بهترین کارگردان‌های انیمه با سبک بصری خاص خود که باید آن‌ها را بشناسید

ژانر انیمه محدودیت‌های داستان سرایی، شخصیت پردازی، انیمیشن و غیره را کنار می‌زند. هر ساله انیمه‌های مختلفی اکران می‌شوند که خیلی‌هایشان نادیده گرفته می‌شوند. به همین دلیل وقتی یک کارگردان بتواند در این بین خودش را نشان دهد هنر کرده. در دنیای انیمه اسم‌های مختلفی دیده می‌شود. اما بعضی از این کارگردان‌ها سبک هنری خاص خود را دارند. در این مقاله بهترین کارگردان‌های انیمه که سبک بصری خاص خود را داشتند به شما معرفی می‌کنیم. با پروشات همراه باشید.


10. ماساکی یوآسا (Masaaki Yuasa)

“ماساکی یوآسا” یکی از بهترین کارگردان‌های صنعت انیمه است که فیلم‌ها و سریال‌های انیمه زیبایی ساخت. آثار او به ماهیت انسان، روابط و آزادی می‌پردازد. در انیمه‌های او بدن انسان شکل‌های مختلف پیدا می‌کند، شخصیت‌ها عوض می‌شوند و رنگ‌ها به هم تبدیل می‌شوند. هر کدام از آثار او، مثل “لو روی دیوار” (Lu Over the Wall)، “موج خودت را بران” (Ride Your Wave) و “شب کوتاه است” (The Night is Short) یک تجربه بصری متفاوت هستند.

همچنین بخوانید: انیمه ناکجاآباد موعود و همه چیز درباره شخصیت اما که شاید برای طرفداران جالب باشد


9. ساتوشی کن (Satoshi Kon)

“ساتوشی کن” در سن 46 سالگی از دنیا رفت، اما به لطف آثار درخشانش هنوز از او صحبت می‌شود و یکی از بهترین کارگردان‌های انیمه است. بیشتر آثار او به هویت، پارانویا و قدرت رویاها می‌پردازند. “آبی تمام‌عیار” (Perfect Blue)، “پاپریکا” (Paprika) و “عامل پارانویا” (Paranoia Agent) از شاهکارهای او هستند که به فراق و درد اشاره می‌کنند. آثار دیگرش مثل “بازیگر هزاره” (Millennium Actress) و “پدرخوانده‌های توکیو” (Tokyo Godfathers) عناصر سورئال کمتری دارند.


8. هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki)

یکی از بهترین کارگردان‌های انیمه که پایه گذار استودیو جیبلی بود و در سراسر جهان شهرت دارد. او انیمه هایی مثل “شهر اشباح” (Spirited Away)، “شاهزاده مونونوکه” (Princess Mononoke) و “پونیو” (Ponyo) را ساخت که با شخصیت اصلی زن و مضامین مشترکشان شناخته شده هستند. آثار دیگرش مثل “باد برمی‌خیزد” (The Wind Rises) رئال‌تر هستند. به طور کلی انیمه‌های میازاکی شور و انرژی خاصی دارند.


7. مامورو هوسودا (Mamoru Hosoda)

یک کارگردان پرافتخار انیمه که که جدیدترین اثر او “بل” (Belle) شهرت خوبی داشت. با این وجود او اولین نفری است که یک فیلم “دیجیمون” (Digimon) ساخت. آثار هوسودا تکنولوژی، دنیای دیجیتال و ارتباط انسان با هوش مصنوعی را خوب نشان می‌دهند. انیمه‌های او پرجزئیات، دقیق و خوش رنگ هستند. شخصیت‌های او هم با انسان‌های واقعی مو نمی‌زنند.


6. هیدئاکی آنو (Hideaki Anno)

رزومه “هیدئاکی آنو” بر صنعت انیمه تأثیر خوبی دارد. “نئون جنسیس اونگلیون” (Neon Genesis Evangelion)، “گان باستر” (Gunbuster)، و “نادیا: راز آب آبی” (Nadia: Secret of Blue Water) از آثار او هستند. بیشتر انیمه های او فضای تاریکی دارند و انگار انیمه با تماشاگر سر جنگ دارد. البته همین موضوع سبک خاص او را پدید آورده است.

همچنین بخوانید: بهترین انیمه‌های ترسناک خونین که بیشتر درباره خون و خونریزی است


5. کاتسوهیرو اوتومو (Katsuhiro Otomo)

اوتومو یکی از بهترین کارگردان‌های انیمه است که به خاطر همکاری در مانگای “آکیرا” (Akira) و کارگردانی فیلم آن تا ابد شناخته شده می‌ماند. همین اثر به تنهایی شاهکار دنیای انیمه است. اما این کارگردان در آثار دیگری مثل “پسر بخار” (Steamboy)، “موشی‌شی” (Mushishi) و “ماجراجویی عجیب و غریب جوجو” (JoJo’s Bizarre Adventure) سبک خاص خود را نشان داد. دیالوگ‌های سنگین اوتومو و عناصر اکشن آن الهام بخش صدها اثر دیگر بود. این کارگردان جهان‌های ویران و قهرمان‌هایی با قدرت‌های اغراق آمیز را به جهان انیمه معرفی کرد.


4. مامورو اوشی (Mamoru Oshii)

“مامورو اوشی” اسم دیگری در صنعت انیمه است که با “روح در صدف” (Ghost in the Shell) در ژانر سایبرپانک انقلاب به پا کرد. حرفه اوشی گسترده است و او در ژانرهای مختلف انیمه ساخته است. از جمله انیمه های او مثل “لوپن 3” (Lupin III) و Urusei Yatsura دیدنی هستند. اوشی انسان و ماشین را با هم ترکیب می‌کند.


3. ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai)

شینکای همچنان در حال ساخت انیمه های درخشان است و اینطور که پیش می‌رود می‌تواند جا پای هایائو میازاکی” بگذارد. داستان‌های او شاید مثل میازاکی با مفاهیم فانتزی و ایده‌های ماورایی سروکار دارند، اما با وجود شخصیت‌های رئال و فضای آشنا واقعی‌تر به نظر می‌رسند. فیلم‌های او شخصیت‌های آسیب پذیری را نشان می‌دهند که دوست دارند از فضای آشنای خود فرار کنند. “نام تو” (Your Name)، “فرزند آب‌وهوا” (Weathering With You) و “باغ کلمات” (The Garden of Words) از جمله آثار او هستند.


2. شینیچیرو واتانابه (Shinichiro Watanabe)

“کابوی بیباپ” (Cowboy Bebop)، “دندی فضایی” (Space Dandy) و “سامورایی چامپلو” (Samurai Champloo) در ظاهر انیمه‌های متفاوت از ژانرهای مختلف به نظر می‌رسند، اما همه از زیر دست واتانابه بیرون آمده‌اند. بعضی از انیمه های او سرد و حساب‌شده‌تر هستند، درست مثل “ترور در رزونانس” (Terror in Resonance). با این وجود فضای کلی انیمه‌های او علمی تخیلی محسوب می‌شوند. سبک همیشه در اولویت قرار دارد، اما هرگز شخصیت‌ها را به زیر سایه خود نمی‌برد. واتانابه در صنعت انیمه حکم “ادگار رایت” (Edgar Wright) یا “کوئنتین تارانتینو” (Quentin Tarantino) را دارد.

همچنین بخوانید: حقیقت‌های تلخ دنیای انیمه که به عنوان طرفدار انیمه با آن مواجه می‌شوید


1. تزوکا اوسامو (Osamu Tezuka)

اوسامو در زمان فعالیت خود چنان تأثیر عمیقی بر صنعت انیمه گذاشت که برای همیشه از او به عنوان والت دیزنی ژاپن نام برده می‌شود. او تمام انتظارات را براورده کرد و تمام آثارش شخصیت‌های گرم و دوست داشتنی را نشان می‌دهند. بیشتر آثار او برای مخاطبین جوان‌تر ساخته شده‌اند. آثاری مثل “پسر فضایی” (Astro Boy) و “کیمبا شیر سفید” (Kimba the White Lion) هم برای تمام سنین مناسب هستند. اما حتی آثار مخصوص بزرگسالان، مثل “بلک جک” (Black Jack) هم با استقبال مواجه شدند.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم