10 بازیگری که باید جایزه اسکار را خیلی زودتر دریافت میکردند
جایزه اسکار چیزی است که گندم را از کاه جدا میکند. روش رأی دهی در مراسم اسکار بسیار بحث برانگیز بوده، و تصور میشود به فیلمهای پرفروش با بودجه بالا توجه زیادی نشده، و فقط فیلمهای با بودجه کم آرت هاوس مورد توجه قرار میگیرند، اما در کل این اسکار است که تصمیم میگیرد کدامین فیلمها و فیلمسازان بهترین هستند.
در برخی موارد درست پس از اینکه رأی دهندگان مراسم به بازی نقش اول بازیگری رأی میدهند، توانایی شگفت انگیز آن بازیگر کشف میشود.
از جدیدترین بازیگرانی که موفق به دریافت جایزه اسکار شده و استعدادشان کشف شد میتوان به “آلیسیا ویکاندر” برای نقش آفرینی در “دختر دانمارکی” (The Danish Girl) و “لوپیتا نیونگو” برای نقش آفرینی در “12 سال بردگی” (12 Years a Slave) اشاره کرد.
با این حال در دیگر موارد، گاهی یک دهه طول میکشد تا آکادمی متوجه توانایی یک بازیگر بشود. برخی از این بازیگران سالها تلاش میکنند، و در هر فیلم خود از جان مایه میگذارند، اما آنوقت در همین چند سال گذشته موفق به دریافت جایزه اسکار شدهاند. این موضوع برای رسانهها به یک جوک تبدیل شده است، چرا که برخی بازیگران هر ساله اجرایی فوق العاده از خود بر جای میگذارند و وارد مراسم اسکار میشوند، اما هرگز برنده نمیشوند.
برای این نادیده گرفتنها دلایل مختلفی وجود دارد. ممکن است به این دلیل باشد که در سالی که آنها نامزد دریافت جایزه شدند، اجرای بازیگری دیگری محبوب و قابل توجه شده باشد، یا اینکه ممکن است آنها به اندازه کافی در معرض نمایش قرار نگرفته باشند، یا اجرای دیگری در همان فیلم روی کار آنها سایه انداخت. حالا به هر دلیلی، در لیست تعدادی از بازیگرانی را معرفی میکنیم که با وجود برنده شدن، باید خیلی زودتر جایزه اسکار را دریافت میکردند. با پروشات همراه باشید.
10. کالین فرث – Colin Firth
“کالین فرث” در اجرای خود به عنوان شاه جورج ششم، در “سخنرانی پادشاه” (The King’s Speech) در ایجاد لکنت زبان، نگرانی، ناامیدی و لهجه داشتن عملکرد منحصر به فردی از خود نشان داد. در آن سال تحسین تمام منتقدان برای اجرای او برانگیخته شده و تمامی توجهات برای بهترین فیلم سال به سمت این فیلم و اجرای فرث جلب شده بود، و کاملاً مشخص بود که او جایزه اسکار آن سال را دریافت خواهد کرد. اما او وقتی 50 سال داشت برنده این جایزه شد، زمانی که تقریباً 30 سال از کار بازیگریش میگذشت.
“شکسپیر عاشق” (Shakespeare in Love) برنده هفت جایزه اسکار شد که شامل، جایزه بهترین بازیگران زن برای “گوئینت پالترو” و “جودی دنچ” میباشد، اما آکادمی برای فرث که نقش “لرد وسکس” را در فیلم بازی کرده بود، چیزی نداشت. به طور گروهی بازیگران این فیلم، جایزه بهترین اجرای انجمن بازیگران در یک فیلم را دریافت کردند، اما هیچ جایزه به خصوصی به فرث نرسید.
همچنین فرث در فیلم مورد علاقه آکادمی “بیمار انگلیسی” (The English Patient) تغییری اساسی به وجود آورد. با اینکه نقش او آنقدر برجسته نبوده و اجرای او نیز به اندازهای قوی نبوده که بتواند از بازی عاشقانه منحصر به فرد “رالف فاینز” و “جولیت بینوش” پیشی بگیرد، اما اجرای درخشانی داشت.
وقتی که او نقش “یوهانس ورمیر” را در فیلم “دختری با گوشوارههای مروارید” (Girl with a Pearl Earring) نقش آفرینی کرد، رابطه بین این هنرمند با سوژه نقاشیاش “گریت” با نقش آفرینی “اسکارلت جوهانسون” را به طرزی استادانه پیچیده و عمیق و شهوانی نشان داد که آکادمی باید متوجه آن میشد. همچنین فیلم “یک مرد مجرد” (A Single Man) که یک سال قبل از “سخنرانی پادشاه” منتشر شد نیز قطعاً لایق دریافت جایزه اسکار بوده است.
فیلم “بریجت جونز” راه فرث را ناهموار کرده و باعث شد جدی گرفتن او سخت شود، بنابراین پس از آن او تلاش کرد تا راهی برای خود بسازد. شاید به همین دلیل بود که آکادمی بالاخره برای اجرای او در “سخنرانی پادشاه” جایزه اسکار را به او تقدیم کرد. او بار دیگر بازیگری دراماتیک و جدی شده بود که هر نقشی را وزین کرده و به طرزی فوق العاده اجرا میکرد. بنابراین، آنها بالاخره بخاطر تلاشهایش جایزه را تقدیم او کردند.
همچنین بخوانید: معرفی 10 بازیگر جوان که در این دهه خوش درخشیدند
9. جف بریجز – Jeff Bridges
“جف بریجز” مسئول زنده کردن یکی از شخصیتهای نمادین یعنی “جف لبوفسکی” بوده است. بدون اجرای تاریخی و برجسته بریجز به عنوان “دود”، ممکن بود لباوسکی بزرگ آنقدر خوب از آب در نیاید. برادران کوئن داستانهای “ریمون چندلر” گونهای را با کمدی استونر “چیچ” و “چونگ” ترکیب کرده و جواب دادن یا ندادن این روش همه به اجرای بریجز بستگی داشت، که او از پس اینکار بر آمد. آکادمی باید متوجه آن میشد.
همچنین آنها باید به بازی عالی او در فیلم شاهکار “آخرین نمایش فیلم” (The Last Picture Show) اثر “پیتر باگدانویچ” و نقش اصلی او در فیلم فوق العاده و مورد کم لطفی قرار گرفتهٔ “آدم فضایی” (Starman) توجه میکردند. او در فیلم “سیبیسکوت” (Seabiscuit) نقش مکمل را بر عهده داشت، از همان فیلمهای بر اساس واقعیت الهام بخش که آکادمی دنبال آنهاست. و همچنان، بریجز هیچ اسکاری دریافت نکرد.
بریجز برای اجرای طنز و غیرعادی خود کنار “کلینت ایستوود” در فیلم “تاندربولت و لایت فوت” (Thunderbolt and Lightfoot) نامزد جایزه بهترین بازیکر مکمل مرد شد. این فیلم داستانی جالب و نارحت کننده جنایی دارد که توسط شکارچی آهو “مایکل چیمینو” کارگردانی شده است. ایستوود بر این باور بود که اجرایش در این فیلم لایق جایزه اسکار بوده است، اما این بریجز بود که نامزد شد. این تنها نامزدی فیلم بود و بریجز موفق به کسب آن شد. متاسفانه، نقش “لایت فود” او با بازی “رابرت دنیرو” به عنوان “ویتو کورلئون” در “پدر خوانده 2” همزمان شد، به همین دلیل او برای برنده شدن شانسی پیدا نکرد.
او همچنین در فیلم کمدی- درام “شاه ماهیگیر” (The Fisher King) اثر “تری گیلیام” و فیلم پیچیده و گمراه کننده “رقیب” (The Contender) نقش آفرینی کرد، و در همه این فیلمها قبل از دریافت جایزه اسکار برای نقش خواننده آفتاب سوخته کانتری در “دل دیوانه” (Crazy Heart) نقش آفرینی کرده است. عملکرد او در “دل دیوانه” منحصر به فرد بود، درست مانند دیگر فیلمهایی که قبل از آن بازی کرده بود.
8. ریس ویترسپون – Reese Witherspoon
“ریس ویترسپون” که اخیراً در فیلمهایی نظیر “پلیزنتویل” (Pleasantville) نقش آفرینی کرده است، از خیلی قبلتر استعداد خود به عنوان بازیگری با استعداد را ثابت کرد. اما با اینکه او از دهه 90 نقش آفرینیهای درخشانش را شروع کرد، اما در سال 2005 با بازی در نقش همسر دوم “جانی کش” در “سر به راه باش” (Walk the Line) جایزه اسکار دریافت کرد و تا قبل از آن خبری از جایزه نبود.
او در “روانی آمریکایی” (American Psycho) اقتباس تاریک و وحشتناک رمان “برت ایستون آلیس” به عنوان نقش مکمل بازی فوق العاده ای از خود بر جای گذاشت. کمتر کسی میتواند صحنه را از چنگ شخصیت “پاتریک باتمن” با بازی “کریستین بیل” در بیاورد، اما ریس ویترسپون جوان توانست این کار را انجام دهد. اگر برای نقش افسانهای “مارسیا گری هاردن” به عنوان “لی کرنسنر” در فیلم “پولاک” (Pollock) نبود، ویترسپون میتوانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کند.
اگر فیلمی قبل از “سر به راه باش” وجود داشته باشد که ویترسپون بدون شک در آن لایق دریافت اسکار بوده، آن فیلم “انتخابات” (Election) میباشد. این کمدی دبیرستانی به موضوعاتی مانند فساد سیاسی و رقیب نفر سوم در انتخابات میپردازد، و نقش ویترسپون به عنوان “تریسی فلیک” بوده که تمام داستان را به هم مرتبط میکند. او از ایده شکسپیر استفاده میکند، و نقش خود را شبیه به گلی به گناه به تصویر میکشد که در زیر آن ماری خوش خط و خال نهفته است. نقش آفرینی ویترسپون به عنوان تریسی فلیک تاریک، بامزه، چندلایه، از لحاظ احساسی پیچیده و فراموش نشدنی است.
همچنین بخوانید: لیست دیدنیترین اجراهای بازیگران در فیلمهای ژانر ترسناک از سال 2010 تاکنون
7. مورگان فریمن – Morgan Freeman
اجرای احساسی “مورگان فریمن” به عنوان یک مربی بوکس مسن در فیلم “دختر میلیون دلاری” (Million Dollar Baby) اشک مخاطبان را سرازیر کرد، و قطعاً باعث شد اولین جایزه اسکار خود را دریافت کند، اما او قبل از این فیلم، پروژههای درخشان دیگری داشته که لایق جایزه باشکوه اسکار بودهاند.
“رانندگی برای خانم دیزی” (Driving Miss Daisy) جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد، و مورگان فریمن در آن با “جسیکا تندی” همبازی است که برای عملکردش در این فیلم، مسنترین فرد دریافت کننده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، اما فریمن جایزهای دریافت نکرد. اجرای تحسین شده تندی بر عملکرد فریمن سایه انداخت، اما این ارتباط فوق العاده بین این دو شخصیت بود که باعث شد فیلم به فروش برود. ارتباط بین شخصیتها مورد تحسین و توجه زیادی قرار نگرفت، در نتیجه فریمن به جایزهای که لایق آن بود، نرسید.
او در فیلم “رستگاری شاوشنک” (The Shawshank Redemption) نیز نقش آفرینی کرده است که طبق IMDb یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده میباشد. در اصل “تیم رابینز” ستاره فیلم است، اما بازی تفکربرانگیز و آرام “مورگان فریمن” روبروی دوربین، و قدرت صدای نرم و آرام او به عنوان روایتگر در پشت صحنه با هم ترکیب شده و باعث میشود، او این فیلم را از آن خودش بکند.
فریمن دو فیلم مهم درباره برده داری آمریکا داشته است “افتخار” (Glory) که درباره سربازانیست که در جنگ داخلی جنگیدند و “آمیستاد” (Amistad) که درباره انقلابی در کشتی بردگان میباشد، این دست فیلمها معمولاً خوراک جایزه اسکار هستند، اما او در هیچکدام این جایزه را دریافت نکرد، حتی نامزد هم نشد!
“نابخشوده” (Unforgiven) در واقع جواب جنبشهای تجدیدنظرگرایانه وسترن به “جویندگان” (The Searchers) میباشد. این فیلم داستانی تاریک و قدرتمند برای رستگاری است، که با اجراهای فوق العاده “کلینت ایستوود” و “مورگان فریمن” آمیخته شد. با این حال فریمن با این فیلم هم اسکاری دریافت نکرد.
6. پل نیومن – Paul Newman
برخلاف اینکه “پاول نیومن” یکی از ستارگان بزرگ سینماست، اما هیچ اسکاری دریافت نکرد، تا اینکه به عنوان “فست ادی فلسون” کلاهبردار در “رنگ پول” (The Color of Money) دنباله دیر از موعد فیلم “شیاد” (Hustler) نقش آفرینی کرد؛ اما این موضوع به سال 1986 باز میگردد و نیومن از اوایل دهه 50 به عنوان بازیگری مورد احترام شناخته شده بود. حتی اولین نقش او “فست ادی” در “شیاد” لایق جایزه اسکار بود.
نیومن قبل از دریافت جایزه، شش بار نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد شد، و برای دههها اجراهای لایق اسکار زیادی داشته است. منتقداند معتقدند که دلربایی نیومن‒ یعنی لبخند زیبای او‒ بوده که باعث شد “لوک خوش دست” (Cool Hand Luke) موفق شود. او برای نقش آفرینی در فیلمهایی مانند “گربه روی شیروانی داغ” (Cat on a Hot Tin Roof) و “هاد” (Hud) نامزد جایزه اسکار شد، و اجرای نیومن در هر دوی فیلم ذکر شده لایق این جایزه بود، اما او همچنان یک دهه را بدون دریافت آن گذارند.
نقش آفرینی او در ” بوچ کسیدی و ساندنس کید” (Butch Cassidy and the Sundance Kid) به همراه “رابرت ردفورد” یک فیلم وسترن است که با اجتناب از روشها و ویژگیهای معمول این نوع فیلمها، به یکی از بهترین فیلمهای وسترن ساخته شده تبدیل شد. این فیلم وسترن رگههای کمدی در خود دارد و درباره دو کابوی است که به دل خطر میروند، و پایان نامشخصی دارد. بدون کاریزما و ارتباط فوق العاده نیومن و ردفورد، این فیلم درست از آب در نمیآمد. همین امر برای فیلم جنایی “نیش” (The Sting) نیز صدق میکند.
تمام اینها فیلمهایی هستند که میتوانستند سالها قبل از “رنگ پول” که آنقدرها هم عالی نبود، جایزه اسکار را برای پاول نیومن به ارمغان بیاورند. این مورد از آن مواردی است که آکادمی برای اهدای جایزه به فردی با استعداد بیش از اندازه صبر میکند، و در انتها با فیلمی ضعیف جایزه را به فرد اهدا میکند، درست مانند “مارتین اسکورسیزی” با فیلم “رفتگان” (The Departed).
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های پل نیومن که هر سینما دوستی باید ببیند
5. آل پاچینو – Al Pacino
“آل پاچینو” تا قبل از نقش آفرینی در فیلم “بوی خوش زن” (Scent of a Woman) در اواسط دهه 90 جایزهای دریافت نکرد، یعنی پس از اینکه بسیاری از نقشهای عالی و حماسی خود را بازی کرده بود. اول از همه، او قبل از بازی در “بوی خوش زن” در تمام سه سری “پدرخوانده” (Godfather) نقش “مایکل کورلئون” را بازی کرده بود. درست است، سومین قسمت به اندازه دو قسمت اول عالی نبود، اما باز هم اجرای آل پاچینو گیرا بوده ولی برای هیچکدام آنها اسکاری دریافت نکرد. او فاسد شدن مردی خوب را به تصویر میکشد، کهنه سربازی خود سر با آیندهای امیدوار کننده که به ریاست یک خانواده مافیایی منصوب شده و برادر خود را به قتل میرساند، آکادمی سه شانس داشت تا به این عملکرد اسکار اهدا کند.
“صورت زخمی” (Scarface) اثر “برایان دپالما” فیلمی مورد بحث است، چرا که دو دسته تفکر درباره این فیلم وجود دارد، اینکه این فیلم شاهکاری جنایی است، یا تنها اثری خشونت آمیز، اما هیچ کس بر این موضوع بحثی ندارد که نقش آفرینی آل پاچینو به عنوان رئیس مواد فروش”تونی مونتانا” مهاجر کوبایی منحصر به فرد بوده است. او در تمام صحنهها مانند مونولوگ “آدم بد” در رستوران فوق العاده است. هر احساسی که به این فیلم داشته باشید، نمیتوانید اجرای باشکوه پاچینو را انکار کنید.
همچنین پاچینو در “بعد از ظهر سگی” (Dog Day Afternoon) به عنوان یک سارق بانک مشکل دار، در “سرپیکو” (Serpico) یک پلیس مخفی، در “و عدالت برای همه” (And Justice for All) یک وکیل که سعی دارد جلوی سالن اجرایی شهر قد علم کند، در “وحشت در نیدل پارک” (The Panic in Needle Park) یک معتاد هروئینی، و در “فرانکی و جانی” (Frankie and Johnny) یک کارمند قهرمان و یک مجرم سابق که شانس دوبارهای میخواهد، نقش آفرینی کرد. آکادمی قبل از “بوی خوش زن” برای اهدای جایزه اسکار به او فرصتهای متعددی داشت.
4. داستین هافمن – Dustin Hoffman
بسیار قبلتر از اینکه “داستین هافمن” در سال 1980 برای بازی در فیلم “کریمر علیه کریمر” (Kramer vs Kramer) اسکار دریافت کند، آکادمی استعداد او را کشف کرده بودند، اما او پس از حدود یک دهه نقش آفرینی موفق به دریافت این جایزه شد.
دهه 1970 برای سنمای آمریکا هم اهمیت زیادی داشت. در اواخر دهه 60 و تمام طول دهه 70، فیلمهای آمریکایی رویهای تاریک، شاجاعانه و واقع گرایانه به خود گرفتند. در این عصر هافمن نیز اجراهای منحصر به فردی از خود بر جای گذاشت که آکادمی به آنها اشارهای کرد. او نقش کمدین معروف “بنی بروس” را ایفا کرد و اجرای مبتذل و شدید او به طنز شکل جدیدی داد، و پایههای استند آپ کمدی مدرن را بنا نهاد، در حالی که برنامه ضد استقراری او و نتیجه دادرسی وقاحتش به عنوان نشانی برجسته برای آزادی بیان در آمریکا در نظر گرفته شد. اسکار بدون اسکار.
هافمن در “سگهای پوشالی” (Straw Dogs) نقش آفرینی کرد، یکی از مخربترین فیلمهایی که تماشای آن برای بیننده سخت بوده است، که در آن یک نویسنده از شهر به روستا رفته و با محلیان خبیث مبارزه میکند. خشونت موجود در فیلم قطعاً محرک بوده است و نمیتوان انکار کرد که “سم پکینپاه” تاریکی و شرارتی به هافمن داد که هرگز ندیده بودیم. اما باز هم از اسکار خبری نیست.
او در فیلم “همه مردان رئیس جمهور” (All the President’s Men) در نقش “کارل برنستین” بازی میکند، یکی از کسانی که در رسوایی واترگیت نقش داشته، باید بگویم این فیلم یکی از بهترین فیلمهای سیاسی است که تا به حال ساخته شده. اما باز هم اثری از اسکار نیست. او در “فارق التحصیل” (The Graduate) به عنوان “بنجامین برادوک” کشمکشهای درونی مردان جوانی را پس از فارق التحصیل شدن به تصویر میکشد که باید متوجه شوند زندگی آنها کجای این دنیا قرار دارد، و در “کابوی نیمه شب” (Midnight Cowboy) در نقش “راتسو ریزو”، به غمی بسیار بزرگ زندگی میبخشد و نمادی سینمایی از آن میسازد. و همچنان اسکاری دریافت نکرد.
داستین هافمن تنها زمانی که نقش یک پدر بیچاره را بازی کرد که زندگی زناشویی و خانوادهاش از هم میپاشد و حال دادگاه باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند با پسرش وقت بگذراند یا نه، افتخار کسب جایزه اسکار را به دست میآورد.
همچنین بخوانید: ردهبندی بهترین فیلمهای رایان گاسلینگ که باید تماشا کنید
3. کیت وینسلت – Kate Winslet
مدتها پیش از دریافت جایزه اسکار، “کیت وینسلت” با نقش آفرینی در “عقل و احساس” (Sense and Sensibility) و “موجودات آسمانی” (Heavenly Creatures) اجراهای فوق العاده ای داشته که لایق جایزه اسکار بودند. همچنین او در “تایتانیک” (Titanic) حضور داشته که به همراه “همه جیز درباره ایو” (All About Eve) از فیلمهایی بوده که بیشترین نامزدهای دریافت اسکار را داشتهاند، و فیلم “بن هور” (Ben-Hur) نیز همراه این دو فیلم بوده که بیشترین جایزه اسکار را دریافت کرده است، اما همچنان قفسه جایزه اسکار کیت وینسلت خالی ماند. او نامزد دریافت جایزه شده بود، درست مانند “گلوریا استوارت” که پیری نقش کیت به عنوان شخصیت “رز” را بازی میکرد، اما هیچکدام آنها برنده نشدند.
گذشته از آن، اگر یکی از اجراهای کیت وینسلت باشد که بی شک لایق دریافت جایزه اسکار است، آن “درخشش ابدی یک ذهن پاک” (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) میباشد، فیلم عاشقانه گیج کننده و محزون کننده اثر “مایکل گاندری”. “درخشش ابدی ذهن پاک” تنها فیلمی است که “جیم کری” در آن تمام توجهات را به خود جلب نکرد، چرا که شخصیتش ظریف کاریهای زیادی داشت، و همبازی او “کیت وینسلت” نیز کاملاً از او حمایت میکرد.
بازی وینسلت تمام ناراحتی و غمی که با یک جدایی همراه است را به خوبی نشان میدهد، او دوست دختر سابق “جوئل” یعنی “کلمنتین” است که مدام در مراحل مختلف احساسیات او در ذهنش نمایان میشود، و برای “کلمنتین” نیز سخت است که همه چیز را تمام کند.
زمانی که وینسلت در نمایش تجاری کمدی “ریکی گریوز” به نام “اکستراز” (Extras) حاضر شد، درباره مدت زمان زیادی که اسکار نگرفت شوخی کرد. در آن برنامه، وینسلت در حال بازی در فیلم هولوکاست بود که تضمینی برای دریافت جایزه اسکار او میشد. جالب است که یکی دو سال بعد، او برای فیلم هولوکاست “کتابخوان” (The Reader) برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد.
2. لئوناردو دیکاپریو – Leonardo DiCaprio
“لئو” برای مدتی طولانی جایزه اسکار دریافت نکرد که دیگر تبدیل به جوک شده بود، چرا که او هر ساله نقش آفرینیهای با ارزش و لایق اسکاری پدید میآورد، اما همچنان از دریافت این جایزه خبری نبود. این حقیقت که دیکاپریو هر ساله از طریق نقشهای منحصر به فردی که اجرا میکرد، داستانهای قدرتمندی را پدید میآورد، اما پاداشی به خاطر آنها دریافت نمیکرد، به یک جوک اینترنتی تبدیل شد.
بالاخره، در سال 2016، لئو بخاطر بازی در نقش “هیو گلس” در “از گور برخاسته” (The Revenant) جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. به نظر برای دریافت این جایزه تنها کاری که باید میکرد، این بود که جگر خام گاومیش را بخورد و برهنه در شکم جسد یک اسب بخوابد. اما قبل از “از گور برخاسته” دیکاپریو در برخی از بهترین فیلمهای ساخته شده، نقشهای منحصر به فردی اجرا کرد. او در فیلم “هوانورد” (The Aviator) نقش “هاوارد هافس” را از صمیم قلب اجرا کرد، و از هم پاشیدن روح او را صادقانه و به طرزی قابل باور به تصویر کشد.
لیست نقش آفرینیهای لایق اسکار “لئوناردو دیکاپریو” بی پایان است: “اگه میتونی منو بگیر” (Catch Me If You Can)، “جانگوی آزادشده” (Django Unchained)، “تایتانیک” (Titanic)، “الماس خونین” (Blood Diamond)، “چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد” (What’s Eating Gilbert Grape?)، “تلقین” (Inception)، “جزیره شاتر” (Inception)، “رفتگان” (The Departed)، “جاده انقلابی” (Revolutionary Road)، “خاطرات بسکتبال” (The Basketball Diaries) و بسیاری دیگر.
قبل از “از گور برخاسته” یکی از بهترین نقشهای دیکاپریو برای دریافت جایزه اسکار سهامدار “جوردن بلفورت” در “گرگ وال استریت” (The Wolf of Wall Street) بود، اما آکادمی علاقهای به این فیلم نداشته و انتظار آن چیزی بیشتر از یک فیلم مضحک بود. صحنهای که در آن بلفورت از قرصهای روانگردان استفاده کرده بود، و صحنه فرار او از دست مأمور اف بی آی از بهترین نقش آفرینیهای کمدی تاریخ شناخته شده است، اما آکادمی برای اجرای کمدی احترامی قائل نیست، حتی اگر این اجرای کمدی هدف والاتری داشته باشد، و بخواهد به طرزی سرگرم کننده درباره زندگی مجرمان اخطار بدهد.
شاید فشارهایی کارگردان “الخاندرو اینیاریتو” در طی فیلمبرداری “از گور برخاسته” به دیکاپریو وارد میکرد چیز خوبی بود، چرا که وضعیت طاقت فرسای فیلمبرداری باعث شد دیکاپریو یکی از خالصترین اجرای های تمام حرفه خود را به نمایش بگذارد، که در آخر جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های لئوناردو دیکاپریو که حتما باید تماشا کنید، 20 اثر ممتاز
1. گری اولدمن – Gary Oldman
“گری اولدمن” هیچوقت کاری را با کم میلی انجام نداد، و هرگز اجرای بدی از خود بر جای نگذاشت. او همیشه حاضر است. اولدمن در سال جاری توانست برای بازی در نقش “ویستون چرچیل” در فیلم “تاریکترین لحظه” (Darkest Hour) جایزه اسکار دریافت، اما دلیل آن این نیست که او بالاخره در نقش یک شخصیت تاریخی ظاهر شده است، بلکه به این خاطر است که این فیلم با سیاستهای آکادمی هم سو است.
اولدمن نقش شخصیت منفی فیلم “ایر فورس وان” (Air Force One) را با همان چشم اندازی که وینستون چرچیل را اجرا کرد، به نمایش گذاشت. تمامی اجراهاهای گری اولدمن کاملاً مخصوص خود اوست. در سه گانه “بتمن” اثر “کریستوفر نولان” نقش آفرینی استادانه و منحصر به فرد “هیث لجر” فقید به عنوان “جوکر”، روی بازی آرام و ظریف اولدمن در نقش مأمور “گوردون” سایه انداخت، اما با اینکه در باشکوه بودن نقش لجر شکی نیست، اما اولدمن نباید نادیده گرفته میشد.
گری اولدمن خود را وقف تک تک فیلمهای خود میکند، طوری که در تمامی نقشهای خود را لایق دریافت جایزه اسکار است، چه در نقشهایی شبیه به “جورج سیملی”، یا “کنت دراکولا”، یا شخصیتهای واقعی مانند “سید ویشس” یا “لی هاروی اوسوالد”. تصویرسازی ساکت و نا آرام اولدمن از “اوسوالد” یکی از بهترین ویژگیهای فیلم “جان اف کندی” (JFK) اثر “الیور استون” میباشد. “نورمن استنفیلد” در “لئون حرفهای” (leon the professional) و “درکسل اسپیوی” در “داستان عاشقانه واقعی” (True Romance) هر دو از بزرگترین شخصیتهای منفی تاریخ هستند، و این نقش آفرینی غیرطبیعی اما عالی اولدمن در آنهاست، که این شخصیتها را منحصر به فرد میکند.
و بار دیگر تکرار میکنم، اولدمن قبل از نقشش به عنوان “وینستون چرچیل” در سال جاری، اسکاری دریافت نکرد. اما، دیر گرفتن بهتر از هرگز نگرفتن است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (1)
اردیبهشت 5, 1399
تو این لیستا باید به رقبا هم نگاه کرد و درباره فریمن رقیبش دی لوییس بود با بازی تو پای چپ من و تو سال دیگه تام هنکس از فارست گامپ که رقبای قوی بودن و شایسته جایزه هم بودن
پاسخ