معرفی 6 فیلم ترسناک “داریو آرجنتو” (Dario Argento)؛ ارباب دنیای وحشت

در میان تمامی فیلمسازان مهم ایتالیایی در ژانر وحشت، مانند “ماریو باوا” و “لوچو فولچی”، “داریو آرجنتو” مشهورترین و شناخته شده ترین است. او که به عنوان ارباب دنیای ترس و وحشت شناخته می‌شود حرفه کارگردانی خود را در سال 1970 آغاز کرد، و از آن زمان برای ساخت شوک‌های گرافیکی و جلوه‌های بصری شهرت یافته است. مربی او ماوا شاید در زمینه جالو پیشرو باشد، اما این آرجنتو بود که این ژانر فرعی را معرفی کرده، و از آن خود نمود. برای آرجنتو، دیالوگ‌های خوفناک فیلم‌هایش بهترین قسمت هستند.

آرجنتو که در سال 1940 به دنیا آمد، حرفه خود را به عنوان منتقد و ستون نویس روزنامه محلی آغاز نمود. سپس فیلمنامه نویسی آثاری که اغلبشان وسترن‌های اسپاگتی بودند را آغاز کرد که مهم‌ترینش را می‌توان “روزی روزگاری در غرب” (Once Upon a Time in the West) دانست. فیلم اول او “پرنده‌ای با بال‌های بلورین” (The Bird with the Crystal Plumage) آغازگر تجربه او در زمینه جالو و تحقق بخش آن بود. طی دهه‌ها، مخصوصاً دهه‌های 70 و 80، آرجنتو با ژانر وحشت مخصوص به خود حرفه درخشانی را خلق نمود. او همچنین الهام بخش فیلمسازان و تهیه کنندگان ژانر وحشت بود، و با بسیاری از آنها همکاری کرد.

در نهایت باید گفت آرجنتو در این ژانر تأثیر خارق العاده ای به جا گذاشت. در اینجا می‌خواهیم شش فیلم تاثیرگذار او را به شما معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.


6. زامبی – Zombi – 1978

یا نسخه بین المللی “طلوع مردگان” (Dawn of the Dead) از “جرج رومرو”. گرچه این فیلم در اصل از آرجنتو نیست، اما بدون او محقق نمی‌شد. زمانی که رومرو و تهیه کننده‌اش نتوانستند برای ساخت سیکوئل دیگر “شب زندگان مرده” (Night of the Living Dead) اعتماد سرمایه گذاران داخلی را جلب کنند، آرجنتو فرصتی یافت. او به عنوان طرفدار مخالف اولیه آثار رومرو در ازای حق توزیع بین المللی این اثر بودجه آن را تأمین کرد. به همراه آن نسخه جایگزین هم طی شش ماه زودتر اکران ایالات متحده در ایتالیا اکران شد. داریو برای اکران در اروپا برخی از صحنه‌ها را تغییر داد، مخصوصاً صحنه‌های طنز، تا صحنه‌های جدی‌تر را بسازد. البته با موسیقی متن گابلین. هردو نسخه موفق بودند. این موضوع به رومرو اجازه داد تا “روز مردگان” (Day of the Dead) و نسخه اروپایی را بسازد که به چندگانه زامبی تبدیل شد که با “زامبی 2” فولچی ادامه یافت. شاید آرجنتو کارگردانی آن را برعهده نداشت، اما این فیلم جایگاه او در ژانر فرعی زامبی را تقویت کرد.

همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم های ترسناک درباره زامبی ها


5. پرنده‌ای با بال‌های بلورین – The Bird with the Crystal Plumage – 1970

اولین فیلم به کارگردانی او آغازگر سه گانه حیوانات بود، که با “گربه نه دم” (The Cat o’ Nine Tails) و “چهار مگس روی مخمل خاکستری” (Four Flies on Grey Velvet) ادامه یافت. این فیلم نه تنها در ایتالیا بلکه در سراسر جهان موفق بود. علاوه بر این ژانر جالو را مورد توجه قرار داد. بنابراین می‌بینید که نمی‌توانست بیش از این موفق باشد. داستان درباره یک نویسنده آمریکایی و دوست دختر انگلیسی‌اش در تعطیلات در رم است. نویسنده که برای داستان بعدی‌اش به دنبال منبع الهام است، توجهش به پرونده‌ای معطوف می‌شود که یک قاتل سریالی زنان شهر را به قتل می‌رساند. او پس از مشاهده یکی از قتل‌ها از لحاط عاطفی نیز به ماجرا وارد می‌شود. فضای رازآلود، ترسناک و سرگرم کننده در اولین اثر آرجنتو ترکیب شده، و سبک خاص او پدید می‌آید.


4. پدیده – Phenomena – 1985

در این فیلم محصول دهه 80 میلادی، آرجنتو عناصر جالو و وحشت ماورایی را ترکیب کرد. او همچنین از تکنولوژی جدید بهره برد، مخصوصاً استدی کم برای صحنه‌های شکار و تکاپوی قاتل. فیلم “جنیفر کانلی” را در نقش یک دختر جوان مشغول تحصیل در یک آکادمی سوئیسی دخترانه نشان می‌دهد. او توانایی ارتباط دورجنبی با حشرات را دارد که در حل پرونده‌های قتل‌های زنجیره‌ای مؤثر است. “دونالد پلزنس” هم در نقش یک حشره شناس حضور دارد که با شخصیت کانلی دوست می‌شود. این فیلم که برای اکران در آمریکا سانسور شد، و با نام Creepers اکران شد، در ابتدا چندان مورد استقبال قرار نگرفت. به نظر می‌رسید در مقایسه با سایر آثار آرجنتو چندان تاثیرگذار نیست. البته در ابتدا. سری بازی ویدیویی Clock Tower از این فیلم الهام گرفت، و خالق آن “هیفومی کونو” هم بازی اول را الهام از این فیلم می‌داند.

همچنین بخوانید: بهترین فیلم های زامبی سال 2019-2020 کدام اند؟


3. ظلمت – Tenebrae – 1982

آرجنتو در این مقطع از دوران کاری خود در جالو به جایگاه محکمی رسیده بود، و دو فیلم از سه گانه “سه مادر” را ساخته بود. به این معنا که عناصر جالو در آثار پیشین او وجود داشته، و او شخصی‌ترین فیلم خود را نیز ساخت. افرادی که از شیوه قتل زنان در فیلم‌های او خوششان نمی‌آمد این کارگردان را به قتل تهدید می‌کردند. او برای اثبات نترسیدن خود این فیلم را ساخت: فیلمی درباره نویسنده‌ای که یک قاتل سریالی او را دنبال کرده، و هر که را که به نوعی با آخرین کتاب نویسنده در ارتباط است، به قتل می‌رساند. این فیلم بر “الی راث” تأثیر بسزایی گذاشت، خصوصاً در “مسافرخانه: بخش دو” (Hostel: Part II)، تارانتینو هم با الهام از آن فیلم “بیل را بکش” (Kill Bill: Vol 1) را ساخت. تأثیر این فیلم بر آثار دیگری مانند “جیغ” (Scream)، “روح قابیل” (Raising Cain)، “تنش بالا” (High Tension)، “جنگیری امیلی رز” (The Exorcism of Emily Rose) و غیره هم دیده می‌شود.


2. قرمز تیره – Deep Red – 1975

“قرمز تیره” که اغلب بهترین فیلم جالوی این کارگردان محسوب می‌شود، اولین فیلم جالوی او پس از سه گانه حیوانات است. یک پیانیست جاز و یک گزارشگر پس از اینکه پیانیست شاهد یک قتل است، به ماجرایی پر از قتل و رمز و راز وارد می‌شوند. این فیلم از لحاظ داستان و ساختار پیشتاز نبود، اما توانست مرزهای هنر و خون بازی را کنار بزند. همچنین این فیلم اولین همکاری کارگردان با گروه راک گابلین بود، که بعدها موسیقی فیلم‌های دیگر آرجنتو را نیز ساختند. یک نمای بصری از سبک و وحشت، که صحنه‌های مرگ آن دیدنی هستند. “قرمز تیره” بر “جان کارپنتر” تأثیر بسزایی گذاشت، به خصوص در ساخت “هالووین”. این اثر جالو الهام بخش “اره” (Saw) هم بود، خصوصاً بیلی خرسه و عروسک سری “اره 3”.

همچنین بخوانید: 33 فیلم برتر آخرالزمانی در تاریخ سینما که باید ببینید


1. سوسپیریا – Suspiria – 1977

یک اثر کلاسیک ترسناک که اولین فیلم آرجنتو در سه گانه “سه مادر” و اولین اثر ماورایی اوست. یک اثر بصری که کارگردان جادو و داستان پریان را ترکیب کرده، و پالت رنگ‌ها را پدید می‌آورد. “جسیکا هارپر” در نقش سوزی بانیون حضور دارد، یک هنرآموز رقص آمریکایی که به یک آکادمی رقص در آلمان می‌آید. او به زودی متوجه اتفاقات عجیبی در مدرسه می‌شود، زیرا قتل‌هایی روی می‌دهد. نه تنها جلوه‌های بصری و رویاگونه این فیلم را دیدنی کرد، بلکه موسیقی متن گابلین بود که آن را موردتوجه قرار داد. هردوی آن‌ها مؤثر بودند. موسیقی متن فیلم‌هایی مانند “آنسوی رنگین کمان سیاه” (Beyond the Black Rainbow) و “خلأ” (The Void) از این فیلم الهام گرفتند. “ادگار رایت” در هنگام نوشتن “شان می‌میرد” (Shaun of the Dead) به این موسیقی متن گوش داد. خود فیلم هم بر چهره‌هایی مانند “جان کارپنتر” و “گی‌یرمو دل تورو” تأثیر گذاشت. به طور کلی به این فیلم ارجاعات مختلفی شده است، و بازسازی فیلم هم در سال گذشته اکران شد. همه این موارد این فیلم را به تاثیرگذارترین فیلم آرجنتو تبدیل می‌کنند.


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. امیرمهدی

    اردیبهشت 1, 1399

    با درود فراوان
    دو سوال یکی منظور شما از وسترن های اسپاگتی چیست؟
    سوال دوم فیلم Suspiria اقتباسی از رمان های استفن کینگه؟
    با تشکر

    پاسخ