رده بندی برندگان بهترین بازیگر نقش اول زن جایزه اسکار از سال 2000 تا 2019
برخلاف رقابت بهترین بازیگران مرد 20 سال اخیر، که “شان پن” و “دنیل دی-لویئس” هرکدام دو بار برنده شدند، در قسمت بازیگران زن برنده، هیچ نامی دو بار تکرار نشده است. بلکه در این لیست نام بازیگران مطرحی چون “هلن میرن“، “کیت بلانشت“، “الیویا کلمن”، “نیکول کیدمن“، “ماریون کوتیار” و حتی چند بازیگر ناشناخته هم دیده میشوند.
جالب اینجاست که بهترین بازیگران زن ما به ندرت برای بهترین نقشهای خود جایزه دریافت کردهاند، که همین موضوع لیست بازیگران برتر ما را چالش برانگیزتر میکند. با این حال برای تهیه این لیست باید کل کارنامه فرد را مرور میکردیم، که بر نقشهای خاص او تمرکز میکردیم. درنتیجه این لیست احتمالاً تنها لیستی خواهد بود که “مریل استریپ” را در صدر قرار نمیدهد. (البته استریپ در قلب ما بهترین است، مخصوصاً پس از سخنرانی دریافت جایزه گلدن گلوب در سال 2017).
بنابراین بدون اتلاف وقت بیشتر میخواهیم رده بندی بازیگران زن برنده جایزه اسکار در قرن بیست و یک از بدترین تا بهترین را معرفی کنیم. با پروشات همراه باشید.
19. مریل استریپ – بانوی آهنی – The Iron Lady
“مریل استریپ” برترین بازیگر زن نسل خویش است، و حتی نسلهای مختلف است، اما این به معنای خطا نداشتن او نیست. چیزی که ممکن است آکادمی به آن توجه نکرده باشد. استریپ در این فیلم در نقش نخست وزیر سابق بریتانیا “مارگارت تاچر” اجرای خوبی داشت، با این حال “بانوی آهنی” به یک اثر زندگی نامهای بی تأثیر تبدیل شد که نتوانست آنچنان که باید جلب توجه کند، و شکوه این شخصیت را نشان دهد. فیلمنامه ضعیف به استریپ اجازه نداد تا تکنیکهای اجرای خود را به خوبی نشان دهد.
همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم های مریل استریپ؛ ستاره ای برای تمام دوران ها
18. ساندرا بولاک – نقطه کور – The Blind Side
یکی از بحث برانگیزترین داستانهای مراسم اسکار سال 2010 درخشش “ساندرا بولاک” بود که در اوایل سالهای 2000 به دلیل حضور در کمدی-رمانتیک “خواستگاری” (The Proposal) موردتوجه قرار گرفت، و سپس فیلم “نقطه کور” هم واکنشهای مثبت دریافت کرد. روایت خوب فیلم باعث شد او جایزه اسکار بگیرد، با این حال مشخص است که اجرای او در نقش لی آن تاهی یک اجرای سرگرم کننده بدون عمق کافی است. اجرای او نشانه ضعف فیلم است. زیرا به عنوان داستان هالیوودی دیگری است که در آن یک شخصیت سفیدپوست با کمک به یک سیاهپوست فقیر درسهای ارزشمندی فرا میگیرد.
17. نیکول کیدمن – ساعتها – The Hours
“نیکول کیدمن” از سال 1999 تا 2004، بهترین بازیگر جهان بود که با فیلمسازهای مطرح همکاری کرده، و اجراهای درخشانی ارائه داده بود: چشمان کاملاً بسته (Eyes Wide Shut)، مولن روژ (Moulin Rouge)، دیگران (The Others)، داگویل (Dogville)، تولد (Birth). درحالی که به خاطر بازی در نقش ویرجینیا ولف در فیلم “ساعتها” جایزه اسکار دریافت کرد، که در این نقش غم و افسردگی و تنهایی این شخص را نشان میداد، فضایی که معمولاً “استیون دالدری” کارگردان به آثارش میآورد. به عبارت دیگر جایگاه پایین کیدمن در این لیست بیشتر به خاطر عدم کیفیت فیلم است تا اجرای خودش. برای بازیگران دیگر شاید “ساعتها” فیلم موفق آنها باشد.
16. کیت وینسلت – کتابخوان – The Reader
در اپیزودی از سریال اکسترا (Extras) از “ریکی جرویز” در سال 2005، “کیت وینسلت” نسخه کنایی از نقش خود در این فیلم هولوکاستی را اجرا کرد که جرویز آن را لایق اسکار دانست. او چند سال قبل، به خاطر بازی در نقش یک زن آلمانی در سالهای 1950 که با یک نوجوان رابطه داشت (دیوید کراس)، آن هم در جریان هولوکاست، جایزه اسکار دریافت کرد. آیا این اتفاق تصادفی بود؟ او در آن زمان گفت به نظر خودش این فیلم هولوکاستی نبود. به نظر او این فیلم یک داستان عاشقانه غیرمعمول بود. شاید این حرف را باور کنیم، اما این نقش تنها یک نقش متفاوت بود که هرکس در آن حضور مییافت جایزه اسکار دریافت میکرد. وینسلت در این نقش تاثیرگذار است، اما اجرای فراموش شدنی در یک فیلم فراموش شدنی است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر کیت وینسلت که باید تماشا کنید
15. ریس ویترسپون – سربه راه باش – Walk the Line
“کنار مردت بمان” آهنگی از تامی وینت بود، اما آن را میتوان با دیالوگهای “سربه راه باش” از “جون کارتر” مقایسه کرد، کسی که “جانی کش” را دوست داشت، اما از این میترسید که مشروب خوری او و بی خیالیاش زندگی خودش را هم دگرگون کند. “ریس ویترسپون” در این درام عاشقانه زندگی نامهای احساسات مختلف را به نمایش گذاشت، و آن را با چنان صراحتی انجام داد که اجرای “واکین فینیکس” را در سایه خود قرار داد. مانند بسیاری دیگر در این لیست، ویترسپون نقشهای قوی و ضعیف بسیاری داشت، اما در این فیلم یک نقش سطحی داشت که هرکسی میتوانست در آن جایزه بگیرد.
14. هیلاری سوانک – عزیز میلیون دلاری – Million Dollar Baby
“هیلاری سوانک” هنگام دریافت جایزه اسکار برای نقش خود در “عزیز میلیون دلاری” گفت: “نمیدانم در زندگی چکار کردهام که سزاوار دریافت این جایزه هستم. من فقط دختری با آرزوهای بزرگ هستم.” از این جهت او شبیه شخصیت خود مگی بود که از میزوری کوچک فرار کرد تا به لس آنجلس آمده و با تمرین کردن با “کلینت ایستوود” به یک قهرمان بوکس تبدیل شود. این دومین اسکار سوانک پس از “پسرها گریه نمیکنند” (Boys Don’t Cry) در سال 1999 بود که در هر دو فیلمها کلیشههای شجاعت، دلیری و جسارت را نشان داد. آکادمی اسکار همیشه نقشهایی را مورد تقدیر قرار میدهد که سختیهایی را پشت سر گذاشتهاند، و در اینجا سوانک نقشی را برعهده دارد که با کنار گذاشتن موانع میخواهد به موفقیت برسد. تقدیر و سرنوشت شخصیت او را تراژیک و غم انگیز میکند.
13. ماریون کوتیار – زندگی گلگون – La Vie en Rose
طرفداران سینما “ماریون کوتیار” را در فیلمهایی مانند “ماهی بزرگ” (Big Fish) و “یک سال خوب” (A Good Year) دیدهاند، اما تا زمانی که نقش “ادیت پیاف” در فیلم “زندگی گلگون” را ایفا کرد، موردتوجه قرار نگرفت. این فیلم یک زندگی نامه موزیکال است که خطی پیش رفته، مضامین موردنظر را به رویدادهای تاریخی ترجیح داده، کوتیار در آن نقش یک خواننده بااستعداد را بازی میکند که اشتیاش هنرش را کنار زده، و او را زیرسوال میبرد. از آن زمان کوتیار در فیلمهای آمریکایی در داستانهای عاشقانه حضور یافته، اما در فیلم “دو روز، یک شب” (Two Days, One Night) سال 2014 ثابت کرد که اگر در نقش مناسب حضور یابد میتواند درد پیاف را نشان دهد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های ماریون کوتیار، ستاره زیبای سینمای هالیوود
12. شارلیز ترون – هیولا – Monster
در زمان و شرایط دیگری شاید زندگی “آیلین وورنوس” آنقدر تراژیک نمیشد، شاید برای هرکس که در مسیرش قرار میگرفت بدبختی به بار نمیآورد. این دنیایی است که در آن زندگی میکنیم. “هیولا” زندگی یک قاتل سریالی و فاحشه را در سختترین شرایط ممکن نشان میدهد. آنچه که فیلم را مهم جلوه میدهد اجرای دیدنی “شارلیز ترون” است. شاید به راحتی بتوان گفت او هم یک بازیگر زیبای دیگر است که با یک گریم سنگین موردتوجه قرار گرفت، درست است؟ با این حال ترون به خوبی توانست عمق عجیبی به این شخصیت ببخشد، و زندگی وورنوس را در حالی نشان دهد که با معشوقه جدید خود (کریستینا ریچی) زندگی جدیدی را آغاز میکند، و در همین حین میخواهد با کشتن متجاوزین با رنجهای دوران کودکی خود مقابله نماید. ترون به بیان وورنوس علاقهای ندارد، که همین موضوع فیلم را آزاردهندهتر میکند: شاید خود وونوس هم نمیتوانست با شرارتهای درونش کنار بیاید.
11. بری لارسون – اتاق – Room
ما که اجرای “ّبری لارسون” در فیلمهایی مانند “بخش کوتاهمدت شماره ۱۲” (Short Term 12) را دیدهایم، می دانیم که این بازیگر در نقشهای مکمل (فیلمهای “رمپارت” (Rampart)، “دان جان” (Don Jon) و “خیابان جامپ” (Jump Street)) میدرخشد، و مطمئن بودیم طولی نمیکشد که به یکی از ستارگان مطرح تبدیل میشود. جالب است که این بازیگر جوان به این زودی به موفقیت رسید، مگر چنبار پیش میآید که یک بازیگر بتواند نقش یک مادر زندانی را بازی کند؟ و چه تعداد از بازیگران این فرصت را به دست میآورند تا در یک فیلم دیدنی با “جیکوب ترمبلی” همکاری کنند؟ این فیلم یک پروژه برد-برد بود.
10. فرانسیس مکدورمند – سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری – Three Billboards Outside Ebbing, Missouri
“فرانسیس مک دورمند” 20 سال پس از اولین جایزه اسکار خود برای فیلم “فارگو” (Fargo) به خاطر حضور در نقش میلدرد هایز، یک مادر عزادار که به دنبال اجرای عدالت برای دخترش است، دوباره به لیست برندگان اسکار وارد شد. “سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری” به این بازیگر فرصتی داد تا نقش خود را اجرا نماید، اما مک دورمند هرگز به شما اجازه نمیدهد تا خشم او را فراموش کنید، زیرا به شما نشان میدهد حتی در صورت یافتن قاتل دخترش غم و درد او یک غم روانی خواهد ماند. او همچنین شخصیت میلدرد را دوست داشتنی میکند. این فیلم شوکه کننده و دیدنی نشان میدهد گاهی اوقات میخواهیم جواب خون را با خون بدهیم، گاهی هم بخشش و رحم را ترجیح میدهیم.
همچنین بخوانید: بهترین بازیگران زن تاریخ سینمای جهان چه کسانی هستند؟
9. جنیفر لارنس – دفترچه امیدبخش – Silver Linings Playbook
حالا که “جنیفر لارنس” به یک بازیگر مطرح تبدیل شده، شاید ماجرای پیش از به شهرت رسیدن او را به راحتی فراموش کنیم. “دفترچه امیدبخش” داستانی است که در آن “جنیفر لارنس” نقش تیفانی را بازی میکند، یک زن بیوه که به تازگی همسرش را از دست داده، و با افسردگی دست و پنجه نرم میکند. این تمام ماجرا نیست، زیرا او یک زن تنها و افسرده جوان و زیباست که نمیداند از کجا آمده و به کجا میرود، و در این بین عاشق یک مرد (بردلی کوپر) هم شده است. کمتر پیش میآید که یک فیلم شخصیتی مشکل دار و چندلایه را نشان دهد، اما اجرای دیدنی لارنس نقطه قوت فیلم بوده، و به خوبی توانست نقش یک شخصیت پیچیده و دچار مشکل را نشان دهد.
8. اما استون – لالالند – La La Land
پس از تمام سروصداهایی که درباره فیلم “لالالند” ایجاد شد، آیا این فیلم یک اثر الهام بخش از تعادل میان هنر و عشق بود؟ آیا این فیلم در سال اکران “ماهتاب” (Moonlight) تنها یک اثر هالیوودی بی ارزش بود؟ آیا “رایان گاسلینگ” واقعاً جاز را نجات داد؟ نقش آفرینی “اما استون” در نقش میا به یاد ماندنی بود. سینما پر از شخصیتهایی است که برای مطرح کردن خود به لس آنجلس آمدند، اما سینما نتوانست تصویر خوب و واقعی از آنها نشان دهد. در اینجا شخصیتی را میبیند که خوشبینی اش بی حدومرز است، و از این میترسیم که تلخی حقیقت او را از پای بیندازد. نمایش یک روح آزاد آسان نیست، اما استون ایمان و شجاعت او را در باور عشق و رؤیا نشان میدهد. او آهنی را در دل و ضربانی را در قلبتان بیدار میکند.
7. الیویا کلمن – سوگلی – The Favourite
“الیویا کلمن” در هنگام صحبت درباره روش نقش آفرینی در نقش کلمه آن در این فیلم کمدی تاریخی از “یورگوس لانتیموس” گفت: “من بیش از حد درباره چیزی فکر نمیکنم. اگر بخواهم درباره بازیگری کتاب بنویسم خیلی کوتاه خواهد بود.” این بازیگر انگلیسی شاید در اجرای نقش خود به مشکل برخورده باشد، اما او به خوبی توانست یک رهبر آسیب پذیر و احمق را به ما نشان دهد که هم برایش ناراحت میشویم، و هم مسخرهاش میکنیم. کلمن در تلویزیون بریتانیا یک کمدین بود (Peep Show)، اما پس از فیلم “سوگلی” بود که طرفداران و تماشاگران سینما به استعداد او پی بردند. ملکه آن که توجه دو زن مختلف (“ریچل وایس” و “اما استون” برندگان سابق اسکار) را جلب کرد، و در عین حال خیلی تنهاست، اما زمانی که در مقابل “گلن کلوز” از فیلم “همسر” (The Wife) جایزه دریافت کرد، موفقیت او چند برابر شد، و توانست موفقیت خود در صحنههای کوچک و بزرگ را چند برابر کند.
همچنین بخوانید: لیست گران قیمت ترین بازیگران زن جهان در حال حاضر
6. هلی بری – مهمانی هیولا – Monster’s Ball
از آنجایی که “هلی بری” پیش از “مهمانی هیولا” در فیلمهای کمدی و “مردان ایکس” (X-Men) حضور یافته بود، این احتمال وجود داشت که واکنش داوران اسکار نسبت به نقشهای دراماتیک او باشد، اما این تصور میتواند در برابر اجرای او در نقش یک گرجستانی کارگر که طی داستان همسر و پسرش را از دست داده، و با نگهبان نژادپرست “بیلی باب تورنتن” وارد رابطه عاشقانه بیمار میشود، عادلانه نباشد. (صحنهای که لتیشیا از او میخواهد با یک رابطه جنسی خوب حس خوبی به او بدهد یکی از دردناکترین و تکان دهندهترین صحنههای سینمایی این قرن است.) بری غرور زخم خورده او را به خوبی نشان میدهد، و در شرایطی که اغلب برندگان اسکار سفیدپوست بودند، او به عنوان تنها آفریقایی-آمریکایی جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
5. ناتالی پورتمن – قوی سیاه – Black Swan
“ناتالی پورتمن” یک سال باله تمرین کرد تا بتواند هنرمندی را که برای موفقیت در هنر خود باید تمام مرزها را کنار بزند، را اجرا نماید. عشق و جنونی که برای رسیدن به کمال لازم است در چهره او پیداست، و چنان اجرای شکنندهای را نشان میدهد که بیننده را به هراس میاندازد. با این حال پورتمن هرگز اجرای آسیب پذیری نشان نداد، در کارنامهای که با “لئون حرفهای” (The Professional) آغاز شد، “قوی سیاه” میتوانست نقطه اوج باشد. این تریلر روان شناسانه میتوانست از مسیر خارج شود، اما اجرای پورتمن آن را نجات داد.
4. کیت بلانشت – یاسمن پژمرده – Blue Jasmine
فروپاشی عصبی تدریجی چگونه است؟ در بدترین کابوسهایمان میترسیم که شبیه نمایش کمدی/تراژدی “کیت بلانشت” در “کمدی سیاه” از “وودی آلن” باشد که توانسته دردهای یک زن را نشان دهد. بلانشت همیشه در نمایش احساسات شخصیت خود موفق بود، اما در این فیلم در نقش زنی حضور یافت که پس از بدشانسیها در نیویورک به سان فرانسیسکو آمد تا زندگیاش را دوباره بسازد، و در میان این مشکلات شرایط سخت روانی او به تصویر کشیده میشود. بلانشت که دومین جایزه خود را دریافت کرد، دیدنی بود، اما هرگز نمیتوان به شخصیت او خندید زیرا فروپاشی روانی او آنقدر زیاد بود که تماشای آن هم سخت بود.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر کیت بلانشت (Cate Blanchett) بر اساس امتیاز راتن تومیتوز
3. جولیا رابرتز – آرین براکوویک – Erin Brockovich
“جولیا رابرتز” در داستان ” آرین براکوویک” نقش یک مادر مجرد پرتلاش را ایفا میکند که در جامعه جنوب کالیفرنیا و در شرایط سخت که رفته رفته سختتر شده، همه تلاش خود را به خرج میدهد، و به ندرت بازیگری میتوانست از عهده این نقش بربیاید. لازم به ذکر نیست که این فیلم چندان هوشمندانه نیست، اما استعداد، جذابیت و هنر ذاتی رابرتز فیلم را دیدنی میکند. (قطعاً این فیلمی از “استیون سادربرگ” است که میتوان آن را از از آن بازیگر دانست تا کارگردان.) داستان مشکلات، رابطه عاطفی (آرون اکهارت) و همکاری با “آلبرت فینی” فیلمی را میسازد که رابرتز تکمیل کننده آن است.
2. هلن میرن – ملکه – The Queen
کیفیت اجرای “هلن میرن” در نقش ملکه الیزابت دوم زبانزد است. این بازیگر توانست توانایی، شخصیت، دقت و نزدیک بینی سلطنت بریتانیا را به خوبی نشان دهد. نمایش متعادل تمام اینها دشوار بود، اما میرن در این فیلم از عهده آن برآمد. “ملکه” یک درم مستندگونه درباره مرگ پرنسس دایانا در سال 1997 است، و زنی را نشان میدهد که تا آن زمان از سلطنت او 45 سال میگذشت. میرن با خودداری از نمایش چهرهای سیاه یا سفید از این شخصیت، ملکهای را به تصویر کشید که یک انسان عادی است، و هرگز با دیدن چیزی شگفت زده نمیشود. میرن همیشه اجرای خوبی داشت، اما “ملکه” او را به موفقیت رساند.
همچنین بخوانید: لیست کارگردانهایی که در وطنشان ممنوع الکار شدند
1. جولیان مور – هنوز آلیس – Still Alice
در سال 1995 “جولیان مور” که در آن زمان هنوز ناشناخته بود، در فیلم “امن” (Safe) یکی از مدرنترین نقشها را ایفا کرد، و یک زن روستایی را به تصویر کشید که به کل جهان حساسیت شده، و از همه پنهان میشود. بیست سال بعد و در حال حاضر مور یکی از بهترین بازیگران زن است که در یک فیلم دیگر نقش زنی را بازی میکند که خودش را از دست داده است. “هنوز آلیس” داستان یک پروفسور زبان شناس است که به آلزایمر مبتلاست، و مور نقش زنی 50 ساله را ایفا میکند که متوجه شده هوشش نمیتواند او را از چنگ بیماری نجات دهد، و به زودی حافظهاش پاک میشود. این نقش روانی در عین حال فیزیکی هم هست، زیرا ترس، تنش و خشم این زن در چشمان پریشانش مشخص است، و به راحتی متوجه میشویم که از درون خالی میشود. آلیس هنوز هم آنجا هست هم نیست، و این بازیگر بدنی را نشان میدهد که نور درونی خود را از دست داده، اما روحش هنوز آنجاست.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها