10 حقیقت درباره شخصیت پیتا در “بازی‌های گرسنگی” که تنها طرفداران کتاب از آن باخبرند

کتاب‌ها پر از جزئیات و توصیفات و تخیلات هستند. وقتی کتابی اقتباس می‌شود، صدها صفحه جزئیات، اعمال شصیت‌ها، لحظات کوتاه و مفاهیم داستان قربانی می‌شود و “بازی‌های گرسنگی” (The Hunger Games) از این قاعده مستثنا نیست.

این موضوع گاهی اوقات بد نیست چون بعضی جزئیات اضافی بوده و برخی از آثار اقتباسی با کتاب تفاوت‌هایی دارند. به همین دلیل درباره قسمت‌هایی که باید بماند یا حذف شود تصمیم گیری کرد. در اینجا می‌خواهیم 10 حقیقت درباره شخصیت پیتا را بگوییم که فقط طرفداران کتاب از آن خبر دارند. با پروشات همراه باشید.


10. او و کتنیس کتاب خاطرات دارند

در پایان “زاغ مقلد” (Mockingjay) پیتا و کتنیس غم و مرگ و خونریزی‌های زیادی را شاهد بودند. بنابراین کتنیس به این فکر افتاد که کتاب خاطرات داشته باشند و درباره شخصیت‌های مهم در زندگی خودش و پیتا در آن بنویسند. او برای خلق این کتاب از کتاب گیاهان پدرش الهام گرفت. بنابراین با عکس و نقاشی و خاطراتشان این کتاب را پر کنند. “زنی که صورت پریم را بوسید. خنده پدرم. پدر پیتا با کوکی‌ها. رنگ چشم‌های فینیک. کاری که کینا با ابریشم انجام داد. برنامه‌نویسی مجدد هولو. رو که مثل پرنده آماده پرواز دست‌هایش را باز کرده بود.”

همچنین بخوانید: معرفی 12 فیلم جذاب و دیدنی شبیه بازی های گرسنگی (Hunger Games)


9. پیتا پای مصنوعی دارد

در رمان پیتا در هفتاد و چهارمین مرحله بازی مجروح می‌شود. درحالی که در فیلم اینطور نیست. اما در کتاب پیتا پای چپ خود را از دست می‌دهد و کاری از دست کسی برنمی‌آید. به‌جای پای قطع شده یک پای مصنوعی که کتنیس پیدا کرده را جایگزین می‌کنند. در “اشتعال” (Catching Fire) بارها به این پا اشاره شده و پیتا هم باید در بازی هفتاد و پنجم شرکت کند.


8. کتنیس به پیتا شربت خواب‌آور می‌دهد

وقتی پیتا در غار مجروح می‌شود نمی‌گذارد کتنیس به دنبال دارو برود. لجاجت او و اصرارش مبنی بر نرفتن کتنیس باعث می‌شود کتنیس شربت خواب‌آور را با توت مخلوط کرده و آن را به پیتا بدهد. پیتا دیر متوجه این موضوع شده و با وجود تلاشش تسلیم می‌شود.


7. تلاش پیتا برای جلوگیری از خودکشی کتنیس دیدنی است

در دومین شورش سربازان منطقه 13 قرص‌هایی دریافت می‌کنند که در صورت اسیر شدن آنها را بخورند. در رمان “زاغ مقلد” پس از کشتن پرزیدنت کوین قرصی را می‌خورد اما آن را قورت نمی‌دهد. چون پیتا این اجازه را به او نمی‌دهد. “دست چپم ر بالا بردم و سرم را پایین آوردن تا با دندان قرص را نصف کنم اما دستم را گاز گرفتم. با پیشانی سرم را چرخاندم و پیتا را دیدم که به من زل زده بود. از چشم‌هایش معلوم بود که کار خودش را کرده بود.”


6. پیتا برای عروسی فینیک و آنی کیک پخت

در کتاب‌ها بارها به مهارت کیک پزی و تزئین پیتا اشاره شد. از قصد نان را سوزاند تا به کتنیس گرسنه غذا دهد و با این مهارت‌ها در مرحله هفتاد و چهار خودش را پنهان کرد. یکی از لحظات حذف شده در فیلم وقتی است که پیتا با کیک تزئین شده در مراسم عروسی فینیک و آنی را غافلگیر می‌کند. این کار نشانه بهبود و تغییر تدریجی پیتاست.

همچنین بخوانید: معرفی 10 نقطه عطف حضور زنان در دنیای مارول


5. پدر پیتا

در کتاب‌ها می‌بینیم که پدر پیتا یک بار به کتنیس اشاره کرد و گفت دوست داشت با مادر او ازدواج کند اما مادر او با مردی خوش صدا ازدواج کرد. در یک صحنه حذف شده دیگر در رمان، پدر پیتا به کتنیس خوراکی می‌دهد و می‌گوید مراقب پریم خواهد بود. “حواسم به دختربچه هست تا غذایش را بخورد.”


4. پیتا شاهد مرگ داریس بود

در رمان شخصیتی به نام داریس وجود دارد، شخصیتی صلح طلب و دوست کتنیس. در “اشتعال” او سعی کرد در شلاق زدن گیل مداخله کند اما به این خاطر مجازات شد. پیتا در “زاغ مقلد” به او اشاره کرد. چون او کتک خورد، شکنجه شد و دنده‌هایش را کندند. اما این کار فقط مجازات نبود بلکه می‌خواستند پیتا شاهد ماجرا باشد و به چشم خود بی عدالتی را ببیند.


3. پیتا نمی‌تواند شنا کند

در “اشعال” پیتا با موانع بسیاری مواجه شده، مورد حمله قرار می‌گیرد و با غرق کردن مهاجم در آب زنده می‌ماند. اما در کتاب او فلج شده و فینیک او را نجات می‌دهد. در حقیقت او فقط بروتوس را از روی عصبانیت می‌کشد نه مهاجمین را.


2. روی صحنه کتک می‌خورد

وقتی پیتا اسیر می‌شود با او مصاحبه‌هایی انجام خواهد شد که همه می‌توانند ببینند. او در مصاحبه آخر درباره بمب گذاری‌ها به کتنیس و منطقه 13 هشدار می‌دهد. بنابراین فیلم متوقف می‌شود. او در کتاب‌ها می‌گوید: “شما افراد منطقه 13 تا صبح کشته می‌شوید!” اما فیلم قطع نمی‌شود بلکه او را کتک زده و خونین می‌کنند.

همچنین بخوانید: 10 فیلم جذاب و دیدنی شبیه فیلم جنگیر (The Exorcist) که باید تماشا کنید


1. او جذاب و بامزه است

پیتای توی فیلم نسخه شسته رفته پیتای داستان است. گرچه هنوز بامزه و دوست داشتنی است اما پیتای رمان شخصیتی پیچیده، چندلایه، بامزه و جذاب است. یکی از صحنه‌های شوخی او که در فیلم حذف شده وقتی است که برای زنده ماندن استتار می‌کند. اما فقط نمی‌گوید سلام، می‌گوید: “تو اینجایی که من را بکشی؟” و به او می‌گوید که نزدیک نشود.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (2)

بستن فرم

  1. A

    آذر 18, 1399

    توی مورد 8 پیتا رو کیتا نوشتید

    پاسخ