بیوگرافی کامل “گریس کلی” (Grace Kelly) از کودکی تا به امروز
“گریس کلی” بازیگر آمریکایی فیلمهایی چون “ام را به نشانه مرگ بگیر” (Dial M for Murder) و “دختر روستایی” (The Country Girl) پس از ازدواج به پرنس رینیه سوم شاهزاده موناکو هالیوود را ترک کرد.
گریس کلی چه کسی بود؟
“گریس کلی” پس از حضور در فیلم “نیمروز” (High Noon) در هالیوود به شهرت رسید. پس از حضور در فیلم برنده جایزه اسکار “دختر روستایی” در فیلمهای “آلفرد هیچکاک” (Alfred Hitchcock) مانند “پنجره عقبی” (Rear Window)، “ام را به نشانه مرگ بگیر” و “گرفتن یک دزد” (To Catch a Thief) بازی کرد. کلی پس از ازدواج با پرنس رینیه سوم شاهزاده موناکو در سال 1956 هالیوود را ترک کرد، و به پرنسس گریس تبدیل شد. او در سال 1982 پس از تصادف اتومبیل در خانه روستاییاش از دنیا رفت.
روزهای اول زندگی
گریس پاتریشیا کلی در 12 نوامبر 1929 (21 آبان 1308) در فیلادلفیا، پنسیلوانیا به دنیا آمد. پدرش “جان برندن جک کلی” (John Brendan “Jack” Kelly) قهرمان قایقرانی بود که به همراه تیم ایالات متحده سه جایزه طلای المپیک را به دست آورد. او به عنوان یک میلیونر در شرق کشور کسب و کاری بهم زد. مادرش “مارگارت کاترین مجر” (Margaret Katherine Majer) اولین مربی تیم زنان دانشگاه پنسیلوانیا بود. کلی سومین فرزند از چهار فرزند بود که نامش از نام عمهاش که در جوانی مرد، گرفته شد.
کلی در کودکی به اجرا علاقه نشان داد. همچنین در نمایشهای مدرسه و گروهها شرکت داشت، و گاها به همراه مادر و خواهرش به کار مادلینگ میپرداخت. زمانی که به مدرسه استیونز، دبیرستان خصوصی کوچکی در فیلادلفیا میرفت، آرزوی بازیگری داشت. دو شخصیت مهم خانواده، عموهایش “والتر سی.کلی” بازیگر و “جرج کلی” نمایشنامه نویس برنده جایزه پولیتزر بودند که بر او تأثیر گذاشتند. این جرج بود که برادرزادهاش را به سمت بازیگری سوق داد و در هالیوود مربی او بود.
سالهای اولیه در نیویورک
کلی پس از دبیرستان تصمیم گرفت در نیویورک به بازیگری ادامه دهد. والدینش راضی نبودند، به گفته دوست صمیمیاش “جودیت بالابان کوئین” پدرش بازیگری را کم ارزش میدانست. با این وجود گریس به آکادمی هنرهای زیبا رفت. در زمان دانشجویی مدل پاره وقت بود و در تبلیغات سیگارهای الدگلد و جلد مجلات کاسموپولیتن و ردبوک قرار گرفت. اجرای پایانیاش در آکادمی “داستان فیلادلفیا” (A Philadelphia Story) بود که بعدها به اقتباس سینمایی High Society در سال 1956 تبدیل شد.
کلی پس از فارغ التحصیلی از آکادمی در سن 19 سالگی در برادوی شروع به کار کرد که چندان طول نکشید. “دان ریچاردسن” (Don Richardson) یکی از کارگردانها و معلمهای او بعدها گفت: “او هرگز در سینما موفق نمیشود زیرا با وجود سبک و چهره خوب، قدرت بازیگری ندارد.”
با این حال کلی به زودی در فیلمها درخشید و در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم و پیشرفت سینما و تلویزیون به هالیوود رفت. سرانجام در 11 فیلم و بیش از 60 سریال تلویزیونی حضور یافت.
فیلمهای او
“گری کوپر” (Gary Cooper) در صحنه اولین فیلم گریس “چهارده ساعت” (Fourteen Hours – 1951) که 22 ساله بود او را کشف کرد. سپس او را برای نقش همسر جوان فیلم “نیمروز” که یک اثر وسترن بود انتخاب کرد که باعث شهرت او شد.
کلی سپس در فیلم “موگامبو” (Mogambo) در کنیا که با حضور “کلارک گیبل” (Clark Gable) و “اوا گاردنر” (Ava Gardner) ساخته شد حضور یافت. کلی در آن زمان با گیبل رابطه داشت و بعدها گفت: “اگر تو صحرای آفریقا با گیبل تنها باید دیگه چه کار دیگه ای میتونی انجام بدی؟” این فیلم نقطه عطف کارنامه کلی بود که باعث شد نامزد اسکار شود و گلدن گلوب بهترین بازیگر مکمل را دریافت کند. ام جیام با او قرارداد هفت ساله بست، البته به شرطی که هرسال به منهتن بیاید و در تئاتر شرکت کند.
کلی نقش “ادی دوئل” (Edie Doyle) فیلم “در بارانداز” (On the Waterfront – 1954) را نپذیرفت تا با دوست و مربیاش “آلفرد هیچکاک” همکاری کند، که در سالهای 1950 در سه فیلم ارباب دنیای وحشت حضور یافت: “پنجره عقبی”، “ام را به نشانه مرگ بگیرد” و “گرفتن یک دزد”. هیچکاک کلی را یک زن اغواگر میدانست زیرا زیبا، جذاب و خواستنی بود.
کلی در سال 1954 نقش “جورجی الجین” در فیلم “دختر روستایی” در مقابل “بینگ کرازبی” (Bing Crosby) و “ویلیام هلدن” (William Holden) را اجرا کرد. کلی در این فیلم نقش همسر یک مرد الکلی را ایفا کرد. نقش آفرینی جذاب و واقعی او باعث شد نامزد اسکار بهترین بازیگر زن شود. این بار جایزه را برد و “جودی گارلند” (Judy Garland) بازیگر “ستارهای متولد میشود” (A Star Is Born) را شکست داد.
ازدواج با شاهزاده رینیه
در این زمان کلی گرانقیمت ترین و محترمترین بازیگر زن جهان بود. در سال 1995 به کمیته داوران فستیوال کن فرانسه پیوست و حین جلسات عکاسی با رینیه سوم شاهزاده موناکو که به دنبال یک نوعروس بود آشنا شد. زیرا اگر وارثی نمیداشت موناکو به فرانسه واگذار میشود. این شاهزاده بالاخره عروس ایده آلش را یافت: “موهای به رنگ برگهای پاییزیاش در باد میرقصید. چشمهایش به رنگ آبی یا بنفش با رگههای طلایی هستند.” نشریات این عشق را به یک عشق سیندرلایی تبدیل کردند.
کلی پس از ازدواج با شاهزاده رینیه در 19 آوریل 1956 طی یک مراسم رسمی بازیگری را کنار گذاشت تا به پرنسس موناکو تبدیل شود. او باید تابعیت آمریکا را کنار میگذاشت و رینیه هم فیلمهای او را در موناکو مصادره کرد.
فرزندان
این زوج سلطنتی سه فرزند داشتند: پرنسس کارولین، پرنس آلبرت و پرنسس استفانی. با وجود اصرار زیاد فیلمسازان کلی به دنیای بازیگری بازنگشت و سلطنت و شرکت در مراسمهای فرهنگی و خیره را ترجیح داد. گرچه برخی معتقدند دلش برای دنیای بازیگری تنگ شده اما درباره مشکلات سینما صحبت میکرد: “هالیوود برایم جذاب است. از بیرون جالب به نظر میرسد درحالی که در واقعیت اینطور نیست.”
مرگ
در 13 سپتامر 1982 زمانی که پرنسس گریس و دختر کوچکش در جنوب فرانسه مشغول رانندگی بودند، گریس سکته کرد، کنترل خودرو را از دست داد و از ارتفاع 14 متری سقوط کرد. مادر و دختر به بیمارستان برده شدند که پرنسس گریس 24 ساعت به کما رفت و سپس در سن 52 سالگی از دنیا رفت. پرنسس استفانی از ناحیه سر ضربه دید، اما زنده ماند.
کلی اغلب در چشم بود. زیبایی، اعتماد به نفس و رازآلود بودنش و البته وقار و متانتش به عنوان یک پرنسس توجه عموم را جلب میکرد که خودش در این باره شوخی میکرد: “آزادی نشریات آزادی انسان را میگیرد.”
پس از مرگ او “داستان گریس کلی” (The Grace Kelly Story – 1983) با حضور “شریل لاد” (Cheryl Ladd) از تلویزیون پخش شد. سالها بغد “نیکول کیدمن” (Nicole Kidman) در فیلم زندگی نامهای “گریس موناکو” (Grace of Monaco – 2014) نقش این پرنسس را ایفا کرد.
خانه کودکی
در سال 2016، پرنس آلبرت دوم خانه کودکی کلی در ایست فالز فیلادلفیا را خرید و با نگاهی به عکسهای قدیمی آن را درست مانند دوران کودکی کلی و خانوادهاش بازسازی کرد. او میخواهد در آن خانه زندگی کند و میخواهد از این خانه به عنوان محل کارش استفاده کند. این خانه که پدر کلی در سال 1928 ساخت، مرکز سازمان پرنسس گریس خواهد بود که به استعدادهای تئاتر، سینما و رقص بورسیه میدهد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها