بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” (Jesse Plemmons) که باید تماشا کنید
“جسی پلمونس” (Jesse Plemmons) از زمانی که برای اولین بار در فیلم “استاد” (The Master) اثر “پل توماس اندرسن” (PTA) ظاهر شد، تاکنون راه درازی را پیموده است. اگر چه او قبل از این فیلم یک ستاره تلویزیونی بود، اما بازی در این فیلم، موقعیت او را به عنوان یک بازیگر بیش از پیش تثبیت کرد. بیشتر نقشهای “پلمونس” شخصیتهای عجیب و غریبی هستند که با وجود برخی انحرافات، همچنان افراد وسواسی آنها را دوست دارند. او با یک آرامش خاص و انرژی آرامبخشی بازی میکند. هر چند انحراف از حالت تعادل ویژگی بازی او به شمار نمیآید، اما او گاهی اوقات از این رویکرد نیز استفاده میکند. او اکنون به جایگاهی رسیده که سزاوار آن است، به خصوص به این دلیل که برای بازی در فیلم “قدرت سگ” (The Power of the Dog) نامزد آکادمی شده است. از این رو ما در اینجا تصمیم گرفتهایم بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” در سالیان اخیر را به شما معرفی کنیم. این فهرست آثار متنوع او را دربرمیگیرد که از نظر کیفی، چندان با هم همخوانی با هم ندارند. با پروشات همراه باشید.
10. بادآورده (WINDFALL) – 2022
این فیلم با ریتم آهستهاش، بیشتر درباره وجودگرائی و بحران هویت است تا دزدی. مطمئناً این فیلم حال و هوایی عصبی دارد، اما تنش آن بیشتر بر روی شخصیت جهانی “لیلی کالینز” (Lilly Collins) متمرکز است. حال و هوای فیلم کاملاً فشرده است و تنها انتخاب بازیگر تضمین میکند که آنچه فیلم به ما القاء میکند، باعث دلزدگی تماشاگر نمیشود. دیالوگهای فیلم بسیار کم است و همین باعث تضعیف نمایش شده است. اما نوآوری جدید در این ژانر فراگیر، باعث طراوت فیلم شده است.
در اینجا “جسی پلمونس” برخلاف عرف بازیگری خود عمل میکند و نقشی را بازی میکند که باعث میشود او در عین حال متواضع، خودشیفته و سمی باشد. او در اینجا نقش یک ابرمرد را بازی میکند که نا آگاهانه و به احتمال زیاد ناخواسته، از خطوط قرمز عبور میکند. ویژگی بازی او باعث میشود که این میلیادر فنآوری، باورپذیر به نظر برسد و اصالت و سایههای خاکستری شخصیت او، داستان فیلم را با واقعیتهای جهان همسو میکند.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمها درباره رئیس جمهور ایالات متحده که باید تماشا کنید
9. شاخها (ANTLERS) – 2022
“شاخها” یک فیلم ترسناک شیطانی جذاب است که احتمال وقوع داستان آن بسیار زیاد است. پیچ و تابهای بیش از حد شخصیت موجود جهنمی، هر چند باعث افزایش تاثیرگذاری فیلم نشد، اما آنقدر کافی بود که مخاطب را همچنان علاقهمند نگه دارد. “جسی پلمونس” و بقیه بازیگران تقریباً گمنام فیلم، به خوبی محدودیتهای نقشهای خود را رعایت کردند. انطباق بین فضا و گسترش داستان چندان عجیب و غیرمعمول به نظر نمیآید. در عوض گرایش فزاینده به تقویت فضای داستان و تبدیل آن به محور داستانگویی، به شکل خطرناکی توسعه مییابد. اما زمانی که شخصیتهای فیلم به صورت پویا در آن فضا به بازی گرفته میشوند، هدف عملی میشود و اینجاست که فیلم “شاخها “موفق عمل میکند.
جذابیت بصری این ویژگی فیلم با فیلمبرداری عالی و به لطف موقعیت مکانی فیلم، دوچندان میشود. این فیلم از لحنهای روایی آشنا که در دیگر فیلمهای این ژانر یافت میشود، پیروی میکند. اگر چه تلاش فیلم صادقانه به نظر میآید، اما توسعه یک هسته داستانی قانعکننده، به دلیل ناسازگاریها پیچیده شده است. در این فیلم “پلمونس” و “کری راسل” (Keri Russell) به عنوان یک زوج پیشرو به ایفای نقش میپردازند. هر دو به خوبی از تجربیات قبلی خود استفاده میکنند تا خود را با مضمون فیلم هماهنگ کنند و اثر خوبی را از خود بر جای بگذارند. بنابراین یکی از بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” است.
8. ال کامینو: فیلم برکینگ بد (EL CAMINO: A BREAKING BAD MOVIE) – 2019
اگر چه “برکینگ بد” (Breaking Bad) نتوانست به این فهرست پیدا کند، اما فیلم آن توانست در لیست بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” جایی برای خود دست و پا کند. علیرغم اینکه این فیلم تلویزیونی از جمله بهترین دنبالههای تلویزیون به شمار نمیرود، اما ساخت فیلمی برای ارضای نیازهای طرفداران پر و پا قرص آن واقعاً لازم بود. در ضمن در نهایت فرونشاندن این حماسه، پس از تماشای سریال آن، کاملاً لازم به نظر میرسید. زیرا نمایش زمانی که “جسی” میتواند آزاد شود و “والتر” تا حدودی با رضایت میمیرد، امیدوارانه به پایان میرسد. این فیلم به جستجوی دویوانهوار “جسی” برای رستگاری در هنگام فرار از اسارت “تاد” میپردازد. در اینجا “تاد” (“جسی پلمونس”) به عنوان قاتل خونسرد و خطرناکی نشان داده میشود، که ایده مطرح کردن چنین شخصیتی، مدتها بود در صفحه نمایش به فراموشی سپرده شده بود. “پلمونس” مانند بسیاری از جنایتکاران سینما و تلویزیون، نقش “تاد” را در پوست یک شکارچی بازی کرد که قرار است به جای شخص دیگری به پایان خط برسد.
خاص بودن رفتار او، به معمای جالبی برای داستان فرعی او تبدیل شد. اما این بار “پلمونس” زمان کافی داشت تا جایگاه “تاد” را به عنوان بخشی جداییناپذیر از جهان “برکینگ بد” تثبیت کند.
7. برنامه (THE PROGRAM) – 2015
فیلمهای ورزشی در مورد جنجالها و شخصیتهای مطرح به سختی موفق میشوند. یافتن ترکیبی مناسب از حقایق و الزامات شخصی، به مجموعه مهارتهای خاصی نیاز دارد. مرز باریکی بین مبالغه کردن و تحت فشار قرار دادن مخاطب با یک اثر متوسط وجود دارد. فیلم “برنامه” تقریباً دارای ریتم دلپذیری است، اگر چه قسمتهای مستند مربوط به “آرمسترانگ” (Armstrong) برای علاقهمندان او جالبتر است. گذشته پر پیچ و خم و روحیه رقابتی این دوچرخهسوار افسانهایی با بازی “بن فاستر” (Ben Foster) و کارگردانی “استیون فریرز” (Stephen Frears) به طرز شگفتانگیزی خوب از کار درآمده است. نقشه راه پیچیده سفر حرفهایی او، کم و بیش توسط “فریرز” ساده شده است و انتخابهای خلاقانه جسورانه او باعث شده که فیلم “برنامه”، تسلیم روال معمولی و پیش پا افتاده سینما نشود.
“جسی پلمونس” و گروه بازیگران در نقش حامی “فاستر” ظاهر میشوند. او نقش “فلوید لندیس” (Floyd Landis) دوچرخهسوار آمریکایی را بازی میکند که سرنوشتی مشابه “آرمسترانگ” دارد. متاسفانه احساس نا امنی، ترس و حسادت عمیق وجود “لندیس” را تسخیر میکند، چیزی که نشاندهنده تمایلات افراطی او است. این قهرمان کوهستان که زمانی مورد تحسین همگان بود، با شکستی افتضاح مواجه میشود و “پلمونس” را ترک میکند تا در دنیای خیالی خودش سیر کند. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” است.
6. استاد (THE MASTER) – 2012
اگر چه “پل توماس اندرسن” (Paul Thomas Anderson) این بار نیز از مراسم اسکار دست خالی بازگشت، اما این اولین بار نیست و مطمئناً آخرین بار نیز نخواهد بود. اما به هر حال باید قبول کنیم که” PTA “خارج از آن فضای بسته واقعاً برنده است. این فیلمساز آمریکایی، بدون شک پرطرفدارترین فیلمساز نسل خود است. تمام کارهای او فارغ از تنوع، انحراف یا سرمستی برای طرفدارانش قابل تحسین هستند. “استاد” نه تنها یکی از بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” است، بلکه یکی از بهترین فیلمهای یک دهه اخیر نیز به شمار میآید.
در این فیلم “پل توماس اندرسن” به اعماق وجودی اسطوره علمشناسی و ظهور مهیب آن در میان نخبگان آمریکایی برمیگردد و در مقابل او یک کهنهکار سرباز آشفته را نشان میدهد که به دنبال مسیر زندگی خود است. مضمون اصلی فیلم، داشتن یک استاد است که همه ما دوست داریم افتخار خدمت به او نصیبمان شود، اما این موضوع با شخصیتهای عجیب و غریبی همراه شده است که هر کدام احساسات واقعی انسانی خود را پنهان میکنند. در اینجا “پلمونس” نقش “وال داد” را بازی میکند، که پسر نالایق اما مطیعی است که در سایه پدربزرگش آرامش مییابد. حضور او مانند دیگر همبازیهایش محدود است، اما لحظاتی که او روی پرده حضور دارد، ارزش تماشا کردن را دارند.
همچنین بخوانید: فیلمهایی درباره هویت زنان که باید تماشا کنید و لذت ببرید
5. شب بازی (GAME NIGHT) – 2018
تریلر “شب بازی” یک کمدی بینظیر است که متاسفانه دست کم گرفته شده است. فکر نمیکنم این فیلم در این ژانر در چند سال اخیر، رقبای زیادی داشته باشد. “پلمونس” در اینجا در نقش “گری” ظاهر میشود که بدون شک یکی از بهترین نقشآفرینیهای او در لیست بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” است. در ضمن او در اینجا در شخصیتپردازی و کلیشهسازی، واقعاً یک آمریکایی تمام عیار است، زیرا شروع فیلم با طلاق او آغاز میشود. او تمام تلاش خود را میکند تا همسایه خوبی باشد، اما فقط همسایههای خود را آزار میدهد. در آخر او احساس میکند که در زیر درد طاقتفرسای تنهایی مدفون شده است، اما همچنان مصمم است تا ما را بخنداند. “گری” کسی است که شما همواره میخواهید در حلقه دوستانتان داشته باشید، اما به شرطی که زیاد با او معاشرت نکنید. شخصیت ساده و سرراست او شایان ستایش است و به جذابیت گروه معروف A میافزاید.
4. دیگر مردم (OTHER PEOPLE) – 2016
فیلم “دیگر مردم” که از شبکه نتفلیکس پخش شده است، بذر لبخند را واقعاً بر روی لبان شما میکارد. کار در این ژانر پیچیده واقعاً سخت است. آنقدر تلاشهای ناموفق در این زمینه وجود داشته است، که حتی بینندهایی مثل ما، ممکن است قبل از زدن دکمه پخش منصرف شود. اما قدرت بازیگری “جسی پلمونس” از همان ابتدای فیلم تا آخرین دقیقه آن، شما را غافلگیر میکند. عمق، شوخطبعی و هسته بسیار شخصی و انسانی فیلم، از دیگر نکات برجسته آن است. “پلمونس” در اینجا بدون تکیه بر عرفهای هنجاری، نقش یک شخصیت دگرباش را به نام “دیوید” بازی میکند. اولین بار که او را دیدم به یاد نقش “فیلیپ سیمور هافمن” (Seymour Hoffman’s Phil) در فیلم “مگنولیا” افتادم. او فوراً به شما احساس گرما و امنیت میبخشد. لحن غمگین فیلم “دیگر مردم” در کنار حال و هوای طنز و درام بسیار تند آن، باعث میشود که این فیلم به یک تمرین مراقبه در غم و اندوه تبدیل شده و به ما نحوه کنار آمدن با چیزهای اجتنابناپذیر را نشان دهد.
هیچ پیچ و تاب قابل توجه برنامهریزی شدهایی در فیلم وجود ندارد، در واقع از همان صحنه اول فیلم، مشخص است که قرار است چه اتفاقی بیافتد. اما روایت از آنجا به بعد، به یک بمب ساعتی تبدیل میشود. فضای فیلم با نزدیک شدن به پایان آن، برای تماشاگر سردتر و دلهرهآورتر میشود. نقش “پلمونس” در کنار دیگر بازیگران فیلم، از جمله “مالی شنون” (Molly Shannon) بسیار برجسته است. رابطه دو نفره مادر و پسری آنها لحظات آسیبپذیر زیادی را رقم میزند که کمتر بازیگری میتواند این گونه آن را به نمایش بگذارد.
3. من به پایان دادن به اوضاع فکر میکنم (I’M THINKING OF ENDING THINGS) – 2020
صادقانه بگویم، برای من ارتباط با این فیلم واقعاً سخت است. هر چند برای مجموعه کارهای مبتکرانه “آقای کافمن “(Mr. Kaufman) احترام زیادی قائلم، اما فیلم در یک نقطه از ریل خارج میشود. در اینجا درگیریهای روانی درونی، روایتی رویایی را تعریف میکند که هرگز ثابت نیست و همیشه غافلگیرکننده است. در اینجا رویارویی ملموس با احساسات، در قالب پوچترین ایدههایی که تاکنون بر صفحه نمایش به تصویر درآمدهاند، نمایان میشود.
در اینجا “جسی پلمونس” نقش “جیک” را بازی میکند که معشوق مورد علاقه قهرمان اصلی داستان یعنی “جسی باکلی” (Jessie Buckley) است. تعریف اولی از دوست پسر، یک تصویر واقعی ترسناک است. این مسئله بیشتر به دلیل نحوه همکاری “آقای کافمن” با بازیگران فیلم است، اما “پلمونس” در اینجا تلاشی مضاعف را متحمل میشود. فیلم “من به پایان دادن به اوضاع فکر میکنم” نقطه عطفی در بازیگری “پلمونس” به شمار میآید؛ از اینجا به بعد او دیگر جزء «دیگر بازیگران» به حساب نمیآید، بلکه متعلق به طبقهای خاص از بازیگران است که هر فیلمی را که در آن بازی میکند، خاص میکند.
2. یهودا و مسیح سیاه (JUDAS AND THE BLACK MESSIAH) – 2021
در تصویری که Warner Bros. Pictures از فیلم “یهودا و مسیح سیاه” منتشر کرده است “کیت استنفیلد” (Lakeith Stanfield) و “جسی پلمونس” در صحنهایی از این فیلم نشان داده شدهاند که این نشانه اهمیت نقش این دو فرد در این فیلم است.
فیلم “یهودا و مسیح سیاه” اولین تعصباتی را به تصویر میکشد که صنعت فیلمسازی بر پایه آنها بنا نهاده شده است. هر فیلمی که تا این حد از فضا و حال و هوای جوایز فصل اکران فاصله بگیرد، پس از پایان سال، به سختی تحت پوشش خبری قرار میگیرد. این یادبود کوتاه، مانند فیلمی که یک حادثه قابل توجه را در تاریخ سیاسی آمریکا به نمایش میگذارد، عمل نمیکند. بازیگران قدرتمند فیلم از جمله “دنیل کالویا” (Daniel Kaluuya)، “کیت استنفیلد” و “جسی پلمونس” محورهای داستان را تشکیل میدهند. در اینجا خیانت، فریب و تنش نقش زیادی را در پویایی قدرت بازی بین مقامات و شورشیان بازی میکند. لحن محکومکننده این فیلم، به طریقی بیعدالتیهای نژادی زمان خود را به تصویر میکشد. فیلم “یهودا و مسیح سیاه” به “پلمونس” این فرصت را میدهد که هم در جمع باشد و هم جدا از جریان اصلی باقی بماند. او هیچ مشکلی در وفق دادن خود با این موقعیتها ندارد. بازی او در این فیلم مثل همیشه دست کم گرفته شده است و تحتالشعاع بازیهای طبیعی “کالویا” و “استنفیلد” قرار گرفته است؛ اما به هر حال ارزش تماشا کردن را دارد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای کمدی 2021 که باید تماشا کنید و لذت ببرید
1. قدرت سگ (THE POWER OF THE DOG) – 2021
این فیلم مورد علاقه ما در سال 2021، مجموعهایی از بازیهای شایسته اسکار را در دل خود دارد، که در صورت برنده نشدن، فلسفه این جایزه را زیر سوال میبرند. فیلم “قدرت سگ” یک درام میج است که در مزرعهایی زیبا در مونتانا در دهه 1920 اتفاق میافتد. در این فیلم “بندیکت کامبربچ” (Benedict Cumberbatch) و “جسی پلمونس” در نقش دو برادر ظاهر میشوند، هر چند شخصیت آنها کاملاً متضاد است، اما با وارد شدن شخصیت “رز” (همسر “پلمونس”) به داستان، زندگیشان زیر و رو میشود. دامنه مضمونی “جین کمپیون” (Jane Campion) کارگردان در اینجا گسترده است (در حال حاضر او برنده جایزه اسکار شده است)، زیرا او مطالعهایی مرموز از احساسات انسانی مانند حسادت و خود ارزشمندی را به تصویر میکشد. در ضمن عناصر داستانی او بسیار ساده هستند، اما هنر او باعث غیر قابل تصور شدن نتیجه میشود. “آری وگنر” (Ari Wegner) (فیلمبردار فیلمهایی مانند “لیدی مکبث” (Lady Macbeth)، “زولا” (Zola) و “در پارچه” (In Fabric)) به همراه “کمپیون” کاری کردهاند که چشماندازهای دلخراش، به بخش مهمی از داستان تبدیل شوند. با تماشای کوهها و مناظر، بیشتر با شخصیت “فیل” آشنا میشویم. فیلمهایی که به شما نمیگویند چه احساسی دارید، بسیار نادر هستند. اما چیزی که نادرتر است، توانایی فیلمساز برای حفظ لحن ثابتی است که نه از نظر نمایشی خیلی آزاردهنده است و نه در بازنمایی وقایع خیلی بیروح عمل میکند. اما او تعادل کامل را در اینجا برقرار میکند.
تضاد زیادی بین “پلمونس” و “کامبربچ” وجود دارد که “کمپیون” آن را به تصویر میکشد و به اصلیترین وجهه “قدرت سگ” تبدیل میشود. مشاهده بازی هر دوی آنها با هم، بهترین راه برای تماشای بازی گرفتن آنها از هم است. شخصیتپردازی آنها تقریباً کامل است و کاملاً با تونالیته روایت انطباق دارد. در اینجا “پلمونس” کاملاً مطمئن به نظر میآید. زبان بدن او به بازی گرفتن از رفتار ملایم “جورج” کمک میکند. این نقش نیاز به تاکید بیرونی زیادی ندارد، بلکه به گرداب درونی احساسات نیاز دارد که او هنرمندانه با سبک خاص خود، آن را به تصویر میکشد. بنابراین این فیلم یکی از بهترین فیلمهای “جسی پلمونس” محسوب میشود.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها