معرفی و بررسی شخصیت کیت بلانشت در فیلم Blue Jasmine

به نمایش در آوردن درد و رنج به همراه طنزی لطیف، هنری است که شاید تنها در آثار “وودی آلن” دیده شود. فیلم “جاسمین غمگین” داستان زنی را روایت می‌کند که بعد از ازهم پاشیدن زندگی زناشویی‌اش که سرشار از دروغ و پنهان کاری بوده است، از نیویورک به لس آنجلس نقل مکان می کند تا مدتی را با خواهرش زندگی کند و به کاری مشغول شود.

یکی از نقاط قوت این فیلم، بازی خیره کننده‌ی “کیت بلانشت” (جاسمین) است که به طرز فوق العاده‌ای نقش فردی در آستانه‌ی فروپاشی روانی را بازی می‌کند. گفتنی است که “کیت بلانشت” در سال ۲۰۱۴ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در این نقش دریافت کرده است. در این مقاله به معرفی بیشتر و بررسی شخصیت این بازیگر با استعداد در فیلم زیبای “جاسمین غمگین” (Blue Jasmine) خواهیم پرداخت؛ با پروشات همراه باشید.

وابستگی بیش از حد به دیگران امری است که انسان را به راحتی و بدون زحمت به خواسته‌هایش می‌رساند و در خیلی از موارد هم بهترین زندگی و شرایط برای زندگی را به وجود می‌آورد. اما این ویژگی همیشه هم ثابت نخواهد بود و بالاخره این خود فرد است که باید بیرون آمدن از مراحل سخت زندگی را یاد بگیرد و روی پای خودش بایستد.

در فیلم “جاسمین غمگین” هم وودی آلن سعی کرده تا با داستانی کمدی و البته کمی هم جدی، تاثیر انتخاب‌های اشتباه و نادیده گرفتن حقیقت را به مخاطبش نشان دهد. اما به جرأت می‌توان گفت که تنها چیزی که باعث دیدنی بودن این فیلم شده است، بازی بی‌نظیر و فوق‌العاده‌ی بازیگر نقش اول آن یعنی کیت بلانشت بوده است. درواقع بازی او در این فیلم چنان عمیق و متفاوت است که نظر شما درباره بازی‌های قبلی این بازیگر و همچنین استعدادی که او در این حرفه دارد را به کلی تغییر می‌دهد.

همانطور که در مقدمه مقاله هم گفته شد، کیت بلانشت در این فیلم نقش زنی شکست‌خورده و در آستانه‌ی فروپاشی روانی را بازی می‌کند که بعد از طلاق از همسرش، از نیویورک به لس‌آنجلس نقل مکان می‌کند تا مدتی را با خواهرش زندگی کند. جاسمین که از ابتدای ازدواجش زندگی بسیار سطح بالایی داشته و هیچ‌وقت بی‌پولی و بیکاری را درک نکرده است، اکنون باید در شرایطی زندگی کند که خودش مجبور به کار کردن و پول درآوردن است و باید به هر طریقی که شده زندگی‌اش را جمع و جور کند.

اما جاسمین به بستن چشمانش بر روی حقیقت عادت کرده و هنوز نمی‌خواهد باور کند که واقعا از زندگی قبلی‌اش بیرون آمده و به فردی عادی و حتی رو به نابودی تبدیل شده است. برای همین هم است که هنوز هم به تصمیمات و انتخاب‌های اشتباهش ادامه می‌دهد و با این کار، فقط اوضاع روحی و روانی خودش را بدتر از قبل می‌کند. در حقیقت جاسمین فقط زمانی می‌تواند احساس خوشبختی و امنیت کند، که در کنار فرد دیگری بوده و خیالش از بابت تهیه آنچه آرزویش را داشته است راحت باشد.

بعد از تحمل کردن دوران سختی، جاسمین به عنوان منشی در مطب یک دندانپزشک مشغول به کار می‌شود و اوضاع روحی‌اش کمی بهتر شده و سعی می‌کند بیشتر در مهمانی‌ها و بین افراد دیگر حاضر شود؛ همینجاست که او با مرد پولداری به نام دوایت آشنا می‌شود و بعد از دیدن علاقه‌ای که او برای به‌دست آوردنش نشان می‌دهد، دو راه برای جاسمین به‌وجود می‌آید: این ریسک را بپذیرد که ممکن است بعد از گفتن حقیقت زندگی‌ و ماجرای طلاقش به دوایت، او را برای همیشه از دست بدهد و درنتیجه شانس برگشتن به زندگی مرفه جدیدی را هم بسوزاند و یا به دروغ و وانمود کردن اینکه او واقعا زنی تنهاست و طلاق هم نگرفته است ادامه دهد تا بتواند با دوایت ازدواج کند.

کیت بلانشت نقش شخصیت جاسمین را با تسلط کامل بازی کرده و جایی برای نقد و ایراد گرفتن از او باقی نگذاشته است. او حتی در لحظاتی که آرام است، حالتی عصبی داشته و جوری رفتار می کند انگار که هر لحظه ممکن است از شدت عصبانیت و ناراحتی فوران کند. حالات چهره و طرز صحبت کردن بلانشت هم قابل تامل بوده و نقش‌آفرینی او را دیدنی‌تر کرده است. نشان دادن این سطح از احساسات متناقض و تاریک کاری است که از هر بازیگری برنمی‌آید و بلانشت با بازی در نقش جاسمین استعداد ویژه و بی حد و مرز خود در این زمینه را بار دیگر به اثبات رسانده است.

امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!