اگر شما هم با این 6 چالش مواجه هستید، پس بسیار باهوشید

بیشتر مردم فکر می‌کنند که انسان‌های باهوش و نابغه، ابرانسان‌هایی هستند که هیچ مشکلی در زندگی ندارند زیرا مغز آن‌ها در تمام شرایط و مشکلات به داد آن‌ها می رسد و درنتیجه مشکلاتی که هر انسان معمولی با آن‌ها سرو کار دارد، برای آن‌ها بی‌معنی است. اما حقیقت چیز دیگریست، هرانسان هرچقدر هم که باهوش باشد باز هم انسان است.

البته مشکلات و چالش هایی که این افراد را درگیر خود می کند کاملا با مشکلات و چالش های افراد دیگر متفاوت است، اما این مشکلات نیز سختی های خودش را دارد. اگر شما هوش زیادی دارید، این چالش ها و درک نشدن تان از جانب مردم، شما را تنهاتر می کند. شاید خانواده و دوستان تان متوجه این مشکلات و احساس تان نشوند. برای اینکه نشان دهیم شما را درک می کنیم، برخی از چالش هایی را که شما را درگیر می کند، جمع آوری کرده ایم.

حرف‌های بی‌معنی خسته‌تان می کند

یکی از چالش های شما این است که  بخواهید درباره مسائل پیش پا افتاده صحبت کنید. این خستگی به این دلیل است که مغز شما پر از ایده های بزرگ است. موضوعات مورد علاقه شما می تواند علم، هنر، و فلسفه باشد، که البته این موضوعات در صحبت های معمولی دیده نمی شوند. درنتیجه این احساس به شما دست می دهد که مجبورید حرف هایی را تکرار کنید که بقیه افراد منتظر شنیدنش هستند. تنها چیزی که واقعا می خواهید این است که با فردی شبیه خودتان درباره مسائل و موضوعات مهم بحث کنید.

بیشتر از اینکه حرف بزنید فکر می‌کنید

ازانجاییکه مغز شما دائم در تلاش است تا پاسخ سوال ها و مشکلات مختلف را پیدا کند،بنابراین نسبت به یک فرد با هوش معمولی، شما برای اظهار نظر و نتیجه گیری به زمان بیشتری نیاز دارید. علاوه برآن، اگر کاملا مطمئن نباشید که پاسخ تان کامل است و یا ایده جالبی دارید اصلا صحبت نمی کنید. این کشمکش شما به این دلیل است که انسان های اطراف شما با طرز فکرتان آشنایی ندارند، درنتیجه یا گیج می شوند و یا شما را فردی عجیب، درون گرا و بی تفاوت تلقی می کنند.

از شغل خود به راحتی خسته می‌شوید

مغز شما باید همیشه با ایده و طرح های جالب و جدید سر و کار داشته باشد، بنابراین بعد از این که مدتی از کارتان گذشت و تمام ایده های تان را اجرا کردید، از آن خسته و دلزده می شوید. بنابراین فقط تلاش می کتید که وظیفه تان را انجام دهید. علاوه بر این، در بیشتر موارد رئیس تان هم با شما هم دردی نمی کند زیرا فقط می خواهد که کارها انجام شوند.

گاهی اوقات از پس کارها برنمی‌آیید

در این دنیایی که همه فقط به فکر انجام دادن کاری هستند نه داشتن ایده های جالب، فکر کردن کار سختی است. از انجاییکه همیشه درگیر ایده های مختلف هستید ممکن است نتوانید کاری را به درستی انجام دهید. متاسفانه مردم دلیل آن را تنبلی شما می دانند و شما هم حس می کنید دیگران درک تان نمی کنند.

مردم شما را فرد عجیبی می‌دانند.

مشکلاتی که تا اینجا عنوان کردیم به اندازه کافی بزرگ هستند اما بازهم مشکل دیگری را بوجود می آورند. اگر در مکالمه های پیش پا افتاده احساس راحتی نمی کنید، وقتی مطمئن نیستید از صحبت کردن خودداری می کنید، ایده های قدیمی و خسته کننده نظرتان را جلب نمی کند، و یا اینکه ترجیح می دهید بیشتر فکر کنید تا عمل، دران صورت از نظر جامعه فرد عجیبی خواهید بود. این حقیقت که آن ها چیز زیادی نمی دانند بیشتر به شما فشار می آورد و باعث می شود که بیشتر درباره وضعیت خود در جامعه فکر کنید.

به سختی عاشق می‌شوید

درنهایت سخت تر از افراد معمولی عاشق می شوید. ازآنجاییکه نسبت به افراد دیگر محتاط تر، نکته سنج تر و مستقل تر هستید، ممکن است سرد و محافظه کار به نظر برسید. علاوه براین، افراد باهوش تصمیمات آنی نمی گیرند، که همین باعث می شود که رابطه عاشقانه تان هیجان انگیز نباشد.
بااین حال اگرچه چالش های زندگی روزانه تان آزاردهنده به نظر می رسد، اما شما اجازه نمی دهید که این چالش ها مانع رشدتان شوند. شاید بهتر باشد که درباره رفتارتان با اطرافیان بیشتر تمرین کنید تا راحت تر نیازهای شما را بشناسند. شاید بتوانید بین خود و بقیه نقاط مشترکی پیدا کنید.