شخصیتهای شرور و نترس انیمه که ترسی از مردن ندارند
شخصیتهای شرور و نترس انیمه آنقدر قدرتمندند که اصلاً نگران مرگ نیستند و یا میتوانند خودشان را دوباره زنده کنند. حتی آنهایی که فاقد قدرت هستند هم از مرگ استقبال کردهاند. اگرچه آنها تمام تلاش خود را میکنند تا اینگونه به نظر بیایند، ولی اکثر شرورها نترس نیستند. آنها فعالانه برای دوری از مرگ تلاش میکنند و نمیتوانند بر غریزه طبیعی خود برای زنده ماندن غلبه کنند. برخی از شرورها ترجیح میدهند از دور کار کنند و به زیردستان خود دستور میدهند که در خط مقدم بجنگند. برخی دیگر از اهداف خود دست میکشند و نمیخواهند جان خود را برای این هدف به خطر بیندازند. اما برخی موفق میشوند به اضطراب طاقت فرسایی که مرگ در پی دارد، غلبه کنند. آنها شرورانی هستند که به خاطر قدرت زیاد اصلاً نگران مرگ نیستند و برخی دیگر هم راههایی برای زنده کردن خود کشف کردهاند. در اینجا شخصیتهای شرور و نترس انیمه که ترسی از مردن ندارند را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
10. “سوکونا” در “جوجوتسو کایسن” (Jujutsu Kaisen) فقط به هرج و مرج فکر میکند
“سوکونا” بهعنوان یک انسان، قویترین جادوگر تاریخ با شخصیت سادیستی بود. اطلاعات کمی در مورد گذشته او در “جوجوتسو کایسن” وجود دارد، اما میتوان حدس زد که او تقریباً نترس بود. “سوکونا” بهعنوان یک روح نفرین شده، قدرتی قابل توجه و خونخواهی سیری ناپذیر از خود نشان میدهد و در عین حال هیچ ترسی هم ندارد.
پادشاه نفرینها آنقدر قدرتمند است که مرگ او را تهدید نمیکند. در عوض، به نظر میرسد که بیش از هرچیزی خواستار هرج و مرج است؛ در فرصتطلبانهترین زمان جای خود را با “یوجی” عوض میکند و در پی این اتفاق ویرانی بهجای میگذارد. “سوکونا” در طول نبردهای خود با افرادی مانند “جوگو” و “ماهوراگا” چیزی جز هیجان احساس نکرده است و یکی از شخصیتهای شرور و نترس انیمه است.
همچنین بخوانید: شخصیتهای عاشق رقصیدن در انیمه که طرفداران باید بشناسند
9. “اووگین” در “هانتر × هانتر” (Hunter × Hunter) مرگ را به تسلیم کردن دوستانش ترجیح میدهد
“اووگین” علیرغم حضور کوتاهی که در “هانتر × هانتر” داشت، تأثیر زیادی روی طرفداران گذاشت. او اولین عضو گروه بود که وارد عمل شد و جانوران سایه را با نیرویی بیرحمانه و فن “نن” نابود کرد. او برای نشان دادن قدرت گروه افسانهای فانتوم استفاده شد و در ذهن بینندگان این تردید را ایجاد کرد که آیا “کوراپیکا” واقعاً میتواند از عنکبوتها انتقام بگیرد.
بااینحال، “کوراپیکا” “نن” خود را طوری طراحی کرد که به طور ویژه گروه فانتوم را از بین ببرد و “اووگین” ثابت کرد که اصلاً شبیه “شکارچی چشمقرمز” نیست. “اووگین” درحالیکه زنجیر قضاوت “کوراپیکا” دور قلبش پیچیده شده بود، بهجای دادن اطلاعات در مورد سایر اعضای گروه، ترجیح داد بمیرد.
8. “ماکیشیما” در “سایکو-پاس” (PSYCHO-PASS) با خوش بینی در مورد اینکه رویایش ادامه خواهد داشت، درگذشت
“ماکیشیما” در “سایکو-پاس” معتقد بود که هدف وسیله را توجیه میکند. با وجود اینکه هدف او مسلماً قهرمانانه بود، ولی اقداماتش مرگبار و شنیع بود. “ماکیشیما” مصمم بود تا سیستم سیبل را از بین ببرد و فردگرایی را که قبل از قدرت گرفتن رژیم ستمگر وجود داشت، احیا کند. “ماکیشیما” با توجه به اینکه اهداف جنایتکارانهاش برای سیبل قابل کشف نبود، از زیر قتل و دستکاری در رفت.
او در نهایت توسط “کوگامی”، یک حریف شایسته، سرنگون شد. “کوگامی” هم مانند “ماکیشیما” از سیستم سیبل متنفر بود و امیدوار بود روزی آن را از بین ببرد؛ اما بدون استفاده از خشونت. “ماکیشیما” مرگش را به دست “کوگامی” پذیرفت، زیرا میدانست که “کوگامی” هم به اندازه خودش توانایی رسیدن به آن هدف را دارد.
7. “آسکلاد” در “حماسه وینلند” (Vinland Saga) برای پادشاهی که به او باور داشت، جانش را داد
“آسکلاد”، شخصیتی پیچیده و شگفتانگیز در “حماسه وینلند”، به یک اندازه قهرمان و شرور بود. او ناعادلانه “ثور” را کشت؛ اما همچنین از استعمار پادشاه ستمگر دانمارک در ولز جلوگیری کرد. “آسکلاد” بیشتر عمر خود را در جهان سرگردان بود و روستاها را غارت میکرد؛ درحالیکه منتظر بازگشت “آرتوریوس” افسانهای (یکی از رهبران نظامی بریتانیایی که باعث شکسن ساکسونها شد) بود.
اما در طی این راه، “آسکلاد” یک رهبر اصیل دیگر را کشف کرد که ارزش این را داشت که زندگیاش را برای او قربانی کند: شاهزاده کانوت. آخرین اقدامات “آسکلاد” شامل سر بریدن پادشاه دانمارک و مرگ مسالمت آمیز بود؛ با آگاهی از اینکه “کانوت” تاج را به دست میگیرد و برای جهانی صلح آمیزتر تلاش میکند.
6. “مادارا” در “ناروتو” (Naruto) راهی برای دور زدن مرگ پیدا میکند
“مادارا” اشتهای سیری ناپذیری برای دانش دارد و در نتیجه راه غلبه کردن بر مرگ را کشف میکند. “مادارا” بهعنوان یک “اوچیها” در “ناروتو” به مانگکیو شارینگان افسانهای و تواناییهای وحشتناک او شامل “ایزاناگی” دسترسی داشت. “ایزاناگی” یک “گنجوتسو” قدرتمند است که به فرد قدرت بازنویسی واقعیت را میدهد.
“مادارا” با آگاهی از اینکه احتمالاً در جریان مبارزه به ه”اشیراما” میبازد، “ایزاناگی” خود را طوری برنامهریزی کرد که پس از مرگش فعال شود و در نتیجه زنده شود. “مادارا” با دانستن این که مرگ دیگر پایان زندگی نبود، بدون ترس زندگی میکرد و آگاه بود که هر کسی که مانگکیو شارینگان داشته باشد میتواند او را به زندگی بازگرداند. همین موضوع او را به یکی از شخصیتهای شرور و نترس انیمه تبدیل کرد.
همچنین بخوانید: محبوبترین شخصیتهای مرد انیمه که باید انیمهشان را تماشا کنید
5. “کینگ بردلی” در “کیمیاگر تمامفلزی: برادری” (Fullmetal Alchemist: Brotherhood) با درک اینکه میتواند عشق را حس کند درگذشت
“کینگ بردلی” رهبر “آمستریس” و “هومونکولی” معروف به “خشم” بود. برخلاف دیگر “هومونکولیها”، “بردلی” در اصل انسانی بود که بدنش با سنگ فیلسوفی ساخته شده از روحهای خشمگین آمیخته شده بود. بنابراین، او جوهری خشمگین داشت که با رفتاری ظاهراً دوستانه و شاد پوشیده شده بود.
“بردلی” دارای قدرت، سرعت و حیلهگری باورنکردنی بود که او را از هر انسانی برتر میکرد. او برای تمام اشکال مبارزه آموزش دیده بود و افراد کمی بودند که بتوانند با “کینگ” رقابت کنند. “بردلی” از مرگ نمیترسید زیرا هیچ چیز او را تهدید نمیکرد. “بردلی” در آخرین لحظات خود در فیلم “کیمیاگر تمامفلزی: برادری” به همسر و فرزندش فکر کرد و جنبه دیگری از شخصیت شرور خود را نشان داد؛ جنبهای که توانایی حس عشق را دارد.
4. “بوروس” در “مرد تک مشتی” (One Punch Man) به دست یک حریف شایسته از دنیا رفت
“بوروس” در “مرد تک مشتی” یک بیگانه تسخیرکننده سیاره بود که با قدرت فوقالعاده خودش شکنجه شد. “بوروس” برای هر دشمنی بیش از حد قدرتمند بود و جهان را برای یافتن کسی که بتواند هیجان او را برای نبرد ارضا کند، جستجو میکرد. سفرهایش او را به “سایتاما” کشاند و این دو باهم درگیر مبارزهای شدید شدند و قدرت قابل توجه خود را به نمایش گذاشتند.
البته، “سایتاما” پیروز شد و “بوروس” بسیار راضی بود که به دست یک جنگجوی افسانهای بمیرد. ولی “بوروس” در لحظات آخر خود، فاش کرد که میدانست “سایتاما” حتی تلاش هم نمیکند و نمیتوانست به حقارت خودش نخندد. این بیگانه برای اولین بار در طول زندگی خود، ضعف را تجربه کرد.
3. “آستین قهرمان کش” در “آکادمی قهرمان من” (My Hero Academia) با کمال میل برای اعتقاداتش میمیرد
“آستین قهرمان کش” در “آکادمی قهرمان من” در کشتن قهرمانان حرفهای تخصص داشت وتا زمانی که به طرفدارها معرفی شد، 17 قهرمان معروف را کشته بود. در حقیقت، “آستین” چیزی بیشتر از یک روانی تشنه به خون بود و اغلب بین “شرور” و “ضد قهرمان” در نوسان بود.
“آستین” با ایدئولوژی شخصی خودش پیش میرفت و باور داشت کسانی که با هدف شهرت و پول به قهرمان تبدیل میشوند، ارزش این عنوان را ندارند. این یک خط فکری قابل درک بود که او را علیرغم روشهای بیرحمانهاش، به شخصیتی دوست داشتنی تبدیل کرده بود. اشتیاق “آستین” برای پاک کردن دنیا از قهرمانان دروغین، آنقدر تزلزل ناپذیر بود که او حاضر بود برای آرمان خود بمیرد. بنابراین حتما یکی از شخصیتهای شرور و نترس انیمه است.
2. “کاپیتان” در “هلسینگ” (Hellsing) میخواست بمیرد
“کاپیتان” گرگینهای از نژاد اصیل و یکی از معدود شخصیتها در “هلسینگ” بود که میتوانست با “آلوکارد” رقابت کند. درواقع، سرعت و قدرت او بیشتر از خونآشامها بود و او بهعنوان برگ برنده آلتیمیت میلنیوم شناخته شد. رفتار او به ندرت تغییر میکرد، او بدون توجه به موقعیت، رواقی باقی میماند و بینندگان را به این سؤال سوق میداد که آیا اصلاً چیزی احساس میکند یا خیر.
اگر ترسی هم در وجودش بود، او هرگز آن را نشان نمیداد. با این حال، “کاپیتان” در آخرین مبارزهاش دربرابر “سراس”، برای اولین بار لبخند زد و از احتمال مرگ خودش خوشحال شد. “کاپیتان” بدون شک میتوانست “سراس” را شکست دهد؛ ولی به او اجازه داد که او را بکشد و با اثبات اینکه از مرگ نمیترسید، به استقبال آن رفت.
همچنین بخوانید: بهترین شخصیتهای زن انیمههای جیبلی که باید آنها را بشناسید
1. “ساسوری” در “ناروتو” امیدوار بود که مرگ او را با خانوادهاش پیوند دهد
“ساسوری” یک “شینوبی” ماهر با استعداد دستکاری کردن عروسکها بود. این عضو “آکاتسوکی” در حوزه تخصصی خود، مرزهای آنچه در “ناروتو” “ممکن” تلقی میشد را گسترش داد. در طول اینکار، بدن خود را به یک عروسک تبدیل کرد. این موضوع او را به حریفی قدرتمند تبدیل کرد؛ درحالیکه علاوه بر آسیبناپذیری خود، صدها عروسک قدرتمند را به کار گرفت.
او دیگر انسان به نظر نمیرسید و طبیعتی بیرحم و بیاحساس نشان میداد. از این رو عجیب بود که “ساسوری” در آخرین لحظات خود، با انتخاب مرگ در دستان “ساکورا”، به دوران کودکی خود و زمانی که با والدینش گذرانده بود فکر کرد و با لبخندی بر لب مرد. بنابراین در لیست شخصیتهای شرور و نترس انیمه در صدر قرارگرفت.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (3)
دی 18, 1400
استین نمرد فقط بیهوش شد و دکترا نجات دادنش
پاسخ
دی 18, 1400
تو متن گفته شد برای اعتقاداتش میمیرد یعنی لازم باشه میمیره
پاسخ
دی 12, 1400
GUTS
پاسخ