معرفی فیلم “بابل” (Babel)؛ کودکانی گمشده بر پهنه هستی

فیلم تماشایی “بابل” یکی از آثاری است که به‌شکلی عمیق و بی‌رحمانه، حقیقت تلخ ناتوانی و عجز انسان را در دنیایی که به گمان خود سلطه کاملی بر آن دارد را بیان می‌کند. این فیلم که داستانی گیرا و قابل لمس دارد، از چند روایت مختلف تشکیل شده که همگی آنها به یکدیگر مربوط می‌باشند و مانند قطعات یک پازل با کنارهم قرار گرفتن به کل فیلم معنای واحدی می‌بخشند. “الخاندرو گونسالس اینیاریتو”، کارگردان نامدار مکزیکی، در این اثر خود از نمایش هیچ عنصر شرم‌آور و یا دردناکی امتناع نکرده و با داستانی شوکه‌کننده و پرتنش، مخاطبش را با واقعیت دنیای بیرون بیشتر آشنا می‌کند. در ادامه با معرفی فیلم “بابل” همراه پروشات باشید.


  • نام فیلم: “بابل” (Babel)
  • ژانر: درام، هیجان انگیز
  • کارگردان: “الخاندرو گونسالس اینیاریتو” (Alejandro González Iñárritu)
  • بازیگران: “برد پیت”، “کیت بلانشت”، “کوجی باکوشو”، “آدریانا بارازا”، “رینکو کیکوچی”
  • سال تولید: 2006
  • جوایز: برنده اسکار بهترین موسیقی اورجینال، برنده گلدن گلوب بهترین فیلم درام، نامزد پنج اسکار دیگر
  • امتیاز آی ام دی بی: 7.4/10
  • امتیاز راتن تومیتوز: 69/100

تریلر فیلم

برخی آثار سینمایی هستند که مانند یک تلنگر عمل می‌کنند و اتفاقات به ظاهر کم اهمیت و ساده زندگی را طوری به نمایش می‌گذارند که دیدگاه بیننده نسبت به دنیای پیرامونش را به‌کلی تغییر داده و سوالاتی اساسی را برایش به وجود می‌آورند. فیلم “بابل” هم یکی از همین آثار باارزش سینمایی است که هر کسی باید در زندگی‌اش تماشا کند.

داستان فیلم “بابل” از چهار قصه مختلف تشکیل شده که ترتیب زمانی در آنها به‌هم‌ریخته و نامشخص است؛ اما هنر کارگردان و تدوین حرفه‌ای فیلم باعث شده تا فهم فیلم به هیچ وجه سخت و غیر قابل درک نباشد. این موضوع حتی به زیباتر شدن فیلم هم کمک کرده و در بخش‌هایی جابجایی بین داستان‌های فیلم چنان حرفه‌ای و دقیق است که نه تنها خط زمانی فیلم از دست بیننده در نمی‌رود، بلکه آن لحظه تا پایان فیلم در خاطرش نقش می‌بندد.

داستان از جایی شروع می‌شود که یک مرد روستایی مراکشی برای محافظت از گوسفندانش یک اسلحه شکاری می‌خرد و آن را به دو پسر نوجوان خود می‌دهد تا اگر زمانی با حیوانات وحشی روبرو شدند از آن استفاده کنند. این دو برادر که بر سر بهتر شلیک کردن به اختلاف می‌خورند، به یک اتوبوس حامل توریست‌های آمریکایی شلیک می‌کنند و یکی از مسافران این اتوبوس به شکلی کاملا اتفاقی مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. این اتفاق باعث دخالت مقامات سیاسی دو کشور مراکش و آمریکا برای نجات جان مسافر می‌شود.

از طرف دیگر، پرستار بچه‌ای را در آمریکا می‌بینیم که از فرزندان زوجی که در همان اتوبوس ذکر شده در مراکش هستند مراقبت می‌کند و با سانحه‌ای که برای آنها در مراکش پیش می‌آید، مجبور می‌شود بین نرفتن به عروسی برادرزاده‌اش و یا بردن دو بچه تحت امانت خود به این عروسی در مکزیک، یکی را انتخاب کند. انتخابی که شاید بی‌خطر به‌نظر برسد، اما می‌تواند در یک لحظه موجب حادثه‌ای وحشتناک و غیرقابل جبران شود.

داستان دیگری نیز در کشور ژاپن و در شهر توکیو جریان دارد؛ دختری ناشنوا که زندگی غم‌انگیزی دارد و احساس تنهایی او در دنیایی شلوغ و پر سر و صدا به خوبی به تصویر کشیده شده‌است. دنیایی که او را پس زده و جایی برای خواسته‌های او ندارد. ارتباط این داستان با روایت کلی فیلم در انتهای آن مشخص می‌شود؛ اما اجرای زیبای بازیگر آن آنقدر عمیق و ناراحت‌کننده است که شاید بیشترین تاثیر را در میان سه داستان دیگر فیلم بر روی مخاطب داشته باشد.

“بابل” فیلمی است که به ما نشان می‌دهد چقدر دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم کوچک است و چقدر همه ما مثل کودکی بی‌تجربه و بی‌پناه در مقابل پیشامدهای زندگی بی‌دفاع هستیم، انتخاب‌ها و تصمیم‌های هر کدام از ما انسان‌ها چگونه به طرز شگفت‌آوری بر زندگی دیگران تاثیر می‌گذارد. نیاز نیست حتما جایگاه اجتماعی و سیاسی بلند مرتبه‌ای داشته باشیم تا زندگی دیگران را تحت تاثیر قرار دهیم، ما شهروندان عادی جامعه هم گاهی ممکن است با تصمیمات ساده و احمقانه خود بر زندگی انسان‌هایی که کیلومترها با ما فاصله دارند تاثیر جبران‌ناپذیری بگذاریم.

تصاویری از فیلم “بابل”:


امیدواریم از مطالعه ی این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. Hmmm

    شهریور 17, 1399

    فیلم خوبی بود

    پاسخ