فیلمهای “مت ریوز” (Matt Reeves) از بدترین تا بهترین که باید تماشا کنید و لذت ببرید
سال 2022 برای “مت ریوز” سال خوبی است. فیلم “بتمن” (The Batman) او با وجود افزایش قیمت بلیت سینماها، همچنان در گیشه فروش بالایی دارد. این فیلم با استقبال شدید منتقدان روبرو شد و سه گانه “بتمن” نولان (Christopher Nolan) را زیر سؤال برده است. زیرا آنها اکنون این فیلم را به عنوان بهترین فیلم “بتمن” تا به امروز اعلام کردهاند. بنابراین، طبیعی است که یک بار دیگر به زندگی حرفهای مردی که به طور معجزه آسایی “بتمن” را جذاب کرد، نگاهی بیندازیم و زیرا او به وضوح داستانهای جذابتری برای گفتن در سینما دارد. در اینجا تمام فیلمهای “مت ریوز” از بدترین تا بهترین را به شما معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
6. “نعشکش” (The Pallbearer) محصول سال 1996
این فیلم انتخابی آسان، واضح و صحیح برای جایگاه آخر است. به احتمال زیاد شما قبل از دیدن این نام فیلم در لیستهایی که فیلمهای “مت ریوز” را رتبه بندی میکنند، چیزی در مورد آن نشنیدهاید. این فیلم تقریباً جزو قدیمیترین فیلمهای عاشقانه-کمدی در دهه 1990 است. مسئلهای در مورد “مری”، زنی زیبا وجود دارد و ده ها فیلم این فرمول آزمایش شده و واقعی را به مراتب بهتر نشان میدهند.
“ریوز” با ایجاد غرور در این فیلم کاملاً تاریک، کمی اصالت به فیلم اضافه میکند؛ اما ناکامی او در حفظ آن تاریکی تا پایان فیلم، باعث میشود که فیلم احساس منحصر به فرد بودن نداشته باشد. در نهایت این فیلم، یک عاشقانه-کمدی سبک دیگر به نظر میرسد. فقط متن و اجرای هوشمندانه فیلم نقاط قوت آن است.
همچنین بخوانید: معرفی 20 فیلم درباره سفر که باید آنها را تماشا کنید و لذت ببرید
5. “بگذار وارد شوم” (Let Me In) محصول 2010
“بگذار وارد شوم” نسخه منفی و ضعیف فیلم “الدبوی” (Oldboy) نیست. این فیلم یک بازسازی بدون اساس نیست که میراث آثار کلاسیک غیرانگلیسی زبان را تغییر دهد. ولی “بگذار وارد شوم” مانند فیلم “بیخوابی” (Insomnia) اثر نولان، در مقایسه با فیلم اصلی که در حال پخش است، توخالی به نظر میرسد. “بگذار وارد شوم” دو بازیگر کودک با بازی عالی دارد. شدت خشونت و علاقه “ریوز” به تصویر سازی واضح در این فیلم، باعث هیجان بیشتر این فیلم نسبت به فیلم اصلی میشود. “مایکل جاکینو” (Michael Giacchino) مثل همیشه موسیقی فوقالعاده شگفت انگیزی در فیلم ارائه میدهد. در عین حال، جهت “ریوز” برای پیشبرد داستان میتواند به طرز دردناکی آشکار باشد. “بگذار وارد شوم” نسبت به فیلم اصلی احترام کمتری برای بهره هوشی بیننده قائل است و ابهام و نکات ظریفی که در فیلم اصلی وجود داشت را از بین برده است. “آدم درست را راه بده” (Let The Right One In) از ظرافت و آرامشی رونق میگیرد که ما بیشتر با ویژگیهای زبان خارجی در آن ارتباط برقرار میکنیم. آن امتیازات در اینجا وجود ندارند. ریوز مضمون فیلم را به شیوهای بسیار واضح بیان میکند و بار فیلم را به شخصیتهایی میسپارد که مخاطبانی که از قبل میدانستند فیلم در حال ساخته شدن است را تهییج کند.
“بگذار وارد شوم” پر از دیالوگهای بیشتر و اطلاعاتی در مورد شخصیتها است ولی به نوعی در نهایت خستهکنندهتر میشود و کمتر در مورد کودکان عاشق صحبت میکند تا نسخه اصلی. این موضوع مثال بارز از اهمیت “به جای گفتن نمایش بده” در یک فیلم است. این فیلم اگر با ظرافت بیشتری ساخته میشد خیلی بیشتر سود میکرد اما همچنان ارزش بیشتری به نسبت نامش دارد. بنابراین در لیست فیلمهای “مت ریوز” جز آثار منفی است.
4. “کلاورفیلد” (Cloverfield) محصول سال 2008
جذابیت فیلم “کلاورفیلد” به جای اینکه بخاطر خود فیلم باشد، بیشتر مربوط به صداقت کمپین بازاریابی درخشان آن است. این فیلم ادغامی بسیار موفق از فیلمی فاجعه بار با زیرژانر ترسناک “ویدئوی پیداشده” و با مدت زمان تقریبی 90 دقیقهای، به طور هوشمندانه از توجه بیش از حد به نقطه شروع داستان جلوگیری میکند. “کلاورفیلد” اخیراً به درستی مورد ارزیابی مجدد انتقادی قرار گرفته است؛ زیرا به احتمال زیاد بهترین فیلم استودیویی است که در مورد حادثه 11 سپتامبر امریکا به طور مستقیم اظهار نظر کرده است.
هنگامی که این فیلم را برای اولین بار تماشا میکنیم، سخت است که مجذوب حرکات دیوانه وار دوربین و جلوههای ویژه بسیار خوب نشویم؛ حتی باوجود اینکه این همه سال گذشته است. اما پس از اینکه چندین بار آن را تماشا کردیم، به احتمال زیاد از میزان احساساتی که “کلاورفیلد” در خود دارد، شگفت زده خواهیم شد. این فیلم با موفقیت میتواند از آسیب یازده سپتامبر بهعنوان معیار، طوری استفاده کند که حس استثمار را منتقل نکند و همچنین ترس و بلاتکلیفی که نه تنها یک شهر، بلکه یک ملت را همزمان فرا گرفته است، به تصویر میکشد.
سه فیلم بعدی “ریوز” در لیست فیلمهای “مت ریوز” بر این فیلم برتری دارند. بخاطر اینکه آنها بیشتر شبیه داستانهایی تمام عیار با شخصیتهایی هستند که میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و دوستشان داشته باشیم و کمتر شبیه آثار هنری اکسپرسیونیستی ساخته شده با بودجههای کلان هستند. اما تلاش برای تبدیل این اثر به اثری مانند “بگذار وارد شوم” که کمتر هنری و بیشتر سنتی است، قدرت آن را از بین میبرد. این اثر همانگونه که هست عالیست؛ علیرغم اینکه دیدگاه اول شخص همیشه آن را تبدیل به تجربه عجیب و غریبی میکند که هرگز به اندازه آثار دیگر او، کاملاً اصیل به نظر نمیآید.
همچنین بخوانید: فیلمهایی درباره هویت زنان که باید تماشا کنید و لذت ببرید
3. “جنگ برای سیاره میمونها” (War for the Planet of The Apes) محصول سال 2017
فرنچایز پایانی “ریوز” برای میمونهای جدید مطمئنا تلاشی قوی است. این اثر یک نتیجه رضایت بخش احساسی برای آرک “سزار” است و با ضبط حرکات عالی “اندی سرکیس” (Andy Serkis) و افرادی در پشت صحنه که او و سایر حیوانات را زنده میکنند، ما را جذب میکند. “ریوز” در ارائه فیلمهای پرفروش پر از بدبینی و اکشنهای عجیب و هیجانانگیز مهارت کسب کرده است. “جنگ برای سیاره میمونها” بدون شک در مقایسه با فیلمهای بعدی تلاش بینظیری به حساب میآید؛ اما همچنان آنچه را که میخواهید از فیلمهای “مت ریوز” دریافت کنید به شما میدهد.
این نمایش به اندازه هر فیلم استودیویی تابستانی تکراری و حماسی است و آرک سزار به نتیجهای طبیعی میرسد که ارزش آن را دارد که تا مدتها پس از پخش تیتراژ درباره آن فکر کنیم. نقش انسان ها از زمان “طلوع” به شدت ساده شده است. “هارلسون” و متحدان انسانیاش به تقلید از سربازان طرفدار ویتنام میپردازند و متاسفانه پیچیدگیهای نبرد انسانها علیه حیوانات را در “طلوع سیاره میمونها” کنترل شده بود را از بین میبرند. اما نشخوارهای آن یکنواخت نیست. معانی این فیلم وقتی با نفرت، وفاداری و شکست فردی سروکار دارید، هنوز هم میتواند بسیار عمیق باشد و به زیبایی هر اثر دیگری از “ریوز” که به طرزی رو به نزول درست شده است، باقی میماند. این فیلم تقریبا مانند یک سه گانه عالی است اما در عین حال پیچیدهتر از آن است که تصور کنید.
2. “طلوع سیاره میمونها” (Dawn of the Planet of the Apes) محصول سال 2014
“طلوع سیاره میمونها” فیلمی است که واقعا نقطه عطف حرفه “ریوز” را رقم زد. لحظهای که منتقدان به سمت او میآمدند. سرانجام، این کارگردان توانست به خیل فیلمهای پربودجه اما ضعیف که در طول یک دهه به آنها چنگ زده بود، عمق بدهد. مردم به طرز دیوانهواری از “طلوع سیاره میمونها” استقبال کردند؛ زیرا این فیلم نشان داد که فیلمهای بزرگ میتوانند به طرز نابخشودنی پرتنش و به طرز صبورانه فلسفی باشند. یکی از بهترین فیلمهای “مت ریوز” که در آن میمونها و انسانها برای برتری میجنگند، رهبران گناهان زیادی مرتکب میشوند و برای رفاه مردم هزینههای زیادی پرداخت میشود.
“ریوز” هوشمندانه از میمونها استفاده میکند تا داستانی فراگیر درباره تمام تضادها و بدیهایی که انسان در خود دارند را به جریان بیندازد؛ هرچند جنبههای مثبتتری از انسانیت هم وجود دارد که غیرقابل چشم پوشی است؛ مخصوصا وقتی که سخن از خانواده به میان میآید. اما بی شک، این فیلم تجربهای به شدت تاریک است که کارگردانی که طرفدار مخاطب عام است میتواند در دوران پسا-“امپراتوری ضربه میزند” (Empire Strikes Back) خلق کند.
جزئیات کوچک بسیاری درمورد این قسمت دوم فوقالعاده فراموش شده است. “کوبا” میمونی ارزشمند برای “سزار” است که باید خیلی بیشتر به او اشاره کرد. “اولدمن” (Gary Oldman) بار دیگر ثابت میکند که چرا نقشهای فرعی بازی میکند که به هیچ وجه مرتبط و جالب نیستند و تقارن نماهای آغازین و پایانی، به سادگی حرکت “بوسه سرآشپزها” است. “طلوع سیاره میمونها” نشانهای گویا از داستانهای خشونتآمیز و لایهلایهای است که ریوز همیشه قرار بود بگوید و با اختلاف کم، دومین اثر عالی او است.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمها درباره جوانان آمریکایی که به شکل صحیحی به نمایش درآمدهاند
1. “بتمن” (The Batman) – محصول سال 2022
“طلوع سیاره میمونها” ممکن است اولین کار فوقالعاده “ریوز” باشد، اما عدم توجه به برخی بازیگران انسانی به این معنی است که انتظارها درباره دیدگاه “ریوز” در مورد قهرمان محبوب همه در DC برآورده نشده است. “بتمن” با حس جدیدی که به مخاطبان میداد، آنها را شوکه کرده است. فیلم “ریوز” دوبرابر فیلمهای “نولان” واقعیتگرایی دارد و این باعث شده است که فیلم “ریوز” بیشتر مورد توجه طرفداران قرار گیرد. زیرا بتمن “پتینسون” بیشتر از هر زمان دیگری در معرض دید و چالش قرار گرفته است. “بتمن” شخصیتی متفکر و تنهاست که قدرت درونی ندارد تا مانند گذشته نقاب “بروس وین” را بر روی صورت بگذارد. و علیرغم اینکه “کتومن” (Catwoman)، “فالکون” (Falcon)، “ریدلر” (Riddler) و “پنگوئن” (Penguin) را قبلا تماشا کرده ایم، هر یک از بازیگران این ها نسخهای ویژه از شخصیت خود را ارائه میدهند که بسیار شایان توجه است. تحسین “بتمن” موفقیت بزرگی است که نه تنها ابتکار عمل “ریوز” ، بلکه هرکس دیگری که در این فیلم نقش داشته است را نشان میدهد؛ اعم از همه کسانی که روی گجتها، لباسها و طراحی تولید کار کرده اند. “گاتهام” شهری است که ما بارها و بارها دیده ایم و با این حال، کاوش در آن همیشه جذاب است. فیلم براساس فیلمنامهای خوب ساخته شده است که تمام تلاش خود را میکند تا ارائه محتوای افراطی را برای “ریوز” تعدیل کند و در عین حال دیالوگهایی غنی به بازیگران میدهد و اگر اینگونه نبود، به احتمال زیاد همه چیز شکست میخورد. “بتمن” هنوز هم از محتوای نولان به شکلی خسته استفاده میکند؛ ولی دنیای جالبی میسازد که “ریوز” میتواند آن را بهبود ببخشد و حتی چیزی به یاد ماندنیتر بسازد. بنابراین جز بهترین فیلمهای “مت ریوز” است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها