معرفی انیمیشن “بدنم را گم کردم” (I Lost My Body)؛ روایتی عمیق از بازی با سرنوشت

سینمای فرانسه طی دهه‌های اخیر با تولید آثار ارزشمند سینمایی، استعداد و هنر خود را ثابت کرده است. فیلمسازان فرانسوی طی سال‌های اخیر موفق به ساخت انیمیشن‌هایی شده‌اند که فقط جنبه‌ی سرگرم‌کننده نداشته و روایت‌گر داستان‌هایی عمیق و قابل تامل‌اند. انیمیشن “بدنم را گم کردم” یکی از همین آثار است که در سال 2019 توسط شبکه نتفلیکس منتشر شد و به دلیل فضای تاریک و داستان مفهمومی‌اش مخاطبان خاص خودش را داشته‌ و با اینکه نامزدی اسکار را هم به‌دست آورد، چندان مورد توجه بینندگان قرار نگرفته است. ما در این مقاله به معرفی انیمیشن زیبای “بدنم را گم کردم” پرداخته‌ایم؛ با پروشات همراه باشید.


  • نام فیلم: “بدنم را گم کردم” (I Lost My Body)
  • ژانر: درام، فانتزی
  • کارگردان: “ژرمی کلاپین” (Jérémy Clapin)
  • صداپیشگان: “حکیم فارس”، “ویکتور دو بوآ”
  • سال تولید: 2019
  • محصول: فرانسه
  • جوایز: بهترین انیمیشن سال 2019 از نگاه جشنواره فیم اروپا، نامزد بهترین انیمیشن اسکار 2020
  • امتیاز آی ام دی بی: 7.6/10
  • امتیاز راتن تومیتوز: 96/100

تریلر انیمیشن I Lost My Body

آثار و فیلم‌هایی که سعی می‌کنند داستان و شخصیت‌هایشان را از دل دنیای واقعی پیرامون ما بیرون کشیده و با پرداختن به جنبه‌های ساده و پیچیده‌ی زندگی، روایتی معنی‌دار و مفهومی را خلق کنند، بدون شک ارزش چند بار دیده شدن را دارند. انیمیشن “بدنم را گم کردم” فیلمی است که کارگردانی و داستان آن بی‌عیب و نقص و پخته است و در جزء به جزء آن معانی و نمادهایی نهفته است که هرکدام به شیوه‌‌ی خاص خودشان سعی در نشان دادن یک حقیقت تلخ و یا شیرین از زندگی ما انسان‌ها را دارند.

داستان “بدنم را گم کردم” همزمان چند خط داستانی را دنبال می‌کند که همه‌ی آنها در نهایت به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن به هم رسیده و نتیجه‌ای شگفت‌آور را رقم می‌زنند. شخصیت اصلی فیلم پسری به نام نافل است که ما در صحنه هایی که به صورت فلش بک نشان داده می‌شود، نظاره‌گر قسمتی از زندگی او در دوران کودکی‌اش هستیم و در صحنه‌هایی دیگر زندگی این شخصیت را در زمانی نه چندان دور، به صورت همزمان دنبال می کنیم.

نافل پسری آرام است که در کودکی آینده خود را به‌عنوان یک پیانیست حرفه‌ای که همزمان یک فضانورد موفق هم هست تخیل می‌کند. اما طولی نمی‌کشد که او پدر و مادرش را در یک سانحه رانندگی از دست می‌دهد و راهی یتیم‌خانه‌ای در شهر پاریس می‌شود؛ جایی که تمام آرزوهای نافل را به کابوس تبدیل کرده و از او پسری رنج دیده و افسرده می‌سازد.

روایت داستان بزرگسالی زندگی نافل تا جایی ادامه می‌یابد که او با دختری به نام گابریل آشنا می‌شود (نحوه‌ي این آشنایی خود از دیگر جذابیت‌های داستان بوده و برای لحظاتی فضای سنگین آن را امیدوارانه‌ می‌کند) و علاقه‌ی او به برقراری رابطه با این دختر، مسیری روشن و متفاوت را پیش‌رویش قرار می‌دهد که می توان آن را تعبیری از امید به ادامه مسیر سخت زندگی دانست.

اما آن طرف داستان که در زمان حال جریان دارد،‌ دستی از مچ قطع شده قرار دارد که از آزمایشگاهی فرار کرده و در کوچه پس کوچه‌های شهر، به دنبال صاحب خودش می‌گردد. این در واقع عنصری فانتزی و در عین حال جذاب فیلم است که محاطب را به دنبال خود کشانده و رفته‌رفته به موجودی دارای احساسات تبدیل می‌شود. تلاش‌های این دست برای رسیدن و پیدا کردن بدن خود، نمادی از سختی‌ها و مشکلات زندگی هر شخصی است که با مهارت تمام درطول فیلم به تصویر کشیده شده است.

فضای تاریک و غم‌زده داستان به همراه موسیقی متنی که گاه دلهره‌آور و گاه امیدبخش است، از دیگر عوامل تاثیرگذار بر داستان “بدنم را گم کردم” بوده که لذت تماشای آن را دوبرار می‌کند. انیمیشن “بدنم را گم کردم” داستانی از افسردگی، حسرت، امید، عشق، نجات از سختی‌ها و قرار گرفتن یا نگرفتن در مسیر سرنوشت است که هر سینما دوستی باید تماشا کند.

تصاویری از انیمیشن “بدنم را گم کردم”:


امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (2)

بستن فرم

  1. سلام

    فروردین 19, 1400

    انیمیشن جالبی بود ممنون از این معرفی

    پاسخ

  2. عبآس

    اسفند 28, 1398

    من اصلا اهل انیمه نگاه کردن نیستم اما، اسمی که برای این انیمه انتخاب شد، باعث شد کنجکاو بشم و ببینمش! بسیار لذت بردم از دیدنِ این انیمه و موسیقیِ متنِ زیباش
    پیشنهاد میکنم هرکسی که ندیده، این فرصتو از دست نده

    پاسخ