معرفی فیلم “مرد بیمنطق” (Irrational Man)؛ یافتن معنای زندگی به قیمت پایمال کردن اصول اخلاقی
بین کارگردانهای کلاسیک سینمای هالیوود، وودی آلن در روایت داستانهای خاص و پیچیده در عین سادگی مهارت خاصی دارد. شخصیتهای فیلمهای این کارگردان عموما یک دیوانگی و جنون خاصی دارند که فضای کلی فیلم را تحت تاثیر قرار میدهد. در فیلم “مرد بیمنطق” شاهد یکی از دیدنیترین اجراهای بازیگران آن و داستانی متفاوت و جذاب هستیم. در این مقاله به معرفی این فیلم پرداختهایم. با پروشات همراه باشید.
- نام فیلم: “مرد بیمنطق” (Irrational Man)
- ژانر: درام، کمدی
- کارگردان: “وودی آلن” (Woody Allen)
- بازیگران: واکین فینیکس، اما استون، جیمی بلاکلی
- سال تولید: 2015
- کشور: آمریکا
- امتیاز آی ام دی بی: 6.6/10
- امتیاز راتن تومیتوز: 46/100
تریلر فیلم Irrational Man
شاید شما هم تاکنون نام عبارت “بحران وجودی” را شنیده باشید یا شاید حتی آن را در زندگی احساس کردهاید و با آن درگیر هم بودهاید! بحران وجودی زمانی اتفاق میافتد که هریک از ما اساس زندگیمان را مورد پرسش قرار میدهیم و زندگی را بدون هدف، ارزش و معنای خاصی میبینیم. این احساس در ادامه منجر به افسردگی شده و مشکلات شدید روحی را برای ما به وجود میآورد.
فیلم “مرد بیمنطق” با چاشنی کمدی و البته جنایی، داستانی را برایمان روایت میکند که در آن یک استاد فلسفه به نام ایب (با بازی واکین فینیکس) دچار بحران وجودی شده و علیرغم داشتن یک زندگی با ثبات و قابل قبول، روز به روز افسردهتر میشود. زندگی و داراییهای ایب هر روز بیشتر از روز قبل در نظرش بیارزش و بیمعنی جلوه میکند و او سعی میکند دلیل و معنایی برای زندگیاش پیدا کند.
در همین حین، ایب با یکی از اساتید شیمی دانشگاه محل تدریسش به نام ریتا، وارد رابطه میشود و از طرف او موردتوجه زیادی قرار میگیرد. اما بعد از مدت کمی و به دلیل برانگیخته نشدنش در رابطه جنسی با ریتا، شکست خوردهتر از قبل شده و رابطهاش با او را تمام میکند. درست در سختترین شرایطی که ایب در آن قرار دارد، با یکی از شاگردانش به نام جیل (با بازی اما استون) رابطه دوستی برقرار میکند اما این بار سعی میکند که جانب احتیاط را رعایت کرده و فقط در حد یک دوستی معمولی با جیل وقت گذرانی کند.
شخصیت جیل هم تاحدودی نزدیک و مشابه شخصیت ایب است؛ او هم به بی هدفی و بی معنایی زندگی فکر میکند و در تلاش است تا به جای گوش دادن به نظریات فیلسوفان مختلف، خودش راهی برای تحمل زندگی پیدا کند. دوستی و گفتگوهای بین این دو شخصیت جذاب است و ما را به نقطه اوج داستان و جایی میرساند که ایب بالاخره حس میکند معنای زندگیاش را پیدا کرده است. اما حاصل شدن این امید به زندگی از رابطهاش با جیل سرچشمه نمیگیرد بلکه او بعد از شنیدن حرفهای زنی که درباره فروپاشی زندگیاش به خاطر قضاوت ناعادلانه یک قاضی صحبت میکرد، احساس میکند باید کاری برای زن بیچاره انجام دهد و آن کار چیزی جز به قتل رساندن قاضی نمیتواند باشد!
اما سوال اصلی اینجاست که چگونه فردی که خودش فلسفه خوانده و با مبانی کلی اخلاق آشنایی دارد، به خودش اجازه چنین کاری را میدهد؟ چگونه کسی میتواند با گرفتن جان فرد دیگری هدف و معنی را به زندگیاش بازگرداند؟ آیا این کار در ادامه او را به یک ماشین آدم کشی تبدیل نخواهد کرد؟
هنر کارگردان در پیشبرد داستان و همچنین بازی خوب واکین فینیکس در نقش ایب، باعث میشود ادامه داستان جذاب و دیدنی شده و گرچه بعضی از سکانسها اضافی و خسته کننده به نظر میآیند اما در نهایت به نقطهای میرسد که در نظر مخاطب هم منطقی و قابل قبول باشد.
تصاویری از فیلم “مرد بیمنطق”:
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها