بهترین فیلم‌های بارانی تاریخ سینما که می‌توانید در یک روز بارانی تماشا کنید

در هنگام بارش باران بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که فیلم تماشا کنید. بعضی از بهترین فیلم‌های سینما به خاطر حضور باران دیدنی شده‌اند. چون در دنیای سینما باران نماد دلتنگی، نوستالژی، آشوب، عشق، مرگ و نابودی است. اما همه چیز به این سادگی نیست. این که فیلم با وجود باران دیدنی باشد به هنر فیلمساز برمی گردد. به همین دلیل در اینجا بهترین فیلم‌های بارانی تاریخ سینما که می‌توانید در یک روز بارانی تماشا کنید را به شما معرفی می‌کنیم. با پروشات همراه باشید.


15. باران – RAIN – 1929

“یوریس ایونس” (Joris Ivens) فیلمساز هلندی به خاطر نمایش ارتباط میان طبیعت و انسان شهرت دارد. به همین دلیل پدیده‌ای مثل باران را با ارتباط میان سقف و ماشین و رودخانه نشان می‌دهد. بنابراین “باران” یک مستند کوتاه درباره باران و ارتباط مردم با ان است. داستان در خیابان‌های آمستردام رخ می‌دهد که با بارش باران همه چیز عوض می‌شود. این فیلم شاعرانه و احساسی است و با سمفونی باران و باله چترها حقیقت باران را نشان می‌دهد.

همچنین بخوانید: بهترین انیمه های تاریخ سینما که شخصیت اصلی آنها از دنیا می‌رود


14. راشامون – RASHOMON – 1950

یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما درباره یک کشیش، هیزم شکن و کشاورز که در دروازه خرابه‌ای به نام راشامون پناه می‌گیرند. در ادامه دروغ و تعصب بی اعتمادی ایجاد می‌کند. در ژاپن دوران پساجنگ ایمان به انسانیت از بین رفته است. بنابراین این فیلم به ارزش پیدا کردن امید و انسانیت در این آشوب می‌پردازد. وقتی مجرمی را به خاطر تجاوز به زن یک سامورایی می‌برند، هرکس درباره این اتفاق نگرش خود را دارد. این فیلم نبود اخلاقیات در جامعه را نشان می‌دهد. باران و ویرانه‌ها عناصر اصلی فیلم‌های “کوروسوا” هستند. یکی از دلایل اصلی نمایش باران این است که انسان دربرابر باران و وقایع طبیعی ارزشی ندارد. فیلمساز در خلق صحنه باران منبع آب کل روستا را مصرف کرد.


13. آندری روبلف – ANDREI RUBLEV – 1966

آب و آتش عناصر اصلی فیلم‌های تارکوفسکی هستند. این اثر شاعرانه روسی نمادهای بسیاری دارد که یکی از آنها باران است. اما مهم‌تر از هرچیز این سبک روایی فیلم است که آن را دیدنی می‌کند. صحنه‌های مختلفی اسب‌ها را نشان می‌دهند. در یکی  از این صحنه‌ها اسبی در باران می‌ماند. “آندری روبلف” یک ماجراجویی معنوی است که به نقش هنرمند در جامعه می‌پردازد. این اثر یک فیلم نیست بلکه یک اثر هنری و پر از معجزه است.


12. ویدنیل و من – WITHNAIL AND I – 1987

در صحنه روی تپه عموی ویدنیل می‌گوید: “ما در قلمروی باران زندگی می‌کنیم که اشرافیت هم دار و دسته خودش را دارد.” این فیلم کمدی داستان یک بازیگر الکلی است و براساس زندگی “ووین مکرل” (Vivian Mackerrell) دوست “بروس رابینسون” (Bruce Robinson) ساخته شد که سرنوشتی مشابه ویدنیل داشت. در اینجا باران نماد طرد شدگی است. دو هنرمند بیکار به کلبه روستایی عمموی دگرباش ویدنیل می‌روند. مردم روستا و مغازه‌ها به آنها بی توجهی می‌کنند و پلیس به دنبالشان است. در یکی از صحنه‌های باران ویدنیل فقط یک بطری توی دستش دارد و شعری از هملت را می خواند.


11. بلید رانر – BLADE RUNNER – 1982

انسان بودن به چه معناست؟ این احساسات هستند که انسان را شکل می‌دهند نه خاطرات. این فیلم علمی تخیلی از “ریدلی اسکات” (Ridley Scott) در آنجلس پادآرمان شهری رخ می‌دهد که ربات‌هایی به نام بدل وجود دارند. دکارد برای کشتن آنها فرستاده می‌شود. بدل‌ها باید بعد از چهار سال کشته می‌شدند، اما به تدریج بعضی‌شان دچار احساسات شده و عمرشان طولانی‌تر می‌شود. ترس از مرگ هم زنده نگهشان می‌دارد. تا جایی که دکارد متوجه می‌شود بدل‌ها از انسان‌ها انسان‌ترند. در این فیلم باران ارزش زیبایی شناسانه دارد. به همین دلیل صحنه‌های تاریک و بارانی زیاد دیده می‌شود.

همچنین بخوانید: 10 فیلم فوق‌العاده که جزء 250 فیلم برتر IMDb نیستند


10. نفرین – DAMNATION – 1988

فیلم‌های “بلا تار” (Bela Tarr) مجارستانی سکوت بین کلمات را نشان می‌دهند. او با استفاده از شات های بلند و طولانی نقش طبیعت را نشان می‌دهد. این سینمای باران و باد است. داستان در یک منظره بارانی رخ می‌دهد که مه همه جا را پر کرده. شخصیت‌ها مونولوگ های طولانی ادا می‌کنند و باران هم در پس زمینه هست. یک قهرمان پوچ گرا زندگی عاشقانه‌ای دارد و هر کدام سرشان به زندگی‌شان گرم است. این فیلم هم مثل فیلم‌های دیگر “بلا تار” ملالت و بی دردی زندگی انسان را نشان می‌دهد و دردهایی را که باران به همراه می‌آورد به تصویر می‌کشد.


9. گلن‌گری گلن رأس – GLENGARRY GLEN ROSS – 1992

در یک شب بارانی چند فروشنده باید برای نجات شغل خود تلاش کنند. زندگی سخت شده و نمی‌توانید آنچه را که می‌خواهید به دست آورید. فرض کنید در یک شب بارانی بیرون می‌روید و امیدوارید چتر شکسته‌تان از شما محافظت کند، یا از داخل به در قفل شده مشت می‌کوبید. در این فیلم باران در صحنه‌های مختلف دیده می‌شود. برای خلق صحنه بارانی نیمه اول فیلم هزینه‌های زیادی خرج شد.


8. خاطرات قتل – MEMORIES OF MURDER – 2003

در این فیلم رازآلود از “بونگ جون-هو” (Bong Joon-ho) که یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما است، یک قاتل سریالی در شب‌های بارانی زنانی که کت قرمز پوشیده‌اند را به قتل می‌رساند. کاراگاه های محلی خسته شده‌اند و با شواهد دروغین بیگاناهان را شکنجه می‌دهند. در اینجا باران فضا را مبهم و ترسناک نشان می‌دهد. فیلم گاهی از دید کاراگاه روایت می‌شود، گاهی از چشم قاتل و قربانی. قاتل‌های سریالی راحت می‌توانند خود را معمولی نشان دهد. به همین دلیل کارگاه‌ها نمی‌توانند او را پیدا کنند. می گویند هیچ مشکلی غیرقابل حل نیست چون زمان همه چیز را حل می‌کند. اما در دنیای واقعی اینطور نیست. اما حقیقت واقعی چیست؟


7. بارانی – RAINCOAT – 2004

داستانی درباره فرصت‌های از دست رفته که در کلکته رخ می‌دهد و در این دوران همه بیکارند، اما کسی نمی‌خواهد آن را افشا کند. ما در این باران رازآلود سعی می‌کنیم با بارانی خودمان را پنهان کنیم. این فیلم براساس داستان “او.هنری” ساخته شد، که یک کارگر به دنبال پول در خانه دوستانش را می زند. حالا که چاره‌ای ندارد به سراغ نامزد سابقش می‌رود. اما حالا همه چیز از دست رفته و زندگی‌شان تغییر کرده است. بهتر است خودتان فیلم را تماشا کنید.

همچنین بخوانید: بهترین سریال‌های مشابه دندان شیرین (Sweet Tooth) که باید تماشا کنید و لذت ببرید


6. شهر گناه – SIN CITY – 2005

در “شهر گناه” همه چیز می‌بینید، پس چرا باران نباشد؟  باران در “شهر گناه” فقط باران نیست، بلکه با جنون آغاز شده و مثل خونریزی است. “رابرت رودریگز” (Robert Rodriguez) در ساخت فیلم کتاب میلر را زنده می‌کند. درست انگار “جادوگر شهر از” توسط “کوئنتین تارانتینو” (Quentin Tarantino) زنده شد و تین برای محافظت از دوروتی هرکاری کرد، و لاین تلاش کرد از گلدی انتقام بگیرد. در دنیای فاسدی که خون همه جا را گرفته هرازگاهی باید بارانی ببارد و همه چیز را ببرد.


5. نیمه شب در پاریس – MIDNIGHT IN PARIS – 2011

فیلمی نوستالژیک از “وودی آلن” (Woody Allen) که ما را به سال‌های 1920 پاریس می‌برد. او هرشب خودش را در محفل هنرمندانی مثل فیتزجرالد، همینگوی و اشتاین می‌بیند. عاشق معشوقه پیکاسو می‌شود. با این فیلم به عصر طلایی ادبیات می‌روید. انگار فیلم دورانی از خدایان را می‌بینید که هنوز انسان بودند. جیل در گذشته و خیالاتش آنقدر گیر افتاده که حساب زندگی واقعی از دست رفته. صحنه آخر در باران بسیار مهم است چون گابریلا می‌گوید: “پاریس در باران زیباتر است.” جیل هم به نشانه تأیید سر تکان می‌دهد. این همان باران دلتنگی است. هربار که جیل از خیابان یا کافه‌ای در پاریس رد می‌شود، به افسانه‌های آنجا فکر می‌کند.


4. باغی از کلمات – GARDEN OF WORDS – 2013

در قلب توکیو باغی هست که یک کفاش ساده در صبح‌های بارانی یک زن مرموز را می‌بیند. شاید هیچ فیلم دیگری نتوانسته بهتر از این فیلم حقیقت باران را نشان دهد. باران در هر صحنه فیلم پیداست و تصاویر زیبایی خلق می‌کند. طوفان تمام شور و شوق‌ها را از بین برده و مرز میان جوانی و بزرگسالی را کمرنگ می‌کند. با دیدن این فیلم دوست ندارید شب‌های بارانی تمام شوند.


3. چهره‌های خندان خود را پنهان کنید – HIDE YOUR SMILING FACES – 2014

فیلمی شاعرانه درباره زیبایی مرگ. در این فیلم بچه‌ها با کبوترهای مرده بازی می‌کنند. دو برادر در یک خانه متروک ساکن شده و در برکه‌های ناشی از آب باران بازی می‌کنند. همه چیز در اطراف آنها در حال ویرانی است. هوا همیشه ابری است. بچه‌ای با دیدن جنازه دوستش در کنار ساحل برای اولین بار با مفهوم مرگ آشنا می‌شود. یکی از بهترین فیلم‌های بارانی تاریخ سینما که نفس را در سینه‌تان حبس می‌کند.

همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلم‌ها درباره طبقه کارگر که حتما باید تماشا کنید


2. خدا بودن سخت است – HARD TO BE A GOD – 2015

شاهکاری از “الکسی ژرمن” (Aleksei German) که تماشای آن سخت است و بیشتر به یک تجربه انسانی می‌ماند تا یک فیلم. این درام علمی تخیلی در سیاره‌ای رخ می‌دهد که به زمین شباهت دارد. جاده‌های گل آلود فضای شاعرانه ایجاد می‌کنند. دانشگاه‌ها ویران شده، و هنردوستان و کتاب خوان‌ها و عاقل‌ها همه سلاخی شده‌اند. داستان درباره دان است که از دهان خدا زاده شده. هر قاب فیلم دیدنی و خارق العاده است و باران و مه دنیای جهنمی ایجاد می‌کند.


1. شیون – THE WAILING – 2016

یک تریلر روان شناسانه از “هونگ-جین نا” (Hong-jin Na) درباره نبرد میان سحر و جادو، که یکی از بهترین فیلم‌های بارانی تاریخ سینما است. این فیلم ما را به یاد شاهکار “خاطرات قتل” (Memories of Murder) از “بونگ جون-هو” (Bong Joon-Ho) می‌اندازد. اما وجه تمایز این فیلم استفاده از باران برای نمایش آشوب است. گویی باران جلوی چشم شخصیت را گرفته و مانع قضاوتش می‌شوند. وقتی با موجود ناشناخته‌ای روبرو می‌شوید نمی‌دانید به چه کسی اعتماد کنید. پس باید صبر کنید تا آسمان صاف شود، چون شیطان از ترس ما غلبه می‌کند. اگر می‌خواهید خود را در باران ترسناکی غرق کنید این فیلم را تماشا کنید.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. ZAPATA

    مهر 24, 1401

    تنگ ۳ تا زن داشت 😂😂😂

    پاسخ

  2. علی

    خرداد 28, 1400

    ملت مخ دارن چه ایستایی درست می کنن

    پاسخ