نقد و بررسی شخصیت جیک جیلنهال در فیلم Demolition
جیک جیلنهال اصولا بازیگری آرام اما پرخروش است. نقشهایی که این بازیگر بازی میکند از یک آرامش درونی برخوردار بوده و داستان عمیقی را بیان میکند. این بازیگر توانایی خیلی خوبی در نشان دادن احساسات فرو خورده و عجیب انسانی را دارد. در فیلم زیبای “ویرانی” (Demolition) او نقش یک مرد سردرگم را آنقدر خوب بازی میکند که در هر لحظه مخاطب را با خود بیشتر همراه کرده و در زندگیاش غرق میکند. در این مقاله به نقد و بررسی اختصاصی شخصیت این بازیگر در فیلم “ویرانی” پرداختهایم. با پروشات همراه باشید.
هشدار: این مقاله داستان فیلم را لو میدهد.
یک فرد هر چقدر هم که با دنیای بیرون سرد و بیاحساس برخورد کند، هنگام از دست دادن یکی از اعضای خانوادهاش قاعدتا باید ناراحتی عمیقی از خود نشان دهد و برای مدت زیادی افسرده و غمگین باشد. دستکم این انتظاری است که ما از اطرافیانمان داریم. درست است که واکنشها بنا به شخصیت واقعی هر کسی بسیار متفاوت است اما زمانی که شخصی همان حداقل احساسات را هم هنگام مرگ عزیزی از خود نشان ندهد، باید به چیزی شک کنیم!
جیلنهال در فیلم “ویرانی” نقش مردی به نام دیویس را بازی میکند که از یک تصادف رانندگی جان سالم به در میبرد اما همسرش را از دست میدهد. او بعد از این اتفاق نه گریه میکند و نه ذرهای احساس ناراحتی و غم از خودش نشان میدهد! حتی زمانی که میفهمد همسرش باردار بوده و او در واقع دو نفر را از دست داده است. این واکنش از بیاحساسی دیویس نسبت به خودش، جهان بیرون و همسرش خبر میدهد. در واقع او بعد از اینکه همسرش میمیرد، فرصتی پیدا میکند تا در تنهایی با خودش بیشتر آشنا شود. او تازه میفهمد که علاقهی چندانی به همسرش نداشته و اصلا نمیداند چرا با او ازدواج کرده است؟!
چیزی که در شخصیت دیویس قابل توجه و برای من دوست داشتنی است، صداقت او با خودش است. دیویس سعی نمیکند حتی وانمود کند که ناراحت است و به این احساس خود که هیچ احساسی نسبت به چیزی ندارد کاملا آگاه است و قبولش دارد. اگر رفتار عجیبی دارد و در نظر مردم یک احمق به نظر میرسد برایش مهم نیست و به کارش ادامه میدهد. اولین فکر احمقانه و خطرناکی که به ذهنش میرسد را انجام میدهد و به عواقب آن فکر نمیکند.
دیویس در شرکت پدر همسرش کار میکند و بسیار پولدار است؛ وسایل خانهای که در آن زندگی میکند مدرن، لوکس و گرانقیمت هستند. اما هیچکدام از اینها برایش مهم نیست و او یکباره شروع به شکستن و نابود کردن همه چیز میکند. با این کار، چیز جدیدی در خودش حس می کند و آن علاقه به تجزیه و نابود کردن همه چیز است! از ساعت دیواری گرفته تا یخچال و حتی ساختمان یک خانه!
نکته جالب توجه هم همین است؛ دیویس به چیزهایی که عامه مردم برای خوشحال بودن نیاز دارند، احتیاجی ندارد و حس خوب و خوشبختی را در چیزهای دیگری پیدا میکند که تاکنون به آنها توجهی نکرده و نسبت به این قسمت از وجودش نا آگاه بوده است. زمانی که او با زنی متاهل به نام کارن (با بازی نائومی واتس) رابطه دوستی برقرار میکند، به زندگی از هم پاشیدهاش امیدی تازه وارد میشود و دیویس را برای داشتن زندگیای که متعلق به خودش است آماده میکند.
جیک جیلنهال در تمام سکانسهای فیلم “ویرانی” با تمام وجودش در نقش دیویس فرو رفته و واقعا به جای او زندگی میکند. این را میشود از حالات بدنی، رفتارها، حرف زدن و چهرهاش فهمید. چشمانی که پرنفوذ و آرام هستند و گفتگوهایی که بدون برنامهریزی فبلی و فکر خاصی بین او، کارن و پسرش شکل میگیرند. پسر کارن نوجوانی کله شق و بیپروا است که رفتارهای او از ابتدا مورد توجه دیویس قرار میگیرد و رفته رفته این دو نفر دوستی جالب و رابطهای با معنی را شکل میدهند.
یکی دیگر از نکات مثبت فیلم که با شخصیت دیویس گره خورده، گوش دادن به موسیقیهای پر انرژی با صدای بلند است که حالت خاص و جالبی به صحنههای فیلم بخشبده است. دیویس در تمام مدتی که به شکستن و تجزیه وسایل مختلف مشغول است، موسیقیهای پر سر و صدا و بلندی را پخش می کند و با این کار لذت کاری که انجام می دهد را دوچندان میکند. یکی از صحنههای معروف فیلم، زمانی است که او با هدفونی از ایستگاه مترو خارج میشود و در خیابان با آهنگی که گوش میدهد، میرقصد و واکنش اطرافیان ذرهای برایش اهمیت ندارد!
دیویس از درون رنج دیده و از بیرون سرد و بی نقص است و این ویژگیها او را به یک شخصیت منحصر به فرد تبدیل کرده است. شخصیتی که میتواند حتی الهام بخش مخاطبش باشد و تاثیر عمیقی روی زندگی و رفتار ما بگذارد.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (3)
شهریور 2, 1402
اره میدونین فیلم خوبی بود و واقعا بازیش رو دوست داشتم ولی لطفا کسی میتونه به من کمک کنه و بگه ۱۰ دقیقه ی اخر فیلم چی شد؟.. چون الان نزدیک ۵ روزه که دارم بش فک میکنم..
که چرا تغیر مود یا چرا اصلا زنه که نمی خواست یارو بچشو بدونه چرا برگه ی سونوگرافیش باید توی کشوش باشه؟
و چرا یارو بعد که فهمید بش خیانت کرده تازه بیشتر دلتنگش شد؟
میدونین شاید مغز من نمی تونه خوب هندلش کنه ولی واقعا دلم میخواد یکی دلیلشو بم بگه.
ممنون میشم..
شایدم جوگیر شدم نمی دونم..
پاسخ
تیر 6, 1402
فیلم جالبی بود.بازی جیک جلینهال عمیق و تاثیر گذار بود،تا حدی که اواسط فیلم به این فکر فرو رفتم که نکنه خود جیک همچین شخصیتی داشته باشه.
روند فیلم و بعضی سکانس ها مثل تنهایی دیویس به کندی پیش میرفت ولی اصلا خسته کننده نبود.
سکانس های تخریب با این حال که دیوانه وار به نظر میرسید ولی لذت بخش بود انگار همه ی ما تو وجودمون به درب و داغون کردن برای خالی کردن عقده هامون نیاز داریم ههه.
پاسخ
تیر 5, 1402
واقعا فیلم جالبی بود،بازی جیک جلینهال عالی ،عمیق و تاثیر گذار بود؛یعنی یه قسمت هایی از فیلم به این فکر افتادم که نکنه خود جیک واقعا همچین شخصیتی داره،روند فیلم با اینکه یه ذره کند بود ولی اصلا خسته کننده نبود و برعکس مخاطب رو به تماشا وا میداشت.رنگ های سکانس ها خیلی درست بودن و همینطور انتخاب موزیک.سکانس های تخریب با اینکه به نظر دیوانه وار میومد ولی لذت بخش بود.انگار هر کدوم از ما واقعا از درون نیاز داریم عقده هامون رو با تخریب کردن خالی کنیم😂
پاسخ