بهترین فیلمهای علمی تخیلی سالهای 2010 که باید تماشا کنید و لذت ببرید
ژانر علمی تخیلی یکی از بهترین ژانرهای سینمایی است که میتواند یک اثر حماسی اکشن، درام پادآرمان شهری، عاشقانه یا یک اثر ترسناک را هم شامل شود. با کمک این ژانر میتوان داستانهای خارق العاده ای روایت کرد. به همین دلیل است که این ژانر در سالهای اخیر تغییر و تحول زیادی داشته است. بسیاری برای روایت داستانهایی از سرکوب؛ عشق، غم، خواستهها و شادی از این ژانر استفاده میکنند. در سالهای 2010 آثار مختلفی در این ژانر تولید شد. به همین دلیل در اینجا میخواهیم بهترین فیلمهای علمی تخیلی سالهای 2010 را به شما معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.
10. شماره ۱۰ خیابان کلاورفیلد – 10 CLOVERFIELD LANE – 2016
یک اثر دیدنی که ادامه دهنده فیلمهای کلاسیک و پررمز و راز هیچکاکی است. میشل یک طراح مد است که با ماشین تصادف کرده و وقتی به هوش میآید مردی به او میگوید دنیای بالای سرش در یک حمله شیمیایی نابود شده است. بنابراین حالا انتخاب با اوست که یا این حرف را باور کند، یا خودش به دنبال حقیقت برود. این فیلم با سبک خاص خود یک اثر درخشان از “دان تراختنبرگ” (an Trachtenberg) است که قبلاً در یوتیوب فیلم میساخت و حالا کارگردان است.
این فیلم گرچه با بودجه کم ساخته شد اما به خاطر ژانر خوب و کیفیت ساخت به معرفی نیاز ندارد. “جان گودمن” (John Goodman) لازم نبود بهترین اجرای عمرش را داشته باشد، اما این کار را کرد. فیلمنامه قوی داستان را جذاب کرده و گرههای آن را به شکل جالبی نشان میدهد. فضای ترسناک و عناصر الهام گرفته از ژانر اسپیلبرگ شما را میخکوب میکند.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های علمی تخیلی در قرن 21 (تا به اینجا)
9. لوپر – LOOPER – 2012
یک فیلم درخشان از ژانر علمی تخیلی. در این اثر “رایان جانسون” (Rian Johnson) با دنبال کردن برادران بلوم یک تریلر سفر در زمان خلق میکند. در داستان این فیلم سفر در زمان یک کار غیرقانونی و متعلق به بازار سیاه است. به این صورت که اگر از کسی متنفر باشید میتوانید او را به 30 سال قبل بفرستید که یک لوپر در انتظار اوست. جو زندگی خوبی دارد تا اینکه روزی هدف خودش است.
فضای داستان وجه تمایز فیلم با آثار دیگر است. جانسون نمایی از آینده را نشان میکند که با گذشته چندان فرق ندارد. آیندهای غرق در فساد که برای زندگی بهتر باید آن را نادیده گرفت. لایههای مختلف فیلم، از متن چندلایه گرفته تا عناصر دیگر، شما را بیشتر و بیشتر در این اکشن ماورایی غرق میکند. “لوپر” یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی است که با صحنههای اکشن و جزئیات فراوانش به اثری تند و تیز و دیدنی بدل شد.
8. رنگ سرچشمه – UPSTREAM COLOR – 2013
یکی از گیج کننده ترین فیلمهای سینما. “شین کاروث” (Shane Carruth) با فیلم “آغازگر” (Primer) در سال 2004 برای خودش نامی دست و پا کرد و درحالی “آغازگر” شبیه مکعب روبیک بود، “رنگ سرچشمه” بیشتر شبیه یکی از نقاشیهای “جکسون پولاک” است. در حقیقت عناصر علمی تخیلی در پس زمینه داستان است. کریس و جف افرادی هستند که انگلی عجیب زندگی آنها را بهم میریزد و حالا باید برای برگشت به هویتشان تقلا کنند.
روایت فیلم کم کم بهم میریزد و یک تمثیل گیج کننده ایجاد میشود. داستان سبک فیلم جادوی اصلی فیلم است، اما در عین سبک بودن تماشای آن آسان نیست. عناصر فلسفی در فیلم دیده میشوند که شاید به جایی برسند. “رنگ سرچشمه” یک عاشقانه پررمز و راز است که شما را هیپنوتیزم میکند و نمیفهمید در دنیای داستان چه پیش میآید.
7. تلقین – INCEPTION – 2010
تنها فیلم “کریستوفر نولان” (Christopher Nolan) در این لیست. یک اثر علمی تخیلی و گیج کننده که از آغاز تا پایان ریتم تند، اکشن و دقیقی دارد. دام کاب جاسوسی است که با تکنولوژی خاص خود به ناخودآگاه افراد وارد میشد. کاب پیشنهادی دریافت میکند تا در ازای چشم پوشی از زندگی قبلی خود ایدهای را در ذهن کسی بکارد، این فرایند خطرناک تلقین نام دارد.
“تلقین” از زمان اکران به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و به ژانر اکشن زندگی تازهای بخشید. به علاوه “هانس زیمر” (Hans Zimmer) در این فیلم یکی از بهترین قطعات موسیقی خود را ارائه میدهد که به یادماندنی بود. نولان با وجود گروهی موفق در پشت صحنه یکی از جذابترین ایدههای فیلمسازی را به داستانی ناب تبدیل میکند. شاید فیلم به خاطر نداشتن احساسات نقد شود، اما تجربهای خاص را در اختیارتان میگذارد.
6. او – HER – 2013
داستان عاشقانهای از “اسپایک جونز”. درحالی که شاید بقیه فیلمهای لیست از آثار دیگر الهام گرفته باشند، این فیلم منحصر به فرد است. داستان در آیندهای نه چندان دور رخ میدهد که تئودور به عنوان یک نویسنده، سیستم اپراتور خریداری میکند. به تدریج میان او و این اپراتور رابطه احساسی ایجاد میشود. جالب اینجاست که احساس اپراتور زن کاملاً واقعی است. داستان هم بدون تعصب و پیشفرض روایت میشود.
در دورهای که همه ما از عواقب تکنولوژی و تأثیر منفی آن حرف میزنیم، این فیلم جلوه دیگری از آن را نشان میدهد. تئودور یکی از شخصیتهایی است که با او خوب ارتباط برقرار میکنیم و “واکین فینیکس” (Joaquin Phoenix) هم در آن نقش میدرخشد. در صحنهای از فیلم کاترین همسر قبلی تئودور، با بازی “رونی مارا” (Rooney Mara) به او میگوید: “از این که میبینم نمیتوانی احساسات واقعی را حس کنی ناراحتم.” این جمله او کنایی است چون ما به عنوان بیننده میبینیم که احساسات او تماماً واقعی است.
همچنین بخوانید: لیست بدترین و بهترین فیلم های علمی تخیلی سال 2019
5. بلید راند 2049 – BLADE RUNNER 2049 – 2017
سیکوئل “دنی ویلنوو” (Denis Villeneuve) برای اثر کلاسیک “ریدلی اسکات” (Ridley Scott) که 30 سال بعد از فیلم اصلی رخ میدهد. افسر کی به رازی پی میبرد که میتواند جهان را نابود کند. سپس به جستجوی ریک دکارد میرود تا به هویت او پی ببرد، او قهرمان اصلی داستان بود که 30 سال پیش گم شد.
این فیلم به ما نشان میدهد که باید خودمان را باور کنیم. یک تراژدی زیبا که با فیلمبرداری و جلوههای ویژه خود پیام جذابی را به ما منتقل میکند. اجرا در این فیلم آنقدر دیدنی است که بازیگر در یک صحنه احساسات مختلفی را نمایش میدهد. فیلم دنیایی را نشان میدهد که هیچ نوری ندارد و با پیشرفت هوش مصنوعی انسان در آستانه انقراض است.
4. خرچنگ – THE LOBSTER – 2015
یک کمدی تاریک سورئال با عناصر علمی تخیلی و اولین اثر انگلیسی زبان “یورگوس لانتیموس” (Yorgos Lanthimos) که بیننده را غافلگیر میکند. در دنیایی پادآرمان شهری که مردم نمیتوانند برای خود شریک انتخاب کنند، به هتلی میروند و 45 روز آنجا میمانند، اگر در آن مدت نتوانستند شریک خود را پیدا کنند به حیوان انتخابی خودشان تبدیل شده و در دنیا رها میشوند، تا شاید به عنوان گونه جدید برای خود شریکی انتخاب کنند. عجیب است نه؟ فیلمهای این کارگردان همیشه همینقدر عجیب هستند. از “دندان نیش” (Dogtooth) گرفته تا “کشتن گوزن مقدس” (The Killing of a Sacred Deer) و “سوگلی” (The Favourite)، “خرچنگ” هم جز بهترین آثارش است.
لانتیموس یک اثر کنایی ابزورد ایجاد میکند که میتواند یکی از بهترین فیلمنامه های دهه باشد. یک فیلم طنز و غم انگیز. “خرچنگ” اوج و فرودی از احساسات مختلف است که نفس را در سینهتان حبس میکند. روابط انسانی اصل این فیلم است که به بهترین شکل ممکن احمقانه به نظر میرسد. یک فیلم مبهم که بیشتر سؤال میپرسد و پاسخ نمیدهد، اما تجربه متفاوتی را در اختیارتان میگذارد.
3. مکس دیوانه: جاده خشم – MAD MAX: FURY ROAD – 2015
سری چهارم چندگانه آخرالزمانی “جرج میلر” (George Miller) که شاهکار است. در طی 2 ساعت زمان این فیلم بارها میمیریم و زنده میشویم. با وجود داستان ساده فیلم که تقریباً دیالوگی ندارد، اما جلوههای بصری آن ما را تحت تأثیر قرار میدهند. “تام هاردی” (Tom Hardy) به نقش سابق “مل گیبسون” (Mel Gibson) بازمی گردد و در کارش میدرخشد، “شارلیز ترون” (Charlize Theron) هم در نقش فوریوسا دیدنی است. به طوری که شخصیت او را میتوان جز بهترین شخصیتهای سینمایی دانست.
این فیلم صحنههای اکشن زیادی دارد؛ با مبارزه شخصیتها تنش و تقلای شخصیتها را خوب حس میکنید. به طور کلی میلر و همکارانش به مدت سال روی بدلکاریها، ساخت ماشینها و راضی کردن “جان سیل” (John Seale) به ادامه کار و فیلمبرداری، کار کردند. بنابراین یک ماجراجویی جذاب خلق شد که برای تماشاگر عام و سینمادوستان جذاب است. درنتیجه یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینما خلق شد.
2. فرا ماشین – EX MACHINA – 2014
“الکس گارلند” (Alex Garland) به خاطر نوشتن متن فیلمهایی مثل “2 روز بعد” (28 Days Later)، “آفتاب” (Sunshine)، “درد” (Dredd) و غیره شهرت داشت، اما با کارگردانی “الکس گارلند” توانایی کارگردانیاش را ثابت کرد. کالب یک کدنویس جوان است که در یکی از بهترین کمپانیهای موتور جستجو کار میکند. بعد از بردن در یک مسابقه به مدت یک هفته به عمارت رئیس شرکت میرود و در آنجا به هدف اصلی این مسابقه پی میبرد. او برای آزمایش به آنجا برده شده تا با رباتهای هوش مصنوعی ارتباط داشته باشد. عنوان فیلم از عبارت یونانی Deus Ex Machina به معنای خدای ماشین گرفته شده است.
فیلم به نظریههای هوش مصنوعی نگاه جالبی دارد و علم مدرن را با مسائل مذهبی ادغام میکند. صحنه رقص “اسکار آیزاک” (Oscar Isaac) دیدنی است، اما لحظههای شوم و پیشرفت خودآگاه اوا فیلم را دیدنی میکنند. بنابراین فیلمی درباره انسانهایی که خدا را خدا میدانند جز بهترین فیلمهای علمی تخیلی این دهه است.
همچنین بخوانید: 14 فیلم برتر علمی تخیلی تاریخ سینما
1. ورود – ARRIVAL – 2016
“ورود” نه تنها یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی این دهه است، بلکه یکی از بهترین فیلمهای ژانر فضایی هم محسوب میشود. این فیلم از “دنی ویلنوو” یک تجربه مذهبی است. بعد از ورود سفینههای بیگانه به زمین، زبان شناسی مأموریت دارد با آنها ارتباط برقرار کند تا بفهمد آنها دوست هستند یا دشمن. این فیلم غیرقابل پیشبینی براساس داستان کوتاه “داستان زندگی تو” نوشته “تد چیانگ” ساخته شده و فیلمبرداری، فیلمنامه و اجرای “ایمی آدامز” (Amy Adams) آن را دیدنی کردهاند.
“ورود” یک اثر هنری تماشایی است که جادوی سینما را نشان میدهد، از همان ابتدای داستان تا انتها حیرت زده میشوید و همه عناصری که باعث درخشش یک فیلم میشود را یکجا میبینید. پس حتماً این فیلم را تماشا کنید.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها