خود جای دهد، این منطقه در گذشته معبد بوده است که به خدای ائکاتل اختصاص داده شده و نزدیک یک منطقه بازی قرار داشت. نزدیک این منطقه بازی راهرویی بود که بازیکنان از طریق آن به زمین وارد میشدند. در زیر پلهها منظره آزاردهندهای وجود داشت: استخوانهای گردن 30 کودک و نوجوان.
احتمالاً آنها بهعنوان بخشی از مراسمهای مخصوص بازی گردن زدهشدهاند. اسپانیاییهایی که در سال 1521 بر آزتک ها غلبه کردند گفتهاند که در سنتهای آزتک ها تیم بازنده کشته میشد. یافته دیگری این حقیقت را اثبات میکرد. در آنجا استخوانهای گردن مردان نیز یافت میشد که به تعداد اعضای تیم بود. این استخوانها به 32 مرد دلاور تعلق داشت که احتمالاً در پایان بازی قربانی شده بودند.
9. کنیسه مجدله
در قرن اول پس از میلاد ساکنان رومی اورشلیم به یهودیان اجازه نمیدادند که سنتهای خود را اجرا کنند. برخی از خانوادهها به جلیله فرار میکردند اما هیچ نشانهای مبنی بر اجرای مراسم مذهبی در آنجا وجود ندارد. در سال 2009 باستان شناسان در جلیله مجدلیه به جستجو پرداختند. سپس به کنیسهای برخوردند که به قرن اول بازمیگشت و دارای اقلامی بود که به عبادتهای سنتی تعلق داشت. یکی از آنها سنگ مجدلیه بود، یک میز مخصوص برای تلاوت تورات. حکاکیهای روی سنگ نشان میدهد که احتمالاً این میز نیایشگاه آنها بوده و یک معبد یهودی محسوب میشد.
همچنین سنگ مجدلیه چهار سازه شاخ مانند داشت. به همین دلیل میتواند به معابد معاصر اورشلیم مرتبط باشد. این نیایشگاه که احتمالاً توسط فردی ساخته شده که درباره معابد شهر اطلاعات کافی داشته، ازجمله بهترین یافتههای اسرائیل محسوب میشود.
همچنین در این مکان حمامهای مذهبی وجود دارد که اولین حمامهای مذهبی باستانی اسرائیل محسوب میشود. این حمامها برخلاف حمامهای دیگر از آبهای زیرزمینی استفاده میکردند، نه آب باران یا آب چشمه. یافتههای دیگر عبارتاند از ظروف مخصوص عبادت، چراغهای نفتی (که بر روی سنگ مجدلیه هم حک شده بودند) و یک چاقوی مخصوص.
10. آخرین دادخواست مایا
مایاها برای قربانیهایشان به غارها وارد میشدند. البته این غارها معمولی نبودند. بلکه حتی امروزه و با کمک تجهیزات مخصوص هم بهسختی میتوان به این غارها وارد شد. باوجود معابد مختلف در فضای باز عجیب است که برای مراسم خود به این غارهای خطرناک وارد شوند. در این غارها انسانها و حیوانات قربانی شده و معابد و یافتههای مختلف وجود دارد. این یافتهها نشان میدهد که مایاها صدها سال از این غارهای خطرناک دیدن میکردند.
در قرن نهم این مراسمات پیچیدهتر شدند و در غارهای عمیقتری انجام گرفتند. اما ناگهان متوقف شدند. در قرن نهم تمدن مایا ناگهان از بین رفت و تا سال 2000 کسی دلیل آن را نمیدانست. یکی از تحقیقات نشان میدهد که درنتیجه خشکسالی مزارع و جوامع از بین رفتند. سپس باستان شناسان با این اطلاعات افسانه و هنر مایا را دقیقتر بررسی کردند. آنها دریافتند که خدای چاک که خدای باران بود در غار زندگی میکرد. مردم مایا برای رضایت بیشتر چاک افراد بیشتری را قربانی کردند. اما باران نبارید و بازماندگان سازههای شگفتانگیز خود را در جنگل رها کردند.
دیدگاهها