معرفی فیلم “نیمهشب در پاریس” (Midnight in Paris)؛ چرا انسان هیچکجا آرام نمیگیرد؟
در میان تمام آثار دهه اخیر که توسط کارگردان برجسته سینمای هالیوود یعنی “وودی آلن” ساخته شدهاند، فیلم زیبای “نیمهشب در پاریس” یک اثر متفاوت محسوب میشود که کاریزمای خاصی دارد و داستان بسیار جالبی را دنبال میکند. این فیلم هم مانند دیگر آثار این کارگردان خوشذوق، ستارگان مطرح زیادی را کنار هم قرار داده که تماشای فیلم را لذتبخش و دوستداشتنیتر کرده است. ما در این مقاله به معرفی فیلم “نیمهشب در پاریس” پرداختهایم؛ با پروشات همراه باشید.
- نام فیلم: “نیمهشب در پاریس” (Midnight in Paris)
- ژانر: کمدی، رمانتیک، فانتزی
- کارگردان: “وودی آلن” (Woody Allen)
- بازیگران: “اوون ویلسون”، “ماریون کوتیار”، “ریچل مک آدامز”، “تام هیدلستون”، “آدرین برودی”
- جوایز: جایزه اسکار و گلدن گلوب برای بهترین فیلمنامه اورجینال
- سال تولید: ۲۰۱۱
- امتیاز آی ام دی بی: ۷.۷/۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳/۱۰۰
تریلر فیلم
یکی از جملاتی که همه ما بارها آن را در کتابها، فیلمها و یا از افراد مختلف شنیدهایم این است که باید در زمان حال زندگی کنیم و سعی کنیم از لحظه به لحظه زندگیمان لذت ببریم؛ نگران آینده نباشیم و غصهی گذشته را هم نخوریم. اما اگر ما اصلا این زمان حال زندگی را دوست نداشته باشیم چه؟! اگر احساس کنیم برای دنیای مدرنی که اکنون در آن هستیم ساخته نشدیم، چگونه میتوانیم از امکانات آن استفاده کنیم و لذ ببریم؟ آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که اگر صد سال زودتر پا به دنیا گذاشته بودید زندگی و شخصیتتان چگونه میشد؟ آیا زندگی در دههها و قرنهای پیشین ممکن بود باعث پیشرفت و موفقیت بیشتر ما شود یا خیر؟
شاید یرخی به این سوالها پاسخ قاطعی بدهند و برخی دیگر واقعا خود را لایق زندگی در زمانهای گذشته بدانند، اما مسئله اصلی این است که آیا با تغییر زمان و عصری که در آن زندگی میکنیم همه چیز درست خواهد شد و ما از زندگیمان لذت میبریم؟ اینها همان سوالاتی هستند که وودی آلن در فیلم نیمه شب در پاریس مطرح کرده و با روایت یک داستان جذاب، مخاطب را به پاسخ هر یک از این سوالات میرساند.
داستان این فیلم درباره مرد نویسندهای به نام گیل است که رویای زندگی در قرن بیستم را در سر دارد و فکر میکند زندگی در آن زمان برایش لذتبخشتر است. او که در آستانه ازدواج با دختری به نام اینز (مکآدامز) است، به پاریس سفر کرده و مدام از زیباییهای وصف نشدنی این شهر و زندگی در آن میگوید؛ درحالی که نامزدش فقط به فکر خوشگذرانی و استفاده از مکانهای تفریحی پاریس است. این تضاد بین خود واقعی گیل و آنچه که اکنون هست، باعث اذیت و آزارش شده و او را در موقعیتی آشفته قرار میدهد.
گیل در یکی از شبهایی که به تنهایی در خیابانهای پاریس قدم میزد، توسط افراد ناشناسی به مکانی میرود که بعدا متوجه میشود در واقع در زمان سفر کرده و به قرن بیستم میلادی، جایی که همیشه آرزویش را داشته است، سفر کرده است. او در آنجا با نویسندههای موردعلاقهاش از جمله ارنست همینگوی و فیتز جرالد ملاقات می کند و آشنایی او با دختر زیبایی که او هم زندگی در زمان خودش یعنی قرن بیستم میلادی را دوست ندارد، گیل را متوجه موضوع مهمی میکند که سرآغاز تحول عظیمی برای زندگیاش می شود.
همچون دیگر فیلمهای آلن، نیمه شب در پاریس هم پر از شاتهای زیبا و چشمنواز از بهار شهر پاریس است که با موسیقی زیبای این فیلم همراه شده و راهی جز لذت بردن از لحظه به لحظهی آن را مقابل مخاطب خود قرار نمیدهد. این فیلم یکی از فیلمهای حال خوب کن و دوستداشتنی است که برای فاصله گرفتن از دنیای اطرافتان میتوانید آن را تماشا کنید.
تصاویری از فیلم “نیمهشب در پاریس”:
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها