صحنه‌های واقعی “برکینگ بد” (Breaking Bad) که شاید برای طرفداران جالب باشد

سریال “برکینگ بد” یکی از بهترین سریال‌های تلویزیونی بود که تماشاگران را میخکوب کرد. والتر وایت، معلم شیمی دبیرستان، بعد از ابتلا به سرطان برای نگهداری از خانواده‌اش هرکاری می‌کند. این سریال به خاطر جزئیات هوشمندانه‌اش تحسین شده و طرفداران زیادی دارد. بسیاری از صحنه‌های داستان به واقعیت نزدیک هستند و بسیاری هم به واقعیت شباهتی ندارند. در این مقاله صحنه‌های واقعی “برکینگ بد” که باورپذیر است و صحنه‌های باورنکردنی آن را معرفی می‌کنیم. با پروشات همراه باشید.

هشدار اسپویل*


15. واقعی: شخصیت جین

جین یکی از شخصیت‌های مهم سریال در فصل دوم است که شخصیتش در جریان داستان نقش مهمی دارد. تقلاهای او آنقدر باورکردنی است که سقوطش بیننده را ناراحت می‌کند. او واقعاً می‌خواهد شخصیتی هشیار و سالم باشد اما با چنان سرعت زیادی سقوط می‌کند که کاری از دست کسی برنمی آید. رابطه بیمار او با پدرش که بر احوال او تأثیر دارد او را به شخصیتی باورپذیر تبدیل می‌کند.

همچنین بخوانید: رتبه‌بندی ثروتمندترین شخصیت‌های سریال برکینگ بد (Breaking Bad)


14. غیرواقعی: مهمانی‌های ناتمام جسی

جسی بعد از قتل گیل خودش را در خانه حبس کرد تا با مهمانی‌های تمام نشدنی خاطرات بدش را فراموش کند. این بخش داستان باورکردنی است، اما خود مهمانی‌ها نه. به زودی خانه او با پاتوق غریبه‌ها تبدیل می‌شود که همه همدیگر را خبر می‌کنند و در خانه او هرکاری که دوست دارند انجام می‌دهند. از آنجایی که محله آرام و بی سروصداست بنابراین عجیب است که همسایه‌ها پلیس خبر نمی‌کنند. حتی اگر گاس خودش دست به کار نمی‌شد باز هم نفوذش بر قانون می‌توانست کارها را پیش ببرد.


13. واقعی: مشکلات والت با سیستم سلامت

بیشتر طرفداران سریال از همان قسمت‌های اول به این نتیجه رسیدند که همین داستان می‌توانست در چند کشور دیگر به جز آمریکا هم اتفاق بیفتد. چون شروع کننده داستان بیماری والت و مشکل مالی او بود. هزینه‌های سرسام آور درمان سرطان و ناکارآمد بودن سیستم سلامت او را به دنیای خلاف وارد کرد. به همین دلیل صحنه‌های ابتدایی داستان جز صحنه‌های واقعی “برکینگ بد” محسوب می‌شود.


12. غیرواقعی: انتقام پسرعموها

لئونل و مارکو، دو پسرعمو، از جمله بدترین و خطرناک‌ترین شخصیت‌های شرور سریال بودند. با این حال تلاش آنها برای گرفتن انتقام پسرعموی دیگرشان، توکو، باورکردنی نیست. آن‌ها مثل ماشین کشتار عمل می‌کنند. با خونسردی دست به قتل می‌زنند و در تعقیب و گریزها راحت فرار می‌کنند. مردن آنها گرچه رضایت بخش است، اما هانک را که یک آدم معمولی بود، به یک باره به قهرمان تبدیل می‌کند.


11. واقعی : بهبود هانک

بعد از تلاش لئونل و مارکو برای کشتن هانک او مجروح می‌شود. مراحل درمان و تلاش خودش برای این که دوباره روی دو پا راه برود، موفقیت آمیز است. تلاش‌های روحی و جسمی هانک و البته ارتباطش با ماری به سلامتش کمک می‌کند، اما در عین حال باید با بیمه کنار بیاید. مشکلات ماری با شرکت بیمه و پرداخت بیمارستان نشان می‌دهد که دنیای این داستان واقعی است. چون شرایطی است که خیلی‌ها با آن مواجه شده‌اند و همین موضوع صحنه‌های بیمارستان را به صحنه‌های واقعی “برکینگ بد” تبدیل می‌کند.

همچنین بخوانید: معرفی 15 سریال جذاب و دیدنی شبیه برکینگ بد (Breaking Bad)


10. غیرواقعی: از بین بردن مدارک ضبط شده توسط پلیس

صحنه نابود کردن مدارک لپ تاپ گاس یکی از بهترین نقشه‌های والت و جسی بود که البته یکی از بهترین نقشه‌های جنایی “برکینگ بد” محسوب می‌شود. از آنجایی که لپ تاپ پیش پلیس است، والت، جسی و مایک باید با یک آهنربای بزرگ آن را از راه دور از بین ببرند. این قسمت واقعی است، اما بردن آهنربا به اتاق مدارک و بعد فرار جسی و والت باورکردنی نیست. جالب اینجاست که آنها در صحنه جرم مدارکی به جا گذاشتند اما انگار هیچ کدام از این مدارک علیه آنها استفاده نشد.


9. واقعی: خانواده جدید جسی

جسی در ابتدای داستان می‌خواست با جین شروع تازه‌ای داشته باشد. بعد با آندریا آشنا شد و تصمیم گرفت با او و پسرش خانواده تازه‌ای بسازد. بنابراین عاشق شدن جسی و علاقه او به تشکیل خانواده باورکردنی است. هرچند تشکیل خانواده به معنای داشتن فرزند نیست، اما انگار جسی در کنار آندریا و پسرش می‌توانست گمشده خود را پیدا کند.


8. غیرواقعی: دعوای والت و گاس بر سر سرسپردگی جسی

هرچه سریال پیش می‌رود متوجه می‌شویم جسی فقط یک خرابکار نیست. بعد از پایان فصل چهارم سرسپردگی جسی به گروه آنقدر زیاد است که به جنگ بین والتر وایت و گاس تبدیل می‌شود. آن‌ها در این بین آنقدر همدیگر را فریب می‌دهند که دیگر چیزی تصادفی و باورکردنی به نظر نمی‌رسد. گاس برای به دست آوردن جسی او را در یک سرقت برنامه ریزی شده دخیل می‌کند تا حسی واکنش درست نشان دهد. والت هم برای پس گرفتن او بروک را مسموم می‌کند. چنین نقشه‌هایی می‌توانست بد پیش برود اما از آنجاییکه دو مغز متفکر آنها را برنامه ریزی می‌کردند موفق بودند.


7. واقعی: سواستفاده از کسب و کار برای پول شویی

بیشتر خلافکاران برای پولشویی سرمایه خود از کسب و کارهای قانونی سواستفاده می‌کنند تا با قانون به مشکل برنخورند. والتر و اسکایلر هم برای پولشویی کارواش محلی را می‌خرند. بنابراین وقتی بعداً گاس هم برای پولشویی همین کار را کرد طرفداران متوجه شدند که این ترفند بیشتر خلافکاران است.

همچنین بخوانید: رتبه‌بندی شخصیت‌های اصلی سریال بهتره با ساول تماس بگیری از بهترین تا بدترین


6. واقعی: حسادت وال به موفقیت شرکت قبلی‌اش

یکی از ویژگی‌های مهم والتر وایت عدم رضایت او از خودش است. این عدم رضایت نسبت به خودش و زندگی می‌تواند به کسب و کار قبلی‌اش هم مربوط باشد. چون بعد از این که از شرکت کوچکشان که با گرچن و الیوت راه اندازی کرده بود، خارج شد، آن شرکت به یک کسب و کار میلیون دلاری تبدیل شد. بیشتر مردم، در زمینه‌های آکادمیک یا علمی، به خاطر تصمیم گیری های کوچکشان خود را سرزنش می‌کنند. والت همیشه داستان تریسی هال را با داستان خودش مقایسه می‌کند. او با وجود خلق روشی برای ساخت الماس‌های مصنوعی به درآمد زیادی نرسید. بنابراین تصمیم‌های شخصی والت، که بخشی از آن به ارتباط عاطفی‌اش با گرچن هم مربوط است، یکی از بهترین صحنه‌های واقعی “برکینگ بد” را خلق می‌کند.


5. غیرواقعی: ماری و عادت دزدی

یکی از بهترین صحنه‌های داستان صحنه‌ای است که ماری از فروشگاه کفش می‌زدد و آن را با کفش کهنه خودش عوض می‌کند. این موضوع اعتیاد او به سرقت را نشان می‌دهد. او حتی حین گشتن دنبال خانه داستان‌هایی از خودش سرهم می‌کرد که او را به دردسر انداخت. با این که مشکلات ماری جدی بودند و می‌توانستند ادامه پیدا کنند اما ماری زود از شر آنها خلاص شد. در حالی که امکان داشت بارها دستگیر شود.


4. واقعی: مشکلات زناشویی و خیانت

گاهی اوقات رابطه‌های شاد به دروغ و مخفی کاری دچار می‌شوند. در حقیقت بیشتر وقت‌ها یک ازدواج به خاطر مشکلات به خیانت منجر می‌شود و افراد در خارج از چارچوب ازدواج به دنبال کمبودهای خود هستند. اسکایلر هم به خاطر دروغ والتر و انتقام از او به همکارش تد نزدیک می‌شود. با این حال این موضوع برای مخاطب شوکه کننده نیست و با او ارتباط برقرار می‌کنیم. در بیشتر وقت‌ها عدم گفتگو به مشکلات جدی منجر می‌شود. در اینجا هم مشکلات به خیانتی منجر می‌شود که زندگی هر دو را به دردسر انداخته و بار گناه را به همراه دارد.


3. غیرواقعی: نقش دونالد مارگولیس در سانحه هوایی

در پایان فصل 2 سانحه‌ای رخ می‌دهد که در گذشته هم اتفاق افتاده اما شاید در قرن بیستم باورکردنی نباشد. در حقیقت افراد دیگری هم هستند که می‌توانند بی توجهی یک کارمند را جبران کنند. در اینجا هم همکاران دونالد، پدر جین، می‌توانستند اشتباه او را جبران کنند و از حادثه جلوگیری کنند. بنابراین یک نفر نمی‌تواند تنها مسئول یک اتفاق مرگبار باشد و این موضوع باورکردنی نیست.

همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم‌های جنایی درباره مردم عادی که باید تماشا کنید


2. واقعی: کار در آزمایشگاه

باورتان شود یا نه آزمایشگاه‌های بزرگ واقعاً وجود دارند. بیشتر ارباب‌های مواد مخدر آزمایشگاه‌هایی بزرگ‌تر از این دارند که از همه پنهان می‌کنند. بنابراین آزمایشگاه گاس اصلاً مسخره نیست. این آزمایشگاه بخش منفی از یک خشک شویی است که کسی متوجه آن نمی‌شود.


1. غیرواقعی: داستان قمار

با این که به اسکایلر حق می‌دهیم برای پنهان کردن رفتار والت و پول‌های زیادش داستان قمار را سرهم کند، اما این داستان اصلاً باورکردنی نبود. چطور می‌شود یک نفر با قمار این همه پول به دست بیاورد؟ از آنجاییکه هیچکس نمی‌تواند هر هفته با قمار کلی پول به دست بیاورد بنابراین این داستان اصلاً باورکردنی نیست.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم