لیست غمانگیزترین فیلمهایی که در سال 2019 اکران شدند
فیلمها میتوانند متأثر کنندهتر از آستانه تحملتان باشند. وقتی از آن مرز عبور کنند، آنجاست که اشکهایتان مانند شیر آب جاری میشوند. برخی فیلمهای خاص میتوانند به قلب و درون شما نفوذ کنند، جایی که بزرگترین ترسها و ناامنیهایتان در آن وجود دارد. وقتی صحبت از فیلمهای غم انگیز به میان میآید، فیلمهایی مانند “شرایط مهرورزی” (Terms of Endearment) و “داستان اسباب بازی” (Toy Story) جزو برترینها هستند. اما زیبایی سینما در این است که میتواند همه نوع آدمی با همه نوع شخصیتی را تحت تأثیر قرار دهد.
در فیلمهای غمگین نیازی نیست که حتماً کسی کشته شود تا احساسات بینندگان برانگیخته شود. مهارت یک کارگردان در وزین سازی داستان توسط شخصیتها یا جلوههای بصری نیز نقش بزرگی در این کار دارد. در اینجا برایتان لیستی از غمانگیزترین فیلمهای 2019 را آماده کردهایم. با پروشات همراه باشید.
10. سفر یک سگ ‒ A Dog’s Journey
باید به علاقمندان به سگها (و دیگران) هشدار دهم که فیلم “سفر یک سگ” باعث میشود به گریه بیفتید. البته در هر فیلم دیگری درباره این موجودات دوستداشتنی نیز همین موضوع برقرار است، خصوصاً وقتی یکی از آنها از دنیا میرود. “سفر یک سگ” فیلمی خاص است چرا که شخصیت اصلی آن، “بیلی”، هر بار در بدنهای مختلفی قرار میگیرد. کارگردان “گیل مانکوسو” با موضوعی بسیار متأثر کننده، بیلی را نشان میدهد که در طی زندگیهای مختلفش سعی میکند همچنان به قول خود عمل کند. داستان او با “ایتان” و “هانا” که در مزرعهای زندگی میکنند آغاز میشود. او با “سی جی” نوه آنها آشنا شده و رفیق میشود، اما به خواسته مادر کودک از او جدا میشود. بیلی در زمان مرگش به ایتان قول میدهد که تا همیشه از نوهٔ عزیز او مراقبت میکند.
ادامه “هدف یک سگ” (A Dog’s Purpose) برگرفته از رمان انتشار یافته در سال 2012 و به همین نام است. در حالی که روح عشق و علاقه همچنان با قسمت دوم این فیلم همراه است، اما تلاش برای فرار از تلههای فیلم نیز همچنان ادامه دارد. ممکن است اجرای “سفر یک سگ” به آن اندازه که باید خوب نباشد، اما این فیلم واقعاً زیباست.
همچنین بخوانید: اگر به سگها علاقهمندید باید این فیلمها را تماشا کنید
9. هریت ‒ Harriet
“هریت” یکی از فیلمهای زندگینامهای مورد انتظار است که درباره زندگی شخصیت انقلابی اصلی تاریخ آمریکا “هریت تابمن” میباشد و کشمکشهای او در برابر نژادپرستی و بردهداری را نشان میدهد. “سینتیا اریو” شخصیت تابمن و ماجراهای او در زندگیش را که توسط “کسی لمونز” ساخته شده، به تصویر میکشد. مقیاس بصری قابل توجه فیلم، بردهداری را با صداقت به تصویر میکشد و باعث برانگیخته شدن احساس خشم بیننده میشود. نمایش با امتیاز پس زمینهای مناسب و صحت تکنیکی ساختار سه نقش آن بهتر عمل میکند. “هریت” علیرغم خشن بودن موضوعی انگیزشی را به میان میآورد و یاد زندگی هریت تابمن را گرامی میدارد.
همچنین بخوانید: 20 فیلم برتر تاریخ درباره بردگی
8. یک روز زیبا در محله ‒ A Beautiful Day in the Neighborhood
“تام هنکس” عزیز دل هالیوود و سوگلی آمریکا نقش یکی از دوستداشتنیترین و عزیزترین شخصیتهای تلوزیونی دنیا “فرد راجرز” را اجرا می کند. این داستان “ماریل هلر” از رابطه دوستی راجرز با یک روزنامه نگار به نام “تام جوناد” پرده برمیدارد. پس از همکاری بسیار موفق هلر در “هرگز میتوانی مرا ببخشی؟” (Can You Ever Forgive Me?)، حالا در این فیلم شخصیت سازی راجرز و جوناد را هدایت میکند و همزمان به رئیس جمهور آمریکا نیز درود میفرستد.
در حالی که تمرکز اصلی داستان بر پیوند دوستی راجرز و جوناد تمرکز دارد، این فیلم مأموریت راجرز در گسترش خوش بینی و مهربانی در بین جوانان آمریکایی را نیز نشان میدهد. کار پر احساس هلر و نقش آفرینی فوق العاده تام هنکس در به تصویر کشیدن راجرز، تصویر بزرگتری از قدرت بخشیدن به کودکان نشان میدهد و باعث میشود درک کنند که آنها خاص هستند. “روزی زیبا در محله” که درست قبل از مراسم اسکار پخش شد، حتماً در ماه فوریه جوایز زیادی به دست خواهد آورد و همچنین قلبهای شما را نیز خواهد دزدید.
همچنین بخوانید: 12 فیلم برتر تام هنکس که باید تماشا کنید
7. دایان ‒ Diane
ایفای نقش “مری کی پلیس” در “دایان” به عنوان نقش اصلی یکی از عمیقترین و تاثیرگذارترین مطالعههای شخصیتی در سال جاری است. این فیلم درباره زندگی دایان است، مادری تنها که تمام توجه و انرژیش را صرف پسر معتاد و عموزاده بیمارش میکند. تلاشهای او برای ایجاد دری از عاطفه در رابطههایش موجب میشود خاطرات سرکوب گرایانه انتخابهای قدیمیش، پیری و فقدان دوست و خانواده را به ارمغان بیاورند. پریشانی درونی دایان توسط ماسک بیرونی او که نشان میدهد فردی مهربان و دلسوز است، پنهان میشود.
“کنت جونز” منتقد سابق و کارگردان امروز، در این فیلم مرزهای واقع گرایانه بودن را کنار می زند و با روایت کامل و تازه خود بسیار تاثیرگذار خواهد بود. چشمان و غریزه تعلیم دیده او، سرگردانی و پشیمانی دایان را با تأثیر زیادی به تصویر میکشد. وقتی دایان در دفتر خاطرات خود مینویسد “عزیزانم رفتهاند و مرا به حال خود رها کردهاند”، او (و ما) یک قدم به روح او نزدیکتر میشویم. ظروف غذاخوری بهتر میشوند و شخصیت اصلی نیز با یک بازیگر فوقالعاده عالی از آب در میآید.
همچنین بخوانید: نگاهی عمیق به شخصیت شناسی 10 کاراکتر تاثیرگذار سینمای جهان
6. پیترلو ‒ Peterloo
“پیترلو” اثر “مایکل لی” که بسیار سیاسی و بحث برانگیز بود، درباره یکی از رخدادهای بزرگ تاریخ بریتانیاست. کشتار پیترلو در سال 1819 یکی از بخشهای سیاه ادبیات اجتماعی بریتانیاست و موجب شد که در قرن 19 جنبشی بزرگ بر پا شود. لی، اهل منچستر است، منچستر میدان نبرد ویران شده این کشتار بوده و از لحاظ تاریخی صحت این واقعه را تأیید میکند. او قبول کرده است که این قتل عام تا سالها “به عنوان رازی به خوبی مخفی شده” باقی ماند که تحریف تاریخ و تلاش برای پنهان کردن خشونت دولت را نشان میدهد.
شرح مشتاقانه لی از این اتفاقات نه تنها یادآور قول اساسی دموکراسی است که در سیستم خود ارائه میدهد، بلکه پیامی برای بیداری افرادی است که افراد قدرتمند و کشورهای حاضر در همه جا را در حالی بر صدای مردم پا میگذارند، را بی صدا تماشا میکنند.
همچنین بخوانید: 10 فیلم جذاب و دیدنی با موضوع سیاست در تاریخ سینما
5. داستان اسباب بازی 4 ‒ Toy Story 4
گروه مورد علاقه ما در “داستان اسباب بازی” با قدرت هر چه تمامتر بازگشتهاند. در آخرین قسمت پخش شده از این انیمیشن، شخصیتهای انعکاسی و مبتکرانه مورد علاقه ما یک سفر جادهای را شروع میکنند تا با دوستی قدیمی تجدید دیدار کنند و درباره زندگی خود بهعنوان ارزشمندترین دارایی بچهها بحث کنند. “وودی” و “باز” به همراه “بو پیپ” دوست قدیمیشان دور هم جمع میشوند و حس نوستالژی و احساسی را به بیننده القا میکنند. گل سر سبد کمپانی پیکسار، موقعیت خود به عنوان یکی از موفقترین کارها را حفظ میکند و فیلمسازان آینده را تشویق میکند. “داستان اسباب بازی 4” با پرداختن هوشمندانه به مسائلی مانند پدر و مادر بودن و توجه به جزئیات در بازسازی پیکسار، به یکی از بهترین فیلمهای خانوادگی سال تبدیل شده است.
همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم های سال 2020 + تریلر و خلاصه داستان
4. جوکر ‒ Joker
اینکه “جوکر” را فیلمی برگرفته از یک کتاب مصور بدانیم ناعادلانه است، خصوصاً برای دیدگاه شخصی “فیلیپس” و ایفای نقش فوق العاده “فینیکس” که لایق اسکار است. “جوکر” با پرداختن به ریشه به وجود آمدن این شخصیت، به موضوع شکنجه انسان مبتلا به بیماری روانی در جامعه میپردازد. پس از اینکه “آرتور فلک” به عنوان یک دلقک در یک بیمارستان کودکان با خود اسلحه حمل میکند، از کارش اخراج میشود. با مادرش زندگی میکند که فردی متوهم است و وجود او برایش بی تفاوت است. وقتی یک شب هویتی جدید به عنوان جوکر پیدا میکند، و روی محدودیتهای خود پا میگذارد، زندگیش از این رو به آن رو میشود.
فیلیپس پس زمینه و داستان فوق العادهای برای این فیلم ساخت و تلاشهای زیادی نیز کرد و برای این موضوع باید او را مورد تحسین قرار داد. چه در لباس شحصیتها یا در دیگر مکانها از رنگهای روشن استفاده نشده؛ و تقریباً هیچ سکانسی در نور طبیعی خورشید وجود ندارد، در واقع در بیشتر طول فیلم اصلاً اثری از خورشید دیده نمیشود. فینیکس استادانه و با صداقت تمام در زیر پوست آرتور نفوذ کرده یک شخصیت شرور را به مانند یک قهرمان نشان میدهد و ساختار فیلم را از آن خود میکند. کنترل او بر حالت صورت و زبان بدنش با تغییر جاه طلبانهاش به عنوان فردی بیخیال کاملاً قابل تطبیق است.
آن زمان که آرتور هنگام پخش شدن موسیقی “قو” با شخصیت پذیرفته شدهاش خداحافظی میکند، لحظه ظهور جوکر است و در آن زمان فیلم به اوج خود میرسد. “جوکر” با پیام محکم و روشن خود درباره بیماریهای روانی و بی توجهی سازمانی جامعه، تجربهای پر هیجان و به یادماندنی است که با زاویه دید سازنده خود و نیروی محرک آن آراسته شده است.
همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلم های تاریخ سینما با موضوع مشکلات روانی
3. انتقامجویان پایان بازی ‒ Avengers Endgame
برادران “روسو” با تلاشی طاقت فرسا توانستند دو قسمت پایانی “انتقامجویان” را در احساسیترین شکل ممکن بسازند. به طوری که احساسیترین فیلمی خواهد بود که از کمپانی مارول دیدهاید. “پایان بازی” بر نسلی از سوپراستارها پردهای ترسیم میکند که شخصیتهای نمادین را به تصویر میکشد و مجموعه فیلمی فوق العاده میسازد که زاویه دید و جاه طلبی ژانر ابرقهرمانی را برای همیشه تغییر میدهد. پس از اینکه “تانوس” با استفاده از سنگهای ابدیت دنیا را نابود میکند، دنیا با سرنوشت خود روبرو میشود. از بین تمام جنگجویان، “مرد مورچهای” کشف جدید خود را برملا میکند و میگوید ممکن است با این راه حل نیمی از دنیا به زندگی باز گردد.
وقتی “کاپیتان آمریکا”ی سالخورده با تحویل دادن سپرش برای “فالکون” مسیری باز میکند، غم و اندوه زیادی شما را فرا میگیرد. این لحظه احساسی به شما میدهد که تا عمق وجودتان نفوذ میکند. “پایان بازی” برای طرفداران وفادار این مجموعه بسیار ناراحت کننده و غم انگیز است.
همچنین بخوانید: لیست 25 تایی بهترین سوپر ویلن های کیهانی در دنیای مارول
2. داستان ازدواج ‒ Marriage Story
“داستان ازدواج” اثر “نوآه بامباک” به طلاق عاطفی یک زوج و خانواده باقی ماندن آنها نگاهی مختصر و همدلانه میاندازد. در حالی که ما شاهد شرایط روزمره و مهم زندگی او هستیم، از زبان “نیکول” (اسکارلت جوهانسون) میشنویم که چه چیزی را درباره نیمه دیگرش “چارلی” (آدام درایور) دوست دارد. چارلی نقش خود به عنوان یک پدر را به خوبی ایفا میکند و اینکه با وجود اینکه این کار گاهی اوقات آزار دهنده است، او همچنان کار خود را به خوبی انجام میدهد. در واقع میتوان گفت که او با تعریف همیشگی از یک مرد در تناقض است؛ او با دیدن فیلمها گریه میکند؛ بسیار متمرکز است، اراده بالایی دارد و هر نیازهای خود را به روشنی بیان میکند. تعریف چارلی از نیمه دیگرش باعث شروع داستان این دو میشود.
نیکول یک هنرمند فوق العاده است و مقاومت دربرابرش سخت است؛ او مادری از خودگذشته و فداکار است و همیشه با انتخاب در هدیههایش افراد را شگفتزده میکند. وقتی که ما حرفهای ضبط شده این زوج درباره یکدیگر را میشنویم، این فرصت را به دست میآوریم که پس از جداییشان آنها را به یکدیگر بازگردانیم. هدف پشت این نوارهای ضبط شده این است که به آنها یادآوری شود که چرا از ابتدا با هم ازدواج کردند؛ تجدید دیدار از پیمان و هیجان زندگی جدید، واقعیتی تلخ و ناراحت کننده درباره روابط و عشق را نشان میدهد.
در این نقطه سفری به سمت رشد را شاهد هستیم که نحوه تنها گذاشتن این دو را به دنبال دارد. خوشبختی یک تمایل فردی است و نمیتوان آن را در سایه چیزی ناچیز مثل ظرف شستن یا فراموش کردن خرید مواد اولیه داخل لیست از فروشگاه پنهان کرد. در ادامه ما نظارهگر نوجوانی چارلی خواهیم بود در حالی که خانه و خانواده نیکول به طور مستقیم در تلاش برای همه چیز است.
جانسون و درایور به طرزی باشکوه شخصیتهای خود را ایفا میکنند. درایور قطعاً نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد در ماه فوریه خواهد شد. جانسون با ایفای نقش مادری فداکار که تلاش او برای پیدا کردن رویاهایش به اندازه خانواده برایش اهمیت دارد، یکی بهترین بازیهای طول حرفه خود را ارائه کرده است. این فیلم داستانی غم انگیز، سنگین و در عین حال به طرز شادی بخشی تلخ و شیرین درباره ازدواج و مسیر تأسف بار آن به سمت خشونت برای پیدا کردن شادی دارد. قطعاً در طول آن اشک خواهید ریخت.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر اسکارلت جوهانسون که باید تماشا کنید
1. امواج ‒ Waves
یقیناً “تری ادوارد شولتز” پس از ساخت “کریشا” پیشرفت زیادی داشته است. “کریشا” فیلمی کم هزینه بود و در آن بستگان خود را استخدام کرد تا اثری مورد استقبال از خانودهای منفور و قابل تأمل را به تصویر بکشد. اما اینجا در “امواج” دنیای او گستردهتر شده است، تا جایی که به موضوعات تاثیرگذارتری از جمله رفتار خشونتآمیز در خانه و نتایج احتمالی درباره بدبختی میپردازد. “امواج” درباره یک دانش آموز دبیرستانی به نام “تایلر ویلیامز” (با بازی “کلوین هریس جونیور”) میباشد. پدر تایلر “دونالد” (استارلینگ کی براون) به پسرش فشار میآورد تا به یک ستاره کشتی گیر تبدیل شود.
خیلی قبلتر، توالی موقعیت باعث میشود تایلر دیوانه شود و به فاجعه دست بزند، این کار باعث میشود کل شبکه و همچنین خانواده ویلیامز تحت تأثیر قرار بگیرند. مسیر پسرفت تایلر زمانی آغاز میشود که او در طول کشتی به خودش آسیب میزند و یک متخصص به او هشدار میدهد که حرفه او به پایان رسیده و او فوراً باید تحت درمان قرار بگیرد.
شولتز با استفاده از ترکیب موسیقی رپ و الکترونیک وضعیت اورژانسی تایلر را نشان میدهد و باعث میشود که نفسها در سینه حبس شوند. این امر مواجههای طبیعی است و مانند مشاهده بخشی از ضبط یک موسیقی بهتر است که شما را در خود غرق میکند. دقیقاً این گونه است که فاجعه رخ میدهد خصوصاً از زمانی که خشونتهای خانگی در خانه گریبان گیر نوجوانان میشود، و شولتز دقیقاً میخواهد نشان دهد که چطور چنین موقعیتهای دردناکی رخ میدهند.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر جنیفر لارنس که استعداد بازیگری او را نشان میدهند
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها