بهترین فیلمهای “کن لوچ” (KEN LOACH) که باید تماشا کنید و لذت ببرید
فیلمساز بریتانیایی “کنت چارلز لوچ” (Kenneth Charles Loach) در نیم قرن پیش فیلمهایی ساخته که تجربههای سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر را نشان داد. آقای لوچ از نمایشهای بی بی سی تا فیلمهای دریافت کننده جایزه کن سعی کرد مسائل سیاسی را به تصویر بکشد. درحالی که رسانههای راست گرا او را فیلمسازی غضبناک و کارهای او را مارکسیستی میدانند، او فیلمسازی آگاه است. او در حرفه 50 ساله خود یک کارگردان سیاسی بوده است. گرجه فیلمهای او به مسائل سیاسی محدود شدهاند، اما نمایش صادقانهای از طبقه کارگر را ارائه میدهد. در فیلمهای او فقرا قربانیهای بیچاره نیستند، بلکه آنها قشری فعال هستند که با فقر مبارزه میکنند. او روایتهای خطی را انتخاب میکند و صحنه به صحنه پیش میرود. “کن لوچ” به بازیگر فرصت کوتاهی میدهد تا برای هر صحنه آماده شوند و صحنه طبیعی باشد. از آنجایی که این بازیگر از سالهای 1990 فیلمهای خوبی ساخته در اینجا میخواهیم بهترین فیلمهای “کن لوچ” را به شما معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.
10. ریف-راف – RIFF-RAFF – 1991
بین اوایل سالهای 1970 و اواخر 1980 آقای لوچ با مشکلات متعدد خانوادگی و حرفهای روبرو شد (آثارش توقیف شدند). سپس با درام سیاسی “دستور مخفی” (Hidden Agenda) مرحله جدیدی از حرفهاش آغاز شد. اما این “ریف-راف” بود که آغازگر موج فیلمهای رئالیسم اجتماعی او شد. این فیلم به نوعی کمدی عاشقانه است و استیوی کارگری است که میخواهد یک بیمارستان ویران را به یک آپارتمان تبدیل کند. سپس با یک خواننده ناموفق به نام سوزان که اعتیاد دارد، آشنا میشود. در این فیلم “ریکی تاملینسون” (Ricky Tomlinson) در نقش اصلی اجرای درخشانی دارد و سیاستهای اقتصادی دوران تاچر را نشان میدهد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان که در آمریکا مورد توجه قرار گرفتند
9. سهم فرشتگان – THE ANGELS’ SHARE – 2012
عنوان فیلم به اصطلاحی اشاره دارد که معنیاش این است: مقدار ویسکی تبخیر شده در فرایند آماده شدن (2% در سال). این درام پر از طنز و رئالیسم اجتماعی است. چهار دوست تصمیم میگیرند ویسکی گرانقیمتی را که برای حراجی کنار گذاشته شده بود بدزدند. رابی، سردسته گروه، فقیر است و دوران کودکی سختی داشت. حالا هم باید مخارج دوست دختر باردارش را تأمین کند. این فیلم برخلاف آثار دیگر کارگردان بار معنایی سنگین ندارد. با این حال مثل همیشه عناصر رئالیسم اجتماعی و انسانی فیلم مانع تبدیل شدن آن به یک اثر ساده میشود.
8. نام من جو است – MY NAME IS JOE – 1998
جو به الکل اعتیاد داشت و حالا در حال ترک آن است. او مربی تیم فوتبال است و اعضای آن تیم مثل خانوادهاش هستند. او برای تأمین مخارج خود کارهای عجیب میکند و وقتی با یک مددکار به نام سارا آشنا میشود زندگیاش عوض میشود. هر دوی آنها سعی میکنند با گذشته سختشان کنار بیایند. برخلاف فیلمهای دیگر لوچ در اینجا یک شخصیت شرور هم هست که در قالب یک مواد فروش به فیلم وارد میشود. این فیلم بیشتر داستان ساده مرد خوبی است که با پستی و بلندیهای زندگی روبرو شده، نه یک نقد اجتماعی. با این حال نمایش احساسات واقعی و زنده آن را دیدنی میکند. لوچ شخصیتها و داستان عاشقانهای ساخته که عمیقاً ما را تحت تأثیر قرار میدهد و بنابراین یکی از بهترین فیلمهای “کن لوچ” است.
7. شانزده شیرین – SWEET SIXTEEN – 2002
“کن لوچ” بعد از اولین فیلم آمریکایی خود (نان و گلهای سرخ “Bread and Roses”) به سبک فیلمسازی قدیم خود برگشت و با نابازیگرها همکاری کرد. “پاول لاورتی” (Paul Laverty) برای این فیلم فیلمنامه ای نوشت که جایزه کن را به همراه داشت. داستان درباره نوجوانی به نام لئام است که مادرش در زندان به سر میبرد. وقتی مادر آزاد میشود لئام میخواهد او را در محیط آرامی بگذارد تا از دوست پسر معتاد و پدربزرگ ظالمش دور میشد. بنابراین فوراً به پول نیاز دارد و به دردسر می افتد. این داستان به لطف خودداری لوچ از احساسی کردن داستان و اجرای زیبای “مارتین کامپستون” (Martin Compston) دیدنی شده است. البته برای لذت بردن از داستان باید با لهجههای غلیظ و توهینهایی شخصیتها کنار بیایید.
6. بادی که کشتزار جو را تکان میدهد – THE WIND THAT SHAKES THE BARLEY – 2006
گرچه این فیلم جایزه نخل طلا را دریافت کرد و در گیشه هم موفق بود، اما به خاطر پرداختن به ارتش جمهوری خواه ایرلند با نقد شدید رسانههای بریتانیایی مواجه شد. از آنجاییکه در رسانههای بریتانیا هرگز به ایرلند اشاره نشده بنابراین این موضوع قابل درک است. این فیلم داستان یک پزشک جوان است که پس از مشاهده بی رحمیهای ارتش انگلستان به جمهوری خواهان ایرلند ملحق میشود. در اینجا هم کارگردان به تجربههای انسانی و مسائل سیاسی میپردازد و شخصیتها در محیطهای روستایی سالهای 1920 را نشان میدهد. تاکتیکهای استعماری بریتانیا در برخورد با ایرلند و کشورهای دیگر خوب به نمایش درمی آید.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای اتو پرمینگر (OTTO PREMINGER) که باید تماشا کنید
5. سنگ باران – RAINING STONES – 1993
یکی از شخصیتهای فیلم که از طبقه کارگر است میگوید: “وقتی کارگر باشی هفت روز هفته از آسمان سنگ میبارد.” این فیلم دومین همکاری لوچ با “جیم آلن” (Jim Allen) نمایشنامه نویس است. فیلم یکی از طنزترین صحنههای آغازین سینما را دارد: چند مرد میانسال بیکار تلاش میکنند گوسفندی را بدزدند و در قصابی بفروشند. داستان درباره باب ویلیامز است، یک لوله کش ماهر که با انجام کارهای عجیب و غریب میخواهد خرج و مخارج خانواده را تأمین کند. دختر هفت سالهاش به زودی مراسم عشای ربانی را در پیش دارد و باب باید یک پیراهن گرانقیمت برای او بخرد. فیلم هم مثل فیلمهای انسان گرای دیگر این کارگردان از شعار دادن دوری میکند. با این که دیدگاه کارگردان درباره سیستم سرمایه داری و مذهب مشخص است، اما شخصیتهایش را به کلیشه تبدیل نمیکند. با این حال عقاید سیاسی خود را از طریق پدرزن باب نشان میدهد.
4. زمین و آزادی – LAND AND FREEDOM – 1995
یک درام سیاسی پیچیده که داستان آن بین سالهای 1936 و 1937 و در دوران جنگ داخلی اسپانیا رخ میدهد. دیوید یک کمونیست است که تصمیم میگیرد در مبارزه با نیروهای فاشیست فرانکو مبارزه کند. بنابراین به گروهی از سربازان آمریکایی، ایرلندی و سربازانی از کشورهای دیگر اروپا که سلاح دارند ما مبارزه بلد نیستند، ملحق میشود. این فیلم هشداری علیه جنگ و ایدئولوژیهای افراطی است که نفرت را پرورش میدهد. بنابراین نمیتوان آن را رویارویی ارزشهای کمونیست و فاشیست دانست. چون درگیریهای داخلی بین ایدئولوژیهای مختلف است که فیلم را دیدنی میکند. سردرگمی دیوید زمانی مشخص میشود که به دختری به نام بیانکا در ارتش اسپانیا علاقه مند میشود. لوچ و “جیم آلن” با تکنیکهای خاص خود شرایط سیاسی را خوب به تصویر کشیدهاند. بنابراین “زمین و آزادی” یکی از بهترین فیلمهای “کن لوچ” با عناصر سیاسی است.
3. اینجانب، دانیل بلیک – I, DANIEL BLAKE – 2016
فیلمی از “کن لوچ” برنده نخل طلا که یادآور درام تلویزیونی او به نام “کتی به خانه بیا” (Cathy Come Home) است. این فیلم آخری همکاری لوچ با “پاول لاورتی” (Paul Laverty) نمایشنامه نویس است که در اینجا هم طبقه کارگر را نشان میدهد. داستان در نیوکاسل جریان دارد و درباره یک نجار مسن و ماهر به نام دانیل بلیک است. عناصر ناتورال، طنز و نگاه خاص کارگردان این فیلم را دیدنی میکند. با دیدن این اثر با فقرا همدردی میکنیم و از سیستم فاسد منزجر میشویم. فیلمهای لوچ همیشه به مبارزه یک نفر با دولت را نشان نمیدهند بلکه نگاه انسانی دارند. در اینجا هم دوستی بین دانیل و یک مادر مجرد به نام کتی نشان داده میشود. اجرای “دیو جانز” (Dave Johns) و “هیلی اسکوایرز” (Hayley Squires) فیلم را دیدنی میکند.
2. متأسفیم جا ماندی – SORRY WE MISSED YOU – 2019
یک فیلم زیبا درباره خانوادهای از طبقه کارگر که با اقتصاد و شرایط مالی دست و پنجه نرم میکنند. مشکل زمانی آغاز میشود که مرد خانواده، ریکی، در یک شرکت شروع به کار میکند. او برای تحویل بار ماشینش را میفروشد تا ون بخرد. گرچه همسرش ابی مخالف است اما مرد تصور میکند با این تصمیم زندگیشان بهتر میشود. ابی هم با اتوبوس به محل کار میرود. مشکلات آنها و فشاری که تحمل میکنند در محل کار و برخورد با دیگران خودش را نشان میدهد. از طرفی آنها یک پسر نوجوان و دختر بچه هم دارند. لوچ به خوبی توانسته بیچارگی و شرایط سخت آنها را نشان دهد. بنابراین فیلم یک اثر انسانی و دیدنی است که مشکلات سیاسی پس زمینه آن هم معلوم است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم کمدی-رمانتیک تماشایی که نباید از دست بدهید
1. قوش – KES – 1969
لوچ در دومین فیلم بلند خود به نام “قوش” رئالیسم را به اوج خود رساند. این فیلم اقتباسی از رمانی به نام «یک قوش برای یک نابکار» اثر “بری هاینز” داستان نوجوانی به نام بیلی است که از یک شعر معدنی میآید. او در مزرعه مجاور یک قوش پیدا میکند و به او تعلیم میدهد. بیلی که به قوش احترام میگذارد میگوید: “قوش ها اهلی نمیشوند و همینش آنها را جالب میکند.” با این حال او در جامعهای زندگی میکند که به خاطر پیشینه خانواده و فعالیتهایشان زیر ذره بین است. اجرای درخشان “دیوید بردلی” (David Bradley) در نقش بیلی و رئالیسم اجتماعی فیلم آن را به یک اثر ماندگار تبدیل میکند. بیلی در یکی از صحنهها میگوید: “قربان معلمها اصلاً به فکر ما نیستند. آنها فقط به ساعتهایشان نگاه میکنند تا ببینند چقدر از جلسه مانده.” این فیلم یکی از بهترین فیلمهای “کن لوچ” است که باید تماشا کنید.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها