نگاهی به برترین آثار موج نوی سینمای کره – 25 فیلمی که سینمای جهان را تغییر دادند
موج نوی سینمای کره جنوبی در سال 1998 آغاز شد، زمانی که نه فیلم ساخت داخل این کشور به 20 فیلم برتر گیشه کره جنوبی راه پیدا کردند. اکران فیلم Shiri در سال 1999 و تبدیل شدن آن به فیلم پرفروش گیشه تاریخ این کشور با فروش بیش از شش میلیون دلار، موج نوی کره جنوبی را تقویت کرد.
پیش از اکران فیلم Shiri فیلمهای کره جنوبی 15% گیشه را از آن خود میکردند، درحالی که در سال 2001 این درصد به 49% رسید. فروش از هم 54 میلیون دلار در سال 1999 به 88 میلیون دلار در سال 2001 رسید. در سال 2004، برای اولین بار فروش فیلم داخلی از مرز 50% گذشت. علاوه بر این، فیلمهای کره جنوبی برای اولین بار در سراسر آسیا، اروپا و آمریکای شمالی با فروش بین المللی مواجه شدند.
گفته میشود موج نوی کره جنوبی سینمایی تازه با صدایی جوان و رسا، و نسلی از فیلمسازان شرقی است که سنت روایت شفاهی کره را از بر بوده، و در ژانر فیلمهای غربی تحصیل کردهاند، بنابراین با حداقل بودجه فیلمهای ارزشمند، جالب و با روایتی پیچیده را خلق میکنند.
این سینما از طریق ادغام ژانرهای مختلف تماشاگران را به چالش میکشد. به جای تکیه بر داستان با ادغام زمینه فرهنگی و سینمایی اهمیت تصویر را ثابت کرده، و با جسارت داستان را نمایش میدهد.
در اینجا لیستی از بیست و پنج فیلم برتر موج نوی سینمای کره جنوبی را به شما معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
1. خانواده ساکت – The Quiet Family – (کیم جی-وون، 1998)
در اولین تجربه فیلم سینمایی بلند “کیم جی-وون” با خانواده کانگ آشنا میشویم که به روستای دورافتادهای رفتهاند تا برای کوهنوردان کلبهای ایجاد کنند. تنها مشکل این است که اولین مهمانشان خودش را کشته، و آنها برای جلوگیری از خراب شدن سابقهشان جسد را پنهان میکنند. بنابراین ماجرای خانواده کانگ و مهمانهای عجیبشان ادامه پیدا میکند.
این فیلم با حضور “چوی مین-سیک” (الدبوی (Oldboy)) و “سونگ کانگ-هو” (میزبان (The Host)) دنیایی به هزارتوی روان کره جنوبی است. استفاده از این ژانر در کنار صحنههای شوکه کننده در هتل نماد روان از هم گسیخته این خانواده ساکت است.
این فیلم در سال 2002 توسط “تاکاشی میکه” با نام The Happiness of the Katakuris بازسازی شد. “خانواده ساکت” در سال 1998 با نوع جدید کمدی سیاه خود که موج جدید سینمای کره جنوبی بود، از فیلمهای ترسناک سنتی کره جنوبی (منهای دختر ارواح) الهام گرفت، اما روش و ساخت را تغییر داد تا درک عمیق فیلمساز از ژانرهای وسترن را نشان دهد.
همچنین بخوانید: لیست بهترین سریالهای کرهای سال 2020 که در انتظار پخششان هستیم
2. شیری – Shiri – (کانگ جه-کیو، 1999)
این فیلم که در کره جنوبی با نام Swiri شناخته شده، اما همه جا با نام Shiri نامگذاری میشود، توسط “کانگ جه-کیو” نوشته و کارگردانی شد، و اغلب به عنوان اولین فیلم موج نوی کره جنوبی محسوب میشود. این فیلم برای اولین بار مستقیماً موضوع اتحاد مجدد را دنبال کرد، و از فیلمهای اکشن “مایکل بی” و “جان وو” الهام گرفته است.
شاید این فیلم نتوانست هدف خود، یعنی آغاز صحبت درباره اتحاد مجدد کره جنوبی و شمالی را ایجاد کند، اما الهام بخش نسل جدیدی از فیلمسازان بود. این فیلم همچنین توانست صنعت فیلمسازی رنگ و رو رفته را احیا کند. “شیری” برای اولین بار ثابت کرد سینمای ملی کره جنوبی با تکیه بر مضامین این کشور با سینمای خارج رقابت کند.
این تلاش در ژانر اکشن قابل تقدیر است. فیلم ارزشهای سنتی روایت کره را با عناصر ژانرهای اکشن معاصر ادغام میکند، از قبیل تمام عناصری که در فیلمهای پرفروش اکشن هالیوودی و هنگ کنگی دیده میشد، با این حال بودجه آن کمتر بود.
3. حمله به پمپ گاز – Attack the Gas Station! – (کین سانگ-جین، 1999)
“حمله به پمپ گاز” به کارگردانی “کین سانگ-جین” در سال 1999 داستان گروهی از نوجوانان بی حوصله را نشان میدهد که دو بار از پمپ گاز سرقت میکنند. خوش شانسی آنها این است که این پمپ توسط افراد به درد نخوری اداره میشود، و بنابراین هیجان فیلم افزایش مییابد.
فیلم با سبک خاص و جذابیت، صحنههای طنز و اکشن و مهمتر از آن نمایش شکاف میان کره جنوبی و حماقت جوانی در تقابل با سنت و گذشته، جذاب و دیدنی میشود.
این فیلم آنقدر موفق بود که در سال 2004 سیکوئل آن ساخته شد. درنتیجه نقد آن بر جامعه کره جنوبی نشانگر تأثیر فیلم بر هزاره جدید بود، و فیلم به زودی به اثر اصلی موج نوی سینمای کره جنوبی تبدیل شد.
4. آب نبات نعناع – Peppermint Candy – (لی چانگ-دونگ، 1999)
یک فیلم غنی درباره تاریخچه خشن جامعه کره جنوبی و باور مردانگی در طی 50 سال سرکوب. فیلم درباره یک مرد نیست، بلکه درباره نسل مردان است.
فیلم داستان را از سال 1999 تا 1979 بالعکس نشان داده، و به داستانهایی مانند کشتار گوانجو در سال 1980 میپردازد، که به کشته شدن صدها دانش آموز منجر شد، و تأثیر آن در پنج دهه بعدی مشخص بود. قدرت فیلم در این است که ارتباط ما با قهرمانمان یونگ-هو در این حقیقت که او پایان خود را میبیند، نهفته است.
فیلم توسط “لی چانگ-دونگ” کارگردانی شده که به وزیر فرهنگ کره جنوبی در سال 2003 منصوب شد، و فیلم هم با نادیده گرفتن انتظارات مخاطب و به چالش کشیده باورهای ما درباره هویت، جنسیت و تاریخ، موج جدید سینمای کره جنوبی را ایجاد کرد. درست مانند زندگی یونگ-هو، نمیتوان برای حوادث هولناک کره جنوبی طی 50 سال کسی را سرزنش کرد. به جای آن مسائل مربوط به وحشی گری موجود و چالش دردناک هرگز حل نمیشود.
همچنین بخوانید: معرفی 12 فیلم جذاب و دیدنی کرهای در سال 2019
5. منطقه امنیتی مشترک – Joint Security Area – (پارک چان-ووک،2000)
فیلمی به کارگردانی “پارک چان-ووک” که بعدها به خاطر ساخت سه گانه انتقام به نماد بین المللی موج نو تبدیل شد. این فیلم به مشکلات عمیق جدایی فیزیکی میان کره جنوبی و شمالی پرداخت. داستان در یک منطقه غیرنظامی رخ داده، و به بررسی ماجرای یک قتل میپردازد، بنابراین ژانر آن کشتار است.
پارک برای جذب مخاطب عام و ایجاد تنش از کلیشههای ژانر کشتار استفاده کرده است. این تنش سپس توسط عناصر طنز افزوده شده به این ژانر شدت میگیرد. فیلم یکی از نقاط عطف موج نوی سینمای کره جنوبی است که برخی از مضامین گروتسک فیلم را انسانی جلوه میدهد. مضامین خشونت نشان دهنده نیاز به رستگاری بوده، و این خشونت نوعی غریزه درونی نشان داده میشود. این فیلم قرار نیست خوش سبک یا سرگرم کننده باشد، بلکه تماشاگری را به چالش میکشد که نیم قرن خشونت را پشت سر گذاشته است.
این فیلم در مقایسه با فیلمهای دیگر پارک، صریحترین بیانههای سیاسی را نشان داده، و در عین حال نشان میدهد که دوستی میان سربازهای شمالی و جنوبی مهمترین موضوع فیلم است. پارک با نمایش تفاوتها و مهمتر از آن، شباهتها، انسانی را نشان میدهد که مرزها را کنار میزند؛ بنابراین همه از این فیلم لذت میبرند.
6. شاه تقلب ‒ The Foul King ‒ (کیم جه وون، 2000)
نام “کیم جه وون” که بارها در این لیست به چشم میخورد، این بار با یک کمدی غیرمعقول درباره کشتی حاضر میشود. داستان درباره “داهو”با نقش آفرینی بی نظیر “سونگ کاهنگ هو” است، او منشی بی عرضه یک بانک میباشد که مدام تأخیر دارد، و از زندگی خود و آزارهای مداوم رئیسش خسته شده. بنابراین تصمیم میگیرد از یک کشتی گیر حرفهای بازنشسته کمک بگیرد، و باور کنید هر کسی هم که جای او بود همین کار را میکرد.
بخشی از فیلم احساسی است و بخشی دیگر در حد زیادی کمدی و همچنین در این فیلم شاهد صحنههای فوق العاده ای از کشتی خواهید بود. “شاه تقلب” تعریف مرد بودن در جامعه مدرن کره را توضیح میدهد. این نقش راه را برای “سونگ کانگ هو” باز کرد تا به یکی از بزرگترین ستارگان سینمای کره تبدیل شود.
7. دختر پرروی من ‒ My Sassy Girl ‒ (کواک جه یونگ، 2001)
بر اساس اولین داستان وبلاگی “کیم هو شیک”، “دختر پرروی من” داستان “جیون وو” را روایت میکند، که پس از چند بار ملاقات با دختری مست در مترو، زندگیش به کلی تغییر میکند.
“دختر پرروی من” فیلمی کمدی- درام است و تمام چیزهایی که از یک فیلم مناسب و خوب در این ژانر انتظار میرود را به همراه دارد، از جمله صحنههای بیش از حد رمانتیک، و صحنهای که دو شخصیت به سمت یکدیگر میدوند، اما ویژگی بهتر این فیلم آن است که بر لحظاتی تمرکز میکند که کمتر درباره ملاقات پسر و دختر است، و بیشتر درباره مفهموم رشد کردن، عاشق شدن، از دست دادن و درد میباشد.
این فیلم پر از نمادگذاریهای مختلف و صحنههای فانتزی است که با ژانرهای قدیمی آمیخته شده (استفاده از فانتزی سامورایی واقعاً زیرکانه است). “دختر پرروی من” در همان ابتدای انتشار به یکی از موفقترین فیلمهای کره جنوبی تبدیل شد، و دلیل آن نیز مشخص است. موفقیت بین المللی این فیلم با فیلمهای کلاسیک کره جنوبی هم رده قرار گرفت و با فیلمهایی مانند “تایتانیک” (Titanic) مقایسه شد.
اکنون با گذشت سیزده سال از انتشار این فیلم، “دختر پرروی من” دومین فیلم کمدی پرفروش کره جنوبی است. ژاپنیها و آمریکاییهای بارها تلاش کردند آن را اقتباس کنند، اما هیچکدام موفق نشدند، چرا که هر دو در به تصویر کشیدن قدرت و عجیب بودن داستان که نقطه قوت فیلم میباشد، عاجز بودند. “دختر پرروی من” مانند شخصیت اصلیش پرشور و قدرتمند و پر روحیه و کمی دیوانه وار ولی زیباست.
همچنین بخوانید: معرفی بهترین سریالهای کرهای این دهه (2019 تا 2010)
8. فیلن ‒ Failan ‒ (سانگ ها سونگ، 2001)
زمانی کسی به من گفته بود که ملودرام ژانر اصلی فیلمهای کرهای است، و حالا با دیدن “فیلن” انکار این حرف کار سختی است.
“فیلن” به کارگردانی “سانگ ها سونگ” که بر اساس رمانی ژاپنی به نام “نامه عاشقانه” ساخته شده، درباره مهاجری به نام “فیلن” (با نقش آفرینی الهه هونگ کنگ “سسیلیا چئونگ”) میباشد. پس از مرگ پدر و مادرش او به کره جنوبی مهاجرت میکند تا با خویشاوندانش زندگی کند، اما وقتی به کره میرود متوجه میشود همه آنها به کانادا مهاجرت کردهاند. فیلن که تنهاست و جایی برای ماندن ندارد، تصمیم میگیرد به کمک یک آژانس همسریابی، یک ازدواج از پیش تعیین شده داشته باشد. او خیلی زود با یک گانگستر بازنشسته به نام “کانگ جه” (با نقش آفرینی “چویی مین شیک”) ازدواج میکند، که قرار است قتلی را که رئیسش مرتکب شده به گردن بگیرد، و به مدت ده سال به زندان برود.
کار استادانه سانگ ها سونگ در کنترل تک تک ابعاد فیلم میدرخشد، و صحنهای را که کارکتر هیچ کنترلی روی آن ندارد را به اوج میرساند. این فیلم ملودرام که مانند دیگر همتایان خود در این ژانر بیش از حد احساسی نست و از هر گونه استعارات معمول عاری میباشد، درباره عشق و از دست دادن انتقادات شدیدی را در لحظاتی خالصانه بیان میکند، جایی که بینندگان نیز این اجازه را دارند تا بخشی از زندگی فیلن و کانگ جه باشند. “چویی مین شیک” و “سسیلیا چئونگ” در این فیلم بازی فوق العاده ای از خود بر جای گذاشتند، و در صحنه پایانی که احساسات قلیان میکنند، آنجاست که ما همراه آنان هستیم، تنها و در حال غصه خوردن.
9. دوست ‒ Friend ‒ (کواک کیون تاک، 2001)
“دوست” درباره چهار پسر است که با اینکه اوضاع اقتصادی اجتماعی گذشته آنها کاملاً متفاوت است، با هم دوست میشوند. داستان فیلم زندگی این چهار پسر را از روزهای مدرسه در سال 1970 تا جوانی آنها را دنبال میکند. این فیلم که نیمه مستند میباشد (البته برخی بر این اعتقادند که تمام رویدادهای فیلم بر اساس زندگی کارگردان ساخته شده است) در محل تولد “کواک کیون تاک” یعنی پوسان فیلمبرداری شده است، و ساکنان آنجا لهجه کرهای خاصی دارند.
با تشکر از فیلمبرداری “هوانگ کی سوک” ای فیلم به زیبایی فیلمبرداری شده و بسیار خنده دار و تند میباشد. داستان با تنش و احساسات خام پیش میرود. برخی معتقدند که “دوست” در استفاده از ژانر ملودرام بسیار سنگین است، اما زمانی که در نظر بگیرید کارگردان از تمام احساس خود استفاده کرده است، این موضوع را فراموش خواهید کرد.
طبیعت حماسی فیلم، با گذشت سه دهه، طنین انداز قراردادهای قدیمی گانگستری است (فراز و نشیبهای شخصیت اصلی) اما در موج جدید معمولی، او ویژگیهای مدرن را با ویژگیهای سنتی ترکیب کرده و فیلمی ملودرام گانگستری شرق در مقابل غرب ساخته است.
“دوست” در ابتدای انتشارش در سال 2001 به یکی از پرفرروش ترین فیلمهای کره جنوبی تبدیل شد، و تا قبل از انتشار فیلم “اسلیمیدو” (Silmido) در سال 2003، جایگاه خود را حفظ کرد. در سال 2013 دنبالهای برای آن ساخته شد که نام آن “دوست: میراث” بوده است، این فیلم در گیشه فروش خوبی داشت، اما نتوانست به اندازه قسمت اول، نظر منتقدان را به خود جلب کند.
10. همدردی با آقای انتقام ‒ Sympathy for Mr Vengeance ‒ (پارک چان ووک، 2002)
در اولین قسمت سه گانه “انتقام” از “پارک چان ووک” (“دوست قدیمی” (Oldboy) و “بانوی انتقام” (Lady Vengeance) دو قسمت دیگر این فیلم هستند) ما با دو مرد کاملاً متفاوت روبرو میشویم، و از ابتدا تا پایان فیلم از خود میپرسیم که “آقای انتقام” کیست؟ آقای “پارک” فرد پولداری که دخترش دزدیده شده، یا کارگر ریخته گری ناشنوا که خواهرش در حال مرگ است؟
این فیلم با ژانرها بازی میکند، و داستان بین ژانرهای روانشناختی، وحشت و حتی کمدی تغییر میکند و همچنان از عنصر انتقام نیز استفاده میکند. پارک از ژانرها استفاده میکند تا انگیزه شخصیتها را تعریف کرده و یا پنهان کند، و در عین حال نشان میدهد که اتفاقات تصادفی در زندگی از آنچه فکر میکنیم تأثیر بیشتری دارند.
“همدردی با آقای انتقام” به روشنی نشان میدهد که انتقام خاص بشر است؛ و بخشی از وجود ماست. فیلم به طور کلی از عناصر ژانرهای مختلف ایتفاده میکند تا آرامش مخاطب را بر هم زده و احساسات او را برانگیزد. با فیلمبرداری عالی “کیم بیونگ ایل” و بازی قدرتمند شخصیتهای اصلی (“سونگ کانگ” و “شینها کیون”)؛ تمام فیلم بازان سراسر دنیا باید حتماً “همدردی با آقای انتقام” را تماشا کنند.
همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلم های کره ای این دهه (2019 تا 2010)
11. واحه ‒ Oasis ‒ (لی چانگ دونگ، 2002)
سومین فیلم “لی چانگ دونگ” به نام “واحه”، قبل از تبدیل شدن او به سفیر فرهنگی کره جنوبی در سال 2003، آخرین فیلمش میباشد. این فیلم با نشان دادن رفتارهای غیرمعمول، مرزهای معمول فرهنگی و اخلاقی را به چالش میکشد. این فیلم هم مانند موج جدید فیلمها عناصر مختلف را به چالش میکشد، اما به طرزی کاملاً متفاوت و با شدتی بیشتر، داستان درباره مردی جوانی است که از نظر ذهنی ناتوان است و دختر جوانی که فلج مغزیست، در دنیایی که به هیچ کدام از آنها اهمیت نمیدهد، این دو به نحوی عشق را پیدا میکنند.
ویژگی سری فیلمهای جدید این بود که اجازه دهد بینندگان رفتارهایی را که تا به حال فرصت دیدن آنها را نداشتند را مشاهده کنند. کارگردانان جدید هرگز مجبور نبودند شخصیتی دوست داشتنی بسازند تا تسکین دهنده بیننده باشد، آنها تصمیم ندارند مورد تأیید قرار گیرند؛ و “واحه” فیلمی است این موضوع را به روشنی نشان میدهد.
این فیلمی داستانی عاشقانه است که مفهوم سینمایی قدیمی درباره اینکه عشق چگونه است را به چالش میکشد، و اصلاً تصمیم ندارد اختلاف بین چیزی که روی صحنه میبینیم و چیزی که در جامعه به عنوان “نرمال” پذیرفتهایم را تصحیح کند.
12. الدبوی ‒ Oldboy ‒ (پارک چان ووک، 2003)
در سال 2003 موج جدید فیلمهای کره جنوبی با موفقیت منتشر شدند. تولید فیلم در این کشور از سال 1999 سه برابر شد، و صنعت فیلم کره جنوبی نسبت به گذشته پول بیشتری به دست آورده است.
موفقیت حاصل از آن به قدری سریع و گسترده بود که به طور متعدد سراسر کشور را در بر گرفت تا به سلیقه عاشقان سینمای کرهای پاسخ دهد. این سینمای ملی توجهات زیادی را به صورت بین المللی به خود جلب کرد، و خیلی سریع “رفیق قدیمی” به سفیر این جنبش تازه و درخشان تبدیل شد.
دومین فیلم “پارک چان ووک” از سه گانه انتقام، “رفیق قدیمی” است که “چویی مین شیک” در آن به عنوان “اوه دسو” بازی درخشانی از خود بر جای میگذارد. “اوه دسو” مردی است که دزدیده شده و بدون آنکه دلیل آن را بداند برای 15 سال زندانی میشود و ناگهان باز هم بدون آنکه دلیل آن را بداند، به همان دنیایی که سالها پیش از آن پاک شده بود، بازگردانده میشود. در ادامه فیلم شاهد تصاویری پویا، عجیب، صادقانه و به یادماندنی خواهیم بود.
“رفیق قدیمی” شاید یکی از برجستهترین فیلمهای موج جدید کره جنوبی، که تا به حال ساخته شده، باشد چرا که در سطح بین المللی توجهات زیادی را به خود جلب کرد، و میتوان از آن به عنوان برگ برنده نام برد. یک مونولوگ هیجان انگیز درباره انتقام، فقدان، عشق و پشیمانی که اگر به عنوان مهمترین فیلم کرهای تاریخ در نظر گرفته شود هم، قابل درک است. و همگی میتوانیم اقتباس ناکامل “اسپایک لی” از این فیلم که در سال گذشته منتشر شد را نادیده بگیریم و فکر کنیم اصلاً ساخته نشده.
13. خاطرات قتل ‒ Memories of Murder ‒ (بونگ جون هو، 2003)
“خاطرات قتل” فیلمی درباره وقایع حقیقی پیرامون تحقیقات درباره اولین قاتل سریالی کره جنوبی است که در استان گیوگی در سال 1986، زمانی که کشور هنوز تحت سلطه حکومت استبدادی بود، رخ داد میباشد.
“خاطرات قتل” که توسط “بو جونگ هو” به زیبایی کارگردانی شده، و “کیم هیونگ کو” نیز با مهارت تمام فیلمبرداری آن را بر عهده داشته است، فیلمی جنایی- هیجان انگیز است اما به سبک جدید کرهای که در آن با استفاده از تغییر ژانر به مخاطب فرصت استراحت و فکر کردن داده میشود. همین موضوع به مخاطب امکان میدهد که در تمام طول فیلم مشارکت داشته باشد، چیزی که اگر نبود میتوانست موجب شود فیلم در زمینه تصویر و مفهوم طاقت فرسا شود. بیشتر بار کمدی فیلم بر دوش پلیسهای محلی “بی دست و پا” میباشد، که “سونگ کانگ هو” و “کیم روها” نقش آنها را بازی میکنند. این دو پلیس برخلاف تلاشهایشان، در پرونده پیشرفتی نداشتهاند، تا اینکه کارآگاهی از سئول به آنها میپیوندد. مانند تمام فیلمهای پلیسی دیگر، در ابتدا آنها چشم دیدن یکدیگر را ندارند، اما وقتی پیشرفتهایی در پرونده حاصل میشود، و همچنین تعداد قربانیان افزایش مییابد، بالاخره با هم کنار میآیند.
لحظات طنز از طریق تکرار و تقلید در فیلم ظاهر میشوند، که برجستهترین آن در یکی از صحنههای جرم رخ میدهد، و بیشتر شبیه به کارناوال است تا صحنه جرم، که در آن تمام کارآگاهان و پزشکان حاضر بلند بلند در حال خندیدن هستند. اما، زیر تمام این نمایشهای مضحک و خنده دار، جریانی پنهانی از ناامیدی و تنش وجود دارد، که باعث میشود “خاطرات قتل” بیننده را میخکوب کند. “خاطرات قتل” با نقش آفرینی استادانه “سونگ کانگ هو” به عنوان بازرس پارک، از سکوت ابتدای فیلم تا سکون کادر نهایی کاملاً گیراست. این فیلم نگاهی تاثیرگذار، تفکربرانگیز و قدرتمند به وضعیت نه چندان قابل افتخار تاریخ کره میباشد، که باعث شد کارگردان “بو جونگ هو” در زمان تولد موج جدید فیلمهای کره جنوبی، به اوج خود برسد.
همچنین بخوانید: بهترین سریال های کره ای عاشقانه و درام که نباید از دست بدهید
14. نجات سیاره سبز ‒ Save the Green Planet ‒ (جانگ جون هوان، 2003)
“نجات سیاره سبز” اولین فیلم نویسنده و کارگردان “جانگ جون هوان” است که داستان “لی بیونگ گو” (با نقش آفرینی “شینها کیو” که در فیلم “همدردی با آقای انتقام” نقش “ریو” را بر عهده داشت) را روایت میکند. او پسری متوهم است که باور دارد فضائیان از آندورمدا نقشه دارند به زمین حمله کنند، و تنها خودش میتواند از این امر جلوگیری کند.
جستجو در روان مردی که در میان خشونت بزرگ شده است، دنیایی تخیلی را پدید میآورد که او میتواند در آن برای تمام دردها و فقدانهای زندگی خود دلیلی پیدا کند. در فیلم با بازگشت به گذشته تجربه واقعی “بیونگ گو” را خواهیم دید، که قتل پدرش به دست مادر او و ضرب و شتم وحشیانه دوست دخترش در تظاهرات که موجب مرگ او شد را شامل میشود.
گفته میشود این فیلم از فیلم “میزری” (Misery) و فرضیههای احمقانهای درباره اینکه “لئوناردو دیکاپریو” یک فضایی است که به زمین فرستاده شده تا زنان ما را فریب داده و ضعیف کند (میتوانید در گوگل آن را جستجو کنید) الهام گرفته شده است، “نجات سیاره سبز” از نگاه گروگانگیر به مفهوم گروگانگیری میپردازد.
بخشی از آن هجو، بخشی مهیج و بخشی ترسناک است، “نجات سیاره سبز” باعث میشود مدام در بین دو تفکر در نوسان باشید، اینکه “بیونگ گو” واقعاً یک قهرمان است، یا یک احمق روانی. این فیلم جواهری کمیاب است که در هم در جلوههای بصری و هم در تغییر ژانر بسیار فوق العاده بوده (خیلی بهتر از فیلمهایی که تا الان درباره آنها بحث کردیم) و یکی از بهترین فیلمهایی است که ویژگیهای سبک مدرن کره جنوبی در آن صادق است.
15. اسلیمیدو ‒ Silmido ‒ (کانگ وو سوک، 2003)
“اسلیمیدو” درباره واحد 684 است، مجموعهای از مجرمان سابق و افراد مطرود که توسط دولت گردهم آمدند تا به کره شمالی نفوذ کرده، و “کیم ایل سونگ” را در سال 1968 ترور کنند.
این فیلم در کره جنوبی بسیار موفق بوده است و باعث شد توجهات به واحد 684 جلب شود، و سه سال بعد بالاخره دولت وجود این واحد و نقش آن در قیام اسلیمیدو در سال 1971 را تأیید کرد. در سال 2010 دادگاهها به دولت دستور دادند که بیش از 200 میلیون وون به خانوادههای واحد 684 پرداخت شود، آنها تا سال 2006 از واقعیت مرگ عزیز خود خبر نداشتند، برخی از آنها 35 سال پس از مرگ عزیزشان از واقعیت باخبر شدند.
“اسلیمیدو” (نام این فیلم از جزیره اسلیمیدو که این افراد به طور مخفیانه در آن آموزش میدیدند، برگرفته شد) که بر اساس کتابی نوشته مجرم سابق “بک دونگ هو” ساخته شده، درباره مردانی است که گروه 684 را تشکیل میدادند، و با ظلم و ستم سپاهیان کرهای دست و پنجه نرم میکردند. پس از وعده پاک کردن پیشینه اعضای واحد 684 بعد از اتمام مأموریت، و آموزشی طاقت فرسا و وحشیانه، که باعث شد چندین تن از اعضای ارتش کشته شوند، ارتش مأموریت را لغو کرد، و دلیل آن تا حدی بخاطر تغییرات سیاسی به وجود آمده در کشور بود.
ارتش برای اینکه این گروه قاتلان آموزش دیده را مخفی کند، تصمیم گرفت از شر آنها خلاص شود. در ادامه یکی از وحشتناکترین بن بست های تاریخ کره جنوبی بوده است، چرا که اعضای واحد 684 یک اتوبوس در مسیر سئول را ربودند تا داستان خود از واقعه 23 آگوست 1971 را بازگو کنند.
در نظر گرفتن “اسلیمیدو” به عنوان فیلمی اکشن و تاریخی کار آسانی است، اما این فیلم مانند دیگر همتایان مدرن خود، به دورهای تاریک در تاریخ کره جنوبی میپردازد، و هویت ملی و آگاهی را مورد خطاب قرار میدهد. جزیره “اسلیمیدو” تنها مکانی که سربازان در آن آموزش داده شدند، نیست، بلکه استعارهایست از کره جنوبی تحت سلطه “پارک چون هی”، استعاره ایست از کشوری که با ترس فلج شده و حاضر است هر کاری بکند، هر چند غیر انسانی، هر چند خشن، تا از نفوذ فساد شمال، جلوگیری کند.
16. داستان دو خواهر ‒ A Tale of Two Sisters ‒ (کیم جه وون، 2003)
“کیم جه وون” که در پیدایش موج جدید فیلمها در سال 1998 نقش کلیدی داشته است، همچنان به ساخت فیلمهای جسورانه و پویا از هر ژانر قابل تصور در اولین دهه هزاره جدید ادامه داد.
با برداشتن برگی از تقویم فیلمهای ترسناک کرهای، “داستان دو خواهر” براساس افسانه جوسون به نام “گل رز، نیلوفر قرمز” ساخته شده است (که بیشتر با نام چوسون شناخته میشود). داستان درباره دو خواهر به نامهای “سو می” و “سو یئون” است (که به معنی رز، و نیلوفر میباشند) که پس از بودن در یک تیمارستان به خانه پدرشان باز میگردند، اما متوجه میشوند، همه چیز آنطور که نشان میدهد نیست.
داستان که به شکل پازل میباشد، ذره ذره به پیش میرود تا همه چیز برای پرده آخر محیا شود. “داستان دو خواهر” سنت ترسناک قدیمی فرهنگ کرهای را پاس میدارد، اما به نحوی جدید که برای بینندگان سراسر دنیا نیز جالب توجه باشد.
“داستان دو خواهر” هم در کشور خود و هم در خارج از کشور به موفقیت رسید (اولین فیلم کرهای که در سینماهای آمریکا روی پرده رفت) و موجب شد کارگردان “کیم جی وون” تحسین زیادی دریافت کند و همچنین توجهات زیادی به جنبش موج نو جلب شد.
این فیلم با نام “ناخوانده” (The Uninvited) در سال 2009 توسط استودیو دریم ورکز بازسازی شد. “داستان دو خواهر” از نظر محتوا، سبک بصری، و واکنش همچنان هم در خانه و هم خارج از کشور یکی از معروفترین فیلمهای موج جدید کره است. همچنین، این فیلم یکی از پرفروشترین فیلمهای ترسناک تاریخ کره میباشد.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های سینمایی کره ای رمانتیک که باید ببینید
17. تگوکی ‒ Taegukgi ‒ (کانگ جه گیو، 2004)
” تائه گوک گی” فیلمی است که برای موج جدید کره جنوبی، کارگردانی تازهای به ارمغان آورد. کارگردان “کانگ جه گیو” که با فیلم “شیری” (Shiri) موفقیت زیادی کسب کرد، توانست افراد بزرگی را به پروژه جدید خود دعوت کند. افراد بزرگ بودجه خوبی با خود به همراه میآوردند، بنابراین یکی از مهمترین داراییهای موج دید، فیلمی خوش ساخت با بودجهای غیر رسمی اولین عامل موفقیت آن بود.
“تائه گوک گی” که چیزی حدود 13 میلیون دالار آمریکایی خرج داشته (“شیری” کمتر از 8 میلیون دلار آمریکایی خرج داشته و قسمت عمده آن توسط شرکت سامسونگ پرداخت شد)، با کسب 68 میلیون در خانه و 1.1 میلیون در هنگام انتشار محدود آن در آمریکای شمالی، به اولین فیلم موفق کره جنوبی تبدیل شد.
این فیلم که به ذلیل تاثیری که داشت از اهمیت بالایی برخوردار است، درباره دو برادر است که “جانگ دونگ گان” و “لی جین ته” در این نقشها بازی میکنند. این دو برادر در هنگام جنگ داخلی در سال 1950، پیوندی به گذشته هستند که بیشتر کرهایها آرزو میکنند هرگز رخ نمیداد.
این فیلم هم جنگی، هم ملودرام و هم مستندی تاریخی است (نام فیلم، به پرچم کرهای مربوط است که در سال 1948 توسط حکومت استعماری ژاپن ممنوع اعلام شد)، و صحنههای مبارزه فوق العاده و موسیقی متن بسیار زیبایی دارد.
18. خانه خالی ‒ 3-Iron ‒ (کیم کی دوک، 2004)
کارگردان و اسطوره فیلم سازی کره جنوبی “کیم کی دوک” در رابطه با فیلم “خانه خالی” گفته است: “همه ما خانههای خالی هستیم که منتظریم کسی قفلمان را باز کرده و آزادمان کند.”
“خانه خالی” درباره جستجوی ابدی ما برای هویت است و توسط استاد فیلمسازی “کیم کی دوک” ساخته شده است، کسی که در زمانی زندگی کرده است که بیشتر کارگردانان موج جدید، تنها درباره آن مطلب خواندهاند. یکی از دلایلی که فیلمسازان موج جدید، چنین بی پروا از ژانرهای مختلف استفاده میکنند، با چیزی که برخی آن را “بحران هویت ذاتی” نامیدهاند، گره خورده است؛ تمام نسلهای کره جنوبی که برای مدت طولانی تحت سلطه قانون نظامی زندگی میکردند، ناگهان بدون آمادگی، به آزادی میرسند. سکون و سکوت این فیلم در جستجو برای هویت، جستجوی میلیونها نفر کرهای را در بر میگیرد.
داستان درباره جوانی بدبخت به نام “ته سوک” است که برای پیدا کردن سرپناه به خانه مردم وارد میشود و یک زن خانه دار به نام “سون هوآ” که مورد آزار خانگی قرار می یرد، “خانه خالی” یک داستان عاشقانه است. اینکه زوج قصه ما تا قسمت انتهایی فیلم با هم صحبت نمیکنند، رابطه آنها را پویاتر و قویتر میکند و باعث میشود بخواهید این فیلم را دنبال کنید، درست مانند خانههای ساکتی که “ته سوک” برای یکی دوشب آنها را قرض میگیرد.
“خانه خالی” شاهکاری است که میل وافر انسان به خشونت و مهربانی را همزمان باهم ترکیب میکند. این موضوع رویکردی غیرمنطقی به زندگی را نشان داده، و بار دیگر ثابت میکند، “کیم کی دوک” پدرخوانده سینمای کره جنوبی است.
همه فیلمهای او را تماشا کنید، این را به خودتان بدهکارید.
19. افسانه سینما ‒ Tale of Cinema ‒ (هونگ سانگ سو، 2005)
“هونگ سونگ سو” از اواخر سال 1990 در حال فیلمسازی است. او با یک عمر تجربه برای به دست آوردن موضوع مناسب، اغلب ما را با سناریوهای زندگی روزمره که محتوای خاصی ندارند سرگرم میکند.
هونگ که همواره خود را منبع خود میداند و طبیعت “خودسر”ی دارد، از طریق تکرار گماشتگیهای موقتی در فیلمهایش مفهوم سینما را کشف میکند. “هونگ سونگ سو” با این کار فیلمهایی بسیار جالب توجه و چالش برانگیز ساخته است، آن هم نه فقط در دوره موج جدید، بلکه در طول بیست سال گذشته.
هونگ در “افسانه سینما” نشان میدهد، سینما به عنوان یک رسانه نمیتواند حقیقت زندگی ما را به تصویر بکشد. سینما در واقع مصنوعی است، نمایشی دو بعدی از زندگی ما. بنابراین، او در نیمه اول فیلم، فیلمی در فیلمی دیگر را نشان میدهد که در آن سه شخصیت زندگیشان از طریق فیلمی کوتاه که یکی از آنها در آن بازی میکند، به هم مرتبط است. ونگ اینکار را میکند تا ما و کاراکترهایش با گذشته ارتباط برقرار کنیم.
این فیلم با بازی تیم همیشگی هونگ “کیم سانگ کیونگ”، “لی کی وو”، و “اوم جی وان” سوالی مطرح میکند: خطرات ذاتی اشتباه گرفتن زندگی با هنر یا بالعکس چیست؟ و باعث میشود همه ما به فکر فرو برویم.
همچنین بخوانید: بهترین سریال های درام کره ای که در سال 2019 پخش خواهند شد
20. به دونگ ماکگول خوش آمدید ‒ Welcome to Dongmakgol ‒ (پارک کوانگ هیون، 2005)
این فیلم وقایع سپتامبر 1950 را نشان میدهد، زمانی که کره درگیر جنگ داخلی بوده است. “به دونگ ماکگول خوش آمدید” (که موجب اولین ورود کره جنوبی به مراسم اسکار شد) درباره امید اتحاد شمال و جنوب میباشد.
این فیلم که به دلیل قابل پیش بینی بودن مورد انتقاد قرار گرفت، چهارمین فیلم پرفروش کرهای در زمان انتشار آن در سال 2005 میباشد.
“به دونگ ماکگول خوش آمدید” تا حدودی تخیلی و ملودرام است، داستان آن درباره دهکدهای عجیب در منطقه روستایی ایده آل کره جنوبی است که با گذر زمان فراموش شده است. افرادی که در دونگ ماکگول زندگی میکنند، درباره اسلحه و جنگ چیزی نمیدانند. آنها بسیار معصومانه زندگی میکنند، و برای تغذیه به کشاورزی متکی هستند. به دلیل رخ دادن یک سری اتفاقات، یا یک پروانه زرد رنگ (بستگی دارد چه دیدگاهی داشته باشید) یک خلبان آمریکایی در نزدیکی روستا سقوط میکند. خیلی زود سربازان شمالی و جنوبی او را تعقیب کرده و به روستای دونگ ماکگول میرسند، به شکلی کاملاً خنده دار، روستائیان به سربازان نگاه میکنند و با خود می گویند چرا این افراد مدام “چوب” هایشان را به سمت همدیگر میگیرند.
این فیلم نگاهی خوش بینانه به زمانی سادهتر دارد، میتوان گفت معادل کرهای از یک فیلم وسترن میباشد. این فیلم با بازی “جانگ جین” حال و هوایی نوستالژی و ملت گرایی دارد، درخواستی از مردم کره برای کنار گذاشتن احساسات هزار ساله و کدورتها و در آغوش گرفتن یگدیگر و متحد کردن کشورشان. فیلمی احساسی و بله گاهی قابل پیش بینی، اما این فیلم بسیار صادقانه درگیری و جنگ داخلی بی معنی یک کشور را نشان میدهد که حدود 50 سال است هنوز ادامه دارد. فکر میکنم به همین دلیل میتوانیم کلیشههای عجیب آن را ببخشیم.
21. مشت گریان ‒ Crying Fist ‒ (ریو سونگ وان، 2005)
“مشت گریان” چهارمین فیلم کارگردان موج نو “ریو سونگ وان” است که کارهای قبلی او “بدجور بمیر” (Die Bad)، “نه خون، نه اشک” (No Blood No Tears) و فیلم حماسی فوقالعاده او “آرهان” (Arahan) میباشند. ریو در ابتدا کار خود را به عنوان دستیار کارگردان “پارک چان ووک” شروع کرد، اما حتی پس از اولین کار موفق خود به عنوان کارگردان، باز هم به دستیار بودن ادامه داد.
“مشت گریان” با بازی برادر ریو، “ریو سونگ بوم” و بازیگر درخشان “چویی مین شیک” درباره زندگی دو بوکسور است؛ “سانگ هوان” که تازه کار است و “ته شیک” که حرفه درخشان اما ناامید کننده او رو به پایان است. این فیلم روابط شخصی آنها را نیز با هم مقایسه میکند. سانگ هوان با پدرش رابطهای ناپایدار دارد و ته شیک با پسرش رابطهای حسادت انگیز دارد، که این موضوع در هنگامی که آنها در رینگ حضور دارند، بسیار مهم است.
این فیلم به طور آشکارا فاصله نسلها در کره جنوبی امروزی را مورد خطاب قرار میدهد و برای بیننده دنیایی از مقایسهها را به تصویر میکشد و با استفاده از ترکیب ژانرها آن را نشان میدهد. در هنگام بحث درباره “مشت گریان” در سال 2005، کارگردان اظهار داشت: “نه تنها شخصیتها، بلکه تک تک موقعیتها و فضاها مورد مقایسه قرار گرفته، برخورد میکنند و در انتها منفجر میشوند.” این فیلم با استفاده نکردن از شیوه سنتی روایت داستان و تعریف مجدد ژانر فرعی بوکس، توانست هر دو نسل را تحت تأثیر قرار دهد. به طور کلی “مشت گریان” دو نیمه جامعه کره و داستان دو بوکسور را مورد بررسی قرار میدهد.
22. زندگی تلخ و شیرین ‒ A Bittersweet Life ‒ (کیم جه وون، 2005)
این بار “کیک جه وون” با “زندگی تلخ و شیرین” در ژانر گانگستر- نوآر به دنیای سینما ثابت میکند که مهم نیست چه ژانری باشد، او همواره از پس آن بر خواهد آمد.
“زندگی تلخ و شیرین” با بازی “لی بیونگ هون” که در فیلمهای “جی آی جو” (GI Joe)، و “رد 2” (RED 2) نقش آفرینی کرده، سفری تلزیک و خطرناک به زندگی یک گانگستر است که قادر به انجام خواستههای رئیس خود نیست، در نتیجه هدف اصلی یک باند میشود.
این فیلم دو نیمه دارد، در اولین نیمه “سونگ وو”، شخصیتی ثروتمند است، مدیر یک هتل، مردی وفادار و فداکار که در دنیایی زندگی میکند که قدرت پادشاه است و خشونت تنها را به دست آوردن آن میباشد. صحنهای بسیار کنترل شده تمام چیزهایی را که از زیبایی شناسی بالینی میشناسیم را در آپارتمان گرم سان وو نشان میدهد، تا حدودی گمراه کننده مانند خانه “هی سو”. هر کدام از مکانهای این فیلم برای خود شخصیتی هستند، که به نیابت شخصیتهای ساکتی که صاحب آنها هستند صحبت میکنند، و هویتی فیلمی برای خود میسازند که به ندرت در فیلمهای معاصر دیده میشود.
نیمه دوم فیلم، سفری فوق خشن در این دنیاست. که خشنترین صحنههای مرگی را که تا به حال دیدهاید را به تصویر میکشد. با جایگزین کردن سبک برای شجاعت، این فیلم از استعاراتی که معمولاً با این نوع فیلمها در ارتباط هستند اجتناب میکند، مهمترین آن از طریق ابتدا و انتهای فیلم میباشد. “زندگی تلخ و شیرین” استادانه بهترین عناصر نوآر، گنگستری و انتقام را با هم مخلوط میکند و فیلمی پویا و خشن و بسیار عالی خلق میکند.
همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم های کره ای که در سال 2018 اکران شدند
23. میزبان ‒ The Host ‒ (بو جونگ هو، 2006)
“بو جونگ هو” در سومین فیلمش توانست یکی از پرفروشترین فیلمهای کره جنوبی را بسازد، و این فیلم افتخار آن را دارد. با توجه به تفسیر اجتماعی و استفاده از ژانرهای فرعی به عنوان پایه فیلمی ملودرام، “میزبان” با هر فیلم دیگری که دیدهاید متفاوت است.
“سونگ کانگ هو” در نقش “پارک گانگ دو” مردی پر سر و صدا و پدری مجرد است که در کیوسک غذاپزی پدرش در رودخانه هان کار میکند، او ضدقهرمان احمق داستان ماست. کارگردان “بوجونگ هو” با کمی وقت تلف کردن بینندگان را برای صحنه اکشن منتظر نگه میدارد، و بعد در روز روشن در کمتر از 15 دقیقه هیولا را آزاد میکند.
“میزبان” در همان ابتدا که نشان میدهد موضوع اصلی آن نشان دادن منظره هیولا نیست، بلکه به تصویر کشیدن تابوی تفرقه ملی است، و خود را از دیگر فیلمهای بودجه کم جدا میکند. این درون مایه برای ما با کودکی به مادر (اشاره به دختر گانگ دو) به صورت تصویری نمادین شده است که به صورت گنداب از دهان هیولا بیرون میآید. ادامه فیلم درباره خانواده آسیب دیده او و جستجو برای دخترش میباشد.
“میزبان” که پیامی قوی را به طرزی قدرتمند بیان میکند، و صحنههایی مانند کارهای “هیچکاک” به نمایش میگذارد، یک شاهکار در ترکیب ژانرهاست. کمدی، وحشت، درام، و اکشن همگی با حالتی انفجاری به هم برخورد میکنند، و تجربه سینمایی فوق العاده ای را به ارمغان میآورد، به همین دلیل میتوانید به راحتی متوجه شوید که چرا این فیلم یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ کره جنوبی محسوب میشود.
24. یک کارناوال کثیف ‒ A Dirty Carnival ‒ (ها یو، 2006)
این فیلم با نقش آفرینی “جو این سانگ” عزیز، که با بازی در این فیلم در نقش “کیم بیونگ دو” ستاره صابونی نام گرفت، و حرفهاش شکل گرفت. “یک کارناوال کثیف” فیلمی گانگستری پیچیده به کارگردانی “ها یو” میباشد.
“بیونگ دو” یک گانگستر سطح پایین است که میخواهد خانواده فقیر خود را تأمین کند. رئیسش “سانگ چول” مدام مانع پیشرفت او میشود، اما بیونگ دو زمانی فرصتی پیدا میکند و آن را غنیمت میشمارد، سپس قدرت را به دست میگیرد. پس از فراز و نشیبهای زیادی که معمولاً فیلمهای گانگستری به همراه دارند، “یک کارناوال کثیف” با تمرکز کمتر به طمع بیونگ دو، انتظارات بینندگان را به چالش میکشد، یکی از متداولترین عناصر ژانر گانگستری غربی.
“یک کارناوال کثیف” با مقایسه دو زندگی و نشان دادن اینکه چگونه آنها شخصیت اصلی ما را از هم جدا میکنند، در ژانر گانگستری است. در ادامه با یک طرح فرعی که در آن دوست دبیرستان بیونگ دو، “مین هو” که یک فیلمساز است با اطلاعاتی که از دوستان گانگسترش به دست آورد تصمیم گرفت فیلمی درباره او بسازد که عواقب غم انگیزی برای همه در بر دارد.
این فیلم که بسیار خشون آمیز است بازی معمولی تفنگها و چاقوهاست، و نشان میدهد که کره جنوبی در فرهنگ خود استفاده از اسلحه را ندارد. “یک کارناوال کثیف” دو نیمه است، فیلمی درباره یک مرد که در بین دو خانواده خود تکه تکه میشود؛ خانوادهای که در آن به دنیا آمد، و خانوادهای که خود برای خود ساخت.
25. تعقیب کننده ‒ The Chaser ‒ (نا هانگ جین، 2008)
“تعقیب کننده” اولین کار کارگردان “نا هانگ جین” درباره رخدادهای پیسرامون قاتل سریالی کره جنوبی “یو یونگ چول” میباشد، که در بین سپتامبر 2003 تا جولای 2004 بیش از 20 نفر را به قتل رساند.
در حالی که دیگر فیلمهای درباره قاتلان سریالی تا لحظه آخر هویت قاتل خود را پنهان میکنند، “نا هانگ جین” در 20 دقیقه ابتدایی فیلم هویت قاتل را فاش میکند. در شیوه معمول موج جدید، این فیلم از شکست سازمانی پلیس انتقاد میکند که زمانیکه یکی از دختران به نام “کیم می جین” گم میشود، کارآگاه را از جمع آوری مدرک از “جونگ هو” باز میدارند.
داستان از جستجوی “جونگ هو” و تلاش “کیم می جین” برای فرار از توقفش که در دستان “جی یونگ مین” قاتل قرار دارد شروع میشود. اگرچه این فیلم مانند دیگر فیلمهای قاتل سریالی/ مهیج میباشد، اما با در آمیختن رویدادهای پیچیده در دستان “نا هانگ جین” تازه کار، خود را از آنها جدا میکند. “تعقیب کننده” با براندازی تمام عرفهای مربوط به این ژانر، برای بینندگان تجربهای سینمایی رضایت بخش اما نگران کننده را به ارمغان میآورد، و انتظار میرود در آیندهای نزدیک اقتباسی هالیوودی از این فیلم داشته باشیم، چرا که کمپانی برادران وارنر حق امتیاز این فیلم را در سال 2008 خریداری نمود.
تعصب کارآفرینانه جدید، برای فیلمسازان تازه کار فرصتهایی جهانی فراهم آورد، که در کره جنوبی شروع شده، اما با آموزش و فیلم غرب را نیز تحت تأثیر قرار داد. در میان جو آزاد خلاقانه، جسارت هنری، قانون گذاری قابل توجه و تغییرات اقتصادی، این فیلمسازان با ساخت فیلمهایی احساسی که بینندگان سراسر دنیا را به چالش کشید، موجب تولد موج جدیدی شدند. در نتیجه، عناصر عصر طلایی سینمای کره با فیلمهای برجسته آرت هاوس (رفیق قدیمی)، فیلمهای موفق دارای بودجه بالا (میزبان) و فیلمهای ژانر وحشت (داستان دو خواهر) جایگزین شدند.
همچنین موج جدید فیلمهای درام تفکر برانگیزی مانند “آفتاب پنهان، Secret Sunshine ” (لی چانگ دونگ، 2007)، فیلمهای روانشناختی- مهیج مانند “من شیطان را دیدم، I Saw the Devil ” (کیم جی وون، 2010)، فیلمهای با ژانر هنرهای رزمی مانند “شهر خشونت، City of Violence ” (ریو سونگ وان، 2007)، کمدی ویرانگر مانند “من یک سایبورگ هستم اما مشکلی نیست، I’m a Cyborg, but That’s OK ” (پارک چان ووک، 2006)، فیلمهای وسترن شرقی “” (کیم جه وون، 2008) و فیلمهای خوناشامی مانند “خوب بد عجیب، The Good, The Bad, The Weird ” (پارک چان ووک، 2009) را در بر داشتند.
اخیراً کارگردانان جدید فیلم هغای هالیوودی خود را ساختهاند ماننند “آخرین مقاومت، The Last Stand ” (کیم جی وون، 2013)، “استوکر، Stoker ” (پارک چان ووک، 2013) و “برف شکن، Snowpiercer ” (بو جونگ هو، 2013) که در صدر قرار دارند.
موج جدید فیلمهای کرهای در سینما، اقتصاد و فرهنگ کره نقش به سزایی داشت. این امر با استفاده از بت شکنی و تمایلش برای بلند کردن آیینهای روبروی جامعه و همزمان کمک به اقتصاد نوپا و تغییر صنعتی ضعیف به نیروگاهی که الان وجود دارد، توانست یک نسل را کاملاً تعریف کند.
همچنین بخوانید: لیست بهترین سریال های کره ای در سال 2018
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (4)
اسفند 7, 1398
“نا هانگ جین”ه کارگردان تعقیب کننده…
پاسخ
اسفند 7, 1398
سلام سجاد جان،
بله درسته اصلاح شد،
ممنون
پاسخ
اسفند 6, 1398
در ضمن اسم کارگردان خاطرات قتل “بونگ جون هو”ست نه اونی که نوشتید
راجع به “جه” هم تو چندتا از اسامی باید بگم که:غلطه و “جی” درسته…
ادیتور نمیخواید؟
پاسخ
اسفند 6, 1398
عباس جان شماره ی 15 ینی سیلمیدو عکسش،عکس خاطرات قتله…عکس سیلمیدو هم رو شماره ی 17 ینی تگوکی قرار داده شده…
پاسخ