بهترین فیلمهای سال 2009 که اکنون کلاسیک شمرده میشوند
بهترین فیلمهای سال 2009 – بین شاهکار کوئنتین تارانتینو، یکی دیگر از فیلمهای احساسی پیکسار و یکی از مهیجترین فیلمهای جنگی، سال 2009 پر از آثار کلاسیک است. علیرغم شکست برخی پروژهها، این سال یکی از پربارترین سالها برای سینما در قرن 21 محسوب میشود.
فیلمهای زیادی در این سال وجود دارد که با وجود همه شکستهای صنعت سینما در آن زمان، اکنون میتوان آنها را کلاسیک در نظر گرفت. در لیست زیر بهترین فیلمهای سال 2009 را برایتان آماده کردهایم که میتوانید از تماشای آنها لذت ببرید؛ با پروشات همراه باشید.
10. نقطه کور – The Blind Side
واضح است که فیلم نقطه کور در ابتدای اکرانش بسیار موفق بود، زیرا در گیشه بیش از حد موفق عمل کرد و بیش از 300 میلیون دلار در سراسر جهان درآمد داشت؛ علاوهبر این، ساندرا بولاک برای بازی در نقش لی توهی برنده اسکار بهترین بازیگر زن شد.
این فیلم در اصل یک فیلم ورزشی است، اما داستانش به همان اندازه متوجه مایکل اوهر، بازیکن واقعی NFL و رابطه او با والدین فرزندخواندهاش، معطوف میشود. با داشتن عمق بیشتر نسبت به فیلمهای دیگر در ژانر ورزشی، نقطه کور تبدیل به یک فیلم کلاسیک شده که دیگر فیلمهای ورزشی آرزوی آن را دارند.
9. ربودهشده – Taken
اگرچه ربودهشده نمره پایینی از راتن تومیتوز دریافت کرد و منتقدان هم بعد از اکران نظرات بدی نسبت به آن داشتند، اما تماشاگران عادی آن را دوست دارند و هنوز هم تا امروز آن را تماشا میکنند. این فیلم به عنوان یک فیلم کلاسیک در نظر گرفته میشود، زیرا در 12 سال پس از اکران نقشهای زیادی را هم به عنوان الهام بخش برای فیلمهای دیگر و هم به عنوان یک کلاس سطح بالا برای ایمن ماندن در اروپا به عهده گرفته است.
ربودهشده فیلمی است که بسیاری از پدران در صورت تمایل به سفر میتوانند به فرزندان نوجوان خود نشان دهند. اما علاوه بر این، این یکی از بزرگترین فیلمهای اکشن دهه 2000 است که لیام نیسون را در 57 سالگی به یک بازی اکشن تبدیل کرد.
8. منطقه 9 – District 9
اگرچه برخی تصور میکنند که نیل بلومکامپ، نویسنده و کارگردان یک فیلم شگفتانگیز است اما از آن زمان تاکنون فیلمی تحسینبرانگیز یا مورد علاقه تماشاگران را کارگردانی نکرده است. منطقه 9 هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای علمی-تخیلی تاریخ سینما است. بودجه این فیلم از بسیاری از فیلمها ژانر خودش کمتر بود.
طرفداران از زمان اکران فیلم درخواست دنباله آن را داشتهاند و به نظر میرسد که بلاکمپ بالاخره به آن گوش میدهد. منطقه 9 همیشه یک داستان مستقل عالی بوده است و یکی از بهترین فیلمهای سال 2009 بهحساب میآید که باید آن را تماشا کنید.
7. مهلکه – The Hurt Locker
این فیلم جنگی یکی از دلخراشترین فیلمهایی است که تا بهحال ساخته شدهاست، داستان درباره یک تیم دفع مواد منفجره است که با تلفات روانی جنگ مبارزه میکنند. بین عملكرد متوقفكننده كار با مواد منفجره و زمان استراحت استرسزا در آن واحد، تعداد كمتری از فیلمهای جنگی دیگر میتوانند مانند این فیلم داستانی نفسگیر و مهیج را بهتصویر بکشند.
این فیلم تاریخساز شد، زیرا اولین فیلم کارگردانیشده توسط یک زن بود که برنده بهترین فیلم و بهترین کارگردانی در اسکار شد. فیلم مهلکه امروزه هم به همان اندازه مهم و دیدنی است که در زمان اکرانش بود.
6. واچمن – Watchmen
کارگردانی زک اسنایدر اقتباسی از نظر بصری تحسینبرانگیز و گیرا از کتاب کمیک ایجاد کرد و اثر پرطرفرداری را پدید آورد که هنوز هم دیدنی و سرگرمکننده است.
نه تنها واچمن را میتوان اولین فیلم ابرقهرمانی دانست، که میتوان آن را یک حماسه واقعی و تکرارنشدنی تلقی کرد. این فیلم سبک آثار زک اسنایدر را بدون اینکه بیش از حد خاکستری یا بیش از حد سبک باشد کاملاً بهتصویر کشید. این فیلم همچنین بهطور خلاصه روایتی را در مورد چندین ابرقهرمان بیان کرد بدون اینکه هیچ یک از آنها ابتدا به فیلم انفرادی خود نیاز داشته باشند. از این نظر، اسنایدر بهترین انتخاب برای کارگردانی لیگ عدالت بود.
5. بدن جنیفر – Jennifer’s Body
بدن جنیفر فیلمی بود که وقتی برای اولینبار اکران شد، نظرات ضد و نقیضی را به خود اختصاص داد. استودیو فیلم را برای پسران جوانی که طرفدار مگان فاکس بودند عرضه کرد، اما فیلم در واقع درباره انتقامجویی است که در پی انتقام جنیفر از مهاجمان مردش است.
این فیلم هنگامی که برای اولین بار در سال 2009 اکران شد، در گیشه عملکرد ضعیفی داشت، اما از آن به بعد به یک فیلم پرطرفدار تبدیل شد. همچنین هنگام اکران با انتقادات زیادی روبرو شد، اما منتقدان 180 فیلم را نیز روی این فیلم گذاشتند، زیرا این فیلم به یک “کلاسیک فراموششده فمینیستی” تبدیل شده است. و از آنجا که جنیفر دوجنسگرا است، بیشتر مورد علاقه جامعه LGBTQ+ قرار گرفته است.
4. گرانبها – Precious
فیلم گرانبها اثر دلخراشی است که شخصیت اصلی آن در مدرسهای ثبت نام میکند تا تحصیل کند و بتواند زندگی خود را تغییر دهد. با توجه به اینکه این شخصیت شانس خود را از دست داده است، بد رفتار میکند و بیسواد است. این فیلم یکی از دراماتیکترین و احساسیترین فیلمهای قرن 21 است که رنج فقر و بسیاری از مشکلات اجتماعی دیگر را بهخوبی نشان میدهد.
داستانپردازی گرانبها کاملاً بینظیر است، به شکلی که حتی بیاحساسترین بینندگان هم برای شخصیت اصلی اشک میریزد. این فیلم ممکن است از نظر بسیاری از آثار کلاسیک هیجانانگیز یا سرگرمکننده نباشد، اما یکی از بهترین فیلمهای سال 2009 است که باید حداقل یک بار دیدهشود.
3. بالا – Up
در اواسط دهه 2000، پیکسار با فیلمهای بچهگانه، قابل تامل و بالغ مانند Ratatouille و WALL-E در حال بازی بود، اما این استودیو دهه را با شاهکاری بهنام Up به پایان رساند. این انیمیشن داستان کارل و راسل را دنبال میکند که در یک خانه شناور متصل به بادکنکهای هلیومی در قلمرو ناشناختهای به سفر میروند.
طرح اولیه داستان فیلم مزخرف بهنظر میرسد، اما همانطور که پیکسار بهخاطر روایتهای دلچسب خود مشهور است، Up با اشک ریختن تمام مخاطبان در 10 دقیقه اول حتی جلوتر میرود. میراث فیلم در قالب مجموعه تلویزیونی نیز ادامه خواهد داشت و دیزنی پلاس قرار است اسپینآفی برای آن بسازد.
2. آواتار – Avatar
طولی نکشید که فیلم آواتار پرفروشترین فیلم تاریخ شد، رکوردی که این فیلم به مدت 10 سال حفظ کرد و با اکران فیلم Avengers: Endgame در سال 2019 از آن کنار رفت.
با این حال، این فیلم اخیراً دوباره اکران شد و مجددا به جایگاه اولیه خود بازگشت. این نشان میدهد که آواتار یکی از آثار کلاسیک ارزشمند برای مخاطبان است. فناوری CGI در این فیلم ممکن است در برابر فیلمهای مدرنتر مقاومت نکند، اما عملکرد مفهومی بالای آن به عنوان استعارهای از نحوه رفتار بشر با زمین هم هیجانانگیز است و هم بیانتها.
1. حرامزادههای لعنتی – Inglourious Basterds
اگر خوب فکر کنید، حرامزادههای لعنتی قالب تارانتینو را از بسیاری جهات شکست. این اولین درام بسیاری از دورههایی بود که کارگردان میساخت و این اولینبار بود که کارگردان تاریخ را نیز بازنویسی میکرد. در این فیلم تیم شکارچیان نازی برای کشتن آدولف هیتلر توطئه میکنند.
همانطور که تارانتینو با Pulp Fiction قصهگویی غیر خطی را به هالیوود معرفی کرد، از ساخت یک فیلم پرفروش با زبانهای مختلف نترسید و این فیلم را با چند زبان مختلف تولید کرد. این بازدهی دیدنی بود، زیرا پر از پیشرفتهترین شخصیتهای تارانتینو بود و جهان را با کریستوف والتز آشنا کرد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها