معرفی و بررسی شخصیت ویل اسمیت در فیلم Collateral Beauty
ویل اسمیت که در ایفای نقشهای کمدی بسیار موفق بوده، بعد از بازی در فیلم درام “در جستجوی خوشبختی” (The Pursuit of Happyness) ثابت کرد که استعداد خاصی در زمینه ایفای نقشهای آرام و شکستخورده دارد. او در فیلم “زیبایی موازی” (Collateral Beauty) هم بار دیگر یکی از نقشآفرینیهای منحصر به فرد خود را به نمایش گذاشته است که در این مقاله به بررسی شخصیت او در این فیلم پرداختهایم. با پروشات همراه باشید.
غم از دست دادن عزیزان مسألهای است که نمیتوان حدس زد دقیقا چه واکنشهایی را برای بازماندگان در پی خواهد داشت. برخی ممکن است تا سالها در افسردگی و ناراحتی زندگی کنند و بعضی دیگر هم با مشغول کردن خود به کارهای مختلف سعی میکنند با این غم کنار آمده و حتی آن را فراموش کنند. اما در فیلم “زیبایی موازی” شخصیت اصلی داستان که مردی به نام “هاوارد” (با بازی ویل اسمیت) است، بعد از از دست دادن دخترش بر اثر یک بیماری، علاوه بر اینکه بسیار غمگین است و از آدمهای اطرافش فاصله گرفته، در تنهایی خودش برای زمان، عشق و مرگ نامه می نویسد و آنها را به صندوق پست میاندازد!
اما هدف “هاوارد” از این کار دقیقا چیست؟ آیا او برای تسکین درد خودش این کار را انجام میدهد؟ یا واقعا فکر میکند که این نامهها قرار است به دست صاحبانشان برسند و درنتیجه تغییری در زندگی و احساسات ناگوار “هاوارد” شکل بگیرد؟
دوستان “هاوارد” با زیر نظر گرفتن اعمال او متوجه این موضوع میشوند و تصمیم میگیرند برای بهتر شدن حال “هاوارد” و عبور او از این بحران، سه بازیگر تئاتر را برای بازی در نقشهای زمان، عشق و مرگ استخدام کنند تا آنها با “هاوارد” ارتباط برقرار کنند و او را از وضعیتی که در آن قرار گرفته است نجات دهند.
ویل اسمیت در تمام لحظات این فیلم نقش فردی شکستخورده و غمگین را آنقدر خوب بازی میکند که سخت میتوان به یاد آورد او همان شخصی است که در فیلمهای کمدی نقش شخصیتهای پرانرژی و شاد را بازی کرده است. او کم صحبت میکند و تمام وقتش را صرف دوچرخه سواری، نشستن بر روی نیمکت یک پارک و نوشتن نامههایش میکند. بعضی شبها هم به گروهی که متشکل از خانوادههایی است که فرزندانشان را از دست دادهاند میرود و فقط از پشت پنجره آنها را تماشا میکند و در جلسه حاضر نمیشود.
سیر تحول شخصیت “هاوارد” و عبورش از مرحلهی سختی که در آن قرار دارد جالب و دیدنی است و در لحظاتی به اوج خود میرسد و احساسات مخاطب را به شدت درگیر میکند. اما در این میان مشکلات شخصیتهای دیگر فیلم هم به میان میآید و به هرکدام پرداخته میشود که تا حدودی باعث برداشته شدن تمرکز اصلی داستان از آنچه قصد تعریفش را داشت شده و بیش از حد به تراژدی زندگی میپردازند.
در مجموع میتوان گفت با توجه به ستارگان زیادی که در این فیلم حضور دارند، “زیبایی موازی” ظرفیت بهتری برای دیده شدن داشت و میتوانست به اثری متفاوت تبدیل شود. شاید اگر نقشآفرینی بینظیر ویل اسمیت هم نبود، این فیلم ارزش تماشا را درکل نداشت.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها