پشت صحنه سریال “بازی مرکب” (Squid Game) و حقیقتهایی درباره آن
سریال “بازی مرکب” به خاطر داستان جذاب، طراحی خاص و شخصیتهای فراموش نشدنی در سراسر جهان محبوب شد. طراحی لباس، دیالوگهای به یادماندنی و طراحی صحنه از نقاط قوت این سریال هستند. از آنجاییکه این سریال دیدنی است پس پشت صحنه جالبی دارد. در اینجا حقیقتهایی درباره پشت صحنه سریال “بازی مرکب” را به شما میگوییم. با پروشات همراه باشید.
9. شخصیت سانگ-وو با اقتباس آزاد از گذشته کارگردان خلق شد

سانگ-وو یکی از باهوشترین شخصیتهای سریال است. گفته میشود این شخصیت با اقتباس از گذشته کارگردان طراحی شد. کارگردان و شخصیت هر دو به یک دانشگاه ممتاز میرفتند، اما شباهتهایشان به اینجا ختم نمیشود. به گفته کارگردان مادربزرگش در یک بازار کار میکرد، درست مثل بازار سانگ-وو. به همین دلیل این شخصیت واقعی از آب درآمده است.
همچنین بخوانید: حقیقتهای جالب درباره بازی مرکب که فقط کرهایها متوجه میشوند
8. کارگردان بعد از یک دهه فیلم را ساخت

کارگردان در مصاحبهای گفت فیلمنامه را در سال 2008 نوشت، اما آن زمان خانوادهاش بدهی زیادی داشتند. بنابراین او با الهام از بدهی خانواده و علاقهاش به کتابهای کمیک این داستان را نوشت. استودیوهای مختلف فیلمنامه را خشن میدانستند و به همین دلیل آن را رد کردند.
7. صحنه برخورد جی-هون و سائه-بیوک بداهه بود

سائه-بیوک در ابتدا یک شخصیت معمولی معرفی میشود که جی-هون تصادفاً با او روبرو میشود، وقتی او می افتد و قهوهاش میریزد، جی-هون به او کمک میکند. این صحنه با تکیه بر حالتهای چهره خلق شد و در یک شات آن جزئیات زیادی میبینیم. این صحنه تا حدی بداهه بود و به همین دلیل خوب از آب درآمد. اگر خوب دقت کنید متوجه میشوید که سائه-هوک صورتش را پنهان میکند. چون در حقیقت شانههایش از خنده تکان میخورند. این موضوع یکی از حقیقتهای جالب پشت صحنه سریال “بازی مرکب” است.
6. لباسها حساسیت ایجاد کردند

پوشیدن لباسهای شخصیتها اصلاً کار آسانی نبود و در صحنههای مربوط به خوابگاه شخصیتها به سختی تکان میخوردند. از آنجاییکه جنس لباسها از جنس لباسهای ورزشی قدیمی بود در بازیگران حساسیت ایجاد میکرد. حتی بعضی از آنها به خاطر حساسیت زیاد قرمز شده بودند. با این حال با وجود سختیها مجبور بودند تحمل کنند.
همچنین بخوانید: انیمههای مشابه سریال بازی مرکب (Squid Game) برای طرفداران این سریال
5. سریال قرار بود در اصل فیلم باشد

تصور این که این سریال زیبا در کمتر از دو ساعت به نمایش دربیاید سخت است، اما این مشکلی بود که کارگردان در ابتدا با آن مواجه بود. کارگردان دوست داشت از داستان خودش فیلم بسازد، اما به نظرش دو ساعت نمیتوانست تمام بازیها را پوشش دهد. خوشبختانه داستان به سریال تبدیل شد و کارگردان و گروهش توانستند داستانها و شخصیتهای دیگری اضافه کنند. شخصیت جون-هو اصلاً در فیلمنامه اصلی نبود.
4. تابوتها قرار است هدیه پایانی خالق به بازیکنها باشد

در “بازی مرکب” مرگهای مختلف دیده میشود و هر شخصیت با یک تابوت سیاه ربان پیچ روبرو میشود. در حقیقت این تابوت نمادی از ذهن کارگردان و نقشههای او برای بازیکنهاست. از آنجایی که او خودش را خدا میداند، باید به عنوان یک خدای بخشنده و مهربان به بازیکنهایش هدیه بدهد. بنابراین انگار این تابوت هدیه اوست که با ربان صورتی ترسناکتر میشود. انتخاب ربان صورتی روی تابوت سیاه با الهام از یونیفرم صورتی نگهبانها و ماسک سیاهشان خلق شد.
3. قرار بود نگهبانها یونیفرمهای پیشاهنگی بپوشند

قرار بود نگهبانها به جای لباسهای صورتی پررنگ یونیفرمهای پیشاهنگی بپوشند. از آنجاییکه این لباس چهره و هیکل شخصیتها را نشان میداد و دیگر شبیه مورچههای کلنی به نظر نمیرسیدند، بنابراین لباسها عوض شد. کارگردان به این نتیجه رسید که بهترین راه برای پوشاندن هیکل آنها همین لباسهای صورتی بود. بنابراین میتوانستند سرشان را هم پنهان کنند.
2. در انتهای دیگر طناب کشی یک ماشین قرار داشت

اگر تعجب کردید که چرا در صحنه طناب کشی حالت شخصیتها واقعی است، دلیلش این است ک در طرف دیگر یک ماشین قرار داشت. طناب به ماشین بسته شده بود و به همین دلیل شخصیتها باید سخت تلاش میکردند تا طناب را بکشند. به طوری که بعد از آن صحنه حسابی خسته شدند. حتی بازیگرانی که قبلاً در فیلمهای اکشن حضور داشتند این صحنه را سختترین صحنه اکشن میدانستند.
همچنین بخوانید: سریال بازی مرکب (Squid Game) واقعاً براساس داستان واقعی ساخته شد؟
1. عوامل فیلم یک متخصص در زمینه تهیه تافی استخدام کردند

یکی از صحنههای جالب “بازی مرکب” صحنهای است که بازیکنها از داخل تافی شکلک دربیاورند. ضبط این صحنه اصلاً آسان نبود و آماده سازی برای این کار عوامل را اذیت کرد. بنابراین باید متخصصهای تافی میآوردند تا برای این صحنه صدها تافی آماده کنند. چون هم باید تافی حاضر میشد و هم از داخل آن شکلک بیرون میآوردند. جالبتر این که هر بازیگر دستیار خودش را داشت تا اگر تافی آب شد یا به تافی دیگری نیاز داشت، برایش بیاورد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها