بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس در سال 2022 که حتما باید تماشا کنید
در شروع لیست بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس باید کمی درباره این جشنواره صحبت کنیم. “جشنواره فیلم ساندنس” که هر ساله در “پارک سیتی” یوتا برگزار میشود و به نمایش گذاشتن صداهای تازه مشهور است. امسال نیز برای دومین سال متوالی مجبور شد اجراهای حضوری خود را لغو کند. قرار بود “ساندنس” 2022 محلی برای خودنمایی فیلمسازان مستقل تازهکار باشد که تصمیم گرفته بودند به امید به نمایش گذاشتن آثار خود برای اولین بار بر روی پرده بزرگ این جشنواره، آنها را در جایی دیگر به نمایش نگذارند. اما متاسفانه تیم جشنواره به دلیل شیوع نوع جدید کرونا تصمیم گرفت کلیه رویدادها و مراسمهای حضوری خود را لغو کند. هر چند از قبل قرار بود که این جشنواره در سال 2022 به صورت ترکیبی برگزار شود، اما امسال نیز دوباره در قالب یک رویداد کاملاً آنلاین برگزار شد.
از این رو تیم برگزارکننده “جشنواره ساندنس” با قلبی اندوهگین و به امید گذار از این شرایط ناامیدکننده، امسال نیز جشنواره را به صورت کاملاً آنلاین برگزار کرد. اکنون این جشنواره به صورت آنلاین در دسترس تمام کسانی است که همواره از شنیدن صداهای تازه لذت میبرند، اما این بار با طعم راحتی و آسایش خانگی. از آنجایی که بیش از 200 فیلم به این جشنواره ارسال شده است، انتخاب فیلم مناسب از بین آنها واقعاً دشوار است. از این رو ما تصمیم گرفتیم این کار سخت را برای شما انجام دهیم. ما در اینجا گلچینی از 20 فیلمی که امسال در “جشنواره ساندنس” حضور دارند و از نظر ما شایان توجه هستند را انتخاب کردهایم، امیدواریم از دیدن آنها لذت ببرید. در اینجا بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
20. “بعد از یانگ” (AFTER YANG)
کارگردان: “کوگونادا” (KOGONADA) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 96 دقیقه
“یانگ” یک اسباببازی اندرویدی انساننما و مجهز به هوش مصنوعی است که “جیک” (Jake) و “کایرا” (Kyra) به همراه دختر خواندهشان خریدهاند. وقتی این اسباببازی ناگهان از کار میافتد، “جین” قصد دارد آن را سریعاً و با هزینهای پایین تعمیر کند. او پس از خرید “یانگ” «بازسازی و تائید شده» از فروشگاهی که در حال حاضر بسته شده است و پس از اینکه مسیر داستان او را در ابتدا به سمت یک تکنیسین نظریه توطئه و یک متصدی موزه فنآوری میکشاند، متوجه میشود که “یانگ” در واقع در حال ضبط خاطرات بوده است. از این رو “جیک” در نهایت و با گذار از یانگ، تبدیل به یک طالب درونگرای وجودی شده و غرق تفکر در ماهیت وجودی زندگی خود میشود.
در واقع “کوگونادا” در این جا با توجه به زیبایی قلبی و درونی، سعی میکند تنها به شکلی مبهم به فضای علمی تخیلی آیندهنگرانه (و فاجعه آب و هوایی همراه آن) اشاره کند. به همین دلیل داستانی آرام، خیالی و دلسوزانه را خلق میکند که موضوع اعتماد به رباتها را وارونه میکند و با نشان دادن تلاش یک انسان برای شناخت و درک موجودی مصنوعی که عضوی از خانوادهاش است، تلاش میکند انسان بودن را کشف کند. در حقیقت داستان با شادی و شوخطبعی پس از قدرت بیصدای “یانگ”، تلاش میکند به تجربه خلق معنا و از دست دادن، توسط انسان بپردازد. بنابراین فیلم یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است که باید تماشا کنید.
همچنین بخوانید: 10 بازیگری که باید جایزه اسکار را خیلی زودتر دریافت میکردند
19. “آیا من خوبم؟” (AM I OK?)
کارگردانان: “استفانی آلین” (STEPHANIE ALLYNNE)، “تیگ نوتارو” (TIG NOTARO) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 86 دقیقه.
“لوسی” (Lucy) و “جین” (Jane) دو دوست صمیمی هستند. آنها حرفهای یکدیگر را تکمیل میکنند، تمام جزئیات سفارش غذای یکدیگر را پیشبینیمیکنند و تقریباً همه چیز را در مورد یکدیگر میدانند. اما وقتی “جین” در محل کارش ترفیع میگیرد و قبول میکند برای موقعیت جدید کاریاش به لندن مهاجرت کند، “لوسی” به پنهانیترین راز دیرینهاش اعتراف میکند: او زنان را دوست دارد و مدتهاست که این علاقه را در درون خود مخفی کرده است و از درک این احساسش در اواخر زندگی و پیری وحشت دارد. ناگهان دوستی آنها از هم میپاشد، زیرا آنها مسیرهای مختلفی را انتخاب میکنند و به استقبال تغییرات غیرمنتظره در زندگی خود میروند.
اولین اثر “استفانی آلین” و “تیگ نوتارو” یک داستان عاشقانه فوقالعاده شیرین و جذاب را درباره دو بزرگسال روایت میکند که به ناگاه غرق خودیابی و آگاهی وجودی خود میشوند. در واقع فیلم “آیا من خوبم؟” به مدد بازیهای دوستداشتنی و غیرقابل انکار “داکوتا جانسون” (Dakota Johnson) در نقش “لوسی” و “سونویا میزونو” (Sonoya Mizuno) در نقش “جین” نگاهی مرتبط، سوزناک و اغلب طنزآمیز به قدرت متحولکننده آسیبپذیری انسان دارد. همین موضوع آن را در لیست بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس قرار داده است.
18. “خون” (BLOOD)
کارگردان: “بردلی روست گری” (BRADLEY RUST GRAY) – زبان فیلم: انگلیسی، ژاپنی – مدت زمان: 111 دقیقه.
“کلوئی” بیوه (Chloe) (با بازی “کارلا یوری” (Carla Juri)) برای کار به ژاپن سفر میکند، در آنجا دوست قدیمیاش “توشی” (Toshi) (با بازی “تاکاشی انوزوکا” (Takashi Ueno)) به استقبالش میآید. “کلوئی” بین سودای از دست دادن و هیبت چشماندازهای متحول شده متحیر میماند. او در منظره ناآشنایی سرگردان میشود که عشق مسیر راه را برای او روشن کرده است. در واقع فیلم “خون” به کاوش مکانی میپردازد که در آن عشق شکننده، میتواند از درد بیحرکتی بیرون بیاید. در واقع این تصویرگری ظریف با هم بودن و جدایی با محدودیتهای آرام، ریتم تازه و بازیهای پرمعنا و فراموشنشدنی خود، شور و نشاط زندگی درونی را به تصویر میکشد. “بردلی روست گری” که نقش نویسنده، کارگردان و تهیهکننده این فیلم را برعهده دارد در اینجا به مشاهده و تصویرگری انعطافپذیری زندگی و عشق، شگفتی امیال و آرزوها، موانع زبانی و تاثیر خیرهکننده روابط میپردازد.
در واقع “گری” در این فیلم به طور ضمنی، قدرت نرم دست کارگردانی خود را به اثبات میرساند. “خون” زمینهساز بازگشت دوباره شرکا و همکاران قدیمی “گری” و “سو یونگ کیم” (So Yong Kim) به “جشنواره فیلم ساندنس”، بعد از اولین نمایش فیلم “Lovesong” (به نویسندگی مشترک آنها و کارگردانی “کیم”) در سال 2016 است. آنها در این اثر نیز شناخت ماهرانه خود از عشق و مراقبه را در قالب اثری نو و به طرز شگفتانگیزی به تصویر میکشند.
17. “CHA CHA REAL SMOOTH”
کارگردان: “کوپر ریف” (COOPER RAIFF) – زبان: انگلیسی، ژاپنی – مدت زمان: 107 دقیقه
تازه از کالج فارغالتحصیل شدهام، اما حالا چه؟ تحصیلات عالیه نتوانست مسیر زندگی را برای “اندرو” (Andrew) 22 ساله روشن کند، به همین دلیل او تصمیم گرفته همچنان در خانه و به همراه خانوادهاش در نیوجرسی بماند. اما اگر دانشگاه تنها یک چیز را به او یاد داده باشد، آن چیزی جز نوشیدن و مهمانی نیست؛ مهارتهایی که او را به یک کاندیدای عالی برای شغل راهاندازی مهمانی تبدیل میکند، روندی که از بار و میتزوای همکلاسیهای برادر کوچکترش شروع میشود. وقتی “اندرو” با یک مادر بومی به نام “دومینو” (Domino) و دخترش “لولا” (Lola) دوست میشود، سرانجام به آیندهای که میخواست دست پیدا میکند، حتی اگر متعلق به خودش نباشد.
“کوپر ریف” برنده جایزه بزرگ هیئت داوران SXSW Grand 2020 برای فیلم” Shithouse “در اینجا داستانی از عشق جوانی که سرشار از صداقت احساسی است را دنبال میکند. او این اثر را نوشته، کارگردانی کرده و تهیه کرده است و داستان افسونگرانهای را به تصویر کشیده که به تلاشهای شخصیتهایش احترام میگذارد. حتی در لحظاتی که قهرمانانش نمیتوانند، به غیر از خودشان کس دیگری را ببینند. در واقع فیلم” Cha Cha Real Smooth” با تلاش یک گروه فوقالعاده از جمله “داکوتا جانسون” (Dakota Johnson)، “لزلی من” (Leslie Mann) و تازه واردانی مانند “ونسا ونگارد” (Vanessa Burghardt) و “ایوان آسانته” (Evan Assante) برای زندگی رمانتیک و ناامیدکننده دنیای درونی ما ساخته شده است.
16. “دوگانه” (DUAL)
کارگردان: “رایلی استرنز” (RILEY STEARNS) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 95 دقیقه
“سارا” (Sarah) که اخیراً به بیماری نادر و صعبالعلاجی مبتلا شده است، نمیداند چگونه باید اخباری را که میشنوند تجزیه و تحلیل کند. او برای مبارزه با حس از دست دادن قریبالوقوع خانواده و دوستانش تشویق میشود در یک آزمایش شبیهسازی ساده آیندهنگرانه به نام «جایگزینی» شرکت کند. در نتیجه آخرین روزهای زندگی “سارا” صرف آموزش نسخه شبیهسازی شده او میشود، تا بتواند بعد از مرگ “سارا” همانند او زندگی کند. اما با وجود اینکه این موجود شبیهسازی شده تنها در عرض یک ساعت ساخته شده است، اما زمانی که دیگر آن دوگانه مورد نظر در میان نباشد، همه چیز به طور قابل توجهی چالش برانگیزتر میشود.
این کمدی غیرمعمول و تاریک نشاندهنده بازگشت دوباره “رایلی استرن” به “جشنواره ساندنس” پس از 9 سال است (فیلم” The Cub” از این کارگردان در جشنواره 2013 به نمایش درآمده است). او در اینجا مرز کنجکاوانه بین طنزهای بیروح و داستانسراییهای مفهومی را پشت سر میگذارد، تا ما را به سفری علمی تخیلی ببرد که در آن تغییر فاجعهبار زندگی میتواند منجر به بازنگری در هستی یک فرد شود. در این فیلم “کارن گیلان” (Karen Gillan) با بازی جذاب، عجیب و غریب و تماشایی در یک نقش دوگانه، توانسته خود را کاملاً با دنیای عجیب و غریب “استرنز” تطبیق دهد. بنابراین به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس حتما آن را تماشا کنید.
همچنین بخوانید: معرفی بدترین فیلمهای سال 2020 تا به اینجا
15. “اضطراری” “EMERGENCY”
کارگردان: “کری ویلیامز” (CAREY WILLIAMS) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 105 دقیقه
“کانله” (Kunle) یک دانشجوی ممتاز کالج و دوست صمیمیاش “شان” (Sean) در آستانه گذراندن حماسیترین شب زندگی خود هستند. دوستانی که مصمم هستند اولین دانشآموزان سیاهپوستی باشند که تور افسانهای مدرسه خود را تکمیل میکنند. به همین دلیل سعی میکنند مثل یک مرد شجاعانه پا در میدان بگذارند. اما توقف ناگهانی آنها در خانه و مواجه شدن با دختر سفید پوستی که در کف اتاق نشیمن از حال رفته است، برنامههای آنها را تغییر میدهد. به همین دلیل “کانله”، “شان” و هماتاقی لاتینتبارشان “کارلوس” (Carlos) باید در مواجه با ریسک تماس با پلیس تحت اتفاقی که ظاهراً زندگی آنها را تهدید میکند، راهی برای تنشزدایی قبل از اینکه خیلی دیر شود، پیدا کنند.
“کری ویلیامز” که امسال حضور دوباره خود در “جشنواره ساندنس” را تجربه میکند (او سال 2021 با فیلم” R#J” در این جشنواره حضور پیدا کرد)، در سال 2018 با نسخه کوتاه این فیلم کمدی، تاریک و کوبنده با همین نام برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد. در اینجا همکاری او با “کریستن داویلا” (K.D. Dávila) و بهرهگیری از نوشتههای تند و تیز و لایهلایه او و همکاری با بازیگران فوقالعاده بااستعداد، ما را به تماشای کمدی بهنگام و گزندهای مهمان میکند که در آن پویایی نژادی سعی دارد نقاب از چهره دنیای پوچ واقعی بردارد.
14. “تازه” “FRESH”
کارگردان: “میمی کو” (MIMI CAVE) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 114 دقیقه
“نوآ” (Noa) که از بررسی برنامههای دوستیابی ناامید شده است و هر بار فقط قرارهای خستهکننده نصیبش میشود، پس از یک ملاقات با “استیو” (Steve) در بخش محصولات غذایی یک فروشگاه، تصمیم میگیرد شماره تلفن خود را به او بدهد. اما در قرار ملاقات بعدی آنها در یک بار محلی، شوخیهای وقیحانه جای خود را به یک رابطه پراحساس میده؛ به همین دلیل “نوآی” شکستخورده کم کم جرات امیدواری پیدا میکند و به ادامه رابطه با این جراح زیبایی جسور امیدوار میشود. او دعوت “استیو” را برای تعطیلات آخر هفته قبول میکند، اما کم کم متوجه میشود که او برخی خواستهها و امیال غیرمعمول خود را پنهان میکند.
در واقع فیلم یک سفر مسموم در قالب یک تمثیل وحشیانه است که به کالایی شدن بدن زنان اشاره دارد و این را در قالب تریلر نافذی به تصویر میکشد که سعی دارد به خطراتی که زنان در صحنه دوستیابی مدرن با آن مواجه هستند، بپردازد. به همین دلیل به یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس تبدیل شد. “میمی کو” در اینجا در قالب اولین تجربه کارگردانیاش، فیلمنامه زیرکانه و کنایهآمیز “لورین کان” (Lauryn Kahn) را با شور و اشتیاقی آگاهانه بر روی صحنه میبرد و با تلفیق آن با برشهایی بینظیر از موسیقی رترو، جذابیت فوقالعاده فیلم را دوچندان میکند. در اینجا “دیزی ادگار جونز” (Daisy Edgar-Jones) در نقش “نوآی” شیفته با سرکشی، آسیبپذیریاش را به نقطه قوتش تبدیل میکند و “سباستین استن” (Sebastian Stan) در نقش “استیو” دغلکار، بازی شیطانی و جذابی را ارائه میدهد.
13. “دختر توی عکس” “GIRL PICTURE”
کارگردان: “آلی هاآپاسالو” (ALLI HAAPASALO) – زبان: فنلاندی – مدت زمان: 110 دقیقه
“میمی” (Mimmi) و “رونکو” (Rönkkö) که دوستان صمیمی هستند و بعد از مدرسه در یک کیوسک فوت کورت اسموتی کار میکنند، رک و پوست کنده داستانهای نا امیدکننده و انتظارات خود را در مورد عشق و رابطه جنسی با هم مطرح میکنند. “میمی” دمدمی مزاج به طور غیرمنتظرهای درگیر یک رابطه عاشقانه جدید با “اما” (Emma) (اما یک اسکیتباز است که برای مسابقات قهرمانی اروپا تمرین میکند) میشود. از این رو تلاش میکند تا خود را با اعتماد و سازگاری مورد نیاز یک رابطه پایدار وفق دهد. در همین اثنا “رونکو” غیرمعمول و خستگیناپذیر به یک میهمانی نوجوانانه میرود و با وجود رفتارهای ناخوشایند با جنس مخالف، همچنان امیدوار است نیمه گمشده خود پیدا کند.
در واقع فیلم انرژی جوانی شخصیتهای مهارنشدنی خود را به نمایش میگذارد و به طور هوشمندانهای بر رابطه بین سه شخصیت فوقالعاده خود متمرکز میشود. فیلم در قالب یک کاوش لطیف و خندهدار، به ترسها و سردرگمیهای کشف هویت و تمایلات جنسی میپردازد که در کالبد پرترهای مثبت و متفاوت از قدرت دوستی زنانه ظهور میکند. “دانیلا هاکولینن” (Daniela Hakulinen) و “آیلونا آتی” (Ilona Ahti) نویسندگان فیلمنامه این فیلم به صورت مدوام قهرمانان نوجوان این فیلم را پیچیده معرفی میکنند و “آلی هاآپاسالو” به جای زیباییشناختی زنانگی دخترانه، سعی میکند آزمونها و مصیبتهای آنها را با شور و نشاط از دیدگاه خود آنها به تصویر بکشد. پس بی دلیل نیست که فیلم به یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس تبدیل شده است.
12. “سرزمین خدا” “GOD’S COUNTRY”
کارگردان: “جولیان هیگینز” (JULIAN HIGGINS) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 102 دقیقه
“ساندرا” (Sandra) (با بازی “تندی نیوتون” (Thandiwe Newton)) به شدت خسته است. او سالها درگیر تلاش (و شکست) برای راضی کردن مادرش بوده است که اخیراً درگذشته است و در عین حال در کالجی که مشغول تدریس است درگیر سیاست چالشبرانگیز و پویایی قدرت میشود. ضمناً هر کجا که میرود با سم نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و مردگرایی مواجه میشود. اما در نهایت خویشتنداری او در مواجه با دو شکارچی که به ملک او تجاوز میکنند مورد آزمایش قرار میگیرد. از این رو غم و اندوه و خشم او به نهایت میرسد. در واقع فیلم روند سوگواری و عزم یک زن برای جدی گرفته شدن و عدم تسلیم شدن او به محدودیتهای جامعه را مورد بررسی قرار میدهد.
“نیوتون” در نقش “ساندرا” در اولین فیلم تاثیرگذار “جولیان هیگینز” در مقام کارگردان به زیبایی میدرخشد. فیلمنامه این فیلم که توسط “هیگینز” و “شای اوگبونا” (Shaye Ogbonna) نوشته شده است به “نیوتون” فرصت خلق شخصیتی را میدهد که به طرز ماهرانهای دستکم گرفته شده و در عین حال پیچیده و باورپذیر است. “نیوتون” تقریباً تمام فریمهای فیلم را پر کرده است، نمای نزدیک از چهره آرام و غمگین او، نا امیدی و تنش روح انسانی را نشان میدهد که به آخر خط رسیده است. او همچنان خونسرد و آرام باقی میماند و هیچ وقت تمایلی به تسلیم شدن ندارد. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است که باید تماشا کنید.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای دارن آرنوفسکی (ردهبندی بر اساس امتیاز راتن تومیتوز)
11. “موفق باشید، لئو گراند” ” GOOD LUCK TO YOU, LEO GRANDE “
کارگردان: “سوفی هاید” (SOPHIE HYDE) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 97 دقیقه
“نانسی استوکس” (Nancy Stokes) (با بازی “اما تامپسون” (Emma Thompson)) رابطه جنسی را بلد نیست. زیرا “نانسی” این معلم بازنشسته مدرسه، هرگز تجربهای در این زمینه نداشته است؛ اما بالاخره مصمم است که کاری انجام دهد. او برای این کار نقشه میکشد، نقشه او شامل اقامت در اتاق یک هتل ناشناس و برقراری رابطه جنسی با یک کارگر جنسی جوان که خود را “لئو گرانده” (Leo Grande) (با بازی “داریل مککورمک” (Daryl McCormack)) نامیده، میشود. “لئو” با اعتماد به نفس و خوشاخلاق است و به خوب بودن در کارش افتخار میکند. در ضمن گویا او مجذوب نانسی شده است، حقیقتی که “نانسی” را در طول با هم بودن شگفتزده میکند.
“سوفی هاید” (کارگردان فیلمهای” 52 Tuesdays” و ” ANIMALS “) با این کمدی جذاب و دوستداشتنی در مورد ارتباطات واقعی انسانی، مثبتاندیشی جنسی و لذت زنانه به “جشنواره فیلم ساندنس” برمیگردد. “مککورمک” نیز در نقش “لئو گراندی” شوخ و دلسوز به زیبایی در این فیلم میدرخشد. در واقع این فیلم حاصل هنرنمایی “مککورمک”، رابطه بینظیر او با “نانسی” پیچیده، کارگردانی هنرمندانه “هاید” و فیلمبرداری دقیق “برایان میسون” (Bryan Mason) است. این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است، توسط “کتی برند” (Katy Brand) نوشته شده است، و تعادل کاملی بین طنز جانبدارانه و مطالعه صمیمانه هنر خودپذیرشی برقرار میکند.
10. “اتفاق” “HAPPENING”
کارگردان: “آدری دیوان” (AUDREY DIWAN) – زبان: فرانسوی – مدت زمان: 100 دقیقه
“آنی” (Anne) یک دانشجوی جوان و آیندهدار فرانسوی است که در سال 1963 از شنیدن خبر بارداری خود غمگین میشود. او فوراً میخواهد جنین خود را سقط کند، اما پزشکش در مورد قوانین سختگیرانه بر علیه سقط جنین و یا کمک به آن هشدار میدهد. در عین حال تلاشهای او برای ارتباط با نزدیکترین دوستانش با عصبانیت رد میشود. “آنی” بعد از گذشت چندین هفته به دلیل عدم پشتیبانی و دسترسی به امکانات مورد نظرش، بیش از پیش مستاصل میشود و هر لحظه به دنبال وسیلهای ممکن برای پایان دادن به بارداری ناخواستهاش به امید بازپس گیری آیندهای که سخت برای آن جنگیده است، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.
“دیوان” این فیلم را با اقتباس از خاطرات “آنی ارنو” (Annie Ernaux) در قالب اثری که با حس و حال انکارناپذیر لحظه حال طنینانداز میشود، ساخته است. فیلم” Happening” هرگز به شدت احساسی نمیشود، بلکه مستقیماً و به صورت گرافیکی خطرات و عواقب شرمآور جستجوی “آنی” را به تصویر میکشد و به شدت بر بیتفاوتی طاقتفرسای اطرافیان “آنی” تاکید میکند. “آناماریا وارتولومئی” (Anamaria Vartolomei) در نقش “آنی” آنچنان بیامان بر خواسته خود اصرار میورزد و ما را در یقین شخصیت خود غرق میکند؛ که ما نیز مطمئن میشویم که شکست او در پایان دادن به بارداریاش، مطمئناً پایان زندگی او نیز خواهد بود.
9. “کلوندایک” “KLONDIKE”
کارگردان: “ماریانا ار گورباخ” (MARYNA ER GORBACH) – زبان: اوکراینی – مدت زمان: 100 دقیقه
“ایرکا” (Irka) و “تولیک” (Tolik) که در انتظار تولد فرزندی هستند در ژوئیه 2014 در منطقه “دونتسک” در شرق اوکراین در نزدیکی مرز روسیه زندگی میکنند. منطقهای که در روزهای اولیه “جنگ دونباس” (Donbas war) مورد مناقشه بوده است. اما انتظار عصبی آنها برای تولد اولین فرزندشان به خشم تبدیل میشود، زیرا سقوط هواپیمای MH17 تنش ممنوعه روستای آنها را افزایش میدهد. لاشه هواپیمای سرنگون شده و رژه عزادارانی که در حال ورود به این منطقه هستند، بر آسیب سورئال این لحظات تاکید دارند.
در حالی که دوستان جداییطلب “تولیک” انتظار دارند او به آنها ملحق شود. برادر “ایرکا” از سوءظن اینکه این زوج به اوکراین خیانت کردهاند، ناراحت و خشمگین است. “ایرکا” حتی زمانی که روستا توسط نیروهای مسلح محاصره میشود، از تخلیه روستا امتناع میورزد و سعی میکند بین شوهر و برادرش صلح برقرار کند و از آنها میخواهد که خانه بمبگذاری شده خود را تعمیر کنند.
در واقع “ماریانا ار گورباخ” در مقام نویسنده و کارگردان این فیلم، قصیدهای معنادار و همدلانه درباره تابآوری میآفریند. زیرا فیلم ” KLONDIKE ” به طرز عجیبی بلاتکلیفی این زوج به دلیل زندگی در یک منطقه جنگی را به تصویر میکشد. دوربین سعی میکند آسیبهای وارده به روستا و خانههای آن را ثبت کند و در عین حال نشان میدهد که ساختار زندگی آنها برای همیشه تغییر کرده است.
8. “لنور هرگز نمیمیرد” ” LEONOR WILL NEVER DIE”
کارگردان: “مارتینا رامیرز اسکوبار” (MARTIKA RAMIREZ ESCOBAR) – زبان: فیلیپینی – مدت زمان: 99 دقیقه
“لئونور ریس” (Leonor Reyes) زمانی یکی از بازیگران اصلی صنعت فیلم فیلیپین بوده است، زیرا مجموعهای از فیلمهای اکشن را با موفقیت اکران کرده است؛ اما اکنون کار او به جایی رسیده که خانوادهاش برای پرداخت صورتحسابها مشکل دارند. وقتی “لئونور” تبلیغات را به امید پیدا کردن یک فیلمنامه خوب میخواند، به فیلمنامهای ناتمام برمیخورد که در مورد تلاش “رونوالدو” (Ronwaldo) جوان و نجیب برای گرفتن انتقام قتل برادرش به دست اراذل و اوباش است. در حالی که تخیل او تا حدی زمینه را برای فرارش از واقعیت فراهم میکند، او پس از تصادف در مسیر تلویزیون به کما میرود و وارد دنیای ناقص فیلم میشود. حال “لئونور” میتواند رام نشدهترین رویاهای خود را به طور مستقیم بازی کند و پایان عالی داستان خود را رقم بزند.
در واقع “مارتینا رامیرز اسکوبار” نویسنده و کارگردان این فیلم در اولین اثر بلند سینمایی خود، عشق زیبای خود به سینما را از طریق فرم هتاکانه فیلم و نقش اصلی چشمان حیرتزده و دوستداشتنی “شیلا فرنسیسکو” (Sheila Francisco) ابراز میکند. “رامیرز اسکوبار” در اینجا ترکیبی موفق از ماجراهای جنونآمیز، بازآفرینیهای دورهای شگفتانگیز و داستان سراییهای خودکاوانه را سرهم میکند و داستان را در قالب احساسات واقعی خانوادهای که به طور ناگهانی از هم پاشیدهاند، خلق میکند. داستانی که یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم درام که توسط کارگردانهای دنیای سینمایی مارول ساخته شدهاند
7. “رستاخیز” “RESURRECTION”
کارگردان: “اندرو سمانس” (ANDREW SEMANS) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 103 دقیقه
“مارگارت” (Margaret) (با بازی “ربکا هال” (Rebecca Hall)) یک زندگی موفق و منظم دارد و خواستههای شغلی زندگی پرمشغله خود را با تک فرزندی و دختر مستقلش “ابی” (Abbie) کاملاً متعادل کرده است. اما وقتی به مردی آشنا میرسد و سایهای ناخواسته از زندگی گذشتهاش بر روی او سنگینی میکند، این تعادل دقیق به هم میخورد. “مارگارت” بعد از مدت کوتاهی دوباره با آن مرد روبرو میشود. خیلی زود “مارگارت” “دیوید” (David) (با بازی “تیم راث” (Tim Roth)) را در هر جایی میبیند؛ به همین دلیل به نظر میرسد ملاقاتهای آنها چیزی جز یک تصادف است. “مارگارت” سعی میکند با ترس فزاینده خود مبارزه کند و با هیولایی که بیش از دو دهه از آن فراری بوده است، روبرو شود و کار ناتمام خود را به پایان برساند.
در اینجا “اندرو سمانس” در مقام نویسنده و کارگردان، فیلمی سورئال و عمیقاً آزاردهنده ساخته است که درام و وحشت را در هم میآمیزد تا به طرز ماهرانهای کابوسی را کشف کند که بیش از حد واقعی به نظر میرسد. “هال” به طرز ماهرانهای به ترس “مارگارت” عینیت میبخشد؛ در حالی که دنیای کاملاً تحت کنترل او از هم فروپاشیده و “دیوید راث” به طرز شیطانی فرش را از زیر پای او بیرون میکشد. در واقع فیلم “رستاخیز” نوید کندوکاو وحشیانه گذشتهای گریزناپذیر را میدهد و همین موضوع آن را به یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس تبدیل میکند.
6. “چوب تیز” “SHARP STICK”
کارگردان: “لینا دانم” (LENA DUNHAM) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 86 دقیقه
“سارا جو” (Sarah Jo) 26 ساله احساساتی و سادهلوح به همراه خواهر اینفلوئنسر و مادر سرخوردهاش در یک مجتموع آپارتمانی در لسآنجلس زندگی میکند. در ضمن او مراقب فوقالعادهای برای “زک” (Zach) است، “زک” کودکی است که مبتلا به ناتوانی ذهنی است. “سارا جو” که شدیداً مشتاق است باکرگی خود را از دست بدهد، وارد رابطه با پدر کندذهن اما مهربان “زک” به نام “جاش” (Josh) میشود. “سارا جو” در پی این رابطه محکوم به فنا، همچنان که خود را وقف تجربه تمام جنبههای جنسی که برای مدتی طولانی از تجربه آن محروم بوده است میکند، با دلشکستگی نیز دست و پنجه نرم میکند.
“لینا دانم” با ساخت این اثر پس از 11 سال از ساخت فیلم” Tiny Furniture ” نشان داده که دوباره به عنوان یکی از صداهای اصلی سینمای مستقل به صحنه بازگشته است. “دانم” در این فیلم با رویکردی تزلزلناپذیر و تحریکآمیز، آسیبپذیری شخصیتهایی که رویاها و انتظاراتشان دستنیافتنی است را مورد بررسی قرار میدهد. در اینجا “دانم” از طریق “سارا جو” که برای مدتی طولانی تنها به واسطه آسیببهایی که در گذشته متحمل شده تعریف شده است، اظهاراتی جسورانه را در مورد مثبت بودن بدن و جنسیت ارائه میدهد. در واقع فیلم با طنز و صمیمیت خانواده را بازتعریف میکند و تفاوتها را میستاید، زیرا مسیر یک زن جوان را برای کشف خود دنبال میکند.
5. “چیزی در میان کثافت” “SOMETHING IN THE DIRT”
کارگردانان: “جاستین بنسون” (JUSTIN BENSON) -“آرون مورهد” (AARON MOORHEAD) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 116 دقیقه
“لوای” (Levi) پس از پیدا کردن تصادفی یک منظره آپارتمانی بدون اجاره که به تپههای هالیوود دید ندارد، برای کامل کردن اثرش و فرار از لسآنجلس شلوغ، پا به این آپارتمان میگذارد. او به سرعت با همسایه جدیدش “جان” (John) رابطه برقرار میکند و همانند دوستان قدیمی زیر آسمان درخشان و پردود شهر به درد دل میپردازند. یک روز “لوای” و “جان” اتفاقی غیرممکن را در یکی از آپارتمانها مشاهده میکنند. آنها در ابتدا وحشتزده میشوند، اما خیلی زود متوجه میشوند که این اتفاق ممکن است زندگی آنها را تغییر داده و آنها را به هدفشان برساند. حال این دو که برق دلار چشمانشان را کور کرده است به هر شکلی میخواهند ماوراءطبیعی را ثابت کنند.
“آرون مورهد” و “جاستین بنسون” بچههای شگفتانگیز DIY با این اثر برای اولین بار در “جشنواره فیلم ساندنس” شرکت میکنند. کارگردانی، تدوین، نویسندگی (بنسون) و فیلمبرداری (مورهد) این فیلم مشترکاً برعهده هر دوی آنها است. در ضمن آنها در این فیلم ناطق علمی تخیلی همبازی هم هستند. رابطه عجیب و غریب آنها روی صحنه و فیلمنامه میدرخشد، زیرا این دو فرد منزوی و مستاصل، یکدیگر را به سمت کرمچالهها و دوری از واقعیت تحریک میکنند. در واقع فیلم، که از از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است، داستانی از این دنیای توهمزده را روایت میکند، جایی که هر پاسخ قابل تصور، تنها با یک جستجوی گوگل قابل دستیابی است.
4. “بدترین فرد در جهان” (THE WORST PERSON IN THE WORLD)
کارگردان: “یواخیم ترییر” (JOACHIM TRIER) – زبان: نروژی – مدت زمان: 127 دقیقه
“جولی” (Julie) جوان، زیبا و باهوش است و دقیقاً نمیداند که در یک شغل یا شریک زندگی به دنبال چه چیزی است. او یک شب با “آکسل” (Aksel) یک رماننویس مشهور گرافیکی که 15 سال از او بزرگتر است آشنا میشود و آنها به سرعت عاشق هم میشوند. اما “جولی” همچنان متحیر است و مطمئن نیست که میخواهد تا آخر عمر با “آکسل” باشد، به همین دلیل با یک باریستای قهوه به نام “ایویند” (Eivind) که او نیز با کسی دیگری در رابطه است، ملاقات میکند. “جولی” نه تنها باید بین دو مرد انتخاب کند، بلکه باید ببیند که کیست و میخواهد چه کسی باشد.
در واقع “یواخیم ترییر” در آخرین بخش از سهگانه اسلو خود درباره زندگی معاصر در پایتخت نروژ، لحظهای خاص از زندگی را به زیبایی به تصویر میکشد که در آن انرژی ناآرام قابلیتهای بی حد و حصر جوانی با احساس مالیخولیایی ترکیب میشود و باعث میشود که شما با خود بیاندیشید که احتمالاً باید همه اینها را تاکنون فهمیده باشید. در حقیقت یکی از بهیاد ماندنیترین لحظات تاریخ سینمای اخیر در فیلم “بدترین فرد جهان”؛ غوغای وجودی در مورد سرسختترین فردی که ممکن است ملاقات کنید در وجود شما راه میاندازد و آن کسی نیست جز خودتان.
همچنین بخوانید: 20 فیلم جذاب و دیدنی در فستیوال ساندنس 2021
3. “وقتی نجات دنیا را تمام میکنی” (WHEN YOU FINISH SAVING THE WORLD)
کارگردان: “جسی آیزنبرگ” (JESSE EISENBERG) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 88 دقیقه
“زیگی” دانشآموز دبیرستانی از استودیوی اتاق خواب خود آهنگهای اصلی فولک-راک را برای طرفدارانش به صورت آنلاین اجرا میکند. این امر باعث میشود معنا و مفهوم مادر سختگیر و رسمی او به نام “اولین” (Evelyn) که یک پناهگاه را برای بازماندگان خشونت خانگی اداره میکند، مبهم شود. در حالی که “زیگی” تلاش میکند تا با ساخت موسیقی کمتر bubblegum و بیشتر سیاسی، همکلاسی اجتماعی خود یعنی “لیلا” (Lila) را تحت تاثیر قرار دهد؛ “اولین” با “انجی” (Angie) و پسر نوجوانش “کایلی” (Kyle) هنگامی که آنها به مرکز او پناه میبرند، آشنا میشود. او با مشاهده رابطه گرم و صمیمی بین این دو و عدم وجود این رابطه بین خود و پسرش، تصمیم میگیرد “کایلی” را برخلاف غرایزش زیر بال و پر خود بگیرد.
این فیلم دقت بالای “جسی آینبرگ” را در کارگردانی نشان میدهد و از نظر زیباییشناختی کاملاً خوشایند است. پروژه صوتی “جسی آیزنبرگ” که به همین نام است و از این فیلم اقتباس شده است، داستان مادر و پسری را روایت میکند که ارزشهای یکدیگر را درک نمیکنند. فیلم “وقت نجات دنیا را تمام میکنی” با طنز ملایم و دیالوگهای بینقصش، گوشهای از شهرت اینترنتی و فعالیتهای جوانان را منعکس میکند. در ضمن فیلم روایتگر داستان ماندگار والدین و فرزندانی است که سعی دارند شکاف بین نسلی که آنها را از هم جدا کرده است، پر کنند. حتما این فیلم را تماشا کنید چون یکی از از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است.
2. “دیده بان” “WATCHER “
کارگردان: “کلوی اوکونو” (CHLOE OKUNO) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 91 دقیقه
“جولیا” (Julia) بعد از اینکه شوهرش برای دریافت شغلی جدید به رومانی زادگاه خانوادگیاش میرود، به او ملحق میشود. او اخیراً حرفه بازیگری را رها کرده و معمولاً تنها و بیکار است. یک شب در حالی که از پنجره مردم را نگاه میکند، چهرهای مبهم را در ساختمان مجاور میبیند و احساس میکند که این فرد به او نگاه میکند. کمی بعد، زمانی که “جولیا” در یک سینمای محلی تنهاست، دلهره میگیرد و مطمئن میشود که کسی او را دنبال میکند. آیا این فرد ممکن است همان همسایه ناشناس باشد؟ در عین حال خبر میرسد که یک قاتل زنجیرهای به نام “عنکبوت” (The Spider) در شهر پیدا شده است.
“کلوی اوکونو” کارگردان و “بنجامین کرک نیلسون” (Benjamin Kirk Nielsen) فیلمبردار در این فیلم با استفاده از خیابانهای تقریباً خالی بخارست و انبوه آپارتمانهای مجلل، ترکیبی را خلق میکنند که در عین بدیع بودن، پریشانکننده است. گویا هر سایهای پوششی برای خطرات احتمالی قریبالوقوع است. اما فیلم”دیده بان” در زیر تنش دیدگاه هیپنوتیزموار کارگردان، تصویری ساده و زیبا از یک زن را به نمایش میگذارد که باید به صورت آنی تصمیم بگیرد آیا به احساس خود در مورد تهدید احتمالی اعتماد کند یا خیر. “مایکا مونرو” (Maika Monroe) ناراحتی عصبی “جولیا” را به وضوح انتقال میدهد، زیرا هیچ کس احساسات و شهود او را جدی نمیگیرد و او همچنان سردرگم است. همین حساسیتها فیلم را به یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس تبدیل میکند.
1. “تو تنها نخواهی بود” (YOU WON’T BE ALONE)
کارگردان: “گوران استولفسکی” (GORAN STOLEVSKI) – زبان: انگلیسی – مدت زمان: 108 دقیقه
یک دختر جوان در یک دهکده کوهستانی منزوی در مقدونیه قرن نوزدهم از مادرش گرفته میشود و توسط روح باستانی تغییر شکل یافته، به یک جادوگر تبدیل میشود. جادوگر جوان که آواره و سرگردان به حال خود رها شده است با کنجکاوی و تعجب به دنیای طبیعی نگاه میکند. او پس از کشتن ناخواسته یک روستایی و به دست گرفتن جسد او، همچنان به زندگی در بین افراد مختلف ادامه میدهد و سالها در میان روستاییان زندگی میکند و رفتار آنها را مشاهده کرده و تقلید میکند؛ تا اینکه روح باستانی برمیگردد و آنها را به نقطه اول برمیگرداند.
اولین فیلم نویسنده و کارگردان استرالیایی مقدونیهای “گوران استولفسکی” به طرز عجیبی شباهتی به دیگر فیلمهای جادوگری ندارد. هنر و زیباییشناسی این فیلم، وحشت ماوراءالطبیعی (هیچ خبری از خون و خونریزی نیست) را با افسانههای شاعرانه در هم میآمیزد و باعث خلق تفکر احساسی در زندگی میشود که به صورت غیر منتظرهای عاطفی و عمیقاً انسانی است. حتی روح بدخواه باستانی که با رنج و تنهایی زاده شده است یک شخصیت لایهلایه دارد. جادوگر جوان (با بازی چندین بازیگر از جمله “نومی راپاس” (Noomi Rapace)، “آلیس آنگلرت” (Alice Englert)، “کارلوتو کوتا” (Carloto Cotta) و “سارا کلیموسکا” (Sara Klimoska)) به روحی متعالی اشاره دارد که در قالب زندگیهای متوالی – زن، مرد، مادر، فرزند و در کل انسان بودن را تجربه میکند. بدون شک این فیلم یکی از بهترین فیلمهای جشنواره ساندنس است که باید تماشا کنید.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها