بهترین فیلمها درباره سینما که باید بشناسید و تماشا کنید
طی سالیان اخیر، مردم مجبور بودند تا از یکدیگر فاصله بگیرند و در خانه با تلویزیون خود، سرگرم شوند. این شرایط باعث شد تا ما بفهمیم نشستن در یک اتاق تاریک همراه غریبهها برای تماشای فیلم، چقدر لذتبخش است. رفتن به سینما، تجربهای اجتماعی و جذاب است که باعث میشود خندهها، بامزهتر و جیغ کشیدنها، ترسناکتر به نظر برسند; همه تماشاگران بدون رد و بدل کردن کلمهای، با یکدیگر هماهنگ هستند و ریتم مشترکی دارند. با بازگشایی و ورود مردم به تئاتر و سینماها، زمان آن فرا رسیده تا جشن بگیریم; یک جشن برای مکانی که برای بیش از صد سال، احساسات درونی مردم را برانگیخته است. فیلمهایی که در ادامه معرفی میکنیم، تماماً داخل سینما جریان ندارند ولی داستانشان، مربوط به سینما است. در اینجا بهترین فیلمها درباره سینما را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
10. “خدانگهدار، مهمانخانه اژدها” (Goodbye, Dragon Inn) (2003)
دقیقترین مثال برای این سبک از فیلمها، شاهکار سال 2003 “سای مینگ-لیانگ” (Tsai Ming-liang) هست. اثری که در تئاتر “فو-هو” (Fu-Ho) فیلمبرداری شده است. تئاتر در شرف تعطیل شدن است و برای آخرین بار، قرار هست فیلم کلاسیک “مهمانخانه اژدها” در آن پخش شود. اگر سایر فیلمهای “سای مینگ-لیانگ” را دیده باشید، میدانید که قرار نیست با صحنههای اکشن زیاد و داستان پیچیدهای روبهرو شوید. او تلاش میکند تا شما را با هیپنوتیزم، به دنیای خود بکشاند; دنیایی آرام، مسحورکننده، دلخراش و حتی طنز که گاهی تماشاچیان بیتفاوت را نیز به وجد میآورد.
فیلم در زمان حال جریان دارد و داستان تعدادی از افراد را دنبال میکند که هنگام بارش باران، برای دیدن فیلم آمدهاند; دقیقاً مانند کارگران کم تعداد مشغول در تئاتر. در کنار اینها، عشق نافرجام زن بلیتفروش، نسبت به آپاراتچی تئاتر را داریم. اغلب صحنهها کمدیالوگ و بدون گفتوگو هستند. در ساخته “سای مینگ-لیانگ”، حرکات بازیگران و صحنهها سخن میگویند. صحنه زل زدن خانم بلیتفروش به صفحه، یکی از تأثیرگذارترین لحظات سینماست; زن بلیتفروش که در ناحیه پا مشکل دارد، با حسرت به قهرمان زن فیلم “مهمانخانه اژدها” که همراه با رقص باله، در حال مبارزه است، نگاه میکند. فیلم پر از این صحنههای عمیق و اثرگذار است و اشک هر علاقهمند به سینما را میریزد. این فیلم را میتوان به عنوان یکی از بهترین فیلمها درباره سینما دانست.
همچنین بخوانید: غم انگیزترین فیلمهای اسکاری تاریخ سینما که تماشای آنها اشکتان را درمیآورد
9. “نمایش بعدازظهر” (Matinee) (1993)
“نمایش بعدازظهر” درباره جادوی سینماست; بهخصوص کارگردان فیلمهای ترسناک، “ویلیام کسل” (William Castle) و حیلههای سینماییاش مثل نصب شوک الکتریکی روی صندلی تماشاگران. “جان گودمن” (Lawrence Woolsey) نقش “لارنس وولسی” (Lawrence Woolsey) که یک جایگزین برای قلعه هست را بازی میکند. “لارنس” فیلم جدید خود را یعنی “مرد مورچهای” (Mant) <نیمه مرد، نیمه مورچه> <Half Man, Half Ant> در رویداد “بحران موشکی کوبا” افتتاح میکند. برای این کار، باید به سینمایی کوچک در “فلوریدا” (Florida) سفر کند. او “جین لومیس” (Gene Loomis) را که علاقهمند به ترس و جنگجوی جوان ارتش هست، برای کمک در ترساندن تماشاگران، استخدام میکند. ترفند آنها برای ترساندن، به مشکل میخورد و تماشاچیان در معرض خطر واقعی قرار میگیرند.
“نمایش بعدازظهر” جزو محدود فیلمهای کودکانه غیر ترسناک هست; اما مفهوم ترس واقعی را به نمایش میگذارد. “جین” از ترسیدن بهوسیله فیلمهای “وولسی” لذت میبرد اما پس از فهمیدن مأموریت پدرش که در نیروی دریایی خدمت میکند، ترس و اضطراب، او را فرامیگیرد; مأموریت، در مورد تهدید هولوکاست هستهای و سفر به کوبا است. “گودمن” بهعنوان شخصیت اصلی ترسناک، بسیار عالی عمل میکند و بهخوبی نشان میدهد که از زمان انسان غارنشین، ترس غیرواقعی با جامعه همراه بوده است. خالی شدن از احساسات است که به بشریت، امکان تحمل ترسهای واقعی دنیا را میدهد. همه اینها باعث میشوند تا “نمایش بعدازظهر” در لیست بهترین فیلمها درباره سینما قرار بگیرد.
8. “سینما پارادیزو” (Cinema Paradiso) (1988)
ساخته “جوزپه تورناتوره” (Giuseppe Tornatore) در سال 1989، در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی، برنده جایزه اسکار شد. این فیلم با ایجاد حس نوستالژی دوران گذشته، تماشاگرپسندترین فیلم لیست است. داستان با خبر درگذشت مربی دوران کودکی “سالواتوره دی ویتا” (Salvatore Di Vita)، فیلمساز ایتالیایی موفق، شروع میشود. پس از دریافت خبر، فیلم به گذشته برمیگردد; جایی که “سالواتوره” جوان را میبینیم که شیفته سینمای شهر کوچکش است. آپاراتچی سینما، “آلفردو” (Alfredo)، نحوه کار با دستگاه آپارات را به “سالواتوره” آموزش میدهد و او را تحت حمایت خود درمیآورد. همچنین به او هشدار میدهد که به این کارها بسنده نکند چون توانایی انجام کارهای بسیار بزرگتری را دارد.
“پارادیزو” از تاریخ فیلم استفاده میکند تا همهچیز را از ریز تا درشت بیان کند. وقتی فیلم شروع میشود، سانسورچیان “موسولینی” (Mussolini) تمام صحنههای بوسه را سانسور میکنند. پس از جنگ، مردم شهر برای اولین بار در سینما، صحنه بوسه را میبینند. فیلم از سیاه و سفید به رنگی تبدیل میشود; جسورانهتر و سکسیتر میشود و “سالوااتوره” پیرتر، عاشق و دچار دلشکستگی میشود. “آلفردو” نیز مدام به “سالواتوره” یادآوری میکند که هرگز به گذشتهاش نگاه نکند و بهدوراز شهر کوچک و مردم آن، به دنبال سرنوشت خود برود. در آخرین مونتاژ فیلم که با موسیقی زیبای “انیو موریکونه” (Ennio Morricone) تنظیم شده، هر طرفدار سینما را به گریه وامیدارد. جای افسوس است اگر این فیلم در لیست بهترین فیلمهای مربوط به سینما قرار نگیرد.
7. “اهداف” (Targets) (1968)
اثر “پیتر بوگدانوویچ” (Peter Bogdonovich)، اولین فیلم “تماشا در خودرو” لیست است. “بوگدانوویچ” به بررسی جذاب هیولاهای واقعی در برابر هیولاهای سینمای میپردازد. این فیلم روایتی دوگانه دارد; روایت اول در مورد شخصیت تخیلی مشهور فیلمهای ترسناک “بایرون اورلوک” (Byron Orlock) است; این نقش توسط “بوریس کارلوف” (Boris Orlock) مشهور اجرا میشود. این شخصیت با این واقعیت که هیولاهای به تصویر کشیدهشده در مقایسه با شکل مدرن شیطان بیربط به نظر میرسند، دستوپنجه نرم میکند. روایت دوم مربوط به شیطان مدرن است; او یک روانشناس جوان به نام “بابی تامپسون” (Bobby Thompson) است که ظاهراً بدون هیچ دلیلی، تمام خانواده خود را کشته و سپس، شروع به قتل تصادفی در سراسر “لسآنجلس” (Los Angles) میکند.
هنگامیکه “اورلوک” قصد دارد در یک تئاتر “تماشا در خودرو” حضور یابد، دو خط داستانی به همدیگر میرسند. سروکله “بابی” پیدا میشود و پس از قایم شدن پشت پرده تئاتر، شروع به کشتن تماشاگران درون ماشین میکند. گویی این فیلم، حادثه تیراندازی در یک تئاتر در “کلرادو” (Colorado) به نام شفق قطبی را پیشگویی کرده است; به این دلیل، گاهی اوقات تماشای فیلم سخت است. “بوگدانوویچ” پس از وقوع حادثه، از نمایش این اتفاقات انتقاد کرد. این کار قابلتحسین است; “اهداف” حاوی پیامهایی درباره انسانیت، هنر و کارهای شیطانی است و نسبت به زمان پخش خود، بیشتر با رخدادهای زمان حاضر ارتباط دارد. “اهداف” باید در لیست بهترین فیلمها درباره سینما قرار بگیرد.
6. “شرلوک جونیور” (Sherlock Jr.) (1924)
در شروع فیلم “شرلوک جونیور” متنی پخش میشود: <سعی نکن دو کار را همزمان انجام بدهی و انتظار عدالت داشته باشی>. با توجه به اینکه “باستر کیتون” (Buster Keaton) بهعنوان کارگردان، بازیگر و تهیهکننده فیلم هست، اینجا تناقض دیده میشود. “کیتون” نقش مهماندار تئاتر را بازی میکند که در حال یادگیری برای تبدیلشدن به یک کارگاه است. پس از دزدیده شدن ساعت پدر دوستدخترش، او برای رفع اتهام دزدی از خود، داوطلب میشود تا با مهارتهای کارآگاهی خود، دزد را پیدا کند. همه این اتفاقات، پس از به خواب رفتن او در اتاق آپارات رخ میدهد; رؤیایی که او تبدیل به شخصیت اصلی فیلم و کارآگاهی باهوش شده است.
“کیتون” یک فرد پیشتاز درزمینهٔ فیلمسازی و “شرلوک جونیور” یکی از اولین فیلمهایی است که بین سینما و رؤیا، مرز مشخصی تعیین کرد. “کیتون” درصحنهای ماندگار، قبل از پرت شدن به بیرون توسط دشمنان فیلم، ابتدا بهوسیله تماشاگران به داخل فیلم میرود. قبل از ظهور “دیوید لینچ” (David Lynch) و ساخت آثاری برای بررسی خطوط مبهم ضمیر ناخودآگاه، “کیتون” زمینه را فراهم کرده بود; علامت تجاری “شرلوک جونیور” به همراه بدلکاریاش، بهعنوان اثری با مفهومی خیرهکننده و یک شاهکار فیزیکی در صنعت سینما باقی میماند. این فیلم شایستگی حضور در لیست بهترین فیلمهای مربوط به سینما را دارد.
همچنین بخوانید: بهترین شخصیتهای شرور سینما که از قهرمانها هم باحالتر هستند
5. “بوف کور” (The Blind Owl) (1987)
دیگر آثار این لیست، به سبک سوررئالیسم تمایل دارند اما “بوف کور” ساخته “رائول روئیز” (Raul Ruiz) متمایزترین و برجستهترین فیلم هنری انتزاعی است. فیلم، داستان مردی تنها را روایت میکند که پس از پیدا کردن شغل بهعنوان آپاراتچی در یک سینمای عجیب، مشغول به کار میشود; سینمایی که ظاهراً هیچ صاحبی نداشته و حلقههای فیلم برای پخش روی پرده، بهسادگی به دستش میرسند. همکار او یک اسکی-پوش جذامی است و کمی بعد، او توسط پیرمردی که ادعا میکند عمویش است، تحت تعقیب قرار میگیرد. فیلم باآنکه ساختاری اپیزودیک دارد اما به سمت ژانرهای عادی و متعارفتری مثل کمدی اسلپ استیک(اغراق در حرکات اکشن و فیزیکی) و هیجانانگیز انحراف مییابد و به همان اندازه، اقتباس قابلتقدیری است; اقتباسی از رمان “بوف کور” نوشته “صادق هدایت”.
“روئیز” گفته که او به فیلمهای غیرمتعارف علاقه کمی دارد و در عوض، به فیلمهای معمولی میپردازد. “بوف کور” نمونه اجراشده و هیجانانگیز این سبک تفکر است و مخاطب را در خندههای مسخره و ترس در سراسر وجود غرق میکند. اگرچه “کیتون” (Keaton) عبارت “سینما به مانند یک رؤیا” را محقق کرد اما بعدها “روئیز” این زحمات را به باد داد. فیلم در نهایت یک نگاه گرم و صمیمی درباره تماشای داستانها، ارائه میکند; نگاهی بدون توجه به نکات ریز و جزئیات روایت.
4. “شیاطین” (Demons) (1985)
فیلم ترسناک و ایتالیایی “لامبرتو باوا” (Lamberto Bava)، کمهزینه و لذتبخش است اما به اثری کاملاً هنرمندانه تبدیل نمیشود. “داریو آرژنتو” (Dario Argento)، دستیار نویسنده و تهیهکننده “شیاطین” است. سبک فیلمسازی “آرژنتو” در سراسر داستان منطقی این فیلم، کاملاً مشهود است. یک غریبه نقابدار برای یک سینمای جدید، بلیط پخش میکند. گروه تصادفی از مردم که برای تماشای یک فیلم ترسناک و نفرینشده وارد سینما میشوند، یکبهیک به شیاطین گوشتخوار تبدیل میشوند. کسانی که تبدیل نشدند، باید در برابر دسته شیاطین که آنها را محاصره کردهاند، متحد شده و بجنگند.
“لامبرتو”، پسر فیلمساز مشهور یعنی “ماریو باوا” (Mario Bava)، این ماجرای خونین را با نورپردازی مجلل فیلمبرداری کرده و “آرژنتو” سکانسهای مرگ نفرتانگیز و مبتکرانهای ساخته است. درحالیکه شیاطین مستقیماً به گلوگاه رسیدهاند، فیلم درون فیلم از زمان استفاده کرده و باعث ایجاد تنش میشود; تماشای آن فیلم در زمانی که اجساد در سالن انباشته میشوند، حس دوگانگی جالبی را منتقل میکند. همه صحبتها به کنار، گاهی اوقات به فیلمی نیاز دارید که مردی را سوار بر موتورسیکلت درون یک سینما نشان بدهد آنهم در حالی که با یک شمشیر سامورایی، سر شیاطین را قطع میکند. این فیلم در لیست بهترین فیلمها درباره سینما قرار میگیرد.
3. “غم و اندوه” (Anguish) (1987)
ساخته “بیگاس لونا” (Bigus Luna) مانند فیلم “شیاطین” دارای یک فیلم نفرینشده هست که درون یک سینمای تخیلی به نمایش گذاشتهشده است. “لونا” در فیلم خود، با رویکردی فرا متنی سبب کمرنگ شدن مرز بین تماشاگران درون فیلم و واقعی میشود. او هشدار میدهد که ما در طول فیلم در معرض هیپنوتیزم و پیامهای پنهان قرار خواهیم گرفت. در یک سینما در شهر “لسآنجلس” (Los Angles)، مشتریان برای تماشای یک فیلم عجیب به نام “مامان” (Mommy) کنار هم جمع میشوند; در آن هنگام، “جان پرسمن” (John Pressman) با بازی “مایکل لانر” (Michael Lerner)، توسط مادرش هیپنوتیزم شده تا چشم مردم را بدزدد و به مجموعهاش اضافه کند. این فیلم موجب اضطراب و گریه کردن مخاطبان میشود.
وقتی “جان” وارد یک سینما درون مامان شده و شروع به کشتن مخاطبان میکند، اوضاع عجیبتر میشود. در همین هنگام، یکی از مردانی که درحال تماشای مامان است، دیوانه شده و شروع به کشتن تماشاگران میکند. وقایع روی پرده، یکدیگر را منعکس میکنند بهطوریکه ما بهعنوان تماشاگر، نمیدانیم که درحال تماشای کدام فیلم هستیم. “غم و اندوه” ترکیبی جالب از ژانر شیطانی زرد(فاقد ارزش بالا) است; اما مقداری از ذکاوت طبیعی سینما که در فیلم “بوف کور” وجود داشت نیز در آن یافت میشود.
2. “سینما-ماشین بنبست” (Dead End Drive-In) (1986)
دومین فیلم سینما-ماشین در این لیست و احتمالاً تنها فیلم پسا آخرالزمانی با محوریت یک سینما، این فیلم است. ” برایان ترنچارد-اسمیت” با استفاده از نورپردازی نئونی و تقلید از فیلم “مکس دیوانه” (Mad Max)، اثر خود را ساخته است. این فیلم در آینده نزدیک و عجیب استرالیا جریان دارد و به جامعهای میپردازد که دچار لغزش شده اما بهطور کامل، فرونپاشیده است. گروه “پسران ماشینی” (Carboys) شهرها را به وحشت انداخته و رانندگان کامیون یدککش، برای جمعآوری خرابیها و دریافت کمیسیون با یکدیگر نبرد میکنند. فیلم، داستان یک مرد جوان بیکار به نام “جیمی روسینی(جیمی خرچنگه)” (Jimmy “Crabs” Rossini) را دنبال میکند که قصد دارد دوستدخترش “کارمن” (Carmen) را به سینما-ماشین ستاره ببرد. وقتی این دو درحال عشقبازی هستند، شخصی چرخهای ماشین “جیمی” را میدزدد. پس از تعقیب دزد، متوجه میشود که پلیس، مسئول دزدی است و سینما-ماشین درواقع یک اردوگاه متمرکز برای افراد نامطلوب است.
این سینما-ماشین پس از مدتی برای جامعهای که وارد آن میشوند، مانند یک ظرف عمل میکند; افراد داخل آن در معرض غذای فستفودی ناسالم، فیلمهای ضعیف اما پرطرفدار، مواد مخدر و خشونت مکرر قرار میگیرند. درحالیکه “جیمی” سعی میکند تا از آنجا فرار کند اما “کارمن” جذب ذهنیت اوباش شده است. او حتی هنگامیکه یک گروه از پناهندگان آسیایی وارد اردوگاه میشوند، نشانههایی از احساسات ضد آسیایی نیز بروز میدهد. بااینحال که فضاسازی و خط داستانی این فیلم دچار ضعفهایی است اما تفسیر اجتماعی و کاوش رفتارهای انسانی “برایان ترنچارد-اسمیت” باعث شده فیلم به بنبست نرسد و به مسائل امروزی مرتبط باشد. هنگامیکه با بیرحمی، به مردم فستفود و سرگرمیهای پوچ داده و احساسات نژادپرستانه منتقل کنید، تعجبی ندارد که خود آنها نیز بیرحم شوند. “سینما-ماشین بنبست” در لیست بهترین فیلمها درباره سینما جای میگیرد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای استرالیایی در موج نوی سینمای استرالیا که باید تماشا کنید
1. “ذرت بوداده” (Popcorn) (1991)
رسیدیم به انتهای لیست بهترین فیلمها درباره سینما. بدون شک و شبههای، “ذرت بوداده” پیشپاافتادهترین فیلم در لیست است. هنگامیکه یک برنامه فیلم مربوط به دانشگاه برای تهیه بودجه دچار مشکل میگیرد، مدیر آنجا برای جمعآوری پول، یک ماراتن فیلم ترسناک که در تمام شب برگذار شود را پیشنهاد میکند. در حین راهاندازی تئاتر، آنها یک حلقه فیلم پیدا میکنند. حلقه، مربوط به اثر گمشده “لنیارد گیتس” (Lanyard Gates) است; او یک فیلمساز عضو فرقه “چارلز منسون” (Charles Manson) است که در یک آتشسوزی سینما به طرز مرموزی ناپدید شد. در طول پخش فیلم، یکی از دانشجویان به نام “مگی” (Maggie)تصاویر را که در رؤیاهایش دیده بود، تشخیص میدهد و متقاعد میشود که “لنیارد” زنده است و نقشههای شومی برای ماراتن دارد.
مانند فیلم “نمایش بعدازظهر”، این فیلم به “ویلیام کسل” (William Castle) و ترفندهای سینماییاش مانند پرواز پشه غولپیکر بر فراز جمعیت یا شوکهای برقی روی صندلی تماشاگران، اشارات و ارجاعات زیادی میکند. برخلاف اثر “دانته” (Dante)، “ذرت بوداده” از اینها برای تدریس درس زندگی استفاده نمیکند بلکه برای کشتن به روشهای عجیب و نسبتاً سرگرمکننده استفاده میکند. درحالیکه “نمایش بعدازظهر” یک فیلم است که از حقههای “کسل” استفاده میکند، “ذرت بوداده” در سه فیلم کمهزینه درون خود فیلم، از این ترفندها استفاده میکند. طرح فیلم ترسناک اصلی متزلزل است; درحالیکه مینی فیلمهای درون آن در به تصویر کشیدن یک فیلم قدیمی که اتفاقات را بزرگنمایی میکند و سرگرمی بدونمنطقی دارد، موفق بودهاند.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (3)
آبان 10, 1401
بجز شاهکار این لیست(سینماپارادیزو)
بقیه از نظرکیفیت و ساخت فاصله زیادی با این فیلم دارن
این فیلم اغراق نیست بگم نگین انگشتری سینمادوستان هستش.
سعیدباقری بابل
پاسخ
آبان 10, 1401
سینما پارادیزو 🦋
قلب هر عشق فیلم و سینما رو تسخیر میکنه
لذت دیدنش رو از دست ندید.
پاسخ
خرداد 14, 1401
سینما پارادیزو عالی بود
وقت کردید یک لیست از فیلم های شبیه “foxfire” قرار بدید.
ممنون
پاسخ