10 فیلم علمی-تخیلی جذاب و دیدنی در سال 2019 که باید تماشا کنید

“استنلی کوبریک” بود که در ابتدا احتمالات نامحدود و دیدنی ژانر علمی-تخیلی را به همگان معرفی کرد. از همان ابتدای ظهور این ژانر، هالیوود و تمامی صنایع فیلمسازی تلاش خود را کردند تا در هنر به کمال برسند. اما هنری که کامل باشد چه نوع هنری است؟ دلیل وجود بسیاری از این فیلم‌ها در لیست، این سؤال و معنای مفهومی ترکیبی هنر و سینما می‌باشد. بیشتر این فیلم‌ها هنر را به طرزی آنچنانی به تصویر نمی‌کشند، یا جلوه‌های ویژه خاص و بودجه‌های آنچنانی برای ساخت نداشته‌اند، اما به دلیل خوش ساخت بودن و اشتیاق سازندگانشان توجهات را به خود جلب می‌کنند. در اینجا لیستی از فیلم‌های علمی-تخیلی “غیر مشهور” سال 2019 را برایتان آماده کرده‌ایم. امیدواریم از خواندن این مطالب لذت ببرید! با پروشات همراه باشید.

10. آلیتا: فرشته جنگ ‒ Alita: Battle Angel

شهر آیرون سیتی قبل از اینکه با حکومتی محکم و آمرانه به حاشیه رانده شود، مجموعه‌ای از واقعیت‌ها از این کابوس شهر را در صفحه سینما نمایش داد. دنیای آن ترکیبی از ماشین‌ها، انسان‌ها و فضائیان است، داستان درباره “آلیتا”ست، سایبورگی که به تازگی بیدار شده و هیچ حافظه‌ای ندارد. هنگامی که آلیتا تلاش می‌کند تا به توانایی‌های خود پی ببرد، به حقایقی درباره گذشته می‌رسد که باعث می‌شود به اخلاقیات خود شک کند. این فیلم از مانگایی ژاپنی نوشته “یوکیتو کیشیرو” اقتباس شده است.

بودجه زیاد فیلم صرف صحنه‌های اکشن برجسته آن شد که بسیار نفسگیر و هیجان انگیز بوده‌اند. “رزا سلزار” در نقش شخصیت اصلی یعنی آلیتای پر رمز و راز می‌درخشد و با به تصویر کشیدن طیفی عمیق از احساساتش به زیبایی ایفای نقش می‌کند. با اینکه “آلیتا: فرشته جنگ” در فیلمنامه و پیوستگی آن کامل نبود، اما فیلمی بسیار سرگرم کننده است.

همچنین بخوانید: بهترین فیلم های علمی تخیلی در قرن 21 (تا به اینجا)

9. روز مرگت مبارکت ‒ Happy Death Day 2U

“روز مرگت مبارک” فیلمی است که از همان ابتدای انتشار موفقیت زیادی کسب کرد و در میان بینندگان به گونه‌ای برجسته شد که آن را نسخه‌ای مدرن از فیلم “روز گراندهاگ” (Groundhog Day) نامیدند. در حالی که این فیلم با همتایی که برایش برگزیدند، کیفیتی بسیار متفاوت دارد، اما بسیار موفق بوده و قرار است که به عنوان فیلمی دنباله دار ادامه پیدا کند. دنباله فیلم به جای ایجاد تغییر در شخصیت‌ها، به صورتی خلاقانه محدوده تجربیات “ترسا” با دیگر شخصیت‌های فیلم را گسترش می‌دهد. این بار قاتل نقاب‌دار برای کشتن همه آنها باز می‌گردد و ماموریتی بسیار سخت‌تر از مأموریت اول، برای ترسا در نظر می‌گیرد.

سازندگان فیلم دنباله آن را به گونه‌ای ساختند که دیدن فیلم اول اجباری می‌باشد. با اینکه با دیدن سری دوم فیلم می‌توانید از آن سر در بیاورید، اما شما که نمی‌خواهید تخم مرغ‌های عید پاک و سکانس‌های خنده دار سری اول را از دست بدهند. کیفیت قسمت دوم فیلم “روز مرگ مبارک” به اندازه اولی می‌باشد.

همچنین بخوانید: لیست زیباترین فیلم های علمی-تخیلی قرن 21 از لحاظ بصری

8. اتاق فرار ‒ Escape Room

“اتاق فرار” در ابتدای انتشارش حرف و حدیث‌های زیادی به همراه داشت. مردم با حالتی وحشت‌زده و دگرگون در حالی که روایت منحصر به فرد و داستان خشن آن را تحسین می‌کردند، سینماها را ترک کردند. شش نفر از طبقات متفاوت اجتماعی گردهم می‌آیند تا در مسابقه‌ای متعصبانه با جایزه‌ای بزرگ شرکت کنند. همانطور که از نام آن پیداست، برای سنجیدن میزان هوش و شجاعت آنها، شرکت کنندگان باید موانعی را از سر راه خود بردارند. موقعیتی مستقیم برای گول به جیب زدن و خوش گذراندن به مسابقه‌ای مرگ آور برای بقا تبدیل می‌شود.

“اتاق فرار” تکه‌های نابود کننده و گیج‌کننده خود را با تاثیری خوب یکپارچه می‌کند. فضای مسابقه‌ای در برابر مرگ، به ویژه در پرده دوم لحظات خیره کننده‌ای دارد. اگرچه “اتاق فرار” با موضوعات و داستان‌هایی آشنا سر و کار دارد، اما به گونه‌ای ساخته شده است که بعد از تماشای آن ناامید نخواهید شد.

همچنین بخوانید: معرفی 10 فیلم علمی-تخیلی جذاب و دیدنی که احتمالا تماشا نکرده اید

7. آنیارا ‒ Aniara

شعر خلاقانه، پیچیده و به طرز خطرناکی مناسب “هری مارتینسون” به پایه و اساس معنوی و موضوعی فیلم کارگردان “پلا کگرمن” تبدیل شد. “هیگو لیجا” داستان تخریب و آینده نگرانه‌ای می‌سازد که انعکاس تغییرات آب و هوا را نشان می‌دهد که نتیجه وحشتناک و آگاه‌کننده‌ای دارد. جلوه‌های زمین تخریب شده به‌خوبی توسط سازندگان و تکنولوژی VFX ساخته شده‌اند که قادرند شما را هیجان‌زده کنند. زمانی که منابع زمین از بین می‌روند، مهاجرت دسته جمعی به مریخ شروع می‌شود و زمانی که این سفر برنامه‌ریزی شده از مسیرش خارج می‌شود، همه چیز بهم می‌ریزد.

منبع اصلی اثر مارتینسون پیچیده اما قابل فهم است. “آنیارا” مشابه بازی “جنیفر لارنس” در “مسافران” می‌باشد، اما بسیار غم‌انگیزتر و ناراحت‌کننده‌تر از آن است و احساسی از ناامیدی و غم را به بیننده القا می‌کند. استودیو مگنولیا تلاش هنری بسیار راضی کننده است و واقعیت‌های مرگبار حاصل از تغییرات آب و هوا را عمیقاً به تصویر می‌کشد.

همچنین بخوانید: لیست بدترین و بهترین فیلم های علمی تخیلی سال 2019

6. دیروز می‌بینمت ‒ See You Yesterday

فیلم “پلنگ سیاه” (Black Panther) راه را برای فیلم‌های علمی-تخیلی آفریقاییان باز کرد. درحالی که جامعه هر روزه با تهدیداتی مواجه می‌شود که آن را به حاشیه‌نشینی سوق می‌دهد، لازم است که نسل جوان را تشویق کرده و به آنها قدرت بخشید، تا برای نجات خودشان به پا خیزند. فیلم جدید “اسیفن بریستول” همین کار را می‌کند. “سی جی” نوجوانی بسیار باهوش است که مدام از بازگرداندن برادرش به زندگی صحبت می‌کند. او با انجام آزمایشات متعدد، سرانجام به فرمولی دست می‌یابد که می‌تواند با آن یک ماشین زمان بسازد و برادرش را به زندگی باز گرداند. اما این خوشحالی، غمی اجتناب ناپذیر را نیز با خود به همراه دارد و حالا او باید با عواقب سفر خود کنار بیاید.

شاید بزرگترین عیب این فیلم که به طور جهانی نیز دیده شده، این است که بریستول بر طولانی کردن حلقه‌های زمانی اصرار داشته است. اگرچه تعاملات اولیه برای داستان ضروری هستند و با داستان کلی هم آهنگ است، اما پس از مدتی تکراری می‌شود. “دیروز می‌بینمت” در خط داستانی و مفهوم مربوطه چیز زیادی برای گفتن ندارد، اما درکل فیلمی خوب و لذت‌بخش بر پایه غم و اندوه و خواسته همه مردم بر درست کردن اشتباهات گذشته می‌باشد.

همچنین بخوانید: لیست بهترین فیلم های علمی-تخیلی که در سال 2018 اکران شدند

5. برایت برن ‒ Brightburn

برای فهمیدن “برایت برن” تصور کنید که سوپرمن به فردی شرور تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که فیلم‌های ژانر وحشت ساخته “گور” موضوع فیلم‌های فیلمسازان مستقل شده است. پس از فیلم شاهکار “خام” (Raw) که در سال 2017 منتشر شد، به نظر می‌رسد که این نوع فیلم‌ها در حال افزایش هستند. در سال 2019 نیز الماسی در این ژانر ساخته شده که با وجود کامل نبودن، موفق شد این ژانر را به پیش ببرد. با اینکه “برایت برن” با فیلم‌های گذشته این ژانر آنچنان فرقی ندارد، اما در شکل “برندون بریر” فردی ضد سوپرمن چالشی جالب توجه برای بینندگان فراهم می‌آورد.

سفر بریر تقریباً از همه نظر مشابه این ابرقهرمان شنل پوش است. هر دوی آنها با یک سفینه در مزرعه یک زن و شوهر فاقد فرزند فرود می‌آیند؛ هر دوی آنها تا سنی مشخص درباره زادگاه خود و مهاجرتشان اطلاعاتی ندارند، به همین دلیل هیچکدام به طور عادی زندگی نمی‌کنند. اما چیزی که آنها را از هم متفاوت می‌کند شخصیت آنهاست؛ “کنت” شریف است و از از قدرت‌هایش برای کمک به مردم استفاده می‌کند، اما بریر دقیقاً برعکس اوست.

برای غریزه‌های اخلاقی و ملایمی که “یارووسکی” دارد، اعتبار زیادی به او تعلق می‌گیرد. او با موفقیت تناقضی در شخصیت بریر ایجاد می‌کند و کشمکش‌های درونی او را با تاثیرگذاری زیادی به تصویر می‌کشد. “برایت برن” به طرزی مکرر اما ارزشمند با فضای ترسناک روایت فیلم ارتباط برقرار می‌کند و معمایی بی امان می‌سازد که در واقع هیچوقت راه حلی ندارد.

همچنین بخوانید: برترین فیلم‌های علمی تخیلی سال 2018 + تصاویر

4. آخرین پسر ‒ The Last Boy

پس زمینه غم‌انگیز و ناراحت‌کننده “آخرین پسر” به‌سختی از یادها می‌رود. سبک عمومی مردم دنیا همواره اشاره به خوش‌بینی و امید دارد، اینکه هر اتفاقی هم که رخ دهد در انتهای روز همه چیز درست می‌شود. “پری باندال” چنین افرادی را با واقعیت آینده‌گرایانه روبرو می‌کند که با سرعتی شیبدار و مصرف گرایانه در حال سوختن است تا مباحث جدی مانند ماهیت بشریت، وجدان، و دلسوزی را در این جامعه مدرن امروزی در ما بیدار کند.

باندال بدون هرگونه زرق و برق دار کردن یا شیرین کردن پیام با ارزشی که دارد، ثابت می‌کند که هیچ چیز به اندازه محتوا و مفهوم، در برجسته‌سازی یک فیلم تأثیر ندارد. دیدگاه شخصی او (حتماً اسکورسیزی به او افتخار می‌کند) دنیایی را تصور می‌کند که هیچ چیز برتری ندارد. آرزوی یک مادر در حال مرگ برای پسرش، او را وادار می‌کند که برای جستجوی پاسخ‌ها و رها شدن از مشکلات شخصیش، سفری را شروع کند. “آخرین پسر” از انتظارات فراتر رفته و تجلی صمیمانه و تندی از ناامنی‌ها و تمایلات یک فرد می‌باشد.

همچنین بخوانید: 14 فیلم برتر علمی تخیلی تاریخ سینما

3. رنگ تند ‒ Fast Color

در داستانی که بسیار مشابه داستان فیلم “ویژه نیمه شب” (Midnight Special) اثر “جف نیکولز” که در آن کودکی با قدرت‌های ویژه در حال فرار از مقامات است، کارگردان “جولیا هارت” مشتاق است تا فرصتی کسب کند و تاثیرات چنین قدرتهایی روی یک فرد را بررسی کند. شخصیت اصلی داستان او با آدم‌های بد مبارزه نمی‌کند. در عوض، با مادری کردن، الگویی از فداکاری و از خودگذشتگی را مجسم می‌کند.

حمله‌های عصبی “روث” معمولاً به اندازه یک زمین لرزه قدرتمنداند. او به هدف دانشمندان و مؤسسات دولتی تبدیل می‌شود که می‌خواهند درباره قدرت‌ها و توانایی‌های غیر انسانی او تحقیق کنند. رسیدن به پایان اجتناب‌ناپذیر است و حالا انرژی اولیه روث در حال محافظت کردن از مهم‌ترین قطعه قلب اوست. ایفای نقش فوق العاده “گوگو مبثا- رو” موجب می‌شود “رنگ تند” مسیری هیجان‌انگیز را طی کند و روند تقریباً ناهماهنگ فیلم را برای پخش در سینما یکنواخت می‌کند.

همچنین بخوانید: معرفی بهترین مستندهای سال 2019 که نباید از دست بدهید

2. به سوی ستارگان ‒ Ad Astra

اگر دنیای سینما یک چیز کم داشته باشد، آن فیلم‌های فضایی درست و حسابی ست. نسخه‌های خوش ساختی وجود دارند که با تشکر از سازندگانشان، تأثیر زیادی داشته‌اند. “به سوی ستارگان” به آرامی در مفاهیمی مانند ابراز خود قدم گذاشته است. این فیلم که توسط “جیمز گری” (کارگردان فیلم‌های”محوطه” (The Yards) و “شهر گمشده زد” (The Lost City of Z)) کارگردانی شده است، درباره سفر پسری پرجرعت است که به دنبال جواب‌هایی از ناپدید شدن رازآلود پدرش می‌باشد. “برد پیت” با به تصویر کشیدن احساساتش در ضعف، ترس، و عزم راسخش، نقش خود را بسیار خلاقانه ایفا می‌کند. با اینکه “به سوی ستارگان” فیلمی بسیار خوش ساخت با بازیگران عالیست، اما به وضوح “برد پیت” ستاره این فیلم است.

اولین چیزی که باعث می‌شود جذب این فیلم شوید مقیاس بصری و تنوع رنگ‌های آن می‌باشد. “به سوی ستارگان” مانند “اینک آخرالزمان” (Apocalypse Now) هم دیدنی و هم درگیرکننده است. حماسه فضایی جاه طلبانه با روایت سورئالی و خط داستانی تازه آن به تطبیق آثار کلاسیک فضایی نزدیک است، اما شخصیت اصلی فوق العاده آن است که یکی از بهترین ایفای نقش‌های سال را برای آن به ارمغان آورد.

همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلم های ژانر فانتزی تاریخ سینما که باید تماشا کنید

1. زندگی عالی ‒ High Life

هرگز بعد از تماشای فیلم “کلیر دنیس” کاملاً راضی نخواهید بود. مهم نیست که اولین بار است آن را تماشا می‌کنید یا چندمین بار، درک و نمایش بشردوستانه او در موضوعات فیلم را می‌توان به سختی متوجه شد. با اینکه اینکار موجب می‌شود که کار او منحصر به فرد باشد، اما باعث بدبینی شده و موجب می‌شود که به فیلم‌هایش برجسب های زیادی زده شود. “زندگی عالی” نیز به همین سرنوشت دچار شده است. با اینکه بسیاری از مردم از این فیلم تعریف کردند، اما افراد زیادی نیز از آن ناراضی بودند.

“دنیس اوور” تمایل دارد که در بیان داستان‌هایش به شدت استعاری و پنهانی باشد. در فیلم‌های او تاثیری شخصی و بخشی از خود او وجود دارد که با فیلم‌هایش تلفیق شده است. مسیر روایت او در “زندگی عالی” در مقابل پیوستگی به سینمای سنتی مقاومت کرده و در عوض روشی انتزاعی را پیش می‌گیرد. “زندگی عالی” طیفی متفاوت از احساسات است و پیوسطه اما قطعی، در حالی که تصویری ظریف از رابطه یک پدر و دختر را به نمایش می‌گذارد، معماها و اسرار ترسناکی را برملا می‌کند.

همچنین بخوانید: بهترین فیلم های فانتزی که در سال 2019-2020 اکران خواهند شد

امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!