بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین در سال‌های 2010 که باید تماشا کنید

نسل جدیدی از فیلمسازان فیلیپینی با انتخاب موضوعات داغ و ابزار مناسب بین جامعه و سینما پیوند تازه‌ای ایجاد کرده و موج جدیدی از فیلم‌های هنری خلق کرده‌اند که جز بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین است. آن‌ها با اشاره به تغییرات جامعه فیلیپین قواعد جدیدی برای این سینما خلق کرده‌اند. آن‌ها زبان سینما را به چالش کشیده و دستور زبان تازه‌ای برای خود خلق کرده‌اند تا به کمک آن مسائل اجتماعی را به رخ بکشند. حتی برای نمایش مسائل مهم کشور خود از زبان سینمایی سنتی استفاده کرده‌اند. در عین حال مراقبند تا سینما را به یک زمینه اصلی برای نقد اجتماعی تبدیل نکنند. سخت می‌توان این فیلمسازان را در یک طبقه بندی خاص جا داد. آن‌ها از متدهای مختلف کمک می‌گیرند. به لحاظ محتوا بدون این که قرض ورزی کنند از مسائل موجود در جامعه کمک می‌گیرند.

فیلمسازان فیلیپینی خود را ناظر جامعه می‌بینند، اما به گونه‌ای فیلم می‌سازند که از لحاظ هنری و تجاری مورداستقبال قرار می‌گیرد. تضاد موجود در فیلم‌های آنها جالب است. در چند سال اخیر فیلم‌های فیلیپینی در خارج از مرزهای خود محبوب شده‌اند. طی ده سال اخیر در فستیوال‌های مهم سینمایی مثل برلین، ونیز، کن، تورنتو و روتردام نمایش داده شده‌اند. این فیلمسازان از سینمای غرب الهام گرفته و در عین حال تلاش می‌کند تا تاثیرگذار باشد. رنج عنصر اصلی فیلم بوده و پایان بندی خوش هم در آن زیاد دیده می‌شود. با این وجود در اینجا می‌خواهیم بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین در سال‌های 2010 که باید تماشا کنید را به شما معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.


10. سرنوشت پالاوان – PALAWAN FATE – 2011

” اورائوس سولیتو” (Auraeus Solito) یک فیلمساز، فعال و تهیه کننده فیلیپینی است که موزیک ویدیو هم کارگردانی کرده است. پنجمین فیلم او روایت غیرخطی دارد. “سرنوشت پالاوان” براساس سه داستان محلی ساخته شده که فیلمساز از مادرش شنیده. این داستان‌ها به مضامین زندگی قبیله‌ای، مرگ و تولد دوباره می‌پردازد. مناظر جنگل و شخصت های پیچیده فیلم را دیدنی می‌کنند. در این جنگل انبوه روایت میان خواسته جنسی و عناصر فرهنگی در گذر است.

در این فیلم اروس با سنت‌های فرهنگی گره خورده و نشان می‌دهد که عمیق‌ترین عاشقانه‌ها در اصل معنوی هستند نه جنسی. گاهی اوقات حس می‌کنیم به یک دنیای متفاوت سفری جادویی داشته‌ایم و یعنی از هنر به نفعمان استفاده می‌کنیم. سولیتو جلوه‌های کوچک محبت کردن را نشان می‌دهد. مثل غرهای ریز یا لمس مو که در عمیق‌ترین لحظات بین دو نفر رخ می‌دهد. اگر به دنبال یک ملودرام معمولی هستید شاید از این فیلم لذت نبرید. این فیلم در فستیوال فیلم کم نامزد نخل شد. در فستیوال مستقل Cinemalaya در سال 2011 جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین موسیقی متن و بهترین صدا را دریافت کرد.

همچنین بخوانید: 12 فیلم آسیایی جذاب و دیدنی که بر فرهنگ عامه تأثیر گذاشتند


9. رحم تو – THY WOMB – 2012

“بریانته مندوزا” (Brillante Mendoza) در سال‌های 1980 در کالج هنرهای زیبا خواند و سپس در فیلم‌های فیلیپینی به عنوان طراح تولید کار کرد. در سال‌های 1990 به آگهی‌های تلویزیونی رفت و توانست در سال 2005 کمپانی تولید خود را بسازد. او برای ساخت فیلم برنامه‌ای نداشت تا اینکه کارگردانی فیلم “ماسور” (The Masseur – 2005) به او پیشنهاد شد. خودش تصور می‌کرد یک فیلم می‌سازد و بعد به کارگردانی آگهی برمی گردد، خوشبختانه اینطور نشد.

شالها (نورا اونور ” Nora Aunor”) یک قابله است و از آنجایی که خودش بچه دار نمی‌شود باید برای شوهرش یک زن پیدا کند. حالا طبق رسم و رسوم باید بند ناف‌های خشک را لای دستمال جمع کند. شاید داستان فیلم ساده به نظر برسد اما کارگردان آن را هنرمندانه به تصویر کشید. بنابراین می‌بیند که چطور یک کارگردان از یک داستان ساده فیلمی هنری خلق می‌کند. در فستیوال فیلم ونیز 2012 مندوزا و اونور هردو جایزه دریافت کردند.


8. تاندو، محبوب: فقرا برای چه به دنیا می‌آیند؟ – TONDO, BELOVED: TO WHAT ARE THE POOR BORN؟ – 2012

“جوئل مارانان” (Jewel Maranan) یک فیلمساز مستند، تهیه کننده و فیلمبردار است که اولین فیلم مستند او سختی زندگی مردم در منطقه تاندو را نشان می‌دهد. بنابراین با نمایش شیوه زندگی مردم و سختی‌ها با آنها همدردی هم می‌کند. مارانان از اینکه بگوید فقر نباید زمینه ساز مشکلات باشد، خجالت نمی‌کشد. بنابراین با خلق فیلم جذابی جامعه مدرن رو به رشد را نشان می‌دهد.

فیلمساز به ما نشان می‌دهد که هدف او بی طرفانه است و فقط قصد نمایش دارد نه حل مشکلات. ساختار و رویکرد فیلم مستقیم و یکسره است. مارانان در فستیوال فیلم مستند در سال 2013 جایزه گیلد ژاپن را به دست آورد. در سال 2012 هم جایزه گواد اوری‌ان را در بخش بهترین مستند دریافت کرد.


7. نورته، پایان تاریخ – NORTE, THE END OF HISTORY – 2013

“لاو دیاز” (Lav Diaz) با هنر خود سینمای فیلیپین را در سطح جهانی معرفی کرد. او فیلم‌هایی ساخته که در کشور خودش محبوب شده‌اند و به همان اندازه جهان شمول هستند. فیلم به مضامینی مثل مرگ، معنی زندگی، تنهایی، انزوا و ترکیب حقیقت و رؤیا در زندگی می‌پردازد. گرچه مدت زمان فیلم بیش از چهار ساعت است، اما از فیلم‌های قبلی‌اش مثل فیلم نه ساعته Heremias: Book One (2006) و فیلم ده و نیم ساعته Evolution of a Filipino Family (2004) کوتاه‌تر است.

“نورته، پایان تاریخ” تغییر زندگی سه نفر را نشان می‌دهد. روایت فیلم از ساختار فیلم‌های آشنا فاصله می‌کرد و سبک مستندگونه را دنبال می‌کند تا جایگاه بیننده به چالش کشیده شود. دیاز با انتظار مخاطب بازی کرده و با تحت تأثیر قرار دادن تخیل مخاطب از آن‌ها می‌خواهد تا با کلیشه‌ها مقابله کرده و فرضیات خود را زیرسوال ببرند. دیاز در جشنواره بین المللی فیلم سینیمانیلا در سال 2013 جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد.


6. ماریکینا – MARIQUINA – 2014

“میلو سوگوئکو” (Milo Sogueco) یک فیلمساز جوان فیلیپینی است و این فیلم او داستان ایملداست. او می خوهد برای پدر کفاشش که مرده کفش تهیه کند. فیلمساز در ساخت فیلم خلاقیت زیادی به خرج داده و موج و فرود آن دیدنی است. این فیلم مرثیه‌ای بر رنج‌های انسانی است. بنابراین داستان به آغاز و پایان داستان محدود نمی‌شود بلکه به آغاز و پایان احساسات می‌پردازد.

فیلمساز به روان همه شخصیت‌ها می‌پردازد. غم، امیدها و احساساتشان. اجراهای خوب، فیلمنامه موفق و کارگردانی این فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین تبدیل کرد. موضوع فیلم جدید نیست اما ساختار فیلم و رویکرد آن مؤثر و انسانی است. “باربی فورتزا” (Barbie Forteza) در فستیوال فیلم مستقل سینمالایا جایزه بهترین بازیگر مکمل زن را دریافت کرد. “بنجامین گونزالس” (Benjamin Gonzales) در جایزه منتقدین جوان سال 2015 جایزه بهترین تدوین را دریافت کرد.

همچنین بخوانید: انیمه های توقیف شده در چین و دلیل توقیف شدن آنها که شاید برایتان جالب باشد


5. آن سوی ابرها – ABOVE THE CLOUDS – 2014

“پپه دیوکنو” (Pepe Diokno) یکی از فیلمسازان معاصر سینمای فیلیپین است که فیلم Engkwentro (2009) او جایزه فستیوال فیلم ونیز را دریافت کرد. “آن سوی ابرها” درباره پسری است که در سیل والدینش را از دست داده. از آنجایی که سنش کم است تحت سرپرستی پدربزرگش قرار می‌گیرد. فیلم داستانی تاثیرگذار درباره خانواده‌ای است که اتفاق‌های بدی برایشان رخ داده است.

مشکلات خانوادگی در لایه‌های زیرین فیلم پنهان بوده و درباره آن صحبت نمی‌شود. اجراها دیدنی بوده و با هر عمل خود روحیات درونی شخصیت‌ها را نشان می‌دهند. سعی بر این است که داستان فیلم سطحی نشود و ما را عمیقاً تحت تأثیر بگذارد. دیونکو یک بشردوست است و باورهایش با سبک روایی‌اش سازگاری دارد. این فیلمساز توانسته از طریق رفتارها و حالات شخصیت‌ها حقیقت آنها را نشان دهد. فیلم در فستیوال بین المللی فیلم سنگاپور و فستیوال بین المللی فیلم توکیو در سال 2014 جایزه کسب کرد.


4. ماروز – MA’ROSA – 2016

فیلم دیگری از مندوزا دریاره فساد پلیس  و شرایط انسانی. ماروز با چهار فرزند و شوهرش در فقر زندگی می‌کند و مغازه کوچکی دارد. اما آنها به کارهای غیرقانونی دست می‌زنند و همین زندگی‌شان را به خطر می‌اندازد. روایت فیلم آمیزه‌ای از یک برنامه زنده و مستند است. مندوزا شرایط سختی را نشان می‌دهد که بر هنجارهای اجتماعی و اخلاقیات تأثیر می‌گذارد.

فضای تاریک فیلم هم ثابت می‌کند که چگونه در سازوکارهای سیاسی انسان فردی اهمیتش را از دست می‌دهد. طراحی صدا تجربه‌ای خلق می‌کند که هم واقعی است هم هنری. به گونه‌ای که با اجرای بازیگران و احساسات آنها در یک راستاست. “ژاکلین خوزه” (Jaclyn Jose) جایزه بهترین بازیگر فستیوال کن 2016 را دریافت کرد. مندوزا هم در فستیوال بین المللی فیلم خیخون جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد.


3. مار دریا – SEA SERPENT – 2017

داستان فیلم در جزیره ماریندوک رخ می‌دهد. بعد از طوفان شب گذشته دریا سرخ می‌شود. این فیلم به کارگردانی “جوزف لبن” (Joseph Israel Laban) داستان اعضای یک خانواده را نشان می‌دهد: دیواینا، دایان و دینو. پدر آنها در دریا گم شده و بعد از نه روز بزرگ‌ترین عضو خانواده مجبور است مرگ او را اعلام کند. سپس میان دو خواهرها و یک ماهیگیر مثلث عشقی ایجاد می‌شود. فیلمبرداری خاص فیلم هم فضای زیبایی به وجود آورده که با دریا و استعاره‌های قوی همراه است. این فیلم در فستیوال فیلم سینمالیا در سال 2017 جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و جایزه هیئت داوران را دریافت کرد. بنابراین یکی از بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین محسوب می‌شود.


2. مرثیه‌ای بر پوچی – ODE TO NOTHING – 2018

سونیا، قهرمان فیلم، هیچ دوستی ندارد. شرایط او سخت است و حتی با پدرش رابطه خوبی ندارد. روزی غریبه‌هایی به او نزدیک شده و شغلی به او پیشنهاد می‌کنند که باید از جسد یک پیرزن مراقبت کند. او این پیشنهاد را پذیرفته و تغییر بزرگی در زندگی‌اش رخ می‌دهد.

“دوین بالتازار” (Dwein Baltazar) داستانی از تنهایی و انزوا خلق می‌کند تا زبان کسانی باشد که ارتباط خود را با دنیا قطع کرده‌اند. داستان روایتی انسانی دارد. فیلم در فستیوال بین المللی فیلم Karlovy Vary در سال 2019 نامزد کریستال گلاب شد. در فستیوال FAMAS در سال 2019 هم دو جایزه بهترین طراحی و بهترین فیلمبرداری را کسب کرد.

همچنین بخوانید: معرفی 5 فیلم جذاب و دیدنی از کره شمالی


1. فصل شیطان – SEASON OF THE DEVIL – 2018

یک موزیکال چهار ساعته از “لاو دیاز” درباره قوانین ازدواج در سال‌های 1970 که توسط رئیس جمهور مارکوس تصویب شد. هوگو یک شاعر، معلم و فعال است که همسرش ناپدید شده. ساختار فیلم پیچیده است، اما هرگز گیج کننده نیست و دیاز سعی می‌کند بدون عجله حرف‌های زیادی بگوید. فیلم بین حرف‌های به زبان نیاورده و سکوت تعادل ایجاد می‌کند. این فیلم در 68مین مراسم فستیوال فیلم برلین رقابت کرد. در فستیوال FAMAS جایزه بهترین صدا و بهترین فیلم را برنده شد. بنابراین می‌توان آن را یکی از بهترین فیلم‌های سینمای فیلیپین دانست.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم