نگاهی به برترین آثار فرانک کاپرا: کارگردانی که همیشه از امید به بشریت گفت
“فیلم نوعی بیماری است. زمانی که جریان خون را آلوده کند، به عنوان هورمون شماره یک عمل میکند، روی آنزیمها اثر میگذارد، غده پینه آل را کنترل کرده، و روان تن را به دست میگیرد. درست مانند هروئین هرچقدر فیلم میبیند دوست دارید بیشتر تماشا کنید.” – فرانک کاپرا
آیا از زندگی نامه “فرانک کاپرا” از “جوزف مک براید”، به نام “مصیب نامه موفقیت” در سال 1992 بازتابی بهتر از میراث یک کارگردان وجود دارد؟ این کتاب باعث میشود کل آثار را درنظر رفته، و درباره شخصیتهای فیلم از خود سؤال کنید. زندگی نامه خود کاپرا به نام “نامی فراتر از عنوان” که در سال 1974 چاپ شد زندگی پیچیده او را به نمایش میگذارد. این فیلمساز پس از دوره افول خود که فیلمهایش با اقبال هنری و تجاری مواجه نشدند، سبک کاریاش را تغییر داد. آیا برای طرفداران سینما این اثر زندگی نامهای موفقترین اثر این فیلمساز است؟
کاپرا زمانی گفت: “به نظرم فیلم هرکس خود نوعی زندگی نامه است.” فیلمهای کاپرا در کنار زندگی نامه نوشته مک براید زندگی نامه کاپرا خواهد بود. “دونالد ویلیس” در مطالعهاش به نام “فیلمهای فرانک کاپرا” در سال 1974 نوشت: “بسته به دیدگاه سیاسی هر فرد و مضمون فیلم یا فیلمهای کاپرا، میتوان او را پیشروی کمونیسم، فاشیسم، مارکسیسم، پوپولیسم، محافظه کاری، مککارتیسم، نیو دیلیسم، آنتی هووریسم، جینگوئیسم، سوسیالیسم، سرمایه داری، میانه روی، دموکراسی یا فردگرایی دانست.”
از هر طرف که به آن نگاه کنید، کاپرا از سیسیل تا آمریکا، از نزد “مک سنت” تا اسکار، از گمنامی تا حضور در سازمانهای سینمایی مسیر طولانی را پیمود. او که 120 سال پیش در 18 مه 1897 به دنیا آمد، یکی از مهمترین و متفاوتترین فیلمسازهای عصر طلایی هالیوود است. در اینجا میخواهیم با برترین فیلمهای او آشنا شویم. با پروشات همراه باشید.
10. زن معجزه – The Miracle Woman – 1931
کاپرا در هشت فیلم با “رابرت ریسکین” فیلمنامه نویس همکاری داشت، و سپس راهش را جدا کرد. اهمیت حضور ریسکین در کارنامه کاپرا (در مقایسه با بدترین آثار کاپرا) در آثاری که پس از جدایی آنها ساخته شد مشخص است، که در این فیلمهای ناموفق سعی کرد قالب فیلمهای آن دوران را بازسازی کند. “زن معجزه” اولین همکاری آن دو، از نمایشنامه خود ریسکین اقتباس شد (به همراه جو سورلینگ). این فیلم دومین فیلم از پنج پروژه مشترک او با “باربارا استنویک” بود، نقش یک شفابخش را ایفا میکند که از عذاب وجدان رنج برده است.
همچنین بخوانید: 7 فیلم کلاسیک دیدنی به کارگردانی بیلی وایلدر (Billy Wilder) که حتما باید تماشا کنید
9. بلوند پلاتینی – Platinum Blonde – 1931
“خانمی برای یک روز” (Lady for a Day – 1933) فیلمی بود که باعث شناختهتر شدن کاپرا شد، و از آن به بعد فیلمهای کاپرایی معروف شدند، اما پیش از قانون سانسور سال 1934، او در این فیلم با این مفهوم مبارزه کرد، مفهومی که تا پایان فعالیتش با آن مبارزه کرد. فیلمهایی مانند “بلوند پلاتینی”، با داستانی درباره یک خبرنگار با یک وارث ثروتمند از طبقه بالای جامعه، از جمله اولین موفقیتهای اوست. نامهایی مانند “جین هارلو” و “لورتا یانگ” ممکن است نامهایی آشنا باشند، اما این “رابرت ویلیامز” است که در نقش یک روزنامه فروش اجرای درخشانی دارد. ویلیامز چهار روز پس از ابتلا به التهاب صفاق از دنیا رفت.
8. جنون آمریکایی – American Madness – 1932
با وجود شکست کاپرا در فیلمهای پایانیاش و تلاش ناامیدکننده برای بازگشت، او هرگز با سبک اولیهاش مخالف نبود، و دوست داشت فیلمهای محبوبش را بازسازی کند. “چه زندگی شگفت انگیزی” (It’s a Wonderful Life – 1946) جز فیلمهای پایانی اوست که سعی کرده از عناصر فیلمهای اولیهاش مانند جرج بیلی استفاده نماید. در فیلم “جنون آمریکایی” شخصیتی بیلی گونه وجود دارد که در نقش مدیر بانک (والتر هوستون) بوده، وامهای شخصی ارائه میدهد، و سعی میکند کنترل همه چیز را برعهده بگیرد. در یکی از بهترین صحنههای فیلم از بانک سرق شده، و مردم شهر به بانک یورش میبرند تا سپردههای خود را پس بگیرند.
همچنین بخوانید: 12 فیلم برتر درباره نازی ها در تاریخ سینما
7. چای تلخ ژنرال ین – The Bitter Tea of General Yen – 1933
کاپرا که در سال 1932 با 17 فیلم ساخته شده به سراغ استودیو کلمبیا رفت، در کنار این استودیو امیدوار بود اسکار را دریافت کند. گرچه رئیس استودیو، “هری کان” گفت: “آنها هرگز به طنزهای تو رأی نمیدهند، فقط به کارهای هنری رأی میدهند.” این فیلم در اسکار نامزد هم نشد، اما تماشاگران که پس از شکست تجاری فیلم آن را کشف کردند، این فیلم را جز برترین و متفاوتترین آثار او میدانستند. یک درام روان شناسی جنسی که از دوره خود جلوتر بود (مخصوصاً در صحنههای رؤیایی) و کاپرا آن را حاصل فیلمبرداری “جوزف واکر” میدانست که سالها با او همکاری داشت.
6. خانمی برای یک روز – Lady for a Day – 1933
با وجود شکست “چای تلخ ژنرال ین”، کاپرا و کان برای فیلم بعدی خود نامزد اسکار شدند، چیزی که منتظرش بودند. شاید فیلم از اسکار دست خالی بازگشت، اما کاپرا را به عنوان یکی از نامهای بزرگ هالیوودی معرفی نمود. داستان اپل آنی، گدایی که ظاهرسازی میکند تا دختر تازه نامزد شدهاش را متقاعد کند که با یک نجیب زاده ازدواج کرده، یک فیلم عمیقاً کاپرایی است که حاصل همکاری میان کاپرا، ریسکین و واکر میباشد. داستان سیندرلایی این شخصیت با بازی “می رابسون” 70 ساله که نامزد بهترین بازیگر اسکار شد، دیدنی است.
همچنین بخوانید: ۱۱ فیلم برتر سینما با موضوع دزدان دریایی
5. در یک شب اتفاق افتاد – It Happened One Night – 1934
زمانی که کاپرا برای فیلم بعدی خود داستان کوتاه “اتوبوس شب” را انتخاب کرد، آرزوی اسکار بهترین کارگردان را فراموش نمود. نتیجه آن فیلم “در یک شب اتفاق افتاد” بود، فیلمی که در کنار فیلمهای “دیوانهای از قفس پرید” (One Flew over the Cuckoo’s Nest – 1975) و “سکوت برهها” (The Silence of the Lambs – 1991)، جز سه فیلمی بود که پنج جایزه اصلی اسکار (فیلم، کارگردانی، بازیگر مرد، بازیگر زن، فیلمنامه) را دریافت کرد. هوشمندانهترین فیلم کاپرا، با حضور “کلارک گیبل” و “کلودت کولبرت” در نقش یک خبرنگار و وارث، برترین فیلم اوست. ورود این دو به ایالات متحده در دوران رکود، تماشاگران را مجذوب کرد. یکی از بهترین آثار طنز عصر طلایی هالیوود، و با کمال تأسف برای کاپرا، و فیلم موردعلاقه “آدولف هیتلر”.
4. آقای دیدز به شهر میرود – Mr. Deeds Goes to Town – 1936
یکی از مشهورترین آثار پرفروش کاپرا با پیام اجتماعی کارگردان در روایتی غنی. اینکه دیدز (گری کوپر) خودش هم آرزو نمیکرد 20 میلیون دلار به او پیشنهاد شود، برای تماشاگر چندان مهم نبود. در زمان اکران همیشه بحث براین بود که فیلم را از نگاه لیبرال اقتصاد نیودیل تماشا کرد یا فانتزی جمهوری خواهان، و خود کاپرا هم این را به عهده تماشاگر میگذاشت. از هر دیدگاهی که به فیلم نگاه کنید آن را تماشایی خواهید دید، این فیلم تنشهای میان کاپرا و ریسکین که با آن مواجه شدند را به خوبی نشان میدهد.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر مارتین اسکورسیزی بر اساس امتیاز راتن تومیتوز
3. آقای اسمیت به واشینگتن میرود – Mr. Smith Goes to Washington – 1939
فیلمی که به ارتباط طولانی کاپرا با کلمبیا پایان داد، دومین فیلم از سه فیلمی بود که “جیمی استوارت” در آن همکاری کرد، ستارهای که او را با کاپرا میشناختند. یک فیلم کاملاً کاپرایی که یک فرد را در مقابل نظام روایی قرار میدهد، و در اینجا شخصیت ایده آلیست استوارت در شرایط سختی قرار دارد. این فیلم بدون حضور ریسکین (“سیدنی باکمن” نویسندگی آن را برعهده داشت) به یک شاهکار بدل شد، تا کارگردان ثابت کند یک نویسنده در موفقیت یک کارگردان نقشی ندارد. فیلمی که تا حدی مدیون استوارت و البته “جیم آرتور” است، فردی در صحنه مستی که با کمک “هاوارد هاکس” خلق شد، درخشید.
2. ملاقات با جان دو – Meet John Doe – 1941
جان دو میخواهد برای اعتراض به جهان از یک ساختمان بپرد، اما این کار را نمیکند. جان دو مخلوق یک کارمند در آستانه اخراج روزنامه است (باربارا استنویک)، که به روزنامه خود نامه مینویسد تا داستان مهیجی سرهم شود. او از رئیس میخواهد یک ولگرد (گری کوپر) را به عنوان دو استخدام کند، در این بین یک شخص بانفوذ شرور (ادوارد آرنولد) از ماجرا سواستفاده میکند. تاریکترین اثر کنایی کاپرا و یکی از برترین آثار درباره فاشیسم و فریب عامه که توسط دی. بی.نورتون، شخصیت آرنولد به تصور کشیده میشود. آیا این فیلم میتواند جلوهای از خود فیلمساز باشد، مخصوصاً فیلمسازی مانند کاپرا؟
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر قرن حاضر که بالاترین نمره را از منتقدین دریافت کردند
1. چه زندگی شگفتانگیزی – It’s a Wonderful Life – 1946
بسته به دیدگاهتان میتوانید این فیلم را کلاسیکترین اثر کاپرا بدانید یا محافظه کارترین اثرش. در هر صورت این فیلم محصول عناصر مختلف است که در آن کاپرا از هشت فیلمنامه نویس و سه فیلمبردار استفاده کرد. با وجود تنش میان انجمنهای فیلمسازی، کاپرا نمیخواست این فیلمش سیاسی باشد، بنابراین از متن پیچیده “دالتون ترومبو” فاصله میگیرد تا اثری سیاه و سفید داشته باشد. “لیونل باریمور” در نقش ویلن درخشیده، اما شخصیت ماری با حضور “دونا رید” با زنهای مستقل ایفا شده توسط بازیگرانی مانند “دونا رید” که توسط “جین آرتور” ایفا شد متفاوت است (آرتور به همین دلیل نقش را رد کرد). با وجود استقبال نه چندان شایسته منتقدین و تماشاگران این فیلمی است که کارگردان به خاطر آن شناخته میشود. یک اثر دیدنی با عناصر غم انگیز تاریک که حتی در صحنههای پایانی مشخص است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها