بررسی حضور افتخاری “کوئنتین تارانتینو” در فیلمهای خودش
“کوئنتین تارانتینو” (Quentin Tarantino) تقریباً در تمام فیلمهایش یا حضور داشته یا صداپیشگی برخی کاراکترها را بر عهده داشته است. بیایید نگاهی بیندازیم.
“کوئنتین تارانتینو” تقریباً در تمام فیلمهایی که ساخته نقشی داشته است، چه نقش یک کاراکتر خاص یا حتی صداپیشگی آنها، و در این مطلب تمام آنها را برایتان آماده کردهایم. حرفه کارگردانی تارانتینو رسماً از سال 1992 با فیلم “سگهای انباری” (Reservoir Dogs) آغاز شد، فیلمی جنایی درباره شش مجرم با نامهای رمزی متفاوت که نقشه آنها برای دزدی از جواهر فروشی بد پیش میرود. با این که “سگهای انباری” توانست نظر بینندگان و منتقدان را به خوبی جلب کند اما، بهترین فیلم تارانتینو “داستان عامه پسند” است که دو سال بعد ساخته شد.
این فیلم چندین داستان را به صورت غیرخطی روایت میکند، داستانهایی با مرکزیت جنایت و وحشیگری. “داستان عامه پسند” باعث شد تارانتینو و سبک روایت او که در ادامه حرفهاش نیز از آن استفاده کرد، در سطح جهانی شناخته شود. تارانتینو کلاً 10 فیلم را کارگردانی کرده (البته مجموعه دو قسمتی “بیل را بکش” (Kill Bill) به عنوان یک فیلم در نر گرفته شده است) که متعلق به دنیای سینمایی یکسانی بوده و چند فیلمنامه دیگر نظیر “از گرگ ومیش تا سحر” (From Dusk Till Dawn) به کارگردانی “رابرت رودریگز” (Robert Rodriguez) و “داستان عاشقانه واقعی” (True Romance) به کارگردانی “تونی اسکات” (Tony Scott) را نیز نوشته است.
تارانتینو نقشهای متفاوتی را بازی کرده است، نقش فردی در پشت زمینه، کسی که پس از مدتها بازگشته، شخصی که در داستان مدتی را به همراه نقش اصلی سپری میکند، یا حتی گاهی در پشت صحنه حضور یافته است. این شما و این هم تمام فیلمهایی که کوئینتن تارانتینو در آن نقش داشته، از “سگهای انباری” تا “روزی روزگاری در هالیوود” (Once Upon A Time In Hollywood). با پروشات همراه باشید.
سگهای انباری – Reservoir Dogs – 1992
“سگهای انباری” آقای سفید (“هاروی کایتل” (Harvey Keitel) )، آقای نارنجی (“تیم راث” (Tim Roth) )، آقای بلوند (“مایکل مدسن” (Michael Madsen) )، آقای صورتی (“استیو بوشمی” (Steve Buscemi) )، آقای آبی (“ادوارد بانکر” (Edward Bunker) ) و آقای قهوهای (تارانتینو) را به ما معرفی کرد، که همگی جزیی از نقشه “جو” (Joe) و “ادی کابوت” (Eddie Cabot) بودند. همانطور که قبلاً گفته شد سرقت درست پیش نرفته و همه تنها شدند تا این که مشخص شد یکی در میان آنها پلیس مخفی است. آنها یک به یک به انباری “جو” رسیدند به غیر از سه کاراکتر: آقای آبی، آقای بلوند و آقای قهوهای. سرنوشت آقای آبی تا انتها مشخص نشد اما در یک بازی ویدیویی که در سال 2006 منتشر شد داستان او ادامه یافت، آقای بلوند آخر از همه به همراه یک پلیس ربوده شده سر رسید و آقای قهوهای نیز زمان رسیدن پلیسها به جواهر فروشی کشته شد.
پس از آن چیز دیگری درباره آقای قهوهای گفته نشد، اما او در صحنه ابتدایی درباره معنی واقعی آهنگ “مثل یک باکره” (Like a Virgin) از “مدونا” (Madonna) یک سخنرانی زیبا میکند.
همچنین بخوانید: رتبه بندی برترین فیلمهای کوئنتین تارانتینو برای فیلمسازان
داستان عامهپسند – Pulp Fiction – 1994
تارانتینو در “داستان عامه پسند” کاراکتری را بازی کرد که کشته نشد (و درباره معنی پشت آهنگ “مدونا” سخنرانی نکرد). کاراکتر او “جیمی دیمیک” (Jimmie Dimmick) یکی از دوستان “جولز وینفیلد” (Jules Winnfield) (“ساموئل ال جکسون” (Samuel L. Jackson) ) است که به “وینسنت” (“جان تراولتا” (John Travolta) ) کمک کرد پس از شلیک تصادفی او به “ماروین” خرابکاریش را درست کند. “جیمی” به آنها اجازه داد ماشینشان را در پارکینگ او پنهان کنند اما از درخواست کرد قبل از بازگشت همسرش مشکل را حل کنند. سپس “مارسلوس” یک تمیزکننده به نام “ویلسون وولف” (Winston Wolfe) (“هاروی کایتل” (Harvey Keitel) ) را فرستاد تا در پنهان کردن جسد و پاک کردن ماشین به آنها کمک کند. مشخص نیست پس از این موضوع برای “جیمی دیمیک” چه اتفاقی افتاد، اما مططمئنا به ازدواجش لطمهای وارد نشد.
جکی براون – Jackie Brown – 1997
حضور تارانتینو در فیلمهایش به صورت پشت صحنهای نیز بوده است، و او صدایش را به ماشینهای پاسخ دهی، راویان، کارگردانها و … نیز قرض داده است. “جکی براون” اولین تجربه صداپیشگی او در فیلمهایش بوده که صدای یک ماشین پاسخ دهی که میگوید “پیغام دارید” را اجرا کرد.
بیل را بکش: بخش یک – Kill Bill: Volume 1 – 2003
“بیل را بکش: بخش 1” بینندگان را با گروه آدمکشهای “کریزی 88” (Crazy 88) و ارتش شخصی “او- رن ایشی” (O-Ren Ishii) (“لوسی لئو” (Lucy Liu) ) آشنا کرد. وقتی عروس (“اوما تورمن” (Uma Thurman) ) برای انتقام نزد “او- رن ایشی” رفت، ایشی به “کریزی 88” دستور داد به او حمله کنند، اما عروس خیلی راحت از پس آنها بر آمد. تارانتینو به عنوان یکی از اعضای “کریزی 88” در این بخش دیده میشود، کسی که گردنش توسط عروس بریده شد.
همچنین بخوانید: معرفی 14 فیلم جذاب و دیدنی شبیه بیل را بکش (Kill Bill)
ضد مرگ – Death Proof – 2007
در “ضد مرگ” تارانتینو با استودیو “گریند هاوس” همکاری کرد و این اثر خواهر فیلم “سیاره وحشت ” (Planet Terror) اثر “رابرت رودریگز” (Robert Rodriguez) در نظر گرفته میشود. “ضد مرگ” که به عنوان یکی از ضعیفترین فیلمهای تارانتینو محسوب میشود، فیلمی مهیج با چاشنی خشونت و خونریزی است. نقش او در این داستان کاراکتر “وارن” (Warren)، متصدی بار میباشد که کنار میز “جولیا” به “آرلین”، “شانا” و “جانگل” میپیوندد و با آنها مشروب میخورد.
حرامزادههای لعنتی – Inglourious Basterds – 2009
“حرامزادههای لعنتی” نسخه متناوب تارانتینو از جنگ جهانی دوم است که در آن برای اولین بار دو نقش را بازی کرد. ابتدا نقش یک سرباز نازی را دارد که در صحنه معرفی “دانی دوناویتز” (Donny Donowitz) “خرس یهودی” (The Bear Jew) حرامزادهها پوست سرش را جدا میکنند. سپس، در صحنه نشان دادن فیلمی در میان فیلم، در “غرور ملت” (Nation’s Pride) نقش یک سرباز آمریکایی را اجرا کرد، حتی با این که این کاراکتر پشت به دوربین ایستاده اما دیالوگ “سرهنگ، التماستون میکنم، ما باید اون برج رو نابود کنیم” را ادا میکند.
جانگوی زنجیرگسسته – Django Unchained – 2012
پس از “حرامزادههای لعنتی” تارانتینو در “جنگجوی زنجیرگسسته” نیز دو نقش را بازی کرد. ابتدا، در صحنهای که “اسپنسر بنت” (Spencer Bennet) یا “بیگ ددی” (“دان جانسون” (Don Johnson) ) و پیروانش از نقشه برای حمله به “دکتر والتز” (“کریستوف والتز” (Christoph Waltz) ) و “دجانگو” (“جیمی فاکس” (Jamie Foxx) ) به شکایت درباره ماسکهایشان میپردازند، تارانتینو نقش “رابرت” یا “بگ هد” را برعهده داشت. سپس در طول داستان نقش “فرانکی” (Frankie) یک معدنچی استرالیایی (با لهجه افتضاح) را بازی کرد که “دجانگو” قصد داشت او را به شرکتی معدنکار بفروشد و او مجبور بود تا آخر عمر در آنجا کار کند و سپس بمیرد. وقتی “فرانکی” در حال حمل مواد منفجره بود، به ضرب گلوله “دجانگو” منفجر شد.
همچنین بخوانید: لیست پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما
هشت نفرتانگیز – The Hateful Eight – 2015
وقتی “هشت نفرت انگیز” ساخته شد، تارانتینو از صحنه فیلم مرخصی گرفت. در عوض، تصمیم گرفت نقش راوی را بر عهده بگیرد که با توجه به صدای خاص و سبک صحبت کردنش کاملاً مشخص میشد. تارانتینو در بخش اولیه و ثانویه داستان به بینندگان کمک میکند و جزئیات تیراندازیها را روایت میکند.
روزی روزگاری در هالیوود – Once Upon A Time In Hollywood – 2019
“روزی روزگاری در هالیوود” نیز از حضور تارانتینو بهرهمند بود. او یک بار دیگر تصمیم گرفت پشت صحنه بماند، اما صدایش را به دو کاراکتر قرض داد. او ابتدا صدای اعلام کننده قوانین جایزه بگیری را اجرا کرد، و سپس در انتها به عنوان کارگردان فیلم “سیگارهای سیب قرمز” (Red Apple Cigarettes) دیالوگ “و، کات” را فریاد زد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها