بهترین فیلم های A24 که باید تماشا کنید و از دیدن شان لذت ببرید
شما به عنوان یکی از علاقه مندان سینما حتماً شبهای خاصی را به تماشای فیلمهای محبوب دنیا اختصاص میدهید. درست زمانی که بسیار راحت و آسوده بر سرجای خود نشستهاید و ظرف پاپ کرن تان هم کنار دستتان است، فیلم را پلی میکنید. اولین تصویری که میبینید چیست؟ بله! اولین تصویر! اولین تصویری که بر روی صفحه نمایش شما نشان داده میشود لوگوی کمپانی فیلم سازی است. نقش لوگوهای تجاری کمپانیها از زمان گذشته تا به امروز بسیار پررنگ بوده است. از دوران کمپانیهای MGM و Universal گرفته تا کمپانیهای جدیدتری همچون Paramount Pictures و Miramax. این نامها برای مخاطبین سینما تا حدودی مترادف فیلم خوب هستند. در بسیاری مواقع از آنها به عنوان ماشین فیلم سازی یاد میشود. خوشبختانه کمپانی A24 مثال بارزی از این ماشین فیلم سازی بوده است که بهترین فیلم های A24 نشانه آن است.
کمپانی A24 از زمان تأسیس خود در سال 2012 تا به امروز، پیشرفتهای زیادی در زمینه تولید و توزیع فیلمهای منحصر به فرد داشته است. این کمپانی موفق شده است تا امروز به یکی از بزرگترین نامهای تجاری در صنعت فیلم سازی تبدیل شود. به ندرت پیش میآید که یکی از فیلمهای این کمپانی توجه همگان را به خود جلب نکند. ما در این مقاله لیستی از بهترین فیلم های A24 را آماده کردهایم. البته این لیست بر اساس سلیقه ماست و ممکن است از فیلم محبوب شما در آن اثری نباشد. با پروشات همراه باشید.
15. نیمه دهه 90 – MID90S – 2018
“جونا هیل” (Jonah Hill) در این فیلم دهه نود را به تصویر میکشد. تمامی المانهای فیلم از طراحی لباس گرفته تا موسیقی متن به شدت تاثیرگذار و بینظیر است. داستان فیلم درباره پسربچه 13 سالهای به نام استیو است که سعی دارد تا خود و دنیای اطرافش را بشناسد. استیو موفق میشود تا در گروهی از جوانان اسکیت بورد سوار محله جایی برای خود دست و پا کند. در این بین او میفهمد که زندگی واقعی با آنچه که به نظر میرسد تفاوتهای چشمگیری دارد. میتوان این طور در نظر گرفت که “نیمه دهه 90” را میتوان تا حدودی بر اساس زندگینامه هیل در نظر گرفت. شاید به همین دلیل است که به جای تمرکز بر روی جزئیات، با مشاهداتی طبیعی و خالص از ذهنیت کودکانه طرف هستیم.
در این فیلم میبینیم که فراتر از نسبتهای خونی، ارتباطاتی در بین شخصیتها رقم میخورد. ادای احترام قلبی هیل به دوران کودکی در این فیلم به خوبی نمایان است. او تمامی صحنهها را در محلهٔ کودکیهایش ضبط کرده است. به طور کلی میتوان نیمه دهه 90 را ترکیبی از احساسات و معصومیت کودکی دانست که تماشاگر را در تمام مدت فیلم روی صندلی مینشاند.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای اورجینال آمازون به ترتیب رتبه بندی که باید تماشا کنید
14. فرا ماشین – EX MACHINA – 2014
“فرا ماشین” بیانگر برداشت تعامل جالبی از تعامل انسان و هوش مصنوعی در عصر انقلاب فناوری است. “دامنل گلیسون” (Domnhall Gleeson) در این فیلم نقش کلب را بازی میکند. کلب یک متخصص کامپیوتر است که برای کمک به مدیرعامل میلیونر خود، ناتان (اسکار آیزاک “Oscar Isaac”) ، در محل سکونت خلوت خود برای اجرای یک آزمایش تورینگ بر روی یک روبات زن، انتخاب میشود. در ارتباطاتی که کلب با اوا برقرار میکند از اسرار و اهداف کثیف ناتان با خبر میشود. در ادامه میبینیم که آوا از کلب میخواهد تا به او در فرار از دست ناتان کمک کند.
“الکس گارلند” (Alex Garland) کارگردان فیلم فراماشین، بیش از جلوههای بصری به خط داستانی و ایده اصلی پایبند است. نگاه وی به این پدیده که چگونه تکنولوژی فناوری در حال پیشی گرفتن از خالق خودش است به شکلی نوآورانه و دقیق است که با کارهای ادبی همسنگ است. فیلم گارلند با ترکیب بی نظیری از هوش مصنوعی و داستان حقیقی بی شک برای مخاطب از جذابیت بسیاری برخوردار است و یکی از بهترین فیلم های A24 محسوب میشود.
13. کشتن گوزن مقدس – KILLING OF A SACRED DEER – 2017
در این فیلم میبینیم که زندگی یک جراح درست همانند خانهٔ سپیدی که کثیف و لک میشود رو به کمرنگ شدن و نابودی است. دلیل این اتفاق وجود شبحی است که قصد ویرانی خوشبختی و سعادت ساکنین خانه را دارد. مارتین حتی در بدترین شرایط میتواند خونسردی خود را حفظ کند. آرامش مارتین موجب کلافگی و آزار استیون میشود چرا که میبیند زندگیاش در شرف نابودی است.
رگههایی از بنمایههای کوبریکی در این فیلم دیده میشود. تمامی زوایا با دقت فیلمبرداری شده است. در بخشهای عمدهای از فیلم رگههایی از پوچی به وضوح دیده میشود. این پوچی به شکلی بیعیبونقص تار و پودهای فیلمی نامفهوم و گنگ را به هم میبافد. در نتیجه مخاطب با سؤالات بیجواب بسیاری روبروست که موجب آزار او میشود. میتوان گفت که “کشتن گوزن مقدس” همچون پری فاخر بر کلاه فیلمساز خودنمایی میکند.
12. عسل آمریکایی – AMERICAN HONEY – 2016
“آندریا آرنولد” (Andrea Arnold) یکی از قویترین قهرمانان توانمندسازی زنان در صنعت فیلمسازی امروز است. او مثل “لین رمزی” (Lynne Ramsey) و “کلی رایکارد” (Kelly Reichhardt)، کنترل کاملی بر فیلمهای خود دارد و اغلب در پشت فیلمهای انقلابی قرار میگیرد که خود را به جنبشهای مردمی متصل میکنند.
در “عسل آمریکایی” ، او ادیسهٔ بیبندوباری از یک گروه عصیانگر جوان را نشان میدهد که برای گذران زندگی مجله میفروشند. عسل آمریکایی شما را به ماجراجویی در بین شخصیتهای زنده فیلم میبرد. شخصیتهایی پر از شور و شوق جوانی که به کاپیتالیسم انتقاد دارند و در جستجوی هویت خود هستند. بازیهای واقعگرایانه و همین طور موسیقی متن بسیار بینظیر است.
11. نخستین اصلاح شده – FIRST REFORMED – 2018
“نخستین اصلاح شده” در هنگام اکران از نظر درون مایه جناییاش چندان مورد توجه قرار نگرفت. در رسانهها هیچ اشارهای به بازی بینظیر “ایثن هاک” (Ethan Hawke) در نقش تولر نشد چه برسد به درونمایههای سیاسی و همین طور عرفانی فیلم که کاملاً نادیده گرفته شد. فیلم به داستان زندگی ارنست تولر که یک نظامی سابق است می پردازد. او زندگی خود را در محیط کلیسا به شکلی دیگر میگذراند. از درون ترولر درگیر تغییرات بسیاری است بعد از صحبت با همسر یکی از مراجعین کلیسا که از بارداری همسرش پریشان است، ترولر به طور کلی به خواست خداوند شک میکند.
به شکل ناخودآگاه این فیلم ما را به یاد “راننده تاکسی” (Taxi Driver) میاندازد. شاید دلیل این شباهتها به کارگردان این دو فیلم برگردد که در پی زدن پلی بین خودش و زندگی معنوی است. به نظر میرسد این شخصیتها منعکس کننده درگیری عمیق شخصی شریدر است اما این طور میتوان استنباط کرد که این فیلم از لحاظ سیاسی نشانگر همان دورههای تاریخی است. پوسیدگی شهری که با شروع سرمایهداری و مصرفگرایی تشدید میشود، هر دو قهرمان را در غبار خود میپیچاند و آنها را با یک نیروی ناملموس بسیار قدرتمندتر در زندگی کفن میکند. نخستین اصلاح شده سؤالات بسیاری مطرح میکند اما به هیچ کدام پاسخ نمیدهد و همچنان یکی از بهترین فیلم های A24 است.
همچنین بخوانید: لیست بهترین سریالهای اورجینال شبکه نتفلیکس به انتخاب پروشات
10. نقطه اوج – CLIMAX – 2018
هیچ وقت نمیتوانید فیلمهای “گاسپار نوئه” (Gasper Noe) را پیش بینی کنید. نام گاسپار با شگفتی سازی گره خورده است. نقطه اوج نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این فیلم یک گروه رقاص تحت تأثیر اکستازی وارد ماجراهایی میشوند. این وقایع به اوجی بسیار ویرانگر ختم مییابد. نقطه اوج با سکانسهای طولانی اش یک ساختار شکنی جانانه است. میتوان گفت که تماشای نقطه اوج بسیار طاقت فرساست. تجربه این فیلم میتوان شما را وارد یک خلسه رضایت بخش کند.
9. جادوگر – THE WITCH – 2015
بعد از تماشای جادوگر از ساختههای “رابرت اگرز” (Robert Eggers) تا مدتها خواب راحت شبانه از چشمان شما ربوده میشود. با فیلم برداری سکانسهای فیلم در نور طبیعی، نوعی وحشت طبیعی مدرن و در عین حال جذابیت بشری به جادوگر بخشیده است. داستان درباره خانوادهای است که در نیوانگلند در زمین بایری زندگی می کنند. این خانواده اتفاقات بد مواجه میشوند. این وحشت از دل جنگل به مزرعه آنها میرسد. وجود ارواح زشت سالیان سال است که مردم را به خود مشغول ساخته است. کارگردان این فیلم به شکل زیبایی ژانر وحشت پیش از خود را زیر و رو کرده است. میتوان گفت که او در این فیلم دوباره سکاندار وحشت میشود و عظمت این سبک فیلم را دوباره از نو میسازد. وحشت تدریجی این داستان، به شدت زیر پوست تماشاگر رخنه می کند. جادوگر ترس و تردید را به جان شما میاندازد. اضطرابی واقعی که میتواند نشان از ظهور یک راک استار آینده باشد.
8. اوقات خوش – GOOD TIME – 2017
سافدیس و پاتینسون تصمیم گرفته بودند تا فیلمی بسازند تا بر اساس هیچ چیزی نباشد. شاید خودشان هم هرگز فکر نمیکردند که نتیجه به این خوبی باشد. شاید خیلی بیانصافی باشد که بخواهیم اوقات خوش را به سادگی یک فیلم سرقت از بانک تعریف کنیم. داستان بر اساس زندگی دو برادر به نامهای کانی و نیک است که اولی یک سارق بانک است و دومی در حال درمان معلولیت خود میباشد. این دو تصمیم به سرقت از بانک میگیرند. در حین فرار یک بسته رنگ ترکیده و مشتعل میشود و برادران مجبور میشوند تا جان خود را نجات بدهند. هنگامی که نیک توسط پلیس دستگیر میشود، کانی سوگند یاد میکند که برای نجات او هر کاری انجام دهد و وی را دوباره تحت درمان قرار دهد.
شما با تماشای اوقات خوش همسفر و همراه کانی میشوید. همره با الگوهای ذهنی و هیجانات و پریشانیهای او با سرعت بالایی در حرکت خواهید بود. این روایت همچنین به این میپردازد که چرا شرایط کانی به او اجازه نمیدهد تا از نظر اخلاقی چندان مبهم باشد. اینها باعث میشود تا نتوانیم او را قهرمان بدانیم. لحن پر سر وصدای این فیلم همانند یک موسیقی پر سر و صدا دقیقاً همان چیزی است که کانی دنبال میکند. اوقات خوش برداشتی مدرن از روابط انسانی است.
7. داستان شبح – A GHOST STORY – 2017
تماشای داستان شبح مطمئناً برای شما چالش برانگیز خواهد بود. این فیلم را میتوان یک گفتمان سینمایی غیرمعمول و پر از ایدههای نوعدوستانه دانست که بینندگان را در خود حل میکند. جسارت و عرفان ذاتی فرصتی را برای کارگردان فراهم میکند تا در مضامین انتزاعی و فلسفی بیشتری مانند ارتباط ما با گذشته و قدرت خاطرات غرق شود. طرح داستانی این فیلم، ارتباطی بین سه جدول زمانی و مکانی را ارائه میدهد: گذشته، حال و آینده که قدرت خاطرات ما را میآزماید. داستان فیلم به صورت توصیفی یا روایتگر نیست اما بیانگر دغدغههای جهانی و قابل احترام است. شک نداشته باشید که تماشای شبح برای شما تجربه شگفت انگیزی خواهد بود، چون یکی از بهترین فیلم های A24 است.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های کری گرانت که دوستداران سینمای کلاسیک نباید از دست بدهند
6. کلاس هشتم – EIGHTH GRADE – 2018
هر باری که کایلا میگوید گوچی برایش همچون نبردی است برای پذیرش خود و جهانیان. به نظر میرسد برای افراد خارجی مانند ما مسابقهای باشد که بردن آن آسان باشد. اما همه چیز معمولاً به همین راحتی که به نظر میرسد نیست. “کلاس هشتم” ساختارشکنی به موقع و پیچیدهای از زندگی کایلا و میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان در معضلات و چالشهای منحصربهفرد دوران نوجوانی است.
5. وداع – THE FAREWELL – 2019
نویسندهای مبارز در شهر نیویورک است. او به تازگی نامهٔ عدم پذیرشی برای بورس تحصیلی دریافت کرده است. تماس تلفنیاش با نای نای نشان از این دارد که اوضاع زندگی بیلی چندان مساعد نیست. وقتی بیلی میفهمد که نای نای درگیر یک بیماری مهلک است، گرفتاریهایش دو چندان میشود. خانواده با این گمان که ترس از سرطان است که بیمار را از پای در میآورد و نه خود سرطان، بیماری را از خود نای نای پنهان نگه میدارند. خانوادهاش به او توصیه میکنند تا در خانه بماند تا آنها نقشهای برای خداحافظیاش با نای نای بگیرند. بیلی به سختی این راز را تحمل میکند.
روایت نیمه زندگینامهای “لولو وانگ” (Lulu Wang) به اندازه داستان واقعی زندگی تکان دهنده و رسواکننده است. به تصویر کشیدن رابطه بیلی و نای نای و خانوادهای با سطح فرهنگی متفاوت به طرز وحشیانهای صادقانه و لطیف است. کارگردان به شکلی مهندسی به شیوه برخورد هر یک از شخصیتها با بیماری میپردازد. تلاشهای او بسیار ستودنی است. بهرغم زمینه مالیخولیایی داستان، وداع از سطحی زیرین کمدی برخوردار است که طیف وسیعی از مخاطبین را به خود جلب میکند.
4. فانوس دریایی – THE LIGHTHOUSE – 2019
همیشه فیلمهای سیاهوسفید نوعی درونمایه و حس و حال عرفانی و اغواکننده به مخاطب منتقل میکنند. این تأثیر در کنار داستان غیرمتعارف فانوس دریایی، و دو نگهبانی که نمیتوانند از فانوس دریایی گریزی داشته باشند قرار میگیرد. اگر شما هم در فکر تماشای داستان هستید باید بدانید که فانوس دریایی نیز مانند “جادوگر” فاقد تم داستانی و روایت است. نوعی پریشانی در تمامی بخشهای فیلم وجود دارد که هرگز حلوفصل نمیشود. ترکیب صدابرداری و تصویرهای بدیع این فیلم را بسیار بهیادماندنی کرده است. با طرحی مینیمالیستی و بیان جزئیات در مورد احساسات و ظواهر همه چیز فانوس دریایی به فیلمی فراموش نشدنی تبدیل میشود.
به راحتی میتوان تصور کرد که ایگرز قصد داشت درونگرایی موضوعی خود را بیشتر نمادین و بدون هیچ تمایز چشم روشنی حفظ کند. شخصیتها، اگرچه در فیلم افرایم و توماس نامیده میشوند، اما در فیلمنامه به عنوان پیرمرد و مرد ذکر شدهاند. صحت تسلیم شدن آنها در برابر نور برج هرگز روشن نمیشود. تمام داستان واقعاً، بیشتر در ابهام است. اما این امر موجب تفسیرهای گسترده مخاطبان میشود. فانوس دریایی تجربهای است که هرگز از خاطر شما پاک نمیشود و یکی از بهترین فیلم های A24 است.
3. پروژه فلوریدا – THE FLORIDA PROJECT – 2017
یکی از بهترین فیلم های A24 درباره موضوع تکراری دلسوزی و همدردی. داستان فیلم درباره مدیرِ مسافرخانهای معمولی در فلوریداست که ساکنان ساختمان بیشتر به همسایگان او شباهت دارند تا مشتری. او بیش از حد از بچهها محافظت میکند، نوعی شخصیت پدرانه که همیشه مراقب آنها است. هایلی یک مادر تنها است، به عنوان یک رقصنده عجیبوغریب کار میکند، و با دخترش مونی زندگی میکند. فراز و نشیبهایی که آنها به طور جداگانه پشت سر میگذارند، به موضوع اصلی پرتره تلخشان از طبقه فرودست آمریکا تبدیل میشود.
در حالی که فقر و شرایط بد زندگی پس زمینه فیلم را تشکیل می دهند، بیکر بر لذت کودکی و حس مهار وجودی که کودکان با خود حمل میکنند تمرکز میکند. بیشتر زندگی که از طریق آن جریان دارد ناشی از کودکان و تعاملات آنها است. معصومیت جاری در این داستان به شما نیز منتقل میشود. بیکر که به طور انحصاری روی 35 میلیمتری فیلم برداری کرده است به شکل موثری نگاه شخصیت هایش را به وقایع ثبت میکند. ایده دنیای دیزنی، خوشبختی دست نیافتنی برای کودکان، چشم مخاطب را نسبت به چگونگی تجاریسازی و عادیسازی مالیخولیایی شادی باز میکند.
همچنین بخوانید: بهترین فیلمهای مستقل سال 2020 بر اساس امتیاز راتن تومیتوز
2. مهتاب – MOONLIGHT – 2016
داستان مهتاب روایت زندگی پسری جوان است که “بری جنکینز” (Barry Jenkins) او را با هیجانات شناخت هویت جنسیاش به تصویر میکشد. جنکینز فراتر از ساختن فیلمی درباره کشف خود، سعی دارد دیدگاههای رقابت پذیرانه از مردانگی را در گفتمانهای اجتماعی تغییر دهد. این داستان روایتی است که به مسائلی فراتر از دشواریهای خاص سیاهپوستان میپردازد و در عین حال در پسزمینه واقعیتهای سخت جامعه آمریکایی آفریقایی را بررسی میکند. روایت مهتاب به شکلی سخاوتمندانه است و گاهی مخاطب احساست خود را با شخصیتهای داستان و ماجراهایشان یکی میبیندد .
در مهتاب چند موضوع با هم روایت میشود. شیرون در مراحل مختلف زندگی خود با چالشهای زیادی روبرو میشود. این مسائل از انطباق در اوایل نوجوانی، مقاومت او در برابر تبدیل شدن به نتیجهای بارز از محیط اطراف، تا معیاری برای سنجش مردانگی در بزرگسالی است. فرایند تبدیل شدن لیتل در اثر بیرحمی و درک نشدن به چیزی دیگر در این فیلم نمایش داده میشود. به تدریج میبینیم که قهرمان “مهتاب” در تمامی تلاشهای خود برای دستیابی به عشق ناکام میماند. “مهتاب” به دختران و پسرانی که در راه بحران شناخت هویت خودشان سرگردان هستند مسیری واقعی را نشان میدهد. در نگاه مهتاب فارغ از تمامی الگوهای قدیمی تنها باید به دوست داشتن و مراقبت از همدیگر روی آورد تا هرکس مسیر خود را به راحتی شناسایی کند. این فیلم نه تنها یکی از بهترین فیلم های A24 بلکه یکی از بهترین فیلمهای سینماست.
1. الماسهای تراش نخورده – UNCUT GEMS – 2019
هاوارد به هیچ وجه یک جواهرساز معمولی نیست. او با دختری که در فروشگاه پر زرق و برقش کار میکند روابط پنهانیای دارد و در یک آپارتمان مخفی با او دیدار میکند. او با مشاهیر بسیار زیادی معاشرت میکند. او مخفیانه یک عقیق سیاه نادر از معدن آفریقا قاچاق کرده است. از آنجا که او نمیداند قرار است این عقیق زندگی او را به شکل عجیبی تغییر دهد حتماً نمیتواند بر روی آن شرطبندی کند. هاوارد اهل شرطبندی است. او عاشق هیجان و آدرنالین است و بیشتر از برد همین هیجانش را دوست دارد. او اغلب موقعیتهایی را میبیند که دیگران نمیبینند.
این فیلم هرگز از یاد شما نخواهد رفت. بازی سرسام آور “آدام سندلر” (Adam Sandler) به عنوان هاوارد شاید بهترین نقش آفرینی در زندگی حرفه ای او باشد. دلسردی و انرژی ناامیدانه او بن مایه احساسی فیلم است. می توان گفت که این فیلم مثال بارزی از تخریب انسانیت و یکی از بهترین فیلم های A24 است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (3)
تیر 4, 1400
تو تلگرام فن پیجی برای کمپانی فیلمسازی A24 زدم اگه خواستین سرچ کنین جوین بدید
@A24FilmsIran
پاسخ
تیر 2, 1400
Midsommar چرا نیست؟
پاسخ
تیر 2, 1400
سلام دوست عزیز. در مقدمه مقاله گفتیم که ممکنه فیلم موردعلاقه شما در این لیست نباشه، چون همه آثار رو پوشش نمیده. میتونید فیلم های مد نظر خودتون رو تو نظرات به ما اعلام کنید تا در آپدیت مقاله اضافه بشن.
پاسخ