رتبهبندی فیلمهای “اصغر فرهادی”؛ کارگردان نامدار سینمای ایران
سینمای ایران کم کم به سینمای جذابی تبدیل میشود چون موج نوی سینما از دنبال کردن مضامین قدیمی سرباز می زند و به دنبال نوآوریهای جدید است. فیلمسازان ایرانی هرگز از شکوه هالیوود ناامید نشدهاند و تلاش خود را میکنند. “اصغر فرهادی” هم یکی از آنهاست.
او در سال 1972 به دنیا آمد و دوران کودکیاش با تغییرات سیاسی همراه شد چون او در بحبوحه جنگ بزرگ شد. روزی برادر بزرگترش به ارتش ملحق شد و برای مدرسه بازنگشت. تا اینکه چند ماه بعد والدینش او را یافته و به خانه بازگرداندند. این حادثه احساسات میهن پرستانه فرهادی را تحریک کرد و آرزو میکرد کاش خودش هم میتوانست به ارتش ملحق شود. اما به سرانجام به سینما علاقه مند شد.
اگر “مجید مجیدی” یک تنه جهان (به خصوص غرب) را به تعظیم در برابر سینمای ایران وادار کرد، فرهادی کاری کرد تا دوباره سرها به سمت سینمای ایران بچرخد. فیلمهای او مسائلی در رابطه با تبعیض طبقاتی، سیاسی، جنسیتی و مذهبی را هدف قرار میدهد.
او تاکنون 8 فیلم ساخته و 29 جایزه داخلی و خارجی از جمله اسکار و گلدن گلوب را دریافت کرده است. او جز 5 فیلمسازی است که بیش از یک بار اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کردهاند. در اینجا میخواهیم فیلمهای او را رتبه بندی کنیم. با پروشات همراه باشید.
8. همه میدانند – EVERYBODY KNOWS – 2018

از بین هشت فیلم فرهادی فیلم آخر او را در بالای لیست قرار دادیم. دلیلش ضعف موجود در داستان گویی و متن است. اولاً اینکه کل فیلم اسپانیایی بوده و دوما اینکه ستارههای بین المللی مانند “پنه لوپه کروز” (Penelope Cruz) و “خاویر باردم” (Javier Bardem) در این فیلم حضور دارند. این تغییر مسیر برای فرهادی چندان موفق نبود.
لورا (پنه لوپه کروز) با دختر نوجوانش ایرن (کارلا کامپرا “Carla Campra”) به زادگاهش در اسپانیا میرود تا در یک مراسم ازدواج شرکت کند. بودن در کنار خانواده و البته عشق سابقش پاکو (خاویر باردم) که حالا ازدواج کرده، میتواند خاطره ساز باشد. اما بعد ایرن ربوده میشود و در ازایش پول میخواهند. به همه مشکوک میشوند و حقایقی فاش میشود.
فرهادی این سبک را مغناطیسی میداند چون اول ایدهای به ذهنش رسیده و او همین جرقه را به یک اثر تبدیل میکند. به تدریج این جرقه به یک ماجراجویی تبدیل میشود. ایده این فیلم در سفری خانوادگی به اسپانیا در 15 سال پیش به ذهن فرهادی رسید. چون دخترش عکس دختری گمشده را روی دیواری در خیابان دید و ترسید. این ایده در ذهن فرهادی ماند و به ساخت این فیلم منجر شد.
فیلم در ظاهر یک تریلر جنایی اما در باطن شبیه تمام فیلمهای فرهادی به روابط انسانی و تأثیر ارتباطشان میپردازد. استعداد باردم و کروز و جذابیت این دو در کنار هم دیدنی است. فرهادی فیلمنامه ای تماشایی خلق کرده است. اما گویا فیلم محتاطانه پیش میرود و به فیلمنامه اجازه شکوفایی نمیدهد.
اما متن جالب نشده و بیشتر شبیه یک سوپ-اپراست. معماهای داستان خوب پیش نرفته و با وجود ستارهها چنین شکستی غم انگیز است. این فیلم آنقدرها بد نیست، ایراداتی دارد. اما بدون حسن هم نیست، اجراهای درخشان، شخصیت پردازی، طراحی تولید و فیلمبرداری “خوزه لوئیس آلکائینه” (José Luis Alcaine) میتواند توجهتان را جلب کند. صحنهها به تنهایی درخشان هستند اما در کنار هم آشفته به نظر میرسند. در هر صورت این فیلم از “اصغر فرهادی” میتوانست بهتر عمل کند.
همچنین بخوانید: لیست 40 تایی بهترین فیلم های ایرانی در تاریخ سینمای ایران
7. رقص در غبار – DANCING IN THE DUST – 2003

اولین فیلم به کارگردانی فرهادی که متن آن را با همکاری “ابراهیم حاتمی کیا” (Ebrahim Hatamikia) نوشته است. یک فیلم دیدنی که شاید روایت آن دلچسب نباشد اما در یادتان میماند. فیلم درباره دو فراری است: یک پیرمرد ساکت و یک جون پرحرف. نظر به خاطر حرفهایی که پشت سر زنش میزنند زنش را طلاق میدهد اما باید مهریهاش را پرداخت کند. وقتی از عهده پرداخت آن برنمی آید فرار کرده و با یک پیرمرد به صحرا پناه میبرد. آنها با ماهیگری و گرفتن زهر آنها پول درمی آورند. مارهایی خطرناک درست به اندازه انگیزه قهرمانها.
صادقانه بگوییم داستان آنقدرها دلچسب نیست اما شخصیت پردازیهای دو نفر میتواند شما را تا پایان فیلم همراه کند. با وجود گذشته سیاه و شرایط فعلیشان، به انگیزههای آنان پی میبریم. هردوی مردها کمر شکسته عشق هستند. هردوی آنها داستانهای خود را دارند که مسیر خود را پیش میرود و هرگز تلاقی پیدا نمیکند.
این فیلم به خاطر مضمون عشق و قربانی شدن با نقدهای مثبت مواجه شد. پایان جذاب فیلم رضایتبخش است. اما جز فیلمهای ضعیفتر فرهادی است. اجراها رضایتبخش هستند. “یوسف خداپرست” در نقش نظر خوب ظاهر شده اما “فرامرز غریبیان” با وجود دیالوگ کمش در نقش پیرمرد خیره کننده است. ماجراجویی سختش در چهرهاش موج زده و هردو بازیگر اجرای فیزیکی دارند.
پیچیدگیهای اخلاقی داستان و گرههای آن شاید معماگونه باشد اما کنترل فرهادی بر اثرش تجربه خوبی را خلق کرده که جز آثار موفق کارنامهاش است.
6. شهر زیبا – BEAUTIFUL CITY – 2004

فیلمهای فرهادی به ندرت مستقیماً به مضامین سیاسی میپردازند و بیشتر درگیر مضامین اخلاقی هستند. به همین دلیل “شهر زیبا” دیدنی است. در زیرلایه های فیلم میتوان اشاره به مسائل سیاسی را نیز حس کرد.
این فیلم به ماجراهای پس از یک قتل و دردسرهای آن میپردازد. اکبر به جرم قتل دوست دخترش در سن 16 سالگی زندانی شده است. بهترین دوستش علاست که به خاطر جرمهای ناچیز در مرکز است. علا که نمیتواند اعدام شدن دوستش را تحمل کند میخواهد از پدر مقتول رضایت بگیرد. همچنین از خواهر اکبر که مادری مجرد است هم کمک میگیرد. آنچه که در ادامه رخ میدهد به خاطر قدرت متن فیلمنامه است.
“شهر زیبا” نقدی هوشمندانه بر پول، نابرابری جنسیتی، بخشش و قربانی شدن است و به یک درام انسانی میانجامد. فیلمنامه فرهادی جذاب بوده و هرگز خسته کننده نمیشود. صحنهها در ذهنتان حک شده و پس از پایان فیلم هم آن را فراموش نمیکنید. داستان دنیایی بی رحم را نشان میدهد. فرهادی عاشقانهای تلخ ساخت که به یک شاهکار بدل شد.
اجراها آنقدر دیدنی هستند که حتی کارگردانی فرهادی را در سایه قرار میدهند. “ترانه علیدوستی” در نقش خواهر اکبر، فیروزه، میدرخشد. “بابک انصاری” در نقش علا و “حسین فرضی زاده” در نقش اکبر هم شخصیتهایی چندلایه را خلق میکنند. “فرامرز غریبیان” هم که افسانه است. او نقش پدر دختر به قتل رسیده را اجرا میکند و چهره او بدون هیچگونه دیالوگ تمام احساساتش را نشان میدهد.
تنها ضعف فیلم را میتوان جلوههای بصری آن دید که ساختار فیلم را ضعیف میکند. اما شکوه فیلم میتواند آن را کنار بزند. “شهر زیبا” فیلمی به ظاهر ساده اما غنی است.
همچنین بخوانید: 25 فیلم برتر غیرانگلیسی زبان (بخش سوم)
5. گذشته – THE PAST – 2013

عنصر اصلی فیلمهای “اصغر فرهادی” روابط خانوادگی است و همین موضوع فیلم او را جهان شمول میکند. “گذشته” هم از این قاعده مستثنا نیست. این فیلم هم مانند آثار دیگرش از یک خاطره نشات میگیرد. فرهادی پیش از ساختن فیلم سومش “چهارشنبه سوری” از کشور خارج شد تا کارهای طلاق از همسر سابقش را انجام دهد. همین خاطرات و تجربیات بودند که به ساخت این فیلم منجر شدند.
احمد (علی مصفا) از تهران به پاریس میرود تا از همسر فرانسویاش ماری (برنیس بژو “Bérénice Bejo”) جدا شود. آنها چهار سال از هم جدا بودند و حالا ماری میخواهد با دوست پسرش سمیر (طاهر رحیم “Tahar Rahim”) ازدواج کند. این سومین ازدواج ماری و دومین ازدواج سمیر است. احمد در زمان اقامتش در کنار ماری به موضوعات مختلف پی میبرد. در ابتدا حس میکنیم شاهد یک مثلث عشقی هستیم اما سپس پی میبریم که فقط شاهد کشف رازهایی درباره گذشته شخصیتها هستیم. بنابراین فیلم یک درام خانوادگی پیچیده است.
“گذشته” به فیلم قبلی خود “جدایی نادر از سیمین” شباهتهایی دارد چون هردویشان به طلاق و پیچیدگیهای آن میپردازند. اما “گذشته” در پاریس ساخته شده و عناصر سیاسی کمتری دارد. فرهادی این بار به زنی در پاریس میپردازد که مشکلات خود را دارد. از آنجاییکه این بار ماری روایت را تعریف میکند بنابراین داستان در پاریس جریان دارد. دو طلاق ماری و طلاق سومش میتواند در جامعه ایران رسواکننده است.
فیلمنامه فرهادی پیچیده بوده و گذشتهای که ما را شکل داده نشان میدهد. متن آن درست مانند شخصیتهای اصلی ما را تسخیر میکنند. شاید متن آن به اندازه “جدایی” اغواکننده نباشد اما بازهم دیدنی است.
“برنیس بژو” در نقش ماری خیره کننده است. فرهادی گذشته ماری را نشان میدهد و بژو به خوبی این وزن سنگین را در بازیاش نشان میدهد. بژو بازیگری نامزد اسکار است (هنرمند “The Artist”، 2011) که اجرای خیره کنندهای دارد و برای فیلم “گذشته” جایزه فستیوال فیلم کن سال 2013 را دریافت کرد.
کل فیلم ساده و تاثیرگذار بوده و پایان خیره کنندهای دارد. پس حتماً این فیلم را تماشا کنید.
4. چهارشنبه سوری – FIREWORKS WEDNESDAY – 2006

سینمای ایران واکنشی سریع به سینمای هالیوود و اروپا بود اما سرانجام به یک پدیده فرهنگی بدل شد و فرهادی در آن نقش بسزایی داشت. روایت او سینما-واقعیت نیست اما عناصر آن را در بر دارد. فیلمهای او خاطرات زندگی مردم را نشان میدهد و فرهادی به خوبی توانست لایههای زندگی مردم را در سینما نشان دهد. “چهارشنبه سوری” هم درست همینطور بود.
با کنار رفتن لایههای زندگی زناشویی به روایتی از انسانیت میرسیم. فرهادی ریتم فیلم را حفظ کرده و یک درام روان شناسانه خلق میکند. فرهادی از این فیلم به بعد تصمیم گرفت حداقل موسیقی را در فیلمهایش به کار ببرد. او موسیقی را ابزاری برای سینمای ناتورالیسم میداند.
فرهادی “چهارشنبه سوری” را “فیلمی درباره دردسرهای انسانی و تنش او” میداند. این تراژدی تنها در تقابل خیر و شر دیده نمیشود. بلکه دو نوع خیر میبینیم که نشان دهنده عصر مدرن و پیچیده ماست.
“ترانه علیدوستی” در نقش روحی خیره کننده است. او به خوبی توانسته تبدیل شدن دختری پرانرژی و خوشبین را به زنی ترسیده و ضعیف در ازدواجی شکست خورده نشان دهد. او در زمان اجرای این نقش فقط 22 سال داشت. این فیلم در کنار “درباره الی” (About Elly – 2008) و “فروشنده” (The Salesman – 2016) یکی از همکاریهای موفق علیدوستی و فرهادی بود.
صادقانه بگوییم پنج فیلم اول این لیست جز شاهکارهای فرهادی هستند که از نظر متن، کارگردانی و اجرا خیره کننده هستند.
همچنین بخوانید: 12 فیلم آسیایی جذاب و دیدنی که بر فرهنگ عامه تأثیر گذاشتند
3. جدایی – A SEPARATION – 2011

“جدایی” حکم “بچههای آسمان” (Children of Heaven – 1997) را برای فرهادی دارد چون به سرعت موردتوجه تماشاگران خارجی قرار گرفت و اولین اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را برای ایران به ارمغان آورد. این فیلم شاهکار فرهادی است که به سرعت محبوب شد و 45 جایزه بین المللی درو کرد. از این نظر در بین فیلمهای ایرانی رکورددار است. این فیلم جز 3 فیلم برتر تمام لیستهای “بهترین فیلم سال” 2011 بود.
“جدایی” داستان زوجی به نام سیمین (لیلا حاتمی) و نادر (پیمان معادی) است که سیمین میخواهد به خاطر بهتر شدن زندگی و آینده دخترش از کشور خارج شود. نادر سنت گراست و میخواهد بماند. او پدری مبتلا به آلزایمر دارد که باید از او مراقبت کند. سیمین راضیست در صورت نیاز از نادر جدا شود. وقتی قهر کرده و به خانه مادرش میرود، نادر پرستاری به نام راضیه (ساره بیات) استخدام میکند. بقیه فیلم به تبعیض طبقاتی، فرهنگی و مذهبی بین مردم میپردازد. همچنین رازهای خانوادگی فاش میشود و شاهد یک درام دادگاهی هم میشویم.
“جدایی” مانند فیلمهای دیگر فرهادی از یک مکالمه میان او و برادرش درباره نگهداری از پدربزرگ بیمارشان نشات گرفت. روزی برادرش پدربزرگ مبتلا به آلزایمرشان را به حمام برد و شروع کرد به شستنش. آن لحظه آنقدر به خاطر شرایط پدربزرگ غمگین بود که او را در آغوش کشید و گریست. ذهن نابغه فرهادی باعث شد به این موضوع شاخ و برگ دهد و یک فیلمنامه بسازد.
او با حساسیت و کمال گرایی خود روایت را خلق کرد. غم، ناراحتی و نگرانی در کارگردانی و اجراها به چشم میآید. هیچ حرکت و سکوت و دیالوگی بی دلیل نیست. هر صحنه و نمای آن الهام بخش است. هردو شخصیت در سالن دادگاه در مقابل دوربین عقاید خود را بیان میکنند. دوربین قاضی است. ما صدای قاضی را میشنویم اما او را نمیبینیم. و فرهادی هرگز اجازه نمیدهد که تماشاگر لحظهای از فیلم غافل شود.
زیبایی فیلم در این است که تماشاگر را به روایت بزرگتری دعوت میکند. و البته این موضوع هم برنامه ریزی شده است نه اتفاقی. اگر طرفدار فرهادی هستید نمیتوانید این فیلم را از دست دهید.
2. درباره الی – ABOUT ELLY – 2009

پیشی گرفتن “درباره الی” از “جدایی” به معنای بهتر بودن این اثر و بدتر بودن آن یک نیست. تنها نکته این است که “درباره الی” بدون شک یک فیلم دیدنی است. با پیشبرد حرفه فرهادی کارنامه او غنیتر شد. از سال 2011 بود که او موردتوجه قرار گرفت. اما استعداد او انکارناپذیر است و یک اسکار باعث شد بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
فرهادی همیشه به پیچیدگیهای اخلاقی جامعه علاقه داشت و “درباره الی” این موضوع را خوب نشان میدهد. این بار هم ایده فیلم را از خاطره دوران کودکیاش به دست آورد. او مردی را دید که روبروی دریا ایستاده بود و لباسهایش خیس بود. مرد فقط به دریا خیره مانده بود. فرهادی نمیدانست چه زمانی و کجا آن مرد را دیده اما این خاطره تا ابد در ذهنش ماند. بنابراین کنجکاو شد که چرا آن مرد آنجا مانده و چرا لباسهایش خیس است؟ اگر از دریا بیرون آمده پس چرا لباسهایش را درنیاورده؟ آیا زنش غرق شده و او نتوانسته نجاتش دهد؟ او بارها و بارها در این باره فکر کرد و همین موضوع به خلق این فیلم منجر شد.
داستان با تلاش برای آشنایی یک زن و مرد باهم شروع میشود. الی معلم مهد کودک بچههاست که توسط مادر یکی از سه گروه دوستان به تعطیلات دعوت میشود. او میخواهد یکی از دوستان مطلقهشان را به الی معرفی کند تا شاید باهم ازدواج کنند. اما ناگهان بدون هیچ دلیلی الی ناپدید شده و همه نگران و ناراحت و وحشت زده میشوند.
فرهادی در متن و روایت رازهایی را نگه میدارد تا هیجان فیلم بالا برود. او هرگز نمیگذارد گریه کرده یا فریاد بکشید بلکه وقایع را در مقابل چشمانتان نشان میدهد. استفاده از فضای زیبا یک اثر دیدنی خلق میکند که نقطه قوت کارنامه اوست.
این شاهکار فرهادی یادآور فیلم ایتالیایی “ماجرا” (L’Avventura) در سال 1959 است. اما فرهادی چنان رنگ و بوی بومی به فیلم داد که نمیتوان “درباره الی” را با هیچ فیلم دیگری مقایسه کرد. چون فیلم بیشتر درباره خیانت و فریب است تا ناپدید شدن الی. ساختار روایی تأثیر دومینووار دارد که هر اتفاق به دیگری منجر میشود.
“درباره الی” ورود ایران به لیست بهترین فیلمهای غیرانگلیسی زبان بود اما نامزد نشد. آن سال تریلر آرژانتینی “راز در چشمانشان” (The Secret In Their Eyes) جایزه را برد. اما باعث شد جهانیان با “اصغر فرهادی” آشنا شوند.
همچنین بخوانید: 10 فیلم فراموششده از کارگردانهای بزرگ و نامی سینما که باید تماشا کنید
1. فروشنده – THE SALESMAN – 2016

خب قرار گرفتن این فیلم در صدر تعجبی ندارد. حتماً انتظار داشتید یا این فیلم را در صدر ببینید یا “جدایی” را. این فیلم تا مدتها در ذهنتان میماند.
فرهادی همیشه بر مضامین روزمره و خاموش دست میگذارد و آن را با چنان جزئیاتی نشان میدهد که دیدنی میشود. فعالیتها و نگرانیهای روزانه شخصیتها برای فرهادی مهم هستند.
فرهادی در تئاتر تجربه بالایی دارد و از آنجا به ادبیات علاقه مند شد. نمایشنامه “مرگ فروشنده” اثر “آرتور میلر” بر او آنقدر تأثیر گذاشت که همیشه میخواست فیلمی براساس آن بسازد و بنابراین ایده این فیلم را از این نمایشنامه گرفت. یک زوج متأهل به نام رعنا (ترانه علیدوستی) و عماد (شهاب حسینی) بازیگرانی هستند که برای یک نمایش تمرین میکنند. عماد معلم مدرسه هم هست و گرچه در ظاهر اوضاع خوب است اما مشکلاتی وجود دارد. وقتی مشکل بیشتر میشود این زوج مجبور میشوند موقتا به یک آپارتمان بروند. این تغییر آغاز داستان است. مردی که رعنا را اشتباه گرفته در خانهاش به او حمله کرده و همین موضوع سرآغاز ماجراهایی است که زندگی این زوج را به دردسر میاندازد.
“فروشنده” مفاهیم ارزشمند غرور و شرم را بررسی میکند. یک درام دیدنی و تریلر انتقام جویانه که مانند فیلمهای دیگر فرهادی روابط را بررسی میکند. فرهادی میگوید عنصر اصلی فیلم تحقیر شدن است که عنصر اصلی “مرگ فروشنده” میباشد. عماد که از جراحات فیزیکی و عاطفی همسرش نگران است به تدریج خود را تحقیر شده میداند.
همین نگرانی به انتقام بدل میشود که فیلم و نمایش را بهم شبیه میکند. عماد میخواهد انتقام بی عفت شدن همسرش را بگیرد که همین موضوع به پایان تراژیک میانجامد.
“شهاب حسینی” در نقش مرد شاهکار است. او گاهی بیچاره و ناتوان است و گاهی بی تفاوت و ظالم. “ترانه علیدوستی” هم از او درخشانتر ظاهر شده و ظلمی که در حقش شده و زندگیاش را بی معنا کرده خوب نشان میدهد.
در دنیای فرهادی همه میتوانند یکدیگر را فریب دهند. حتی زن و شوهری که سالها باهم زندگی میکنند ناگهان به خاطر یک اتفاق از هم دور میشوند.
“فروشنده” فیلمی مبهم و پیچیده است که پس از دیدن آن نمیدانید با قهرمانهای داستان همدردی کنید یا با مردی که به زن حمله کرده. این موضوع قدرت متن و کارگردانی فرهادی را نشان میدهد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (1)
دی 29, 1399
واقعا آقای فرهادی افتخاربزرگی برای کشور عزیزمان هستند وآثارشان چه فیلمهایی که در داخل تولید شده وچه فیلمهای بین المللی ایشان نظیر فیلم زیبا وماندگار وچشم نواز (( همه میدانند)) جزو برترینهایند. انصافا امثال آقای فرهادی که چهره متفاوتی از ایران در دنیا ترسیم می کنند قابل احترام وبزرگداشت هستند.
پاسخ