لیست 50 تایی بهترین سریال های خارجی تاریخ سینما

در این مقاله 50 سریال تلویزیونی برتر را که به انتخاب مردم گلچین شده‌اند را به ترتیب به شما معرفی خواهیم نمود.

50. کلمبو (Columbo)

1968-78، 1989-2003

این برنامه تلویزیونی برای اولین بار 45 سال پیش شروع به کار کرد و هنوز هم جدول برنامه‌های بعدازظهر را به خود اختصاص داده است. دلیل این تداوم و استمرار شیوه منحصربه‌فرد این برنامه است. این برنامه یک برنامه تلویزیونی پلیسی نیست که از ابتدا بدانیم چه کسی قاتل است یا به چه دلیل کاری را انجام داده است. بلکه با کنار هم قرار دادن مدارک و یافته‌ها دلیل انجام کاری را جویا می‌شوند. در حقیقت این برنامه تمام انتظارات شما از فیلم‌های پلیسی را برآورده می‌کند. شاید در تلویزیون چندین برنامه وجود داشته باشند که از این سریال قوی‌تر باشند.

بهترین قسمت: Forgotten Lady (فصل 5، قسمت 1)

49. سکس و شهر (Sex And The City)

1998-2004

باوجوداینکه بسیاری این فیلم را یک داستان احمقانه از زندگی زنان و اوضاع مربوط به آن‌ها، مانند کیف و کفش، می‌دانستند، اما این سریال داستان 4 زن زیبا و آزاد منهتن را نشان می‌دهد که نه‌تنها درباره زنان بلکه درباره جنسیت است.

بهترین قسمت: The Agony And The Ex-tacy (فصل 4، قسمت 1)

48. 30 راک (30 Rock)

تینا فی و الک بالدوین ازجمله بازیگران مطرح این سریال هستند که توسط کانال NBC پخش شد. این بازیگران اجرای بسیار خوبی داشتند، به‌گونه‌ای که گویی آن نقش‌ها برای خودشان نوشته‌شده است.

بهترین قسمت: Tracy Does Conan (فصل 1، قسمت 7)

47. M*A*S*H

1972-83

این سریال که بر اساس فیلم رابرت آرتمن محصول سال 1970، ساخته شد سه برابر از جنگ ویتنام طولانی‌تر بود. این فیلم داستان پرستاران و پزشکان یک بیمارستان را نشان می‌دهد که برای برخورد با جنایات جنگی از طنز و شوخی استفاده می‌کردند. بازیگران این سریال، آلان آلدا، لورتا سوئیت، مایک فارل، دیوید اوجن استیرز و هری مورگان بودند که در طول 11 سال با این سریال همکاری داشتند. این سریال از ابتدا تا انتها جنگ را انتقاد نمود و در قسمت پایانی گزارشگر اخبار درباره افزایش جنگ ویتنام صحبت کرد.

بهترین قسمت: Point Of View (فصل 7، قسمت 10)

46. آمریکایی‌ها (The Americans)

2013- تا امروز

این سریال جنگ سرد را ازآنچه هست سردتر نشان می‌دهد، در این داستان زندگی دو مأمور روسی را دنبال می‌کنیم که در سال‌های 1980 واشنگتن از هرزمان دیگر هوشیارتر هستند. فیلیپ (Matthew Rhys) و الیزابت جنینگز (Keri Russell) افراد وطن‌پرستی هستند که به‌عنوان یک خانواده در کشور آمریکا زندگی می‌کنند. این سریال تأثیرگذار و جالب است و باقی داستان در دو فصل دیگر مشخص می‌شود.

بهترین قسمت: The Magic Of David Copperfield V (فصل 4، قسمت 8)

45. ER

1994-2009

این فیلم در طول این 15 سال کمی افت داشته و احتمالاً تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که هیچ‌کدام از بازیگران حاضرش باقی نمانند. این فیلم بر اساس نمایشنامه یک فیلم از مایکل کرایتون ساخته شده، درباره کارکنان بخش فوریت‌های پزشکی یک بیمارستان است که از سایر فیلم‌های کپی شده بهتر است، زیرا نمایشنامه بهتری دارد، بازیگرانش بهتر هستند و صحنه‌هایی دارد که بیننده را شگفت‌زده می‌کنند – مانند حمله در حمام دکتر گرین، لوسی و کارتر در مقابل مهاجم شیزوفرنی. در لیست دست‌اندرکاران و بازیگران این سریال نام‌های مطرحی چون کوئنتین تارانتینو، کریستین دانست و ایوان مگ مک گروگر، دیده می‌شوند.

بهترین قسمت: Hell And High Water (فصل 2، قسمت 7)

44. پیشتازان فضا: اعماق فضای 9 (Star Trek: Deep Space Nine)

1993-1999

این برنامه زمانی کار خود را آغاز نمود که هنوز درباره فضا و سفرهای فضایی اطلاعات چندانی در دسترس نبود. در ابتدا این سریال چندان موفق نبود و بیشتر شبیه داستانی درباره یک سفینه فضایی بود اما به‌تدریج جان گرفت و شخصیت‌های متفاوت، پیچیده و شیوه روایی متفاوت به آن افزوده شد. بسیاری معتقدند که این سفینه به سرانجامی نخواهد رسید اما مسیر او را تابه‌حال سفینه دیگری طی نکرده است.

بهترین قسمت: In The Pale Moonlight (فصل 6، قسمت 19)

43. پرورش شکست‌خورده (Arrested Development)

2003-

یک سریال کمدی درباره خانواده ثروتمندی که اکنون دارایی‌شان را از دست داده‌اند. زمانی که این سریال در سال 2003 در اختیار کمپانی فاکس قرار گرفت، آن‌قدر شسته‌رفته و جالب بود که کمپانی فاکس نمی‌دانست با آنچه کار کند. باوجوداینکه فاکس آن را در جدول زمانی نامناسبی گذاشته بود اما خانواده بلوث طرفداران مخصوص خود را به دست آوردند تا جایی که نتفلیکس نیز آن را پخش کرد. اگرچه فصل 4 این سریال چندان موفق نبود اما جز بهترین کمدی‌های تولیدشده محسوب می‌شود.

بهترین قسمت: Pier Pressure (فصل اول، قسمت 10)

42. پل (The Bridge)

2011-

عنوان این فیلم به پل اورسوند که سوئد و دانمارک را به هم متصل می‌کند بازمی‌گردد، درحالی‌که داستان فیلم درباره ارتباط میان دو مأمور پلیس است. موفقیت این سریال، همانند سریال قتل، به دلیل شخصیت‌ها و جرائم آن‌هاست. این شخصیت‌ها کارآگاهی سوئدی به نام ساگا نورن و همتای دانمارکی او مارتین رود هستند: که سوفیا هلین و کیم بودینا این نقش‌ها را بر عهده دارند. غیبت بودینا از فصل سوم کاملاً احساس می‌شد.

بهترین قسمت: سری اول، قسمت 10

41. فارگو (Fargo)

2014-

این فیلم بر اساس فیلم برادران کوئن ساخته شد اما نوآ هاولی به‌خوبی توانست فضای فیلم اولیه و جرائم آن را با داستان خویش ادغام کند. صحنه‌های بمب‌گذاری، کلاه‌برداری و قانون‌شکنی باعث موفقیت فصل اول این سریال شدند، در فصل دوم هم شاهد گذشته یکی از شخصیت‌های داستان هستیم. بازیگران این فیلم عبارت‌اند از مارتین فریمن، کولین هانکز، پاتریک ویلسون، کریستین دانست، بیلی باب تورنتون و باب اودنکیرک، در فصل سوم هم شاهد ایوان مک گروگر خواهیم بود.

40. پارک‌ها و تفریحات (Parks And Recreation)

2009-2015

این سریال در آغاز در سایه سریال آمریکایی Office قرار گرفته بود اما پس از پایان فصل اول و شروع فصل دوم کیفیت خود را ثابت کرد. داستان فیلم درباره بازی‌های سیاسی یک شهر کوچک است که یک مأمور خوش‌بین با نام لسلی ناپ، با بازی‌امی پولر، آن‌ها را سروسامان می‌دهد.

بهترین قسمت: Ron & Tammy Part 2 (فصل 2، قسمت 4)

39. مردگان متحرک (The Walking Dead)

2010-

درباره زامبی‌ها فیلم‌های مختلفی ساخته شده است اما تنها با تولید این سریال بود که مردم زامبی‌ها را جدی گرفتند. زامبی‌ها تمام دنیا را تسخیر کرده‌اند و جهان به آخرالزمان تبدیل شده است. دراین‌بین ریک گریمز افراد زنده را به دور خود جمع می‌کند و یک گروه را تشکیل می‌دهد. این سریال بر زنده ماندن و اخلاقیات تأکید می‌کند و دراین‌بین با کمک گریم و آرایش، داستان را باورپذیرتر می‌سازند. استفاده از بازیگران خوب باعث شده بیننده به آن‌ها بیشتر اهمیت دهد.

بهترین قسمت: Here’s Not Here (فصل 6، قسمت 4)

38. سیرک پرنده مانتی پیتون (Monty Python’s Flying Circus)

1969-1974

یک برنامه کمدی به تهیه‌کنندگی مانتی پیتون که برای سال‌ها به یکی از الگوهای برنامه‌های کمدی بریتانیا تبدیل شد. این برنامه از انیمیشن‌های سورئال استفاده می‌کند. شخصیت‌های این برنامه در طول سال‌های نمایش، بوروکرات ها، جنتلمن‌ها، مجری‌های مسابقات تلویزیونی و ارکسترهای فیلارمونیک را به تمسخر می‌گرفتند. بااین‌حال دیدگاه منطقی این شخصیت‌ها باعث شد که نتیجه‌گیری قابل قبولی داشته باشند و در پایان افراد احمق داستان به‌عنوان باهوش‌ترین‌ها معرفی شوند.

بهترین قسمت: اگرچه به‌سختی می‌توان بهترین را انتخاب کرد اما How To Recognise Different Types Of Trees From Quite A Long Way Away بهترین نامیده می‌شود

37. دکتر هو (Doctor Who)

1963-1989/2005-

سیدنی نیومن، وریتی لمبرت و بسیاری دیگر که درباره ماشین زمان تحقیق کردند می‌دانستند که بشر به چنین سوژه‌ای علاقه دارد. این سریال بیش از 50 سال قدمت دارد، البته به‌جز 5 سال غیبتش. از زمانی که مجبور بودند از هیولاهای پلاستیکی استفاده کنند (که بیشتر جذابیت سریال به خاطر آن‌هاست) تا امروز که می‌توانند از جلوه‌های ویژه بهره ببرند. تاکنون چندین نسل با این سریال همراه شده‌اند و به همراه شخصیت‌های داستان با مخلوقات عجیب‌وغریب روبه‌رو می‌شوند. این سریال شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از دیدن آن لذت خواهید برد.

بهترین قسمت: Genesis Of The Daleks (سری 12)

36. شش فوت زیر زمین (Six Feet Under)

2001-2005

یک سریال کمدی و درام که در کمال توجه نویسنده فیلم “زیبای آمریکایی” آن را نوشته است. داستان فیلم درباره خانواده‌ای است که مدریت مراسم کفن‌ودفن را بر عهده می‌گیرند و در این میان حوادث جالبی رخ می‌دهد. پیتر کراوزه، مایکل سی هال، فرانسس کونروی، لورن آمبروز و ریچل گریفیتس، ازجمله بازیگران این سریال محسوب می‌شوند.

بهترین قسمت: It’s The Most Wonderful Time Of The Year (فصل 2، قسمت 8)

35. جمعه‌شب‌های روشن (Friday Night Lights)

2006-2011

سریالی درباره یک تیم فوتبال آمریکایی دبیرستانی و اتفاقاتی که به جوانان مربوط می‌شود. پتر برگ از کتاب اچ.جی.بیزینگر الهام گرفت و پس از ساخت یک فیلم از آن در سال 2004، این سریال زیبا را خلق کرد. مربی این تیم، اریک تایلر (Kyle Chandler) و همسرش تامی (Connie Britton)، یکی از بهترین زوج‌های تلویزیونی محسوب می‌شوند.

بهترین قسمت: Mud Bowl (فصل 1، قسمت 20)

34. احمق‌ها و اسب‌ها (Only Fools And Horses)

1981-2003

این برنامه یک سریال کمدی بریتانیایی بسیار موفق است. داستان میلیونرشدن دل بوی و رودنی توتر بیش از 20 سال خنده را بر لبان بینندگان آورد. هر بار که این سریال را تماشا کنید خنده بر لبانتان ظاهر خواهد شد.

بهترین قسمت: Yuppy Love (سری 6، قسمت 1)

33. من آلن پاتریج هستم (I’m Alan Partridge)

1997-2002

این برنامه تلویزیونی که در دو سری پخش شد آن‌قدر در دل مردم جا باز کرد که بسیاری از دیالوگ‌ها و جملات آن توسط مردم استفاده می‌شد. پاتریج یکی از شخصیت‌های جالب استیو کوگان است که باعث شده این سریال کمدی به یکی از موفق‌ترین سریال‌های او تبدیل شود.

بهترین قسمت: The Colour Of Alan (سری 2، قسمت 2)

32. The Thick Of It

2005-2012

در این سریال موفق نویسندگان مختلفی ازجمله آرماندو لانوچی همکاری می‌کنند که هرکدام شخصیت‌های موفق خود را تولید کرده‌اند. جالب اینجاست که زندگی برای بازیگران و سازندگان این سریال به‌گونه‌ای پیش رفت اتفاقات سریال برایشان تکرار شد، مایکل گوو پس از قسمت ‘Silicon Playgrounds’ اپلیکیشن های مخصوص کودکان طراحی کرد، درحالی‌که بودجه جرج ازبورن در سال 2012 به‌شدت کاهش یافت.

بهترین قسمت: Spinners And Losers

31. زیاد ذوق‌زده نشو (Curb Your Enthusiasm)

2000-

بخشی از جذابیت این سریال به خاطر این است که نمی‌توان تفاوت میان بری دیوید واقعی و خیالی را مشخص کرد. لر دیوید یک استندآپ کامدین بود که اگر از جمعیت خوشش نمی‌آمد صحنه را ترک می‌کرد. او در هر قسمت با اشخاص مختلفی سروکله می‌زند، از گارسون‌ها، پزشکان، فروشندگان و حتی سلبریتی هایی مانند مارتین اسکورزی. عدم توانایی برقراری ارتباط اجتماعی دیوید و آگاهی سیاسی ساکنان لوس‌آنجلس باعث این برخوردها می‌شد.

بهترین قسمت: Opening Night (فصل 4، قسمت 10)

30. پیشتازان فضا (Star Trek)

1966-1969

این سریال برنامه‌ای بود که با بودجه بسیار کم و بازیگران معمولی تولید شد اما به‌زودی به یک سریال موفق تبدیل شد. جین رادنبری و گروهش ایده‌ها و طرح‌هایشان را گرد هم آورده و یک برنامه موفق ساختند که شاید همین تلفن همراهی که این مطلب را رویش می‌خوانید درنتیجه این سریال تولید شده باشد.

بهترین قسمت: The City On The Edge Of Forever (فصل 1، قسمت 28)

29. شرلوک (Sherlock)

2010-

همانند دراکولا، شرلوک هولمز هم از آن دست شخصیت‌هایی است که در تاریخ سینما به آن زیاد پرداخته شده است. استیو موفات و مارک گاتیس نقش کارآگاه‌هایی را ایفا می‌کنند که کارهای روزمره انجام می‌دهند. بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن خیلی وقت است که به دنیای شرلوک و واتسون‌ها وارد شده‌اند و طرفداران خاص خود را دارند. این سریال یکی از سریال‌های جالب و موفق محسوب می‌شود.

بهترین قسمت: A Scandal In Belgravia (سری 2، قسمت 1)

28. توئین پیکس (Twin Peaks)

1990-1991

چه کسی لورا پالمر را به قتل رساند؟ در زمان نمایش این سریال به کارگردانی دیوید لینچ در سال 1990 این سؤال همه بود. یکی از شخصیت‌های این سریال یک مرد با جثه کوچک به نام باب بود. برخلاف ویژگی‌های سورئال موجود در این سریال، همه‌چیز منطبق و به‌جا بود. فصل دوم سریال کمی ضعیف‌تر است که البته به‌زودی بهتر می‌شود.

بهترین قسمت: Episode Twenty-Nine (فصل 2، قسمت 22)

27. اداره (The Office (UK))

2001-2003

برخی معتقدند که سریال آمریکایی به همین نام از همتای بریتانیایی‌اش بهتر است، اما اشتباه می‌کنند. هرچند سریال کمدی استیو کارل هم جذاب و خنده‌دار است اما سریال اصلی ریکی جرویز و استفان مرچنت در 14 قسمت حقیقت خسته‌کننده زندگی اداری را نشان می‌دهد. زندگی کارمندان با وظایف مختلف گره‌خورده و رئیس این اداره هم تصور می‌کند صاحب زندگی کارکنان اش است.

بهترین قسمت: Charity (سری 2، قسمت 5)

26. گمشده (Lost)

2004-2010

سریال‌های معدودی توانستند مانند سریال خانواده رابینسون یا توئین پیکس، توجه مخاطب را به خود جلب کنند. این سریال جذاب با حوادث مختلفی که برای شخصیت‌ها روی می‌دهد و با معرفی شخصیت‌ها از طریق فلش بک‌ها، توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند. اما باوجود شخصیت‌های جذاب داستان، سؤال‌های دیگری نیز برای مخاطب ایجاد می‌شود که توجه او را بیش‌ازپیش به سریال جذب می‌کند، سؤال‌هایی مانند: عدد نمایش داده شده چه معنایی دارد؟ دود سیاه چه بود؟ دیگران که بودند؟ چگونه هرلی باوجود گیرکردن در آن جزیره وزن کم نکرد؟

بهترین قسمت: Exodus (فصل 1، قسمت‌های 23 و 24)

25. ساینفلد (Seinfeld)

1990-1998

سریال ساینفلد که درباره شخصیت اصلی یعنی جری ساینفلد بود، در ابتدا چندان موردتوجه قرار نگرفت اما به بیننده فرصت کافی داد تا با این سریال کمدی آشنا شود. این فرصت باعث شد که این سریال به یکی از برترین سریال‌ها تبدیل شود. چهار شخصیت اصلی داستان جری (Seinfeld)، الین (Julia-Louis Dreyfus)، جرج (Jason Alexander) و کرامر (Michael Richards) بودند که توانستند در دل مخاطب جا باز کنند. البته اسامی مهم دیگری هم وجود دارند مانند نیومن، پودی، بابو بات، والدین جرج، فرانک و استل، عمو لئو و البته سوپ نازی. این سریال جامعه را منعکس می‌کند.

بهترین قسمت: The Contest (فصل 4، قسمت 11)

24. فالتی تاورز (Fawlty Towers)

1975-1979

یکی از بهترین کمدی‌های تلویزیونی بریتانیا که شخصیت‌های مختلف وظیفه پذیرایی و مهمان‌نوازی از سایر افراد در یک هتل را بر عهده دارند. این شخصیت‌ها عبارت‌اند از باسیل (John Cleese)، همسرش سیبل (Prunella Scales)، پیشخدمت پولی (Connie Booth) و مانوئل فقیر (Andrew Sachs) که تلاش می‌کنند پای شخصیت‌های مهم را به هتل باز کنند اما هر بار شکست می‌خورند.

بهترین قسمت: The Germans (سری 1، قسمت 6)

23. بیست و چهار (24)

2001-2015

این سریال تلویزیونی موفق درباره گروهی که از حملات تروریستی جلوگیری به عمل می‌آورند. سری جدید این سریال به نام 24: میراث درحال پخش است و شاهد مأموریت‌های جدید جک باور خواهیم بود. سریال 24 یکی از برترین سریال‌های سینمایی است که در آن حوادث تروریستی را شاهد خواهیم بود و آدرنالین خونتان افزایش خواهد یافت. حتی فصل 2 این سریال که برخی آن را ضعیف می‌دانستند نیز صحنه‌های بسیار خوبی داشت.

بهترین قسمت: 6:00 AM – 7:00 AM (فصل 3، قسمت 18) – مرگ رایان چپل

22. بافی قاتل خون‌آشام‌ها (Buffy The Vampire Slayer)

1997-2003

این سریال تلویزیونی درباره افرادی است که خون‌آشام‌ها را می‌کشند و بافی نیز یکی از آن‌هاست که جاس ودون این نقش را به سارا میشل گلر (Sarah Michelle Gellar) سپرده است. این فیلم دنیای واقعی امروز را با ترس و وحشت در می‌آمیزد و شخصیت‌های رمانتیک و شرور را به ما معرفی می‌کند.

بهترین قسمت: Becoming: Part 2 (فصل 2، قسمت 22)

21. پرونده‌های ایکس (The X-Files)

1993-2016

در سال جدید فصل دهم این سریال پخش شد. این سریال به سازندگی کریس کارتر در سال‌های 90 شروع به کار کرد و درباره نیروهای ماورالطبیعه که دولت آمریکا آن‌ها را از مردم پنهان می‌کند، داستان‌هایی را به ما معرفی می‌کند. دیوید دوکاونی و جیلین اندرسون در این فیلم نقش‌آفرینی می‌کنند.

بهترین قسمت: Squeeze (فصل 1، قسمت 3)

20. جان‌پناه (The Shield)

2002-2008

زمانی که در اولین قسمت‌های این سریال دیدیم که پلیس‌ها برای پنهان کردن فساد خود به یکدیگر حمله می‌کنند متوجه شدیم که با یک سریال پلیسی معمولی مواجه نیستیم. در این سریال از شان ریان می‌بینیم که چگونه شخصیت‌ها خودشان قانون را به دست می‌گیرند. کارآگاه ویک ماکی تنها به اعتبار مایکل چکلیس باوجود جرائمی نظیر قتل، شکنجه، دزدی و توزیع مواد مخدر، یک شخصیت محبوب باقی ماند.

بهترین قسمت: Post Partum (فصل 5، قسمت 11)

19. فریژر (Frasier)

1993-2004

این سریال جز معدود سریال‌هایی است که برای خنداندن بیننده از شخصیت‌های باهوش استفاده می‌کند. این سریال یک سریال اشتقاقی از مجموعه چیرز محسوب می‌شود که مرتبط با موضوع و شخصیت‌های داستان تغییر یافته است. این سریال موفق بر تئاتر کمدی نیز تأثیرگذار بود.

بهترین قسمت: The Show Must Go Off (فصل 8، قسمت 12)

18. قتل: زندگی در خیابان (Homicide: Life On The Streets)

1993-1999

یک سریال موفق از دیوید سایمون که واژه موفق واقعاً لایق آن است و وظایف روزمره نیروهای پلیس را نشان می‌دهد و ازآنجایی‌که از سایر سریال‌های مشابه برتر بود در 7 فصل پخش شد. بخشی از موفقیت این سریال به دلیل بازیگران مهمان آن است، بازیگرانی مانند وینسنت دی انفوریو، رابین ویلیامز، پائول جیاماتی، جک جیلنهال و جی. کی. سیمونز که گهگاه در آن ظاهر می‌شدند.

بهترین قسمت: Prison Riot (فصل 5، قسمت 3)

17. فاصله (Spaced)

1991-2001

یک سریال کمدی که یک موضوع پیش‌پاافتاده را به یک سریال جذاب تبدیل نموده و از بازیگرانی چون ادگار رایت، جسیکا هاینز و سیمون پگ، استفاده می‌کند. داستان سریال درباره سه تولیدکننده است که آن‌قدر خوب شخصیت‌پردازی شده‌اند که بیننده به‌راحتی آن‌ها را می‌پذیرد. در حقیقت 14 قسمت پایانی این سریال بهتر بودند اما درهرحال این سریال توانست رضایت بینندگان را جلب کند.

بهترین قسمت: Chaos (سری 1، قسمت 5)

16. مردان دیوانه (Mad Men)

2007-2015

برای برخی از بینندگان این سریال متیو واینر تنها سریالی از شخصیت‌هایی بود که همیشه سیگار می‌کشیدند. اما برای طرفداران این سریال یک سریال موفق بود که جوایز گلدن گلوب را کسب کرده بود و بازی جان هام هم یکی از نقاط قوت آن محسوب می‌شد. داستان سریال مربوط به یک بنگاه تبلیغاتی به اسم استرلینگ کوپر در خیابان مدیسون در شهر نیویورک دههٔ ۱۹۶۰ است.

بهترین قسمت: Far Away Places (فصل 5، قسمت 6)

15. موسیقی خیابان هیل (Hill Street Blues)

1981-1987

این سریال در آغاز چندان موفق نبود و به نظر می‌رسید که عمر چندان طولانی نداشته باشد اما به‌تدریج در دل مخاطب جا باز کرد و به یکی از سریال‌های تلویزیونی موفق تبدیل شد. این سریال کمدی و درام از کلیشه‌های سریال‌های پلیسی اجتناب کرد و در صورت استفاده هم استفاده زیرکانه‌ای از آن‌ها داشت. این سریال با شخصیت‌های 3 بعدی آن‌قدر موفق شد که تنها در فصل اول 8 جایزه‌امی دریافت نمود.

بهترین قسمت: Trial By Fury (فصل 3، قسمت 1)

14. سوپرانوز (The Sopranos)

1999-2007

شاید در ابتدا تصور کنید این سریال درباره یک خواننده اپرا است اما داستان فیلم مربوط به خانواده مافیایی آنتونی سوپرانو، رئیس مافیایی خیالی در شهرهای نیوجرسی و نیویورک می‌باشد که در همان ابتدا مخاطب را متعجب کرد. این سریال که ساخته دیوید چیس است درکنار فیلم‌نامه موفق و اجرای بسیار خوب توانست توجه بینندگان را به خود جلب کند.

بهترین قسمت: Long Term Parking (فصل 5، قسمت 12)

13. ددوود (Deadwood)

2004-2006

سریالی از دیوید میلچ که داستان آن در شهری کوچک به نام «ددوود» در جنوب ایالت داکوتای فعلی که مهاجران بسیاری از سراسر آمریکا برای یافتن طلا به آنجا کوچ می‌کنند تا با یافتن طلا یک‌شبه ره صدساله را بپیمایند. این شهر کوچک قوانین خود را به وجود آورده و به سنت‌های خوب و بد رایج اهمیتی نمی‌دهد. ایان مک شین در نقش آل سوئرنجن، یکی از پیچیده‌ترین و جالب‌ترین شخصیت‌های تلویزیونی را به نمایش می‌گذارد.

بهترین قسمت: Requiem For A Gleet (فصل 2، قسمت 4)

12. منطقه نیمه‌روشن (The Twilight Zone)

1959-1964

سریالی از راد سرلینگ که با کمک نویسندگان مختلف، در هر قسمت داستان متفاوتی را عرضه می‌کند که غالباً به موضوعات جاد و ماورالطبیعه ارتباط دارند. این سریال تلاش کرد که روی مفاهیم مهم کار کند و به این شکل روی مخاطب تأثیر بگذارد که البته در این کار موفق شد. اگر این سریال را تماشا کنید مطمئناً آن را فراموش نخواهید کرد.

بهترین قسمت: To Serve Man (فصل 3، قسمت 24)

11. رخنه‌گر (Cracker)

1993-1996، 2006

رابی کالتران در نقش فیتز، یکی از شخصیت‌های اصلی این سریال را نمایش می‌دهد، یک شخصیت قمارباز، سیگاری، الکلی و چاق که باوجود داشتن تمام خصلت‌های بد فرد بسیار بخشنده‌ای است و به همین دلیل در دل مخاطب جای گرفته است. جیمی مک گاورن نویسنده این سریال بیش از اینکه به دنبال مجرم داستان باشد بر روی فیتز تمرکز می‌کند و اینکه چگونه توانست به‌خوبی دیگران را به زانو درآورد. این سریال یکی از بهترین سریال‌های بریتانیا محسوب می‌شود.

بهترین قسمت: To Be A Somebody (سری 2، قسمت 1)

10. کشتار (The Killing)

2007-2012

یک قتل، سه داستان و 20 قسمت. این سریال دانمارکی قرار بود در دو سری عرضه شود و بین دو سری یک سال فاصله بیفتد اما عجله طرفداران برای پایان داستان باعث شد که بین دو سری تنها شش ماه فاصله باشد. این سریال در بریتانیا موفقیت بسیاری کسب کرد که درنتیجه آن به تقلید از آن سریال‌هایی ساخته شد و سوفی گرابول به یک ستاره تبدیل شد.

بهترین قسمت: فصل اول، قسمت 20

9. بلک ادر (Blackadder)

1983-1989

یک سریال موفق و گرانقیمت از بن التون و ریچارد کرتیس که به خاطر خوش‌ساخت بودن و اجرای خوب بازیگرانی نظیر روان آتکینسون، تونی رابینسون، هیو لوری، تیم مکینری و بازیگران مهمان، توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کرد. این سریال با زیرکی توانست جای خود را در دل مخاطبین باز کند، بخصوص در فصل چهارم.

بهترین قسمت: Bells (سری 2، قسمت 1)

8. از (Oz)

1997-2003

این فیلم که بر زندگی افراد در زندان تمرکز می‌کند، شخصیت‌های مختلف را به دور هم جمع کرده و داستان آن‌ها را نشان می‌دهد. جی. کی. سیمونز یکی از بازیگران این سریال بود که به‌خوبی به نقش خود خو گرفته بود. حتماً از این سریال دیدن کنید و پیشنهاد ما این است که بین فصل‌های آن برنامه‌های خنده‌دار تماشا کنید.

بهترین قسمت: Revenge Is Sweet (فصل 4، قسمت 11)

7. بازی تاج‌وتخت (Game Of Thrones)

2011-

یکی از سریال‌های آشنای مخاطبین ایرانی که از کتاب‌های آر. آر. مارتین اقتباس‌شده است. این سریال زیبا و تاریخی یکی از سنگین‌ترین و گران‌قیمت‌ترین سریال‌های درحال پخش است که از بازیگرانی چون پتر دینکلاج، امیلیا کلارک، لنا هدی و نیکولاج کاستر-والدو، استفاده می‌کند. در این سریال شاهد همه موضوعات جذاب خواهید بود، از مرگ، خیانت و طنز گرفته تا اژدها.

بهترین قسمت: Blackwater (فصل 2، قسمت 9)

6. سفینه جنگی گالاکتیکا (Battlestar Galactica)

2003-2009

در هالیوود شاهد فیلم‌ها و سریال‌هایی هستیم که بر اساس سریال‌ها و فیلم‌های پیشین ساخته می‌شوند و معمولاً چیز تازه‌ای برای عرضه کردن ندارند. اما این سریال از رونالد دی مور که بر اساس یکی از سریال‌های دهه 80 میلادی ساخته شده است توانسته با استفاده از اجراهای موفق و ترکیب مناسب، یک سریال بازسازی‌شده بسیار زیبا تولید کند. داستان فیلم درباره انسان‌هایی است که در عین مبارزه با بیگانگان می‌خواهند کره زمین را دوباره به دست بیاورند.

بهترین قسمت: 33 (فصل 1، قسمت 1)

5. دوستان (فرندز، Friends)

1994-2004

یک سریال کمدی موفق دهه 90 میلادی که هنوز با گذشت سال‌ها قدیمی نشده و می‌توان آن را بارها و بارها تماشا کرد. این سریال درباره 6 دوست است که همیشه در یک کافی‌شاپ به دورهم جمع می‌شوند و اتفاقات خنده‌داری برایشان رخ می‌دهد. این سریال یکی از بهترین سریال‌های کمدی تلویزیونی است که توانست موفقیت خود تا پایان حفظ کند.

بهترین قسمت: The One With The Prom Video (فصل 2، قسمت 14)

4. خانواده سیمپسون‌ها (The Simpsons)

1989-

هر سریالی که بتواند در 27 فصل پخش شود و هنوز هم ادامه داشته باشد مطمئناً سریال موفقی است که کمتر سریالی می‌تواند با آن رقابت کند. ماجراهای هومر، مارج، بارت و لیزا برای بینندگان خنده‌دار است و طنز، انتقاد و فرهنگ رایج را نمایش می‌دهد. این سریال هنوز هم محبوب است و با موفقیت ادامه دارد.

بهترین قسمت: Marge Vs. The Monorail (فصل 4، قسمت 12)

3. بال غربی (The West Wing)

1996-2006

یک سریال درام سیاسی ساخته آرون سورکین که بازیگران موفقی را به دور هم جمع کرد، دیالوگ‌های زیرکانه به کار برد و داستان‌های مختلف سیاسی را در کنار هم استفاده کرده و به‌طورکلی نشان داد که تلویزیون می‌تواند سرگرم‌کننده و درعین‌حال غنی باشد. البته سورکین در پایان فصل 4 سریال را ترک کرد اما این مجموعه به جز تغییرات جزئی در شخصیت‌ها و فرمت، انسجام اولیه خود را حفظ نمود. این سریال پایان بسیار خوبی داشت و به یکی از سریال‌های موفق تلویزیونی تبدیل شد که نمای خوبی از کاخ سفید را نشان داد.

بهترین قسمت: Two Cathedrals (فصل 2، قسمت 22)

2. برکینگ بد (Breaking Bad)

2008-2013

بسیاری معتقدند که این سریال از فصل 2 بیشتر درخشید. البته فصل اول هم بد نبود و چگونگی تبدیل‌شدن برایان کرانتون از یک مرد خانواده به یک خلاف‌کار، را نشان داد، درحالی‌که در فصل دو شاهد معرفی شدن وینس گیلیگان هستیم. در این سریال شاهد حوادثی چون قتل، برخورد هواپیماها، خیانت، وحشت، دیالوگ‌های جالب و قاچاق مواد، خواهیم بود.

بهترین قسمت: One Minute (فصل 3، قسمت 7)

• پیشنهاد می‌کنیماگر شما نیز از علاقه مندان سریال های خارجی هستید مطلب ۶۵ سریال تلویزیونی که پیش از مرگ باید تماشا کنید را از دست ندهید.

1. وایر (The Wire)

2002-2008

این سریال باوجوداینکه توسط منتقدین به‌عنوان برترین سریال تمام دوران‌ها معرفی شده است اما هیچ جایزه‌ای کسب نکرده است. دیوید سیمون سریالی پدید آورده است که چیزی کم ندارد: در این سریال شاهد کلیشه‌ها نخواهیم بود؛ بازیگران اجرای بسیار خوبی داشتند، از بازیگران بومی استفاده شده؛ دنیای این سریال آن‌قدر خوش‌ساخت و منسجم است که گویی داستان آن را از روی کتاب‌های داستانی برداشته‌اند؛ در این سریال صدها بازیگر به کار برده شده که هرکدام شخصیت منحصربه‌فرد خود و خوبی‌ها و بدی‌های خود را دارا هستند؛ همچنین در این فیلم نمای خوبی از آمریکای مدرن را شاهد خواهیم بود، به‌طوری‌که تأثیر منفی سیاست‌های آزادی‌خواهی آن بر کل کشور کاملاً مشخص‌شده است. و همه این‌ها در یک سریال موفق گنجانده شده است که رتبه یک را از آن خود نموده.

بهترین قسمت: Middle Ground (فصل 3، قسمت 11)