نقد و بررسی شخصیت تام هنکس در فیلم Cast Away

استعداد تام هنکس در زمینه بازیگری نیاز به تایید ندارد و این بازیگر دوست داشتنی در هر فیلمی که بازی کند، آن را دیدنی و به‌یادماندی خواهد کرد. فیلم درام “دور افتاده” (Cast Away) از آن دسته فیلم‌هایی است که داستانش تا مدت‌ها در ذهن مخاطب نقش می‌بندد و بازی تام هنکس بار تاثیرگذاری فیلم را دوچندان کرده است. در این مقاله به بررسی شخصیت هنکس در فیلم “دور افتاده” پرداخته‌ایم؛ با پروشات همراه باشید.


شاید بتوان گفت “دور افتاده” یکی از معدود فیلم هایی است که توانسته از داستانی کلیشه‌ای و پر تکرار، اثری خلق کند که احساسات مخاطبش را درگیر کرده و به یک اثر کلاسیک و جاودانه تبدیل شود. موضوع گیر افتادن انسان‌ها در جزیره‌ای دور دست قاعدتا جذاب است و طرفداران خودش را دارد؛ اما اینکه بتوان داستانی واقعی با شخصیتی که هر لحظه درمانده‌تر می‌شود خلق کرد، هنری است که هر کسی از پس انجام آن برنمی‌آید.

داستان فیلم “دور افتاده” درباره مردی پولدار به نام چاک (با بازی تام هنکس) است که مسئول شرکتی پستی است و تمام زندگی‌اش را وقف کارش کرده و شب و روز با وسایل مدرن سر و کار دارد. هواپیمای او در یک پرواز خصوصی که به شهری دیگر دارد، دچار سانحه شده و در یک جزیره سقوط می‌کند. همه‌ی همراهان چاک می‌میرند و فقط او زنده می‌ماند.

چاک در ابتدا امیدوار است که هر لحظه نیروهای کمکی سر برسند و او را نجات دهند؛ در واقع اینقدر امیدوار است که بسته‌های پستی جا مانده از سقوط هواپیما را جمع کرده و آنها را باز نمی‌کند تا به دست صاحبانشان برساند. اما هیچکس قرار نیست او را پیدا کند و چاک باید به شیوه‌ی انسان‌های اولیه در این جزیره زندگی کند و زنده بماند. چاک در ابتدا همان شخصیت پیشین خود که برگرفته از دنیایی امروزی بود را دارد. او می‌خواهد اخلاق را رعایت کند و زمانی که جسد یکی از همراهانش را بعد از چند روز پیدا می‌کند، به سختی خود را راضی به برداشتن کفش‌های او کرده و برای تسکین خود جسد او را با زحمت فراوان به خاک می‌سپارد.

چاک کم‌کم با این مسأله روبرو می‌شود که باید با قوانین طبیعت زندگی کند نه قوانین شهرها و دنیایی که تا آن روز در آن زندگی می‌کرده است. اما این امر سختی‌های خیلی زیادی به همراه دارد و این سوال را برای ما به وجود می‌آورد که چرا چاک باید اینقدر برای زنده ماندنش تلاش کند درحالی که هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد؟ چرا چاک بعد از گذشت مدتی و پیدا نشدن نیروهای کمکی دست به خودکشی نمی‌زند و مدام در حال پیدا کردن راهی برای زنده ماندن است؟

می‌توان اینگونه تعبیر کرد که چاک نماد انسان و جزیره هم نماد جامعه است. شرایطی که چاک در آن گیر افتاده است، در واقع تاریخ زندگی انسان‌ها را به نمایش می‌گذارد. زمانی که او برای اولین بار موفق به روشن کردن آتش می‌شود یک شب تا صبح را به شادی کردن می‌پردازد و چنان احساس قدرت می‌کند انگار که واقعا برای اولین بار است که آتش را اختراع کرده است!

اما یکی از تاثیرگذارترین بخش‌های فیلم زمانی است که چاک یک توپ والیبال را به شکل آدمکی درمی‌آورد و با آن به شکل آدمی برخورد می‌کند و با وجود او، زندگی‌اش معنای تازه‌ای پیدا می‌کند. رابطه‌ی او با یک توپ، که یک شئ بی‌جان است، آنقدر جالب است که ما هم واقعا باور می‌کنیم که او دوست و همراه چاک است.

“دور افتاده” اهمیت ارتباط انسانی و جنون انسان درصورت نداشتن همدم را نشان می دهد. مبارزه با نیروهای طبیعت و اقیانوس، این مرد را تحریک می‌کند تا به عنوان آخرین چالش نزد خانه و خانواده بازگردد.

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم