اگر فیلم “زودیاک” (Zodiac) را دوست دارید این 10 فیلم را تماشا کنید
کارنامه فیلم شناسی “دیوید فینچر” (David Fincher) پر از فیلمها و تریلرهای رازآلود است. هیچکس بهتر از او نمیتواند تریلر بسازد. حتی سریال تلویزیونی “شکارچی ذهن” (Mindhunter) هم شاهدی بر توانایی فینچر در تبدیل داستانهای جنایی به تریلرهای جذاب است. با این وجود در کارنامه او یک فیلم از بقیه برتر است، و آن “زودیاک” میباشد. چرا؟
بدون شک “زودیاک” بهترین فیلم فینچر تا به امروز است که نبوغ فیلمسازی او را نشان میدهد. اغلب کارگردانها داستانهای کلیشه را انتخاب کرده و عناصر روایی بیهوده را به آن اضافه میکنند. اما فینچر اینطور نیست. او با وجود زودیاک انگار میدانست داستان قدرتمندی دارد و با روش مینیمال خود تنش را به تدریج نشان داد. به همین دلیل زودیاک ییکی از بزرگترین موفقیتهای او در زمینه داستان گویی است. در گذشته “آلفرد هیچکاک” (Alfred Hitchcock) چنین روشی داشت. اخیراً “دنی ویلنوو” (Denis Villeneuve) هم چنین روشی را در پیش گرفته است.
اگر شما هم فیلم “زودیاک” را دوست دارید حتماً دنبال فیلمهای مشابه هستید. گرچه فیلمی درخشان شبیه “زودیاک” کمتر یافت میشود اما هنوز هم میتوان فهرستی از فیلمهای مشابه آن را یافت. پس با پروشات همراه باشید.
10. رفته عزیزم رفته – Gone Baby Gone – 2007
فیلمی براساس رمانی به همین نام که اولین اثر کارگردانی شده “بن افلک” (Ben Affleck) است و به دلیل کیفیت بالای ساخت باید آن را تماشا کرد. این فیلم مانند داستانهای جنایی دیگر نیست زیرا محتوای عمیقی داشته و شرایط پیچیده آن درباره درست و غلط سوالاتی را میپرسد و بیننده را به فکر فرو میبرد. علاوه بر این نقاط قوت فیلم عناصر رازآلود آن هم کاملاً به اندازه است. داستان پردازی و صحنههای نجات و تعقیب و روایت دو کارآگاه خصوصی که در محله پراز معتاد بوستون به دنبال دختری 4 ساله هستند، این فیلم را دیدنی میکند. داستان پردازی کند فیلم شبیه “زودیاک” است.
همچنین بخوانید: اگر از طرفداران دیوید فینچر هستید این ۱۰ فیلم را نباید از دست دهید!
9. بندزن خیاط سرباز جاسوس – Tinker Tailor Soldier Spy – 2011
یک فیلم جاسوسی دیدنی درباره یک مأمور سرویس مخفی بریتانیا که در حین مأموریت مخفی تیر خورده و دستگیر میشود. بنابراین احتمال درز اخبار در ردههای بالای سازمان ایجاد میشود. یک کلانتر قدیمی باسابقه مأموریت این بررسی را برعهده میگیرد. او کارش را شروع کرده و به زودی به افرادی با نام مستعار بندزن، خیاط، سرباز، فقیر و گدا برمیخورد که تصادفاً خودش هستند. این فیلم رازآلود از آن فیلمهای رایج با صحنههای تعقیب و گریز و جاسوسی نیست. بلکه گفتگوها و کارآگاه بازی این فیلم را جذاب میکند.
8. دختری با خالکوبی اژدها – The Girl With the Dragon Tattoo – 2009
شاهکاری مدرن براساس یکی از آثار اخیر “استیگ لارسون” که طوفان به پا کرد. یک روزنامه نگار محقق و یک هکر پردردسر باهم همراه میشوند تا دختری را که 40 سال پیش ناپدید شد را پیدا کنند. تنها سرنخ دفتر خاطرات دختر گمشده است. به زودی خاطرات سرنخ قتل زنجیرهای دختران در 40 سال قبل را نشان میدهد. این فیلم سوئدی عاطفی و شوکه کننده مورد تحسین منتقدین و تماشاگران قرار گرفت و نسخه هالیوودی آن هم ساخته شد. “نومی راپاس” (Naomi Rapace) در نقش لیزبث سالاندر اجرای درخشانی داشت.
7. بیخوابی – Insomnia – 2002
فیلمی ساخته “کریستوفر نولان” (Christopher Nolan) حرفهای زیادی برای گفتن دارد. فیلمی درباره قتل، عذاب وجدان و بی خوابی. “آل پاچینو” (Al Pacino) نقش یک کارآگاه قتل را برعهده میگیرد تا برای یافتن دلیل قتل یک دختر نوجوان به شهر کوچکی در آلاسکا میرود. با این حال در میان مه و غبار و تاریکی همه چیز بد پیش میرود. در این شهر خورشید هرگز غروب نمیکند و همین روشنایی روز در کنار مکانهای عجیب و غریب فضا را وهم آلود نشان میدهد.
6. مکالمه – The Conversation – 1974
“فرانسیس فورد کاپولا” (Francis Ford Coppola) پس از ساخت فیلمی که در عرصه فیلمسازی انقلابی به پا کرد و برای همیشه سینما را تغییر داد، درباره ذهن آشفته یک متخصص جاسوسی فیلم ساخت که مخفیانه صدای زوجی را ضبط کرده و حالا شک دارد توسط موکلش کشته شده باشند. این فیلم که به ذهن بیمارگونه یک مرد میپردازد دست کم گرفته شده ترین فیلم کاپولا و البته هالیوود است. این فیلم مهارت بازیگری “جین هکمن” (Gene Hackman) را اثبات میکند.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر فرانسیس فورد کاپولا که باید تماشا کنید
5. سون – Se7en – 1995
در یک شهر شلوغ یک قاتل سریالی همه چیز را بهم میریزد و دو کاراگاه به دنبال حل پرونده هستند. آیا چنین داستانی میتواند توسط “دیوید فینچر” خراب شود؟ این فیلم به دلیل مضمون تاریک خود در زمان اکران چندان مورداستقبال قرار نگرفت چون سینمادوستان هنوز در خماری هانیبال لکتر بودند. اجرای قدرتمند “مورگان فریمن” (Morgan Freeman) و “برد پیت” (Brad Pitt) جوان این فیلم را خوب پیش برد. کارگردانی فینچر هم توانست فیلمی موفق بسازد که هنوز پس از دو دهه هنوز دیدنی است.
4. خاطرات قتل – 2003 – Memories of Murder
یک فرد برای دستیابی به حقیقت تا کجا میرود و چه کسی میتواند بگوید “تا کجا” واقعاً تا کجاست؟ این فیلم چنین سوالاتی پرسیده و پاسخ آن را به عهده تماشاگر میگذارد تا به هوش آنها توهین نشود. داستان در دوران دیکتاتوری نظامی در کره جنوبی رخ داه و علاوه بر اینکه داستانی درباره یک یا چند قاتل سریالی است، فساد موجود در نظام را هم نقد میکند.
3. زندانیان – Prisoners – 2013
ترس چنان قدرتی دارد که میتواند مانند یک مار سمی آدم را از پا بیندازد. این فیلم ساخته “دنی ویلنوو” به ترس از ناشناختهها، مرزهای اخلاقیات و تردید ذهن انسان میپردازد. یادتان باشد این فیلم پرتنش است و با تماشای آن از خود میپرسید اگر این داستان برای من رخ دهد چه؟
2. مرد سوم – The Third Man – 1949
یک مرد رمان نویس در جستجوی دوست قدیمیاش به وین درگیر جنگ میرود اما او را مرده مییابد. پس از اینکه متوجه میشود او را مجرم مینامند برای اثبات بی گناهیاش ماموریتی را آغاز میکند، اما متوجه میشود او زنده است. یکی از بهترین فیلمهای نوآر پر از عناصر پرتنش و رازآلود درباره کشوری درگیر جنگ. “مرد سوم” با اجرای “اورسن ولز” (Orson Wells) با تحسین منتقدین و سینمادوستان مواجه شد. سخنرانی روی چرخ و فلک صحنه مشهور این فیلم است.
همچنین بخوانید: نگاهی به برترین آثار اورسن ولز؛ از همشهری کین تا ت مثل تقلب
1. سی دقیقه پس از نیمهشب – Zero Dark Thirty – 2012
داستان شکار خطرناکترین مرد کره زمین هرگز نخ نما نمیشود. داستانی ترسناک، خیره کننده، و مخوف درباره اصرار آمریکا برای انتقام از مردی که بخش ارزشمندی از ملتش را ویران کرد و در زمان جنگ سرد تهدیدی برای آن محسوب میشد. دومین فیلم “کاترین بیگلو” (Katherine Bigelow) روایتی دارد که با وجود تخیلی بودن، تلاشهای سرویس مخفی برای شکار مردی که از لحاظ فیزیکی و روانی آنها را شکنجه میدهد را نشان میدهد. شخصیت مایا با بازی “جسیکا چستین” (Jessica Chastain) گرچه تخیلی است اما مسلماً در سرویس مخفی دهها مایا وجود داشته است. کسی که برای یافتن این مردی که ریشه مشکلات اوست خانواده، دوستان و حضورشان را از دست میدهد. شاید فیلم در ظاهر از “زودیاک” متفاوت باشد، اما در بطن داستان به “زودیاک” نزدیک است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها