فیلمهای “آندریا آرنولد” (ANDREA ARNOLD) به ترتیب رتبه بندی که باید تماشا کنید
“آندریا آرنولد” نویسنده و کارگردان بریتانیایی است که در عین توجه به شخصیتهایش به حشرات هم توجه میکند. فیلمهای او معمولاً قهرمانهایی از طبقه کارگر دارند که اهمیت پول را میدانند. بنابراین برای داشتن زندگی آزاد و مستقل سخت تلاش میکنند تا پول دربیاورند. به علاوه تعدادی آنها هم به مشکلات خانوادگی دچارند. طوری که خانوادهشان باری روی دوششان هستند و حمایتشان نمیکنند. چهرههای غایب و شخصیتهای فراموشکار با رفتارهای آزاردهنده در فیلمهای “آندریا آرنولد” زیاد دیده میشوند.
در حقیقت شرایطی که شخصیتهای او به آن دچارند آنقدر زیاد است که نمیتواند در چند کله خلاصه کرد. در یک فیلم شخصیت رنجهای زیادی میکشد اما نمیدانیم قربانی است یا بازمانده. او در مقابل بلاهایی که سرش آمده دست به عمل می زند. در یک اثر نوجوانی آنقدر قوی نیست که واکنش درست را انجام دهد اما سرانجام کاری میکند که بیننده نفس راحت میکشد. فیلمهای آرنولد سبک خاص و محتوای غنی دارند. خودش هم قبلاً بازیگر بوده و حالا فیلمهایش را کارگردانی میکند. آرنولد از خانواده طبقه کارگر میآید. او در آمریکا تحصیل کرد و بعد به بریتانیا برگشت. در اینجا فیلمهای “آندریا آرنولد” را به ترتیب رتبه بندی معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
5. عزیز آمریکایی – AMERICAN HONEY – 2016
یک فیلم موفق و اولین فیلم آرنولد که در آمریکا ضبط شد. “ساشا لین” (Sasha Lane) نقش استار را برعهده دارد و فیلم جایزه هیئت داوران کن را دریافت کرد. جایزهای که میتوان آن را متعلق به آرنولد دانست چون سه فیلمش این جایزه را کسب کرد. استار با دو برادر کوچکترش زندگی میکند. پدری الکلی دارد و مادرش آنها را ترک کرده. روزی در مسیر بازگشت به خانه جیک (شایا لباف ” Shia LaBeouf”) و چند روز بعد کریستال (رایلی کیو “Riley Keough”) را میبیند. به زودی استار عاشق جیک میشود، کریستال تصور میکند استار به سن قانونی رسیده و خشونت و رابطه جنسی آغاز میشود.
با وجود محتوای خوب فیلم و فیلمبرداری “رابی رایان” آمریکا بزرگتر از آن است به راحتی نمایش داده شود. نه اینکه آرنولد از پس آن برنیاید، اما شاید او و رایان باید بیشتر تلاش کنند. پوستر فیلم استار را با پس زمینه آمریکا نشان میدهد. انگار آسمان و جهان بی نهایت و مشکلات شخصیتها کوچک و قابل پیشبینی است. ظاهراً آرنولد از فصل دوم “دروغهای کوچک بزرگ” (Big Little Lies) الهام گرفته، اما محصول و سبک نهایی بیشتر به “اشیای تیز” (Sharp Objects) و “دروغهای کوچک بزرگ” تعلق دارد، چون هرکس که فیلمهای آرنولد را دنبال کرده باشد این موضوع را میفهمد.
حتی میتوان گفت تأثیر چند اپیزود از “پدر ترنس” (Transparent) هم در این فیلم دیده میشود. البته شاید هم سبک و محتوایی که در این سریال و این فیلم آرنولد دیده شد باید در فصلهای دیگر “دروغهای کوچک بزرگ” ادامه پیدا میکرد. شاید این اثر هنوز به پختگی نرسیده باشد. چون در کارگردانی موفق آرنولد شکی وجود ندارد و حتماً رفته رفته بهتر میشود.
همچنین بخوانید: معرفی کارگردانهایی با بیشترین تعداد جایزه اسکار که باید آثارشان را تماشا کنید
4. بلندیهای بادگیر – WUTHERING HEIGHTS – 2011
در تریلر 70 ثانیهای این فیلم کترین ارنشو زیرلب میگوید: “تو قلبمو شکستی. تو منو کشتی.” کیتی و هیث تمام مدت به هم لبخند میزنند، میخندند، میدوند، یکدیگر را در آغوش میکشند. باران میبارد، صدای حشرات شنیده میشد. آرنولد با اقتباس از رمان کلاسیک “امیلی برونته” فیلمی دیدنی ساخت. او فیلمنامه را به همراه “اولیویا هترید” نوشت. در تریلر دیگر مامفرد را میبینیم که آهنگ The Enemy پخش میشود و کاملاً برای این فیلم ساخته شده.
“بلندیهای بادگیر” پر از دیالوگهای معاصر است: “فراموشم کردی؟/اگر خودم رو هم فراموش کنم تو رو فراموش نمیکنم./ چطور این همه مدت به من فکر نکردی؟/تو با من بدرفتاری کردی، کیتی.” این کتاب سال 1847 تا به حال بیش از ده بار مورد اقتباس قرار گرفته که هیچکدام به اندازه فیلم آرنولد ظریف نیست. آرنولد با فیلم کوتاه سال 2003 خود به نام “زنبور” (Wasp) توجه جهانیان را به خود جلب کرد، همانطور که گفتیم در فیلمهای او حشرات، چمن و خاک برای جلب توجه با شخصیتها رقاقبت میکنند. “جیمز هاوسون” (James Howson) و “سولومون گلاو” (Solomon Glave) پیچیدگی هیثکلیف و سادگی کیتی را به خوبی نشان میدهند که نشانه کارگردانی خوب آرنولد است.
هیثکلیف فیلم آرنولد با تمام هیثکلیف های دیگر فرق دارد چون آرنولد او را سیاه نشان نمیدهد بلکه لایهای دیگری به آن اضافه میکند. درنتیجه کشمکش، درد و نقد به خوبی نمایش داده میشود. آرنولد از طبیعت و شخصیت استفاده میکند اما نمیتواند با شخصیت سفید ارنشاوز مقابله کند. رایان فیلمبرداری این فیلم را هم برعهده دارد اما این آرنولد است که با این فیلم ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
3. رد رود – RED ROAD – 2006
یک تریلر زیبا و جسورانه و یکی از بهترین فیلمهای “آندریا آرنولد” درباره اپراتور دوربین امنیتی در گلاسگو که جایزه هیئت داوران نخل را به دست آورد. جک (کیت دیکی “Kate Dickie”) عاشق کلاید (تونی کارن “Tony Curran”) است. او همیشه فیلمهای شخصی از مستی و رفتارهای مختلف مردم را تماشا میکند. یک شب در این دوربینها کلاید را میبیند. کیت در دهه سی زندگیاش است و تا پایان فیلم به نیت او و آنولد پی میبریم. هویت کلاید هم مشخص نیست. از طریق جکی متوجه میشویم او با یک دختر و مرد جوان صحبت میکند. اما آرتولد چیز بیشتری به ما نمیگوید.
روزی دنبال کلاید راه می افتد. نور فضا قرمز شده. این دو به هم نزدیک میشوند. آرنولد در این فیلم برای نمایش شخصیت و داستان و اثبات خود از هیچ کاری دریغ نمیکند. نتیجه کار یک تریلر روانشناسانه غافلگیرکننده است که قهرمان یک تنه داستان را پیش برده و به همراه فیلمساز داستانی دیدنی را در اختیارمان میگذارد. دیکی و کارن در نقشهای خود درخشیده و شخصیتهایی رازآلود را به ما نشان میدهند. دوربین رایان خیابانهای گلاسگو، حیوانات و شخصیتها را نشان میدهد.
البته این فیلم نمیخواهد شما را بترساند. باید صبور باشید. فضای فیلم مثل عنوانش قرمز است. رایان و آرنولد بر شخصیتها تمرکز کرده، رایان نزدیکی میان جکی و کلاید را آنقدر خوب نشان میدهد که باور نمیکنید مشغول تماشای فیلم هستید. آرنولد، رایان و قهرمانش این فیلم را روایت نمیکنند بلکه در برابرتان آشکار میکنند. فیلم در سبک دگما 95 ضبط شد که در فیلمهای “لارس فون تریه” (Lars von Trier) و “توماس وینتربرگ” (Thomas Vinterberg) استفاده شد. چون هدف کنار گذاشتن جلوههای ویژه و تکنولوژی بود تا بر اجرا، داستان و مضمون تمرکز شود.
همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلمهای فدریکو فلینی به مناسبت صدسالگی این کارگردان ایتالیایی
2. زنبور – WASP – 2003
یک فیلم کوتاه 26 دقیقهای درباره چهار بچه و مادرشان. علاقه آرنولد به حشرات از اینجا شروع میشود. بچهها گرسنه هستند و حتی یکی از آنها نوزاد است. زو (ناتالی پرس “Natalie Press”) هم فقیر است و نمیتواند به بچهها غذا بدهد. به دوست پسر قبلیاش میگوید پرستار بچههاست و تصمیم میگیرد بعد از مدتها با او قرار بگذارد. وقتی برای بچههایش ساندویچ درست میکند زنبوری از پنجره وارد میشود و او زنبور را بیرون میکند.
اگر میخواهید بدانید زو سبک و محتوای خود را از کجا آورده باید “زنبور” را تماشا کنید. فیلمبرداری این اثر را هم رایان برعهده دارد. فیلمی که اسکار بهترین فیلم کوتاه لایواکشن را دریافت کرد. این ففیلم باعث شد ستاره دریافت کند و در خانهاش هم موفقیتهای بیشتر در انتظارش باشد. داستان در دارتفورد، زادگاه آرنولد جریان دارد. آنها در یک بار باهم قرار میگذارند و زو بچهها را بیرون میگذارد. بچهها از دوست پسر او خوششان میآید. چون فکر میکنند شبیه “دیوید بکهام” است. زو به بچهها میگوید اسم او دیو است. زو را به مشروب دعوت میکند اما زو باید مراقب بچهها باشد. سپس ماجراهای بیشتری رخ میدهد.
درباره بی عرضگی زو در نگهداری بچههایش شایعههای زیادی ایجاد میشود اما دیو آنها را نمیشنود. نه دیو میتواند زو را خانه ببرد و نه زو. بنابراین بچهها پشت در ایستادهاند و هرازگاهی در میزنند. نوزاد گریه میکند. آرنولد به خوبی توانسته درگیری زو میان مادری، بیکاری، دوستی، بقا و بچه داری را نشان دهد. آنقدر که باور نمیکنید این فیلم کوتاه است. رایان دنبال زو است و زو هم دنبال بچهها. صحنههای کلوزآپ بین زو و دیو دیدنی است. برای دیدن پایان فیلم خودتان آن را تماشا کنید.
1. تنگ ماهی – FISH TANK – 2009
یکی از بهترین فیلمهای “آندریا آرنولد” و چه بسا بهترین آن که جایزه هیئت داوران کن را دریافت کرد. “مایکل فاسبندر” (Michael Fassbender) درست پس از فیلم “گرسنگی” (Hunger – 2009) ساخته “استیو مک کوئین” (Steve McQueen) در این فیلم حضور یافت. میا (کتی جارویس “Katie Jarvis”) با مادرش جوان (کیرستون وارینگ “Kierston Wareing”) زندگی میکند و با کانر (فاسبندر) قرار میگذارد. مادرش همیشه به او توهین کرده و اذیتش میکند، کنر از لحاظ جنسی آزارش میدهد و جهان هم احساساتش را جریحه دار میکند. واکنش او طوری است که شاید برای عدهای غافلگیرکننده باشد.
او جوان است و نمیداند چه بر سرش میآید. کانر او را ترغیب میکند تا تست بازیگری بدهد و دوربینی به او میدهد تا رقصش را ضبط کند. کم کم رابطهشان عوض میشود و جوان شروع به حسادت میکند. در این میان اتفاقهای مختلف رخ میدهد. شاید مضامین این فیلم و “عزیز آمریکایی” مشابه باشد اما این یکی بهتر است. فیلمبرداری این فیلم هم برعهده رایان است. در این فیلم هم اشاراتی به زندگی آرنولد وجود دارد، هرچند که “زنبور” اشارات بیشتری داشت چون آرنولد هم توسط یک مادر مجرد بزرگ شد.
بنابراین فیلمساز با استفاده از فضای آشنای بچگی خود داستانی تاثیرگذار را روایت میکند. میا در فضای آشنای آرنولد قرار میگیرد اما همه چیز در تخیل آرنولد جریان دارد. بنابراین “تنگ ماهی” بهترین فیلم آرنولد است.
همچنین بخوانید: رتبهبندی فیلمهای کارگردانی شده توسط جی.جی.آبرامز (JJ Abrams)
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها